پاسخ به دو سوال مهم!!
ما از دستورات اسلامى پوسته و ظاهرى را مىبینیم؛ ولى در درون آن حكمتهایى نهفته شده كه معمولًا ما آن را نمىدانیم.
سوال 1: در آنجا كه اسرار احكامى را نمىدانیم، آیا باید به آن عمل كنیم؟
پاسخ:
اولًا: اگر این حرف درست باشد كه تا ما اسرار خیرى را ندانیم عمل نكنیم، باید همه بیماران بمیرند، چون از اسرار داروها مطلع نیستند؛ ولى چون پزشك را متخصص و امین مىدانیم بدون چون و چرا نسخه او را عمل مىكنیم، حتى مراجع تقلید در برابر پزشك تسلیم هستند و از او دلیل نمىخواهند.
ثانیاً: اگر صدور حكم از طرف خدا و اولیاى خدا حتمى شد، اطاعت آن لازم است، گرچه مطابق با عقل و سلیقه و عادات ما نباشد.
عقل ما مثل ترازوى طلا فروشان است كه چیزهاى كمحجم را مىتوان با آن سنجید؛ ولى چیزهاى سنگین را خیر. سلیقهها تابع هوسهاست و آداب و رسوم نیز گاهى متغیّر یا بىدلیل یا خرافه و یا با القائات و وسوسههاى شیطان همراه است.
در قرآن نمونههایى را مىبینیم كه در نگاه اول سبب تعجّب انسان مىشود؛ ولى حكم خدا قطعى است و باید قاطعانه عمل كنیم. از جمله:
1. كشتهاى در بنى اسرائیل پیدا شد كه قاتل آن معلوم نبود و هر قبیله قتل را به قبیله دیگر نسبت مىداد. نزد حضرت موسى رفتند تا ایشان قاتل را شناسایى كند.
امورى مثل قمه زدن كه نه در قرآن مطرح شدهاست و نه در روایات و نه در سیره اهل بیت علیهم السلام ارزش آن را ندارد كه به خاطر سلیقه فرد یا گروهى، اسلام را در دید دنیا زشت جلوه دهیم، پس نباید انجام گیرد
حضرت موسى طبق آیه «ان الله یأمركم ان تذبحوا بقرة» (بقره، 67) به آنان فرمود: خداوند دستور داده گاوى را ذبح كنید و قطعهاى از بدن آن را به مقتول بزنید، او به اعجاز الهى زنده شد، قاتل خود را معرفى خواهد كرد. این فرمان با ذهن و سلیقه آنان تطبیق نكرد، غافل از آنكه در این ماجرا خداوند چند حكمت را به مردم نشان مىدهد:
الف) قدرت خداوند كه چگونه از بهم خوردن دو مرده، یكى را زنده مىسازد.
ب) وقوع معاد كه چگونه مرده زنده مىشود.
ج) لزوم ایمان به نبوت كه میزان ایمان مردم به پیامبرشان چقدر است؛ ولى یهود كه از این حكمتها بىخبر بود، این حكم را مسخره مىپنداشت.
2. خداوند براى امتحان حضرت ابراهیم علیه السلام، به او دستور مىدهد تا فرزندش را ذبح كند؛ امّا همینكه كارد به گردن فرزند خود مىگذارد، خطاب مىرسد: او را رها كن و ذبح نكن.
حكمت این فرمان براى دلكندن ابراهیم از اسماعیل است.
ما از دستورات اسلامى پوسته و ظاهرى را مىبینیم؛ ولى در درون آن حكمتهایى نهفته شده كه معمولًا ما آن را نمىدانیم.
سوال 2: آیا در انجام وظایف دینى مورد پسند بودن آن نزد دیگران مطرح است؟
پاسخ: خیر چنین نیست؛ بلكه هر كجا دستور صریح قرآن یا فرمان پیامبر و اهل بیتش بود، باید ما آن را انجام دهیم، گرچه دنیا به ما بخندد؛ زیرا مۆمن از ملامتها و سرزنشهاى دیگران نمىترسد. «لایخافون لومة لائم» (مائده، 54)
امّا امورى مثل قمه زدن كه نه در قرآن مطرح شده است و نه در روایات و نه در سیره اهل بیت علیهم السلام ارزش آن را ندارد كه به خاطر سلیقه فرد یا گروهى، اسلام را در دید دنیا زشت جلوه دهیم، پس نباید انجام گیرد.
جای تعجب است از گروهى كه حتى از گفتن اذان كه در متن قرآن و روایات آمده به خاطر نگاه همسایگان عقبنشینى مىكنند؛ امّا براى مسئلهاى كه در قرآن و روایات نیامده، بدون هیچ ملاحظهاى آن را انجام مىدهند.