0

دو سوال مهم در احکام!!

 
lenditara1
lenditara1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 9088
محل سکونت : همین دورو ورا

دو سوال مهم در احکام!!

 

دو سوال مهم در احکام!!


در اسلام به فقیه جامع‏الشرایط، ولایت و حق نظارت و دخالت داده شده كه هركجا قانونى مشكل آفرین باشد، بتوان در آن تغییراتى داد.



آیا در اسلام احكام شناور و انعطاف‏پذیر هست؟

بله؛ زیرا:

1. گاهى در متن دستور و بیان احكام، انسان را مخیّر كرده‏اند. مثلًا براى انجام مناسك حج در روزهاى بعد از عید قربان در سرزمین منا مى‏خوانیم: «فمَن تَعَجّل فى یَومینِ فلا اثم علیه و مَن تأخَّرَ فلا اثمَ علیه» )بقره، 203( یعنى مى‏توان دو روز تا سه روز در سرزمین منا بماند. آنچه مهم است، جمله‏ى بعد از آن است كه مى‏فرماید: «لمن اتّقى و اتّقوا اللّه» )بقره، 203 ( این انتخاب دو یا سه روز براى اهل تقواست؛ یعنى براى كسى است كه مثلًا عجله و یا تأخیرش براى خودنمایى نباشد.

و گاهى در كفّارات چند راه را براى مردم باز كرده‏اند كه این‏ نشانه‏ى انعطاف است؛ مثلًا در اقامه‏ى نماز مى‏خوانیم: «قیاماً و قعوداً و على جُنوبِهم» ) آل‏عمران، 191( یعنى نماز را در حال ایستاده یا نشسته و یا خوابیده بخوانید كه نشانه آن است كه در شرایط مختلف احكام مختلفى در كار است.

2. در اسلام قانون «لاحَرَج» وجود دارد؛ یعنى هر كجا عمل به دستورى سبب دردسر یا مشكلات حادّ و شدیدى مى‏شود، مى‏توان عمل را به گونه‏ى دیگرى انجام داد.

3. در اسلام قاعده‏ى اكراه و اضطرار وجود دارد كه اگر انسان در تنگنا و شرایط خاصى قرار گرفت به كمك آن دو قانون مى‏تواند در چگونگى عمل تغییراتى بدهد.

4. در اسلام قانون «لاضَرَر و لاضرار» آمده كه هركس بخواهد به وسیله مال و مقام و قدرت خود به ضرر فرد یا جامعه كارى انجام دهد، عكس‏العمل نشان داده و با او مقابله مى‏شود.

حرام شدن پى و چربى گاو و گوسفند بر یهودیان، «حرّمنا علیهم شحومهما» كه پس از مدتى پیامبرى (عیسى) مى‏آید و مى‏گوید: من آمده‏ام تا بعضى از چیزهایى كه بر شما موقتاً حرام شده بود را حلال كنم، «و لُاحلّ لكم بعض الذى حرّم علیكم»

5. در اسلام فرمان هجرت آمده، پس اگر در بن‏بست قرار گرفتیم، به منطقه‏اى دیگرى هجرت كنیم.

6. در اسلام به فقیه جامع‏الشرایط، ولایت و حق نظارت و دخالت داده شده كه هركجا قانونى مشكل آفرین باشد، بتوان در آن تغییراتى داد.


آیا در قرآن دستورها و تحریم‏هاى موسمى و موقّت‏ وجود دارد؟

آرى، گاهى براى آزمایش افرادى امر و نهى‏هاى موسمى و موقت صادر شده است؛ از جمله:

1. براى آزمایش حضرت ابراهیم، فرمان كشتن اسماعیل صادر مى‏شود تا معلوم شود كه او از فرزندش دل مى‏كند یا نه؟

2. حضرت طالوت كه فرمانده‏ى نظامى و منسوب از طرف خدا بود، براى آزمایش، نوشیدن بیش از یك مشت آب از رودخانه‏اى كه در مسیر راه نبرد بود را بر لشكر خود به صورت موقّت حرام مى‏كند و مى‏فرماید: «من شرب منه فلیس منّى» (بقره، 249) هر كس از آن آب بنوشد از من نیست و بیگانه است.

3. حرام شدن پى و چربى گاو و گوسفند بر یهودیان، «حرّمنا علیهم شحومهما» (انعام 146) كه پس از مدتى پیامبرى (عیسى) مى‏آید و مى‏گوید: من آمده‏ام تا بعضى از چیزهایى كه بر شما موقتاً حرام شده بود را حلال كنم، «و لُاحلّ لكم بعض الذى حرّم علیكم» (آل عمران 50)

در اسلام به فقیه جامع‏الشرایط، ولایت و حق نظارت و دخالت داده شده كه هركجا قانونى مشكل آفرین باشد، بتوان در آن تغییراتى داد

4. حكم پرداخت صدقه، براى صحبت خصوصى با پیامبر كه در آیه‏ى نجوا بیان گردیده و پس از مدتى آن حكم برداشته شد و تنها یك نفر آنهم حضرت على به آن حكم عمل كرد.


و یک مثال از نهج البلاغه:

در حكمت 17 نهج البلاغه آمده است از امام (علیه السلام) پرسیدند كه رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود: موها را رنگ كنید، و خود را شبیه یهود نسازید، یعنى چه؟ فرمود پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) این سخن را در روزگارى فرمود كه پیروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش یافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد. (نهج البلاغة-ترجمه دشتى)

آنچه مسلم است خضاب كردن در هیچ زمانی واجب، حرام یا مكروه نبوده است. بنابراین باید دید چه مصالحی وجود داشته است كه این عمل در زمان رسول خدا (علیه و آله السلام) مستحب موكد بوده و در زمان حضرت امیر (علیه السلام) اگر هم مستحب بوده اما موكد نبوده است.

بنابر این با توجه به مفاد حكمت 17ام نهج البلاغه دلیل دستور رسول خدا (علیه و آله السلام) در زمان خودشان را باید در مسایل سیاسی و فرهنگی آن زمان جستجو كرد.

جمعه 16 فروردین 1392  7:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها