0

آشنائى امام رضا (ع) با تمام لغت ها و زبان ها

 
lenditara1
lenditara1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 9088
محل سکونت : همین دورو ورا

آشنائى امام رضا (ع) با تمام لغت ها و زبان ها

 

آشنائى امام رضا (ع) با تمام لغت ها و زبان ها


طبق آنچه مورّخان و محدّثان در کتاب هاى خود ذکر کرده اند و نیز روایات کلّى بر تایید آن وارد شده است: مادر حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام ، از خانواده اى با شرافت و از زنان با فضیلت ؛ و نیز از جهت عقل و دین در بین زنان هم زمان خود مشهور بوده است. این بانوى بزرگوار، نسبت به فرائض الهى ، حتّى تمامى مستحبّات را انجام و مکروهات را حتّى الامکان ترک مى نمود؛ و به طور دائم مشغول ذکر و تسبیح خداوند متعال مى بود.





این مادر نمونه حکایت کند: از همان موقعى که إنعقاد نطفه حجّت خداوند سبحان ، فرزندم حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام را در خود احساس کردم ، حالت معنویّت و عشق به خداوند در من فزونى یافت و هیچ گاه احساس سنگینى و سختى در خود نداشتم .فرزندم ، در وقت هاى تنهائى ، انیس و مونس من بود.

در هنگام خواب ، صداى تسبیح و تحمید و تهلیل را به خوبى از درون خود مى شنیدم و متوجّه مى شدم که طفل درون شکم من مشغول گفتن ذکر و تسبیح پروردگار متعال خویش مى باشد.

و همین که این نور الهى طلوع کرد و در این عالَم ، پا به عرصه وجود نهاد، دست هاى خویش را بر زمین گذاشت و سر به سمت آسمان بلند نمود و لب هاى خود را به حرکت درآورد و ضمن مناجات با خداوند، شهادتین را بر زبان مبارک خود جارى کرد.

و چون پدرش ، امام موسى کاظم علیه السلام در آن لحظات وارد شد، بر من تبریک و تهنیت فرمود.

سپس نوزاد عزیز را تحویل پدر دادم و حضرت در گوش راست نوزاد، اذان و در گوش چپ او اقامه گفت ؛ و سپس مقدار مختصرى ، آب فرات در کام او ریخت .(1)

آشنائى به تمام لغت ها و زبان ها :

مرحوم شیخ صدوق ، شیخ حرّعاملى و دیگر بزرگان به نقل از اباصلت هروى حکایت کنند:

حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام به تمام زبان ها و لغات ، آشنا و مسلّط بود؛ و با مردم با زبان محلّى خودشان صحبت مى نمود.

و بلکه حضرت در لهجه و تلفّظ کلمات ، از خود مردم فصیح تر سخن مى فرمود، تا جایى که مورد حیرت و تعجّب همه اقشار و افراد قرار مى گرفت .

اباصلت گوید: یک از روزها به آن حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! شما چگونه به همه زبان ها و لغت ها آشنا شده اى ؛ و این چنین ساده ، مکالمه مى نمایى ؟

امام علیه السلام فرمود: اى اباصلت ! من حجّت و خلیفه خداوند متعال هستم و پروردگار حکیم کسى را که مى خواهد بر بندگان خود حجّت و راهنما قرار دهد، او را به تمام زبان ها و اصطلاحات آشنا و آگاه مى سازد، که زبان عموم افراد را بفهمد و با آن ها سخن گوید؛ و بندگان خدا بتوانند به راحتى با امام خویش سخن گویند.

سپس امام رضا علیه السلام افزود: آیا فرمایش امیرالمؤمنین ، امام على علیه السلام را نشنیده اى که فرمود: بر ما اهل بیت - عصمت و طهارت - فصل الخطاب عنایت شده است .

