0

دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخن الهی (1)

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخن الهی (1)

احمد لقمانی
نگاه جمع و بینش کامل دین و پیشوایان دینی به گستره هستی و آفریده‏های آفرینش، امتیازی چشمگیر در آیین اسلام محسوب می‏شود و نشان از برتری پایدار و جوابگویی جاودان به تمامی پرسشهای امروز، فردا و فرداها خواهد داشت.

{mosimage}

«انسان» که والاترین آفریده خداوند است، جایگاه ویژه‏ای داشته و از موقعیت ممتازی در عرصه هستی برخوردار است. از این‏رو، چون از زوایای مختلفی به ابعاد شخصیتی او نگریسته می‏شود، دانشهای گوناگونی به روشنگری و پاسخگویی می‏پردازند؛ آنجا که جلوه‏های ظاهری رفتار، گفتار و پندار او بررسی می‏شود، «علم فقه» بدان پرداخته و عهده‏دار این مهم می‏شود. و آنگاه که در باده خردورزی، اندیشمندی و نیروی عقل سخن به میان می‏آید، «علم عقاید» با توانمندی خاص خود مطرح می‏شود. و چون در باره عشق، عاطفه، و قلب، آموزه‏هایی انسان‏ساز و حیات‏بخش می‏یابیم، «علم اخلاق»(1) را می‏بینیم که با سلسله سخنان و موعظه‏های بنیادین خود ما را به حکمت، عفت، عدالت و شجاعت فرا می‏خواند تا «انسان کامل» شویم و چون گوهری گرانبها در آغوش آفرینش قرار یابیم.(2)
چنین نگرش همه سویه اسلام به جلوه‏ها و چهره‏های زندگی، موجب گردیده که مجموعه پندارها، رفتارها و گفتارهای ما در «ایمان»، «اعمال» و «اخلاق» دیده شود و هر یک خصوصیات ویژه‏ای یافته و از سوی دیگر در دو ضلع دیگر شخصیت افراد، تأثیر گذارد.
در این میان «اخلاق پسندیده و آسمانی» ـ که مجموعه‏ای از حالات مثبت و به دور از غبارهای تیرگی‏بخش شیطانی است ـ سرآمد شمرده شده و سکاندار وجود پرتلاطم ما، در صحنه‏های پرحادثه و فراز و فرودهای توان‏فرسا معرفی شده است. به گونه‏ای که تهذیب و تکمیل این بُعد نقشی ژرف در پایداری ایمان و جاودانگی اعمال داشته، مددکار مطمئنی در حفظ، ترمیم و بالندگی باورهای دینی و شیوه‏های عرشی زندگی خواهد بود. بدین خاطر «بهترین سرمایه انسان» اخلاق پسندیده دانسته شده و فلسفه بعثت رسول اکرم، صلی اللّه‏ علیه و آله و سلم اتمام مکارم اخلاق بیان گردیده است.(3)
آثار و انواع اخلاق
ره‏آورد اخلاق شایسته، فردوس الهی دانسته شده و پروردگار متعال پس از بیان صفات چنین انسانهای پاک‏نهادی می‏فرماید:
«اولئک فی جَنّاتٍ مُکْرَمُون»(4)
«آنها هستند که در باغهایی [از بهشت[ گرامی و عزیز خواهند بود».
آنگاه که انواع اخلاق در کلام خداوند مطرح می‏شود، به برخورد جالب، مهربان و مشفقانه رسولان الهی در عرصه اجتماع اشاره شده که همراه با عشق به وظیفه و صفا و صمیمیت پیامبرانه در جواب کافران، خود را فرستاده‏ای ناصح و دلسوز از سوی خداوند معرفی کرده که نقشی جز خیرخواهی و بیان پیامهای الهی برای آنان نخواهند داشت.(5)
اخلاق اسلامی گنجینه‏ای گرانبها از گوهرهای فکری، اقتصادی، عبادی در باره خود، خداوند و خلق معرفی شده است.(6) روابط عاطفی و منطقی انبیا با مردم و نقش کیمیاگون حسن خلق و احسان رسولان و رهبران فکری فرهنگی در جلوه «اخلاق انبیا» مطرح شده است(7) و نورانیت و روشنی‏بخشی اخلاق شعیب در قرآن به طور جامع بدان اشاره شده است. بدان حد که اهل مَدْیَن با اعتراف به این بُعد اخلاقی تربیتی، وی را صاحب رشد و اخلاقی والا می‏دانستند.(8) آنگاه که به شیوه‏های موفقیت رسول اکرم(ص) پرداخته می‏شود؛ اخلاق پسندیده و احسان والای وی سرآمد(9) تمامی صفات معرفی شده به گونه‏ای که خداوند، خود این ویژگی آسمانی حضرت محمد(ص) را ستوده و با صراحت از آن نام می‏برد که: «و اِنَّک لَعَلی خُلُقِ عَظیم».(10)
و به راستی که صاحب اخلاقی والا و برجسته‏ای هستی.(11)
یاس یاسین و سیره و سخن آسمانی
یاس بوی مهربانی می‏دهد
عطر دوران جوانی می‏دهد
یاس ما را رو به پاکی می‏برد
رو به عشق اشتراکی می‏برد
یاس مثل عطر پاک نیت است
یاس استنشاق معصومیتست
یاس را آیینه‏ها رو کرده‏اند
یاس را پیغمبران بو کرده‏اند
یاس بوی حوض کوثر می‏دهد
عطر اخلاق پیمبر می‏دهد(12)
فاطمه زهرا(س) بانویی آگاه به مبانی اسلام و آشنا به اصول اخلاقی بود. او که با آیات قرآن و حلاوت آن در تلاوت، تفکر و تأمل خویش مأنوس بود و از سیره و سخن رسول اللّه‏ نسبت به اخلاق الهی و پسندیده آگاهی داشت، از آغاز طفولیت نمونه‏ای کامل و اسوه‏ای برجسته برای همگان بود. اطلاعات بیکران آن پاک‏بانو نسبت به ارزشهای اصیل اخلاق و آداب(13) و شناخت ژرف اخلاقیات به عنوان بخش عظیمی از معارف دین در چهره‏ها و نمودهای گوناگون(14)، نگاهی همه‏سویه و پروسعت در این باره به وی بخشیده بود، به گونه‏ای که در سیره و سخن او، دهها نکته درس‏آموز و معرفت‏آفرین دیده می‏شود که برای شیفتگان تهذیب و تربیت ره‏توشه‏هایی ارزشمند و جاودان خواهد بود. با هم برخی از این گلواژه‏های معرفت را می‏نگریم:
1. اخلاق اجتماعی
گستره پروسعت جامعه گرچه همانند اقیانوسی بی‏کران می‏نماید و از ابهتی چشمگیر و خیره‏کننده برخوردار است اما مناسبات اجتماعی و نیازهای افراد به همدیگر، این اقیانوس را به صورت دریاها، نهرها، جویبارها و برکه‏ها می‏سازد و ضرورت نشست و برخاستها و رفت و آمد انسانها را بیشتر و بیشتر می‏سازد. آنچه تراکم بسیار این شیوه را با نسیم سلامت و شیرینی و حلاوت همراه می‏سازد؛ اخلاق اجتماعی است. بی‏شک این اخلاق چون از بارش آسمان عصمت فرو بارد و در آغوش جان انسانها نشیند، تأثیری بسیار والا ـ و حتی مقدس ـ بر جای خواهد گذارد.
سیمای منبسط یا چهره گشاده که «خوشرویی» نام دارد، کیمیایی بس گرانبهاست که در صحنه‏های گوناگون زندگی و در بین انسانهای مختلف ـ با هر سلیقه و مذهب و مکتب ـ کارآمدی فراوان دارد و در سخنان معصومان ـ درود خداوندی بر آنان باد ـ به طور پی در پی بدان تأکید شده است.
دخت آفتاب، فاطمه زهرا(س) در سخنی کوتاه، بلندای این حقیقت را این گونه ترسیم نموده است که: «بِشر فی وجه المؤمن یوجبُ لِصاحبه الجنّة و بشرٌ فی وجه المعاند المعادی یقی صاحبه عذاب النار»؛(15)
پاداش خوشرویی در برابر مؤمن بهشت است و خوشرویی با دشمن انسانهای ستیزه‏جو انسان را از عذاب آتش باز می‏دارد.
بیان معیار بنیادین در گشادگی چهره ـ و گاه لبخند زیبا ـ به هنگام روبه‏رو شدن با افراد در سخن آن بانو، نشانگر هدفمند بودن گفتگوها و دید و بازدیدهای انسانهای دین‏باور است. از این‏رو به کارگیری این شیوه برای گروهی پاداشی چون بهشت به دنبال دارد و برای پاره‏ای آتش دوزخ فراهم می‏سازد. بی‏شک چنین ملاک ـ که در اصول مکتب و ارزشهای مذهب برای خداجویان ترسیم شده است ـ ما را از واژگونی اهداف که ثمری جز خوش بودن و شاد گشتن ـ با هر کس و به هر صورت ـ می‏رهاند و احترام و بزرگداشت افراد را در چارچوب پای‏بندی آنان به مذهب ارایه می‏دهد.
2. اخلاق زناشویی و خانوادگی
زندگی، کانونی است که با فرازها و نشیبهای بسیاری همراه است و شادیها و شیونها در کنار هم دیده می‏شود. نوع نگاه و بینش زن و شوهر و اهداف آن دو، سختیها را سهل و ناهمواریها را هموار می‏سازد، به گونه‏ای که هر یک به استقبال حوادث می‏روند و با تمام تلاش در پی آرامش، صفا، صمیمیت و مهربانی در زندگانی خواهند بود. به یقین آنچه به جلوه‏های تلخ و شیرین زندگی رنگ دیگری می‏بخشد و ظرفیت فراوان نسبت به رفاه و غنا و شکیبایی لازم در فقر و اندوه به ما می‏دهد ـ به گونه‏ای که با روحیه‏ای سرشار و به دور از یأس و نومیدی و یا بی‏هویتی و از خودباختگی به حیات خود ادامه می‏دهیم ـ ارزشهای اخلاقی و صفات روحی روانی است؛
روابط عاطفی و منطقی انبیا با مردم و نقش کیمیاگون حسن خلق و احسان رسولان و رهبران فکری فرهنگی در جلوه «اخلاق انبیا» مطرح شده است.
که فاطمه زهرا(ع) اسوه‏ای تمام‏عیار در این میدان است.
او از اوان طفولیت با سختیها و مشکلات همزاد بود. دشواریهای سه ساله در شعب ابوطالب و سنگلاخهای مبارزه با سران کفر و نفاق، مردان مرد را از پای در می‏آورد اما نیروی ایمان و عشق چنان توانی به این نوجوان و جوان بخشیده بود که با نهادی پاک و روانی شفاف یکایک ناهمواریها را پشت سر می‏گذاشت. و آن هنگام که به خانه همسر پای گذارد، آغازی دیگر با مرحله‏ای نو در ستیز با سختیها بود و در این هنگامه‏های طاقت‏سوز «اخلاق زناشویی و خانوادگی» او پدیدار می‏شد نه آنکه تنها در رفاه، شادی و فراوانی امکانات، اظهار رضایت از همسر و زندگی خویش نماید!! روزی که امام(ع) غذایی از همسر عزیز خود خواست تا بدان گرسنگی خود را برطرف سازد، فاطمه(ع) در جواب گفت: سوگند به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم، آنچه بود به شما و فرزندانم ؛ حسن و حسین دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم. حضرت با تأسف بسیار فرمود: فاطمه‏جان! چرا مرا آگاه نکردی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ و آن بانو در جواب عرض کرد:
«ای اباالحسن! من از پرودگار خود حیا می‏کنم چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری درخواست نمایم.»(16) و در زمانی دیگر که فاطمه(س) سؤال از غذای روزشان مطرح کرد و پس از آن از انفاق درآمد همسر خود در راه خدا آگاه شد، با اندوه بسیار ـ از سؤال خود ـ فرمود:
فَاِنّی اَسْتَغْفِرُ اللّه‏ و لا اَعودُ اَبَدا؛(17)
من از خدا آمرزش می‏طلبم و دیگر مرتکب این رفتار نخواهم شد!
3. اخلاق سیاسی
اخلاق سیاسی زهرای مرضیه(س) را می‏توان در فصلهایی چون «دفاع از امام و حجت خدا»؛ «پیروی کامل از امامت و رهبری علی(ع)»؛ «صحنه‏های مختلف مبارزه برای فدک» و «حضور مشتاقانه و دلسوزانه در عرصه‏های تدارک جنگ و جهاد» نگریست. که سرانجام صحیفه آخرین این دفتر با سرخی خون آن بانوی شهیده رنگین گشت و مُهر شهادت، نشانِ همیشه از شجاعت و شهامت فاطمه(ع) در این میدان گردید. نخست با گفتگو درخواست حق غصب شده خود را کرد و با استدلال به آیات مختلف قرآن به محاجه پرداخت و سرانجام خلیفه اول را وادار به استرداد فدک نمود.(18)
آنجا که از امام زمان خود، علی(ع) سخن می‏گفت، ژرفای نگاه و بینش او، تمامی حیله‏ها را نظاره می‏کرد و نقش دشمن را در
صحنه‏های مختلف به صورت پیدا و پنهان می‏نگریست. از این‏رو به خوبی جایگاه امامت را در صحنه‏های سیاسی جامعه ترسیم می‏کرد و به روشنگری کوته‏نظران و ساده‏لوحان می‏پرداخت. ابتدا امامت اهل‏بیت(ع) را «عامل وحدت و ایمنی از تفرقه»(19) ترسیم کرد، سپس حضرت علی(ع) را «بزرگ امامان» لقب داد.(20) در سخنی سیاسی در برابر غاصبان خلافت فرمود:
«برخلاف حکم خدا در قرآن و سنت و سفارش پیامبر اسلام در تأویل و تفسیر قرآن، حق امامت او را غصب کرده و به دیگران سپردند.»(21)
زهرای مرضیه(س) با اندوهی مشفقانه و مصلحانه، «دوری از عذاب جاویدان» و «فراهم‏سازی نعمتهای همیشگی خداوندی را»(22) ارمغان رهبری امیر مؤمنان(ع) برای مردم معرفی می‏کند و با یادآوری غدیرخم همگان را به پایبندی عهد و پیمان خویش با رسول اللّه‏(ص) ـ در باره رهبری علی(ع) ـ فرا می‏خواند.(23) او با درک شرایط حکومت اسلامی و ضرورت دفاع از جامعه، در
هنگامه‏های جنگ و جهاد، نبردی بابصیرت و شناخت در این عرصه می‏نمود، گاه در میدان جنگ به یاری آسیب‏دیدگان می‏شتافت و با فعالیتهای فراوان مجروحان را امداد می‏نمود و گاهی در پشت جبهه، نیازهای رزمندگان و جنگجویان را تأمین می‏کرد. «جهاد» در نگاه او «عزت اسلام و مسلمانان»(24) تفسیر گردید و از جمله کارهای آن بانو ـ در پشتیبانی جبهه‏های جنگ ـ پخت نان و بردن آن برای مجاهدان بود.(25)
4. اخلاق اقتصادی
فقر و غنا، بخشش و ایثار، حالات و مراحل مختلف امتحانات و فراز و فرودهای زندگی مشترک است که گاه از آغاز زندگی با ما همراهند و زمانی در برهه‏های مختلف مایه سنجش ایمان و باورهای مذهبی ما می‏گردند. «اخلاق اقتصادیِ» زن و شوهر بهترین ابزار پیروزی در سنگلاخهای زندگی خواهد بود، به گونه‏ای که «دارایی و ناداری» هیچ گونه تغییری در گفتار و رفتار آنان ایجاد نکرده و آنان را همچنان پاک و پیراسته در صحنه‏های گوناگون نگه می‏دارد.
بخشش پیراهن زیبا و نو در شب عروسی ـ به هنگام توانمندی ـ و ایثار دردمندان، مستمندان و در راه ماندگان ـ در سالهای فقر و تنگدستی ـ نمونه‏هایی اندک از بی‏کران صفات و اخلاق اقتصادی فاطمه زهرا(ع) است که هر یک برای ما الگوی شایسته در سالهای بهره‏مندی از نعمتها و یا تنگدستی خواهد بود.
رسول اکرم(ص) روزی وارد منزل فاطمه(ع) شد، فرمود:
دخترم! در چه حالی هستی؟ و چگونه زندگی می‏کنی؟
و او جواب داد: «درد گرسنگی بی‏تابم کرده و هر لحظه رو به فزونی است و غذایی ندارم تا رفع گرسنگی کنم.»(26)
فاطمه زهرا(س): پاداش خوشرویی در برابر مؤمن بهشت است و خوشرویی با دشمن انسانهای ستیزه‏جو انسان را از عذاب آتش باز می‏دارد.
