كمتر ایرانی پیدا میشود كه نرسیده به بهار، خانه تكانی نكند و چرك یكساله را از تن اشیای خانهاش نشوید، اما بیشتر ما آنقدر مشغول تمیزكردن محیط خانه میشویم كه یادمان میرود تا سال نو نشده، كارهای مهمتری هم برای انجام دادن وجود دارد كه ما از آنها غافل ماندهایم.
چه فایده دارد در آستانه سال نو، همه چیز دگرگون شود و ما همچنان همان كه هستیم باقی بمانیم و تلاشی برای تغییر خودمان نكنیم.مگر نه این كه همه ما برای تغییر ویژگیهای ناخوشایندمان منتظر فرصتی هستیم، چه فرصتی بهتر از آمدن بهار؟
به درختها نگاه كنید.آنها در گذر از اسفند به فروردین به مرور زمان جوانه میزنند و سبزشدن برگهای نورسشان حتی تا تابستان ادامه دارد و هیچ درختی نیست كه ناگهان به بار بنشیند و سرسبز شود.
ما هم مثل درختها هستیم و انقلاب درونی مان معمولا ناگهانی نیست و همانطور كه خصوصیات بدمان را به مرور كسب كردهایم، برای اصلاحشان هم به زمان نیاز داریم و طبیعی است كه نمیتوانیم ناگهان به انسانی بینقص تبدیل شویم، اما به هر حال همین كه تصمیم بگیریم تغییر كنیم، یعنی نیمی از راه را برای خانهتكانی درونمان طی كردهایم. مهم این است كه دقیقا از همین لحظه تصمیم بگیریم همراه با طبیعت، در بهار، دگرگون شویم.ما در این گزارش، برخی ویژگیهای منفی رایج میان مردم را بررسی كردهایم و راهكارهایی برای اصلاحشان پیشنهاد میكنیم.
هر چیزی در جای خودش
برخی از ما حتی از داشتن این مشكل بیخبریم. فقط نمیدانیم چرا هر بار میخواهیم چیزی را پیدا كنیم باید مدتها دنبالش بگردیم. نمیدانیم چرا اغلب، وقتی دنبال چیزی میگردیم خشمگین میشویم. نمیدانیم چرا فكرهایمان پراكنده و به هم ریخته است و...
یك سر رشته همه این مشكلات، به بینظمی میرسد. نظم یعنی قرار دادن هر چیز در جای خودش و از همین تعریف ساده میشود راهحل رفع مشكل بینظمی را پیدا كرد. اگر خودتان را ملزم كنید هر چیز را در جای خودش قرار دهید، مساله بینظمیتان هم حل میشود و مطمئن باشید در یك محیط مرتب كه در آن احساس آرامش میكنید، فرآیند فكركردن تسهیل میشود؛ میتوانید تمركز كنید و بنابراین آسانتر و سریعتر به نتیجه میرسید.
قرار دادن اشیا در جای خودشان كار سختی نیست، اما چرا خیلیها نمیتوانند این كار را انجام بدهند؟ علت اول شاید این باشد كه خیلیها به این كار عادت نكردهاند. این مشكل باگذشتن زمان و با تكرار قرار دادن اشیا در جای خودشان حل میشود، اما علت دوم این است كه برخی اشیا در جای واقعیشان قرار ندارند یعنی ما آنها را در جایی قرار دادهایم كه برداشتن و سر جای اول گذاشتنشان دشوار است. برای نمونه كتابی پر مصرف را پشت گلدانی چینی گذاشتهایم. طبیعتا هر بار كه میخواهیم كتاب را برداریم باید مراقب باشیم به گلدان تلنگر نزنیم و به همین علت در ناخودآگاهمان حاضر نیستیم برای آن كه كتاب را سر جایش بگذاریم، خطر كنیم و ترجیح میدهیم آن را جایی رها كنیم. با این حساب میشود نتیجه گرفت كه یكی از راههای منظمشدن بازنگری نسبت به جای اشیاء در محل كار و زندگیمان است.
پادزهری برای خشم و خشونت
خشونت یكی از راههای ابراز خشم است. پس برای آن كه خشونتتان را كنترل كنید باید یاد بگیرید راههایی برای مهار خشمتان پیدا كنید.
بهترین راه برای كنترل خشم این است كه دائما به خودتان یادآوری كنید در حالت عصبانیت نه چیزی بگویید، نه تصمیمی بگیرید و نه واكنشی نشان دهید. یكی از بهترین راهكارها برای مهار عصبانیت این است كه سكوت كنید و محیط را تا زمانی كه به آرامش نرسیدهاید ترك كنید تا خشمتان به خشونت تبدیل نشود.
اگر امكان ترك محیط را ندارید، میتوانید خودتان را با كاری بیخطر سرگرم كنید برای مثال وقتی بشدت خشمگین هستید، سعی كنید با تكهای گل رس، چیزی بسازید یا مشغول باغبانی یا خیاطی یا آشپزی شوید. حواستان هست كه گفتیم باید خودتان را با كاری «بیخطر» سرگرم كنید؟ حتما حدس میزنید كه منظورمان از آن كار، رانندگی نیست!
یادتان باشد رانندههای خشمگین، جان خودشان و دیگران را به خطر میاندازند و شرمآور است كسی بگوید «وقتی عصبانی هستم رانندگی میكنم تا آرام شوم!»
نوشیدن آب سرد، دوش آب سرد گرفتن، تعریفكردن علت واقعی خشمتان برای فردی مطمئن و قابل اعتماد نیز از جمله راههای كنترل خشم است.
همچنین یكی از راههای تضمینی برای مهار عصبانیت هم این است كه جریان عصبانیشدنتان را روی كاغذی با جزئیات بنویسید، سپس آن را بارها در طول روز مرور كنید. در دفعات اول، هر بار با خواندن ماجرایی كه باعث از كوره در رفتنتان شده است، خشمگین میشوید، اما پس از 20 ـ 15 بار خواندن جریان حساسیتتان را نسبت به آن از دست میدهید و آرامشتان را به دست میآورید.
نوشتن، یكی از كارسازترین راهها برای رفع كینه هم محسوب میشود یعنی وقتی از كسی دلخوری دارید، میتوانید ماجرا را روی كاغذ بنویسید و آنقدر آن را مرور كنید كه با گذشت زمان، حساسیتتان را نسبت به آن از دست بدهید.
غم را خط بزنید
افسردگی، این روزها در دنیا یك ناهنجاری روانی همه گیر شده است؛ به طوری كه داروهای ضداضطراب و افسردگی جزو پرمصرفترین داروهای دنیا هستند و در كشور ما نیز این نوع داروها بیشتر از داروهای دیگر مصرف میشود.
افسردگی یك ناهنجاری روانی است كه در مراحل اولیهاش میتوان آن را كنترل كرد تا حاد نشود. نخستین گام در درمان این ناهنجاری روانی پیدا كردن علت واقعی افسردگی و سعی در رفع آن است.
البته همه علتها قابل رفعكردن نیستند، برای مثال كسی كه به علت تغییر فصل یا از دستدادن عزیزش افسرده شده است، نمیتواند برای حل مشكلش، علت را رفع كند، اما میتواند در برابر آن، مقاوم شود و سطح افسردگیاش را پایین بیاورد.
بهترین راه برای كنترل افسردگی، تغییر سبك زندگی است؛ قرار نیست این تغییراز اتفاقهای بزرگ و مهم آغاز شود و مطمئن باشید با ایجاد تغییرات كوچكی در زندگی نیز میتوانید نتایج خوبی به دست آورید؛ برای مثال چه اشكالی دارد مدتی رژیم غذاییتان را دستكاری كنید و غذاهایی بخورید كه پیشتر امتحانشان نكرده بودید یا مسیر رفت و آمدتان را تغییر بدهید یا مدل موها و دكور خانه را عوض كنید.
به یاد داشته باشید افسردهها همیشه اوقاتی برای غرقشدن در اندوه پیدا میكنند، بنابر این برای هر روز، برنامهریزی كنید؛ به طوری كه هیچ جای خالی در شبانهروز برایتان باقی نماند و فرصتی برای اندوهگینشدن پیدا نكنید.
در این برنامهریزی، حتما باید بخشی را به برنامههای شاد و مفرح اختصاص دهید. برنامههای شاد لزوما هزینهبر نیستند مثل گشت و گذار در بوستان، قدمزدن در خیابانهای شلوغ و تماشای مردم، شركت در كنسرت موسیقی و حتی تماشای فیلمهای خندهدار كه این روزها حتی در خواربارفروشیها هم میشود سیدیهایشان را پیدا كرد.
برای جلوگیری از بدترشدن حالتان باید مراقب باشید افسردههای دیگر را دور خودتان جمع نكنید. دوستان ما، معمولا علایقی مشترك با ما دارند و به همین علت، افسردهها هم معمولا دوستانی افسرده دارند كه هر وقت كنار هم قرار میگیرند حال یكدیگر را بدتر میكنند. اگر میخواهید افسردگیتان را كنترل كنید، دوستان افسرده را كنار بگذارید و خودتان را در جمعهای شاد جا بدهید. به این ترتیب ناچار میشوید تظاهر به شادبودن كنید و همین تظاهر، تا حدی روحیهتان را تغییر خواهد داد.