و بعد از آن ، اظهار نمود: فصل الخطاب یعنى ؛ معرفت و آشنائى به تمام زبان ها و اصطلاحات مردم ؛ و بلکه عموم خلایق در هر کجا و از هر نژادى که باشند.(2)

امام همچون دریا و علومش قطرات آن:

مرحوم علاّمه مجلسى و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:

یکى از اصحاب حضرت علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام به نام علىّ بن ابى حمزه بطائنى حکایت کند:

روزى در محضر مبارک آن حضرت بودم ، که تعداد سى نفر غلام حبشى در آن مجلس وارد شدند.

پس از ورود، یکى از ایشان به زبان و لهجه حبشى با امام رضا علیه السلام سخن گفت و حضرت نیز به زبان حبشى و لهجه محلّى خودشان پاسخ او را بیان نمود و لحظاتى با یکدیگر به همین زبان سخن گفتند.

آن گاه حضرت مقدارى پول - درهم - به آن غلام عطا نمود و مطلبى را نیز به او فرمود؛ و سپس همگى آن ها حرکت کردند و از مجلس خارج شدند.

من با حالت تعجّب به آن حضرت عرضه داشتم : یاابن رسول اللّه ! فدایت گردم ، مثل این که با این غلام به زبان حبشى و لهجه محلّى صحبت مى فرمودى ؟! او را به چه چیزى امر نمودى ؟

امام علیه السلام فرمود: آن غلام را در بین تمام همراهانش ، عاقل و با شخصیّت دیدم ، لذا او را برگزیدم و ضمن تذکّراتى ، به او توصیه کردم تا کارها و برنامه هاى سایر غلامان و دوستان خود را بر عهده گیرد و در حقّ آن ها رسیدگى کند؛ و نیز هر ماه مقدار سى درهم به هر کدام از ایشان بپردازد.

و او نیز نصایح مرا پذیرفت ؛ و مقدار دراهمى به او دادم تا بین دوستانش طبق توصیه تقسیم نماید.

علىّ بن ابى حمزه بطائنى افزود: سپس حضرت مرا مخاطب قرار داد و فرمود: آیا از گفتار و برخورد من با این غلامان و بندگان خدا تعجّب کرده اى ؟!

و آن گاه حضرت به دنبال سؤال خویش اظهار داشت : تعجّب نکن ؛ براى این که منزلت و موقعیّت امام ، بالاتر و مهمّتر از آن است که تو و امثال تو فکر مى کنى .

سپس فرمود: آنچه را که در این مجلس مشاهده کردى ، همانند قطره اى است در منقار پرنده اى که از آب دریا برگرفته باشد.

آیا برداشتن یک قطره از آب دریا، در کم و یا زیاد شدن آب دریا تاثیرى دارد؟!

بعد از آن، امام رضا علیه السلام افزود: توجّه داشته باش که همانا امام و علوم او، همچون دریاى بى منتهایى است که پایان ناپذیر باشد و درون آن مملوّ از انواع موجودات و جواهرات گوناگون خواهد بود، و چون پرنده اى قطره اى از آب آن را بردارد، چیزى از آب آن کم نخواهد شد.

و همچنین امام ، علومش بى منتها است ؛ و هر کسى نمى تواند به تمام مراحل علمى و اطّلاعات او دست یابد.(3)



پی نوشت ها:

1. عیون اخبارالرّضا علیه السلام: ج 1، ص 20، ح 2، ینابیع المودّۀ :ج 3، ص 166، حلیۀ الا برار: ج 4، ص 339، ح 5.

2. عیون اخبارالرّضا علیه السلام : ج 2، ص 228، ح 3، إثبات الهداۀ : ج 4، ص 279، ح 91، إ علام الورى طبرسى : ج 2، ص 70.

3. قرب الاسناد: ص 144، بحارالا نوار: ج 26، ص 190، ح 2.

تهیه و تنظیم : تبیان

منبع: چهل داستان و چهل حدیث،از امام رضا علیه السلامعبداللّه صالحى

یک شنبه 27 اسفند 1391  11:18 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها