به اندیشه مهدویت سه رویکرد میتوان داشت: گزاره، آموزه و دکترین.
-
گزاره: مراد از رویکرد گزارهای یا تکوارهای، پرداختن به موضوعات، مسائل، روایات، توقیعات، ادعیه، داستانهای مهدوی یا بخشی از آنها به صورت موردی و جزئی است.
-
آموزه: به رویکرد جامع و سامانمند در برابر نگاه گزارهای و موردی آموزه میگویند. آموزه مهدویت مجموع معارف منسجم و نظاممند در مورد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. توضیح بیشتر این آموزه چنین است: اعتقاد به وجود امامی که وارث فرهنگ وحی است. جهانیان در انتظار او به سر میبرند و رسالت زمینهسازی ظهور او را برعهده دارند. او در حضور و غیبت خود حرکت جامعه جهانی و به طور خاص جوامع اسلامی را در رسیدن به جامعه آرمانی و پیروزی حق بر باطل، هدایت و مدیریت میکند.
-
دکترین: دکترین به معنای نظریه و اصول راهبردی است؛ نظریهای راهبردی به همراه اصول برگرفته از آن. دکترین مهدویت نظریه و اصول راهبردی برگرفته از آموزه مهدویت است.در این رویکرد به روایات مهدوی، به صورت گزارهای و موردی یا آموزه مهدویت، به صورت کلی و مجموعی نگریسته نمیشود، بلکه باید به آموزه مهدویت و مجموعه گزارهها و اخبار مهدوی برشی زد و با نگرشی خاص هر آنچه را خاستگاهی برای اصول راهبردی میتواند باشد، استخراج کرد. مجموعه این نظریه و مؤلفههای آن به همراه اصول راهبردی برگرفته از آن را که ناظر به حوزه عمل است، دکترین مهدویت میگوییم.برخی از عناصر و مؤلفههای دکترین مهدویت عبارتند از: توجه به جایگاه و نقش امام در عصر غیبت کبری، انتظار و ویژگیهای جامعه منتظر، جامعه موعود و آرمانشهر مهدوی. از هریک از این مؤلفهها و یا ترکیب آنها اصولی راهبردی میتوان به دست آورد؛ اصولی که راهنمای عمل ما در عرصههای مختلف حیات جمعی و جهانی باشد[1].