امیر عاملی از شاعران كشور در سرودهای به بحث انتظار میپردازد.این سروده بدین شرح است:
ماه كنعانی برون آ از نقاب
تا شود در ملك هستی انقلاب
ای سراپا ناز مستوری چرا؟
چون وصالت هست این دوری چرا؟
آسمانی مرد! ای نور نبی (ص)
ذوالفقار حیدری شور علی (ع)
ای ولی از عاشقان دوری مكن
شوعیان وصل مستوری مكن
در زمان غیبتت ای مهربان
نالهها چون شعله شد بر آسمان
مسجد و محراب آتش میزنند
این منافقهای دون بسكه بدند
بد به ماند بد به عالم میكنند
جشن را اندوه و ماتم میكنند
چند تایی نخبه نادان هنوز
یار شب گردیدهاند و خصم روز
روز یعنی نایبت سیدعلی
این چراغ راه دین نور نبی (ص)
با نگاه كینه او را دیدهاند
از امام و از شما رنجیدهاند
یا بریدند از شهید و انقلاب
یا كه دشمن كشته با گلهای ناب
آفتاب معرفت مهدی بود
جملگی باشد نود او هست صد
«صد چو پیش آید نود هم پیش ماست»
منتظر بر تو دل درویش ماست
از مریدانت نظر هرگز مگیر
ما مریدیم و شما هستید پیر
پیر راهید ای امام مهربان
زین سخن داند همه كون و مكان
عدهای خصمند با ایران ما
یار دشمن كشته خصم جان ما
رفته با بیگانه ساغر میزنند
نیشها بر ما و رهبر میزنند
رهبر اما مهربانی میكند
نام خود را جاودانی میكند
ای امام ای آسمان پیمای ما
ای سبب بر شوق و هم غوغای ما
جلوه كن آمد زمان جلوه است
شد زمان امتحان و جلوه است
امتحان كن تا منافق گم شود
امتحان كن تا بینی خوب و بد
ما ولایت را مددكار آمدیم
ما عاشق اوییم آیا ما بدیم؟
نایبت سیدعلی را عاشقیم
دشمن خصم و ولی را عاشقیم
از ولایت تا تو راهی روشن است
هركسی غیر از ولی اهریمن است
این فقیهان جان فشانی میكنند
با خلایق مهربانی میكنند
جمله با وحدت به دنبال ولی
رهسپارند با سیدعلی
هست رهبر را به سر عشق شما
ای امام حق عزیز آشنا
یوسف زهرا خریدار توایم
همچنان حلاج بر دار توایم
هركجا هستی دعایت میكنیم
جان نثار ردپایت میكنیم