روزی دیگر رو به پدر کرده گفت:
«ای رسول خدا! سوگند به پرودگار، در خانه علی(ع) پنج روز است که صبح کردم بدون غذا و هرگز غذایی را در دهان نگذاشته‏ایم؛ نه گوسفندی داریم و نه شتری و نه غذایی و نه آبی.»(27)
گاه در این شرایط دشوار که اندک غذایی برای کودکان داشتند و خود گرسنه بودند، به آنان میهمان می‏رسید و چون علی(ع) در باره پذیرایی از فاطمه(س) پرسش می‏کرد، آن پاک‏بانوی آسمانی می‏گفت:
«در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختربچه، اما امشب ایثار کرده، گرسنگی را تحمل می‏کنیم و همین مقدار غذا را به میهمان می‏بخشیم.»(28)
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
چه گویمت که به میخانه دوش مست شراب
سروش عالم غیبم چه مژده‏ها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره‏نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش می‏زنند صفیر
ندانمت که درین دامگه چه افتادست.(29)
5. اخلاص
اخلاص؛ صاف کردن عمل از هر ناخالصی(30) و پالایش کارها از هر آلایشی است. به گونه‏ای که برای غیر خدا هیچ نصیبی در آن نباشد(31) و پاداشی در سرای دنیا و آخرت برای آن طلب نشود.(32)
به دیگر سخن؛ آزادی انسان از ستایش دیگران و شفافیت عمل از غبار هواها و هوسها اخلاص است.(33) همان که ظاهر و باطن و درون و برون را همسان و یکسان می‏کند و گویی هیچ بیننده‏ای، نظاره‏گر اعمال ما نبوده و تنها و تنها خداوند مهربان شاهد سخن و رفتارمان بوده و بس.
اخلاص گاه در عمل نگریسته می‏شود ـ که دوری آن از خوب و بد و حق و باطل خواهد بود ـ، گاهی در نیت تفسیر می‏شود ـ که از خوف جهنم و عشق به بهشت به مرحله‏ای بالاتر که رضایت الهی است گام برداشتن ـ و زمانی اخلاص در دین دانسته می‏شود که بیزاری از التقاطی‏گری در آیین و ایمان به تمامی احکام و قوانین خواهد بود.(34) (مخلصین له الدین و لو کره المشرکون)
در ضمیر ما نمی‏گنجد به غیر دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
زهرای مرضیه(س) در اوج قله اخلاص بود و این ویژگی ممتاز آن حضرت، ریشه در اعتقادات بنیادین و عشق دیرین وی نسبت به باورهای دینی و عبودیت فراوان وی داشت. او چون خود را در محضر پروردگار می‏دید، نیازی به دیدن دیگران و تعریف افراد نمی‏دید چرا که خورشید خلقت، بینایان را از چراغهای کم‏نور و خاموش بی‏نیاز می‏کند. بدین خاطر در مراحل مختلف زندگی با گفتار و رفتار خود بر این نکته تأکید می‏کرد که خداوند را ـ نه برای ترس از دوزخ و یا عشق به بهشت بلکه ـ تنها به خاطر خداوندی‏اش دوست دارم و هیچ آرزویی غیر از خود او در سر ندارم.
روزی رسول خدا رو به زهرا(س) کرده فرمود: «دخترم! اکنون جبرئیل نزد من است و از سوی پروردگارم پیام آورده که هر چه بخواهی تحقق می‏یابد؛ چه می‏خواهی؟»
فاطمه(ع) پاسخ داد: «شَغَلَنی عَنْ مَسأَلته لَذَّة خِدْمَته، لا حاجَة لی غیر النَّظر اِلی وَجْهِهِ الْکَریم»؛(35)
لذتی که از خدمت حضرت حق می‏برم مرا از هر خواهشی بازداشته است؛ حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.(36)
چنین بینش روشن و شفافی موجب گردید در سخنی کوتاه، بلندای معرفت خویش را در باره اخلاص بیان کند که:
«مَنْ اَصْعَدَ اِلی اللّه‏ خالِصَ عِبادَتِه اَهْبَطَ اللّه‏ُ عزَّ و جلّ اِلَیْهِ اَفْضَلَ مَصْلِحَتِه»؛(37)
حضرت فاطمه(س): لذتی که از خدمت حضرت حق می‏برم مرا از هر خواهشی بازداشته است؛ حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.
کسی که عبادت خالصانه خود را به سوی خداوند فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت او را به سوی او خواهد فرستاد.
و در گفته‏ای دیگر با اشاره‏ای به عبادات، «روزه را مایه تثبیت و فرود اخلاص در سرای دل» بیان می‏کند.(38) او نخستین کس بود که به سخنان خود عمل می‏کرد و در مراحل مختلف زندگی اندوخته‏های اخروی بسیاری از این طریق برای خود فراهم می‏نمود. سائلی که از مسجد با دستی تهی برگشته و در کوچه‏ها امدادگری نمی‏یابد، چون به در خانه دخت رسول اللّه‏(ص) می‏رسد، یگانه فریادرس مستمندان را او می‏بیند، از این‏رو از وی کمک می‏طلبد. و زهرای عزیز که سه روز خود و فرزندانش گرسنه بودند، چون با استمداد مستمند روبه‏رو می‏شود و از سوی دیگر شیوه همیشه او کمک به نیازمندان بوده است ـ پیراهن خود را نزد یک یهودی گرو می‏گذارد تا قدری نان و خرما گرفته به سائل ایثار کند. هنگامی که سلمان اصرار می‏کند که اندکی از نان و خرما برداشته، برای رفع گرسنگی خود و فرزندان استفاده کند، فاطمه می‏گوید:
«سلمان! این کار را فقط برای خدا انجام دادم، از این‏رو هیچ از آن برنخواهم داشت!»(39)
حسین بن‏روح ـ از نایبان امام عصر(عج) ـ در پاسخ پرسش شخصی که رسول خدا(ص) چند دختر داشت فرمود: چهار دختر و چون او سؤال می‏کند: کدام یک از همه بافضیلت‏ترند؟ جواب داد: فاطمه. وی با تعجب بسیاری باز می‏گوید: حضرت زهرا(س) از همه فرزندان پیامبر(ص) کوچکتر بوده و از سوی دیگر کمتر مصاحبت رسول اللّه‏(ص) را درک کرده است، چگونه او بافضیلت‏تر است؟!
حسین بن‏روح فرمود: فاطمه(ع) دارای دو ویژگی برجسته بود: نخست آنکه وارث رسول خدا(ص) بود و دیگر اینکه نسل پیامبر خاتم(ص) از ذریه او است. و خداوند متعال این صفات را به او ارزانی نداشت مگر به خاطر «اخلاص در نیت زهرای مرضیه(س)».(40)
ادامه دارد....
________________________________________
1 ـ اربعین حدیث، امام خمینی، ص385 تا 395 (با تلخیص و گزینش).
2 ـ تفسیر المیزان، (ترجمه)، علامه طباطبایی، ج1، ص500 و 509؛ رک: تفسیر الکاشف، ج3، ص79 و ج5، ص41 و ج2، ص93.
3 ـ چهل حدیث حج، حسین انصاریان، ص71؛ رک: تفسیر ابن‏کثیر، ج4، ص629؛ تفسیر التبیان، ج10، ص268؛ تفسیر التحریر، ج24، ص292 و ج 29، ص63؛ تفسیر فتح القدیر، ج5، ص270.
4 ـ معارج، 35، نک: تفسیر نمونه، ج7، ص64 و ج 14، ص76؛ تفسیر المیزان، ج11، ص155.
5 ـ اعراف، 66، و 67 و 68؛ رک: تفسیر المیزان، ج11، ص155؛ تفسیر مجمع البیان، ج10، ص500.
6 ـ بقره، 177؛ معارج، 14؛ نک: تفسیر المراغی، ج5، ص83 و ج 9، ص148.
7 ـ آل‏عمران، 159؛ فصلت، 34؛ رک: تفسیر ملاصدرا، ج4، ص170 و ج1، ص712.
8 ـ هود، 87، نک: تفسیر المیزان، ج1، ص370 و 373 و 375 و ج 2، ص235 و ج 4، ص111 و 181 و ج 6، ص166 و 257.
9 ـ آل‏عمران، 159؛ مؤمنون، 96؛ قلم، 4. نک: تفسیر الکبیر فخر، ج9، ص61 و 64، تفسیر کشف‏الاسرار، ج2، ص286 و ج8، ص519 و ج10، ص188، تفسیر مجمع‏البیان، ج2، ص870 و ج10، ص500، تفسیر المراغی، ج6، ص149 و ج 29، ص28.
10 ـ قلم، 4، رک: تفسیر المنیر، ذیل آیه 4 سوره قلم، تفسیر نمونه، ج24، ص377، ذیل آیه 7، سوره قلم.
11 ـ برای پژوهش بیشتر در باره اخلاق پیامبرانی چون نوح به سوره اعراف آیه 60 و 63 و هود به سوره اعراف، آیه 66 و 69 مراجعه کنید.
12 ـ کفشهای مکاشفه، احمد عزیزی، ص373 و 374 (با گزینش).
13 ـ سوره نور، 27 و 28.
14 ـ بقره، 77 و مریم 27 و 28.
15 ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج72، ص401 و ج75، ص401؛ کتاب عوالم، ج11، ص628؛ المستدرک، ج2، ص375، ح3.
16 ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص26؛ کتاب عوالم، ج11، ص158؛ ریاحین الشریعه، ج1، ص193.
17 ـ بحارالانوار، ج41، ص46؛ امالی صدوق، ص280؛ مناقب ابن شهر آشوب، ص79.
18 ـ نک: نهج‏الحیاة، ص239 تا 267.
19 ـ تفسیر الامام العسکری، ص330؛ تفسیر البرهان، ج3، ص245؛ بحارالانوار، ج23، ص259.
20 ـ امالی صدوق، ص475؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص340؛ اختصاص مفید، ص31.
21 ـ کتاب عوالم، ج11، ص478 و 605؛ ریاحین الشریعه، ج2، ص40.
22 ـ بحارالانوار، ج23، ص259؛ تفسیر البرهان، ج3، ص245.
23 ـ احقاق الحق، ج21، ص26 و 27؛ عوالم المعارف، ج11، ص228 و 444.
24 ـ نهج‏الحیاة، ح57، ص102.
25 ـ ینابیع الموده، ص199؛ احقاق الحق، ج10، ص285؛ بحارالانوار، ج20، ص245.
26 ـ مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص323؛ حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانی، ج2، ص42.
27 ـ دلائل الامامه، ص3 و 4؛ مناقب ابن مغازلی، ص380؛ احقاق الحق، ج17، ص23.
28 ـ تفسیر البرهان، ج4، ص317؛ امالی طوسی، ج1، ص190؛ وسائل الشیعه، ج6، ص323.
29 ـ دیوان حافظ؛ رک: پالایش نفس، ص110، (با تلخیص).
30 ـ رک: منازل السائلین، ص31، (باب اخلاق)؛ تفسیر الکبیر، ج16، ص127، ج19، ص146 و ج23، ص318 و 319 و 320.
31 ـ اربعین حدیث شیخ بهایی، ص159، ح37.
32 ـ رک: اربعین حدیث امام خمینی(ره)، ح20، ص321 تا 333.
33 ـ میزان الحکمه، ج3، (باب اخلاص)، نک: تفسیر کشف الاسرار، ج1، ص388 و 327 و ج 2، ص722 و ج 8، ص386 و ج 10، ص574.
34 ـ چشمه در بستر، ص202؛ رک: تفسیر الکبیر فخر، ج11، ص42؛ ج26، ص239 و ج 32، ص45.
35 ـ اربعین حدیث امام خمینی(ره)، ص333، نک: تفسیر الکشاف، ج2، ص751؛ تفسیر کشف الکرار؛ ج1، ص322 و 327.
36 ـ ریاحین الشریعه، ج1، ص105؛ نهج‏الحیاة، ص99، نک: تفسیر مجمع البیان، ج1، ص409 و ج 2، ص650.
37 ـ عوالم، ج11، ص623؛ بحارالانوار، ج67، ص249 و ج 70، ص249 و ج 71، ص184.
38 ـ رک: خطبه فاطمه زهرا(ع) در مسجدالنبی(ص)، رک: تفسیر المنیر، ج8، ص126 و ج 11، ص283 و ج 16، ص45 و ج 30، ص346.
39 ـ بحارالانوار، ج43، ص73؛ رک: تفسیر المیزان، ج2، ص390 و ج 11، ص83 و 160 و ج 15، ص30 و ج 16، ص25.
40 ـ همان، ص37، نک: تفسیر نمونه، ج9، ص377 و ج 12، ص578 و ج 25، ص354 و 356 و ج 27، ص214.

پنج شنبه 8 فروردین 1392  11:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها