0

چادرم را بر ندارید !!!

 
ghkharazi
ghkharazi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 884
محل سکونت : تهران

چادرم را بر ندارید !!!

چادرم رو بر ندارید


صاحب خانه اش گفته بود : طیبه که به خانه ما آمد ، ما سرمان برهنه بود ،بی حجاب بودیم .این قدر پند و نصیحت کرد و قرآن و دعا گفت که ما دیگر یک تار مویمان را نگذاشتیم پیدا شود .
 به ساواک که گرفته بودنش و دستبند زده بود به دست هایش ،گفته بود : مرا بکشید ولی چادرم رو بر ندارید .
. روایتی از شهیده طیبه واعظی .

فقط لبخند های خاکی زیباست

 

سه شنبه 19 شهریور 1392  4:58 PM
تشکرات از این پست
papeli shhossein
دسترسی سریع به انجمن ها