زمانی که دو نفر با هم پیمان زناشویی میبندند در حقیقت به این معناست که تصمیم میگیرند در برابر تمام مشکلات و سختیها و همچنین در شرایط آرام و لذتبخش همراه هم باشند. حال در این بحث این سؤال مطرح میشود: اگر در دوران عقد متوجه شدید همسرتان تعادل روحی و روانی ندارد چه باید بکنید؟
در وهله اول قبل از ازدواج باید حتماً از خدمات مشاوره استفاده کنید تا به خصوصیات شخصیتی و سلامت روحی و روانی یکدیگر آشنا و مطمئن شوید. حال اگر بعد از عقد متوجه شدید همسر شما دچار چنین مشکلی هست، در چنین شرایطی همراه و یاور او باشید. تشخیص اینکه همسر شما عدم تعادل روحی دارد توسط خودتان کار مشکلی است و بیشتر حالت حدس و گمان دارد. با توجه به اینکه شما علم و آگاهی کاملی راجع به تشخیص عدم تعادل روحی و روانی ندارید نمیتوانید به طور قطع یقین نظری راجع به همسرتان بدهید. شما فقط در این شرایط میتوانید با توجه و محبت خود یاریرسان همسرتان باشید. برخی باورهای غلط در رابطه با این شرایط وجود دارد که اینگونه افراد قابل درمان و بهبود نیستند، در حالیکه میتوان با روشهای درمانی معتبر و توجه و مراقبت، به آنها کمک مؤثری کرد. به خاطر داشته باشید ممکن است شرایط دشوار باشد، اما امکان درمان همسرتان را نادیده نگیرید. جدایی و ترک همسر زمانی پیشنهاد میشود که این عدم تعادل روحی و روانی حاد و فقط قابل کنترل با دارو و رواندرمانی باشد و امکان بهبود نباشد که این شرایط بسیار محدود است.
نشانههای آن
عدم تعادل روحی و روانی علائم و نشانگانی دارد، برخی از این نشانگان عبارتند از:
- سوءظن شدید و شکاک بودن همسرتان، به طوری که شمارا از روند عادی زندگی و ارتباطات سالم دور کند.
- گوشهگیر و انزواطلب باشد.
- تغییر خلق و خو به طوری که همسرتان غیرقابل پیشبینی باشند و هر لحظه یک حال و هوایی داشته باشد. خلق و خوی او به سرعت تغییر کند و احساسات متضاد را مانند خشم و محبت، در فاصلة بسیار کوتاه از یکدیگر نشان دهد.
- خشونت و پرخاشگریاش را نتواند کنترل کند.
- در روابط جنسی مشکل داشته باشد.
- سازگاریاش با شرایط، بسیار پایین باشد.
- وسواس فکری و عملی داشته باشد. وسواس عملی مانند رعایت بیش از حد بهداشت و وسواس فکری مانند چندین بار کنترل کردن گاز منزل هنگام خروج و...
اما زمانی که با این نشانهها در همسرتان مواجه شدید مستقیماً به او برچسب نزنید، یعنی شرایط او را با عنوان خاصی خطاب نکنید که موجب رنجشش شود و از اقدام برای درمان خودداری کند. اختلال به وجود آمده در ارتباطاتتان را فقط متوجه همسرتان ندانید و او را مقصر جلوه ندهید. به او اطمینان خاطر بدهید این مشکل برای هرکسی ممکن است پیش بیاید و حلشدنی است. همچنین به همسرتان بگویید این مشکلات از میزان علاقه و محبت شما نسبت به او کم نمیکند وکنار او خواهید ماند. با اطمینان خاطر دادن شما به همسرتان، شرایط را برای بهبود و رفع این نشانهها مهیا میکند. همسر شما در این شرایط بیش از هر زمان دیگری احتیاج به مراقبت و توجه شما دارد. بودن شما در کنار او، امیدی است برای بهبود کامل همسرتان.
کلام پایانی
این نشانهها فقط با نظر یک متخصص قطعی میشود، بنابراین زمانی که با این نشانهها مواجه شدید حتماً به متخصص مراجعه کنید.