0

داستان کوتاه – مرد کره فروش

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

داستان کوتاه – مرد کره فروش

faghirWwW.Kamyab.IR_

مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت
آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت.

مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.

روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.

هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد

و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم،

تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.

مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و

یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم .

 

 

 

وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
شنبه 7 دی 1392  8:36 PM
تشکرات از این پست
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:داستان کوتاه – مرد کره فروش

وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ

شنبه 7 دی 1392  8:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها