یكی از مسایلی كه در علمیات والفجر هشت اهمیت داشت، جزر و مد آب دریا بود كه روی رود اروند نیز بیتأثیر نبود. بچهها برای این كه میزان جزر و مد را در ساعات و روزهای مختلف دقیقاً اندازهگیری كنند، یك میله را نشانهگذاری كرده و كنار ساحل، داخل آب فرو كرده بودند. این میله یك نگهبان داشت كه وظیفهاش ثبت اندازه جزر و مد بر حسب درجات نشانهگذاری شده بود.
اهمیت این مساله در این بود كه باید زمان عبور غواصان از اروند طوری تنظیم شود كه با زمان جزر آب تلاقی نمیكرد.
چون در آن صورت، فشار آب همه غواصان را به دریا میبرد. از طرفی در زمان مد چون آب بر خلاف جهت رودخانه از سمت دریا حركت میكرد، موجب میشد تا دو نیروی رودخانه و مد دریا مقابل هم قرار بگیرند و آب حالت راكد پیدا كند و این زمان برای عبور از اروند بسیار مناسب بود. اما این كه این اتفاق هر شب در چه ساعتی رخ میدهد و چه مدت طول میكشد، مطلبی بود كه باید محاسبه شده و قابل پیشبینی میشد.
بچههای اطلاعات برای حل این مسأله راهی یافتند. میلهای را نشانهگذاری كرده و كنار ساحل داخل آب فرو بردند. این میله سه نگهبان داشت كه اندازههای مختلف را در لحظههای متفاوت ثبت میكردند. «حسین باد پا» یكی از این نگهبانان بود. خود حسین این طور تعریف میكرد كه «دفترچهای به ما داده بودند كه هر 15 دقیقه، درجه روی میله را میخواندیم و با تاریخ و ساعت در آن ثبت میكردیم. مدت دو ماه كار ما سه نفر فقط همین بود.
آن شب خیلی خسته بودم، خوابم میآمد. در آن نیمههای شب نوبت پست من بود. نگهبان قبل بالای سرم آمد و بیدارم كرد.
گفت: حسین بلند شو نوبت نگهبانی توست. همان طور خوابآلود گفتم: «فهمیدم. تو برو بخواب من الان بلند میشوم.»
نگهبان سر جای خودش رفت و خوابید، به این امید كه من بیدار شدهام و الآن به سر پستم خواهم رفت؛ اما با خوابیدن او من هم خوابم برد!
والفجر 8
تبیان