0

اقتصاددان ایرانی؛ یکی از ۱۰۱ دانشگاهی خطرناک آمریکا

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

اقتصاددان ایرانی؛ یکی از ۱۰۱ دانشگاهی خطرناک آمریکا

ساسان فیاض منش استاد اقتصاد و سرپرست مطالعات خاورمیانه در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در فرزنو است. زمینه‌های پژوهشی کنونی او اقتصاد سیاسی خاورمیانه و تئوری و تاریخ پولی است. مقاله‌های او در بسیاری از مجلات (همچون مجله تاریخچه اندیشه اقتصادی، پژوهش در تاریخ اندیشه و روش‌شناسی اقتصادی، بازنگری در اقتصاد سیاسی رادیکال، تاریخچه ایده‌های اقتصادی، مجله مطالعات خاورمیانه دانشگاه UCLA، پژوهشنامه آسیای جنوبی) به چاپ رسیده است. وی در مصاحبه‌های تلویزیونی و رادیویی بسیاری حضور داشته اشت،تعدادی کتاب تألیف و تدوین کرده که از میان آن‌ها می‌توان «آمریکا و ایران: تحریم‌ها، جنگ و سیاست مهار دوگانه» را نام برد که انتشارات روتلج  آن را در سال  2008 چاپ کرده است. کتاب بعدی او «مهار ایران: سیاست دیپلماسی خشن اوباما» در سال 2013 توسط انتشارات پژوهشگران کمبریج (Cambridge Scholars Publishing) در حال چاپ است. 

وی از سوی گروه اسرائیلی دیوید هورویتز در کتابی با عنوان «اساتید: 101 نفر از خطرناکترین دانشگاهیان در آمریکا»، در لیست 101 استاد دانشگاه خطرناک آمریکا قرار گرفته است.

وی بر این باور است  که از دیدگاه مدل‌های نئوکینزی  هیچ سیاست اقتصادی وجود ندارد که همزمان مشکل رکود و تورم را از بین ببرد. می‌توان  به بهای بدتر کردن یکی از این مشکل‌ها، بر روی از میان برداشتن مشکل دیگر تمرکز کرد.

فیاض منش ، شرایط تورمی ایران را به مانند تورم زمان جنگ  می داند که برای مهار آن سیاست کنترل قیمت و دستمزد ممکن است ضروری شود.

او معتقد است، حس مثبت‌اندیشی که در پی انتخاب دکتر روحانی پدید آمده تداوم کاهش ارزش ریال را متوقف کرده و نرخ تورم را کاهش داده است. اگرچه این بینش تنها با دیدن نتایج مثبت حفظ خواهد شد.  

دیگر دیدگاه‌های این اقتصاددان ایرانی در آمریکا را در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس در ادامه می خوانید.

فارس: پیش از هرسوالی بفرمایید که چرا شما از سوی اسرائیل به عنوان یکی از 101 استاد دانشگاه خطرناک آمریکا معرفی شده اید؟

فیاض منش: اینکه چگونه نام من در کتاب «اساتید» سال 2006 در میان 101 نفر از خطرناکترین دانشگاهیان در آمریکا در کنار روشنفکرانی همچون نوآم چامسکی و هوآرد زین درج شده است، داستان مفصلی دارد، اما به طور خلاصه، باید بگویم دیوید هورویتز نویسنده کتاب مذکور، ابتدا چپ گرا بود و در نهایت نومحافظه کار شد. او مدت طولانی تلاش می کرد شهرت منتقدان اسرائیل را تخریب کند. در این مسیر او از روشهایی همچون تهدید استفاده می کرد و من نیز هدف آماج حملات او قرارگرفتم. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و طرفداری نئومحافظه کاران از حمله بعدی به ایران، من مجموعه مقالاتی را به خصوص در نشریه آنلاین کانترپانچ درباره سیاست خارجی آمریکا و نقش اسرائیل و گروه لابی آن در فرموله کردن خط مشی به چاپ رساندم. برخی از این مقالات در ایران ترجمه و چاپ شدند. من سخنرانی ها و مصاحبه هایی هم در این ارتباط انجام دادم. نوشته ها و سخنرانی ها و مصاحبه های من و همچنین شرکت در سازماندهی مجموعه سخنرانی هایی در دانشگاه مان درباره آمریکا و خط مشی های اسرائیل، خشم نئومحافظه کاران طرفدار اسرائیل را برانگیخت. دانیل پایپز یکی از افرادی بود که سایت کمپس واچ را اداره می کرد. هدف این سایت تهدید منتقدان اسرائیل بود. فرد دیگر دیوید هورویتز بودکه چاپ مجله الکترونیکی به نام فرانت پیج از جمله فعالیتهای او بود. نام من ابتدا در مجله فرانت پیج و سپس بلافاصله در مجله آنلاین «دیسکاور دِ نت ورکس» درج شد که پایه کتاب «اساتید: 101 نفر از خطرناکترین دانشگاهیان در آمریکا» را تشکیل می داد. اگرچه هدف عملیات تهدید، شامل فهرست کردن نام 101 نفر، برای ساکت کردن مخالفان خط مشی های دولتهای اسرائیل و آمریکا بود، اما این کار اثر منفی داشت. اغلب ما 101 نفر نه تنها نوشتن و گفتن را متوقف نکردیم بلکه آن را افزایش دادیم. بسیاری از افراد از جمله من، قرار گرفتن در این لیست را افتخار می دانستیم. در واقع برخی اساتید که نامشان در لیست نبود اعتراض کردند و از هورویتز خواستند نامشان را به لیست اضافه کند.

*درمان رکود تورمی، با بدتر شدن وضع یکی به نفع دیگری

فارس: راه حل عمومی رفع بیماری هلندی (تورم توأم با رکود )  چیست چه راهکارهایی برای خروج اقتصاد ایران از این مشکل دارید؟

فیاض منش: مشکل دوگانه رکود و تورمی که به آن اشاره می‌کنید، رکود تورمی (stagflation) نام دارد («بیماری هلندی» مربوط به تأثیرات منفی افزایش زیاد درآمد یک کشور است. این اصطلاح پس از شرایط اقتصادی دهه 60 در هلند پدید آمد که به موجب آن، با اکتشاف منابع گاز طبیعی در دریای شمال ارزش ارز هلند افزایش یافت و در نتیجه صادرات کالاهای هلندی دشوار شد). «رکود تورمی» که از ترکیب دو کلمه رکود و تورم ساخته شده است، در دهه 70 و توسط تعدادی اقتصاددان برای اشاره به نوع نسبتا جدیدی از رکود اقتصادی ابداع شد. در صورت بروز رکودی متداول، بیکاری افزایش پیدا کرده ولی سطح قیمت‌ها کاهش پیدا کرده و یا پایین و ثابت باقی می‌ماند. ولی در دهه 70 دولت آمریکا با شرایطی خاص روبرو شد که در آن نرخ بیکاری و سطح قیمت‌ها هر دو افزایش نسبتا سریعی داشتند.

البته ساختار اقتصاد کشورهای توسعه یافته و پیشرفته با اقتصادهای در حال توسعه بسیار متفاوتند. در هر حال اگر این تفاوت‌ها را نادیده بگیریم، می‌توان گفت برخی کشورهای در حال توسعه مانند ایران نیز به «رکود تورمی»دچار می‌شوند،به عبارتی نرخ بالای تورم به همراه نرخ  منفی رشد تولید و در پی آن افزایش بیکاری. 

* هیچ سیاست اقتصادی برای حل همزمان رکود و تورم وجود ندارد

* درمان رکود تورمی، با بدتر شدن وضع یکی به نفع دیگری

فارس: سایر کشورها برای خروج از تورم توام با رکود چه کرده اند و کدام موفق تر بوده است؟ تزریق نقدینگی برای بهبود وضعیت تولید ، بهره گیری از نقدینگی برای کنترل تورم یا سایر روشها؟

فیاض منش: از دیدگاه نئوکینزی، هنگامی که به «رکود تورمی» دچار شوید، هیچ سیاست اقتصادی وجود ندارد که همزمان مشکل رکود و تورم را از بین ببرد. می‌توان  به بهای بدتر کردن یکی از این مشکل‌ها، بر روی از میان برداشتن مشکل دیگر تمرکز کرد. برای مثال ممکن است بانک مرکزی یک کشور عرضه پول یعنی حجم پول مانندM1و M2را افزایش دهد تا نرخ بهره کوتاه مدت را کاهش داده، هزینه‌های حساس به نرخ بهره مانند مصرف و سرمایه‌گذاری را تحریک کند و تولید و اشتغال‌زایی را افزایش دهد، ولی با این اقدامات سطح قیمت‌ها افزایش بیشتری خواهد داشت. از طرف دیگر ممکن است مقامات پولی تلاش کنند با کاهش نقدینگی، افزایش نرخ بهره کوتاه مدت، کاهش هزینه‌های حساس به نرخ بهره و کاهش تولید و اشتغال‌زایی، بر تورم غلبه کنند، ولی آشکار است که این اقدامات مشکل اقتصاد راکد را بدتر می‌کنند.

* تأثیر بسیار اندک سیاست‌های پولی معمول نئوکینزی در تثبیت تولید و یا تورم در ایران

فارس: اقتصاد ایران با پارادوکس افزایش بیش اندازه نقدینگی و در عین حال معضل کمبود نقدینگی بنگاه‌های تولیدی روبرو است عمده دلیل این مشکل را چه می دانید؟ راهکار پیشنهادی شما برای حل این مشکل چیست؟

فیاض منش: همان‌طور که پیشتر بیان کردم، ساختار کشورهای توسعه‌یافته با کشورهای در حال توسعه تفاوت بسیاری دارد، بنابراین فکر نمی‌کنم مدل‌های نئوکینزی که در کشورهای توسعه یافته استفاده می شود برای تحلیل مشکلات کشورهای در حال توسعه مناسب باشند و فقط راه‌حل‌هایی بسیار جزیی به دست می‌دهند، به خصوص برای ایران که علاوه بر مشکلات معمول در کشورهای در حال توسعه، با مشکلاتی دیگر نیز روبرو است. تحریم‌های شدیدی که آمریکا و اتحادیه اروپا بر علیه ایران وضع کرده‌اند (عمدتا در نتیجه فشارهای اسرائیل و گروه‌های لابی آن) به همراه تحریم‌های سازمان ملل، اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده است. حتی با استفاده از بهترین مدل‌های نئوکینزی هم نمی‌توان به اقتصادی که تحت تحریم‌های شدید و تهدید‌های نسبتا مداوم حمله نظامی امریکا و اسرائیل و یا هر دو است، راه‌حلی ساده ارائه کرد. بنابراین با توجه به شرایط کنونی ایران، سیاست‌های پولی معمول نئوکینزی تاثیر بسیار کمی در تثبیت تولید و یا تورم خواهند داشت.

* مشکلات اقتصادی ایران بیشتر به دلیل تحریم‌ها است تا سوء تدبیر

فارس: رشد فزاینده نقدینگی در ایران به یک معضل تبدیل شده برای حل آن چه باید کرد؟

فیاض منش: مردم معمولا در شرایط بحرانی توضیحی ساده و «سببی» یافته و آن را «سبب» بحران اقتصادی می‌دانند. ما ایرانی‌ها از این قاعده مستثنی نیستیم. بسیاری از ایرانیان به جای مقصر دانستن تحریم‌های شدید، «سوءتدبیر» دولت احمدی‌نژاد و یا بانک مرکزی و رئیس آن، آقای بهمنی را برای مشکلات اقتصادی سرزنش کرده و می‌کنند. برای مثال، همان‌طور که در کتاب جدیدم هم اشاره کرده‌ام، رئیس مجلس ایران، علی لاریجانی در 3 اکتبر 2012 در مصاحبه با خبرگزاری فارس بیان کرد که 80 درصد مشکلات ایران به دلیل سوءتدبیر و 20 درصد آن به دلیل تحریم‌ها بوده است. اگرچه او چگونگی به دست آوردن این ارقام را بیان نکرده است.

یافتن داده های قابل اعتماد اقتصادی در ایران مثل نرخ دقیق رشد نقدینگی کار سختی است اگرچه این مشکل باعث نشده است که برخی اقتصاددان ها تلاش خود در این زمینه را متوقف کنند. در عین حال نرخ رشد نقدینگی ایران هرچقدر که باشد به سختی می توان دامنه گسترده رکود تورمی در ایران را با اشاره به نرخ رشد مولفه های پولی مثل نقدینگی در این کشور توضیح داد.

با در نظر گرفتن داده‌های اقتصادی خاورمیانه (برای مثال داده‌های صندوق بین‌المللی پول) متوجه می‌شویم که ایران تنها کشوری است در منطقه با  نرخ رشد منفی تولید درآمد داخلی و در عین حال نرخ بالای بیکاری و تورم. زمانی که قیمت نفت در ایران (یک کشور عمده تولید کننده نفت) بیش از 100 دلار برای هر بشکه است، نمی‌توان مشکلات را به آسانی به سوءتدبیر اقتصادی و رشد سریع نقدینگی نسبت داد. مشکل چیزی نیست به جز تاثیر تحریم‌های طاقت‌فرسای یک‌جانبه و یا چندجانبه که بر ایران اعمال شده‌اند. بنابراین من بیانیه آقای لاریجانی را معکوس کرده و می‌گویم مشکلات ایران بیشتر به دلیل تحریم‌ها بوده و تا حدودی به عوامل دیگر مانند سیاست‌گذاری‌های نامعقول اقتصادی بستگی داشته‌اند.

* رشد اقتصادی ایران در گروی کاهش تحریمهاست

فارس:  و راهکارو و استراتژی چیست؟ 

فیاض منش: با توجه به پاسخ‌های پیشین، اولین و مهم‌ترین استراتژی برای کاهش فشار اقتصادی، «کاهش تحریم‌ها» است، ولی با توجه به سیاست «دیپلماسی خشن» اوباما کاهش تحریم‌ها بسیار دشوار است. این دیپلماسی موضوع کتاب 500 صفحه‌ای من به نام مهار ایران: سیاست دیپلماسی خشن اوباما است که در دست چاپ است و توضیح بیشتر آن در این مصاحبه نمی‌گنجد. در مقاله‌ای در تاریخ 18 ژوئن 2013 به نام «گروه 1+5: از دکتر روحانی چه انتظاری باید داشت؟» توضیح کوتاهی درباره دشواری لغو تحریم‌ها داده‌ام. 

فارس: در شرایطی که ایران به دلیل تحریمها با مشکلات اقتصادی همچون کاهش فروش نفت روبرو است چه جایگزینها و راهکارهایی را به آن توصیه می کنید؟

فیاض منش: استراتژی ساده‌ای وجود ندارد. تحریم‌های اخیر برای از کار انداختن بخش مالی و انرژی اقتصاد ایران طراحی شده بودند.از جمله شدیدترین تحریم های آمریکا علیه ایران می توان به قانون جامع تحریم ها علیه ایران اشاره کرد که در سال 2010 مصوب شد. همچنین است قانون موسوم به محروم سازی و قانون اختیارات دفاع ملی که در سال 2012 مصوب شد.

شورای اتحادیه اروپا با تحریم‌های ژانویه 2012 علیه بانک مرکزی و بخش انرژی ایران این قوانین را تکمیل کردند. دور زدن چنین تحریم‌هایی بسیار دشوار است. تلاش ایران در روی آوردن به فعالیت‌هایی مانند داد و ستد کالا نشانه شدت این تحریم‌ها و دشواری دور زدن آن‌ها است. حتی اگر ایران وابستگی به نفت را پایان دهد، همچنان با مشکلات اقتصادی بزرگی روبرو است چرا که بخش مالی این کشور و به خصوص بانک مرکزی آن تحریم است. کمبود داروهای حیاتی در ایران نشان می‌دهد که تنها تجارت نفتی مختل نشده است. تقریبا داد و ستد همه کالاها مشکل شده است و اگر روش کنونی ادامه یابد کالاهای بیشتری هدف تحریم‌ها قرار می‌گیرند.

• تحریمهای آمریکا و اروپا علیه ایران؛ اعلام جنگ اقتصادی علیه ایران

• تورم کنونی ایران مانند تورم زمان جنگ است

• در شرایط تورمی دوران جنگ، سیاست کنترل قیمت و دستمزد ضروری است

• حس مثبت اندیشی ناشی از انتخاب روحانی کاهش ارزش ریال را متوقف و نرخ تورم را کاهش داد

فارس: مناسبت ترین سیاستها برای شرایط کنونی اقتصاد ایران سیاستهای طرف تقاضا (تحریک تقاضا) است یا سیاستهای طرف عرضه است؟

فیاض منش: به نظر من مفاهیم طرف تقاضا و طرف عرضه نئوکینزی ارتباط زیادی به شرایط اقتصادی کنونی ایران ندارند. تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران برابر با اعلام جنگ اقتصادی با ایران است. جنگ اقتصادی به همراه تهدید مداوم به حمله نظامی اسرائیل، امریکا و یا هردو به ایران، اقتصاد را بیشتر بی‌ثبات می‌کند. بنابراین ایران با چیزی شبیه به جنگ روبرو است و تورم نیز مانند تورم زمان جنگ است. معمولا در چنین شرایطی سیاست کنترل قیمت و دستمزد ضروری است.

در آخر باید اضافه کنم که به عنوان یک اقتصاددان، من بحران‌های اقتصادی زیادی را مطالعه و مشاهده کرده‌ام، از جمله «رکود بزرگ» که در سه ماهه چهارم سال 2007 در آمریکا آغاز شد. من مشاهده کرده‌ام که در چنین شرایطی روانشناسی توده و یا به بیان کینز «روحیات حیوانی» نقش مهمی ایفا می‌کند، بنابراین آرام کردن «بازار» و ایجاد بینش مثبت عوامل بسیار مهمی برای از بین بردن بحران‌های اقتصادی و یا حداقل کاهش فشار اقتصادی هستند. ظاهرا این مشاهدات در مورد بحران‌های ایران صدق می‌کند. حس مثبت‌اندیشی که در پی انتخاب دکتر روحانی پدید آمده تداوم کاهش ارزش ریال را متوقف کرده و نرخ تورم را کاهش داده است. اگرچه این بینش تنها با دیدن نتایج مثبت حفظ خواهد شد.  

گفت وگو از: مریم سلیمی

چهارشنبه 17 مهر 1392  9:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها