
سال 2013 روزهای پایانی خود را پشت سر میگذارد.فوتبال در اروپا به تعطیلات خود میرود؛ تعطیلاتی که تکلیف بعد از آنش مشخص نیست. بیشتر لیگ ها حتی به نیم فصل هم نرسیده اند. یعنی حتی نمیشود گفت فصل به نیمه رسیده است. با تمام این ناتمامی ها مهم ترین اتفاق آخر سال میلادی مراسم گالا و اهدای توپ طلا به بهترین بازیکن سال دنیاست؛ مراسمی که برخلاف نفس فوتبال نتیجه اش منوط به درون زمین نیست اما جذابیتش هرگز کم نمیشود. بخصوص حالا که زمانه ستاره ها نیست،چه زمانه سوپر استارهاست. فیسبوک توییتر و دیگر رسانه های اجتماعی محل جدال طرفداران این سوپر استارها هستند و هرگز شانس ستاره خود را به دیگری نمیدهند. چه عقلانی چه احساسی و چه منطقی حق با دیگری باشد. حق با ستاره آنهاست.2013 از آن سالهای پیچیده است. حق با چه کسی است؟

منطق؟ ریبری
فوتبال ماشینی بایرن وهاینکس بدون ریبری هرگز قدرت بی بدیل اروپا نمیشد.خلاقیت.امروز اگر چه سبک آلمانی ها باز به لطف یواخیم لو و تیم رویایی بایرن زنده شده است اما همین آلمان زیبا در آمار هیچ جامی را از آن خود نکرده است. برای لحظه آخر باید کسی شبیه ریبری پیدا شود و با جادویش توپ را به روبن برساند. باید ریبری باشد تا اگر بایرن در برابر چلسی و مورینیو زمینگیر شد دروازه چک را باز کند.اگر ریبری نبود فرانسه کجا و جام جهانی بعد از باخت برابر اوکراین کجا؟
ریبری را اگر با منطق سالهای گذشته برندگان توپ طلا نگاه کنیم باید برنده بدانیم. تمام جام های ممکن.تمام موفقیت ها از تمام موفقیت ها.اما شاید منطق کشک.....!نمیدانیم
ضعف
ریبری، رونالدو و مسی نیست. سوپر استار نیست.درست است که بزرگ است و حقش است اما مسی و رونالدو اسم دارند و رای ها هم همیشه تحت تاثیر نام های بزرگ قرار میگیرند. در تمام نظر سنجی ها منطق و آمار فوق العاده ریبری هیچ سودی نداشته است.و البته رقیبانش یکی آنقدر خوب است که کفش طلای اروپا را دارد و یکی آنقدر آماده که 4 گل به سوئد مثل آب خوردن بزند.معمای پیچیده ای است.
*******************

احساس؟ مسی
چرا احساس؟ برای اینکه بدانیم مسی چقدر شانس دارد باید به تاریخ نگاه بیندازیم.4 توپ طلای فوتبال دنیا یعنی باور اینکه مسی بهترین است چیزی عمومی و تکراری شده.از کوچه پس کوچه های کشور خودمان تا بزرگترین آکادمی های فوتبال دنیا بچه ها میخواهند مسی باشند و نه دیگری.مسی 4 سال اوج را تجربه کرده و در پنجمین سال هم هنوز در اوج مانده است.توپ طلای اروپا در فصل گذشته گواه همین مدعاست.اگر چه مسی این روزها مسی همیشگی نیست اما مسی برای بچه ها و پیر مرد های تمام دنیا مسی است.ورای هر عقل و منطقی
ضعف
مسی در همین 2 ماه اوج رونالدو یا مصدوم و یا نا آماده بوده است.
فرار از مالیات پدرش و زیر سایه رفتن محورتیش توسط نیمار را هم که اضافه کنیم میبینیم مسی اگر چه مصدوم اما شرایط پیشین را ندارد.شاید تاریخ، مسی را از بهترین ها بداند اما امروز توپ طلا دادن به مسی زیر پا نهادن عقل و منطق است.هر چند مسی باشد و تاریخ، این روزهای فوتبال را با مسی به یاد بیاورد.عقل و منطق میگویند نه.
**************************

عقل؟ رونالدو
بهترین فرم و بهترین گزینه است.مسی 4 توپ طلا دارد و در تمام این 4 سال رونالدو شانه به شانه مسی جنگیده گل زده و برای خودش هوادار جمع کرده است.اما امسال اگر چه از لحاظ آماری برای رونالدو کاملا ایده آل نبوده اما بدون شک بهترین بازیکن 3 ماه گذشته دنیاست.فرم ایده آل و عدم نوسان در تمام بازیهای این فصل رئال.به این ها رکورد گلزنی در بازیهای مرحله گروهی اروپا را هم اضافه کنید.اوج کار رونالدو بدون شک بازی بیاد ماندنی در برابر سوئد بود.فوتبال همانقدر که به داشتن مسی میبالد آنطور که باید و شاید حق رونالدو را ادا نکرده است.گاهی رئال و گاهی پرتغال.رونالدو حقش فراتر از تیم است.چیزی که با دل سر و کار دارد.آیا فوتبال دینش را به رونالدو ادا میکند؟
ضعف
جام.رونالدو بزرگ بی جام است.بدترین بازیکنی که توپ طلا را تصاحب کرده لا اقل یا آقای گل شده و یا جام حذفی را برده است.رونالدو در لیگ قهرمانان آقای گل شد اما جام نبرد.شاید رئال و مورینیو مقصرند و شاید بلاتر.اما هنوز عقل ناقص من میگوید رونالدو.چرا؟نوع فوتبال این روزهایش همین و بس.
حرف آخر
احساس میکنم از آن سالهاست که هیچکس راضی نمیشود.وقتی ستاره های خودمان را دوست داریم همان بهتر که راضی نشویم.مثلا خیلی ها هستند که میگویند زلاتان با آن فوتبال رویایی این روزهایش میتوانست به جای مسی بیاید که اواخر زیاد مصدوم بوده.شنیده ام که گفته اند اگر به آمادگی است حق دیه گو کاستا به اندازه رونالدو است.!!!در لالیگا بیشتر گل زده و تازه هافبک های آتلتیکو کجا رئال کجا؟فینال جام حذفی و همین بازی رفت لالیگا به رئال گل زده است.برخی ادعا دارند اگر بایرن جام میبرد به همان اندازه ریبری لام و روبن و نویر و شواینی هم حق دارند.ایتالیایی ها اعتقاد به پیرلو دارند و دورتموندی ها لواندوفسکی و 4 گلش به رئال و 10 گلش در لیگ قهرمانان را از یاد نمیبرند.
عدالت هرگز برقرار نمیشود.لااقل تا نتیجه ای بیرون از زمین مسابقه است برقرار نمیشود.عشق به فوتبال قانون نانوشته است.به ما چه کاپیتان زیمباوه که چه کسی رای داده است.توپ طلا حق اعتقاد قلبی است و نه رای فیفا.لا اقل به قلبمان شک نداریم.
گل