در پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجرت (1) خانه نبوت با بیقراری تمام در انتظار مولودی بود که تا چند لحظه دیگر پای به این جهان مینهاد . پس از آن که لحظه فرخنده فرا رسید، خبر مسرت بخش آن منتشر شد و عطر خوش این ولادت کوچههای مدینه را فراگرفت .
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله پس از تبریک و تهنیت، نام او را «زینب» گذاشت تا به این وسیله خاطره دختر مرحومهاش «زینب» را که کمی قبل از ولادت این کودک، جهان را بدرود گفته بود زنده نگاه دارد . او بعدها در کسب فضایل و مناقب و کمالات انسانی زبان زد عام و خاص گشت; به حدی که برای او بیش از 60 لقب ذکر شده است . برخی از این القاب عبارتند از: نائبة الزهراء، ملیکة النساء، سیدة العقایل، فصیحة، بلیغة، کاملة، عابدة، فاضلة، عارفة، صابرة، و عظیمة بلواها . (2)
مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی در سرودههای معروف خود به فضائل و القاب آن بانوی بزرگ اشاره کرده است که برای اختصار به ذکر برخی از ابیات آن اکتفا میکنیم:
ما ورثته من نبی الرحمة
جوامع العلم اصول الحکمة
سر ابیها فی علو الهمة
والصبر فی الشدائد الملمة
ثباتها تنبئ عن ثباته
کان فیها کل مکرماته
لها من الصبر علی المصائب
ما جل ان یعد فی العجائب (3) «او جوامع علم و اصول حکمت را از پیامبر رحمتبه ارث برده است . در بلند مرتبه بودن همت و صبر در سختیهای خسته کننده و طاقت فرسا سر پدرش بود . (یعنی اوصاف پدرش در او نهان بود).
استقامت و ثبات زینب از استقامت و ثبات پدرش خبر میدهد، گویا در وجود او تمام کرامتها [و صفات پسندیده] حضرت علی علیه السلام وجود دارد . در صبر و شکیبایی بر مصیبتها آن چنان بود که نزدیک است از عجائب شمرده شود .»
آن بانوی بزرگ که در دوران زندگی خود با حوادث و مصائب بزرگی مواجه شده بود، در نیمه رجب سال 62 هجری در سن 56 سالگی با کولهباری از غم و اندوه، دنیای فانی را وداع گفت و به دیار حق شتافت . (4)
از آن جا که شخصیتحضرت زینب علیها السلام با واژه صبر و استقامت در برابر مصائب و سختیها قرین استبه حدی که او را «ام المصائب» و «ام العزائم» نامیدهاند، از اینرو برآنیم تا در این مقال، مختصری پیرامون موضوع «صبر و استقامت» مطالبی را بیان کرده و سپس با ذکر نمونه هایی از صبر و استقامت آن بانوی بزرگ، این بحث را به پایان رسانیم .
آثار صبر بر مصیبت
صبر و استقامت در برابر سختیها، یکی از مهمترین اصول اخلاقی اسلام است . در روایات به سه نوع صبر اشاره شده است; صبر بر مصیبت، صبر در مقابل معصیت و صبر در مقام عبادت و بندگی . از آنجا که در این مقاله از صبر بر مصیبتها و سختیها سخن میگوئیم، در اینجا برخی از آثار صبر بر مصائب را بیان میکنیم .
1 . رمز پیروزی
خداوند متعال میفرماید: «وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لما صبروا وکانوا بآیاتنا یوقنون» (5) ; «و از آنها امامان و پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت میکردند، بخاطر این که شکیبایی نمودند و به آیات ما یقین داشتند .»
در صدر اسلام مسلمانان با سختیهای فراوانی دستبه گریبان بودند و از سوی مشرکین مورد آزار و اذیت واقع میشدند و عدهای از آنان که طاقت تحمل این سختیها را نداشتند، عنان صبر و شکیبایی را از کف میدادند . در این آیه خداوند متعال خطاب به پیامبر و مسلمانان سرگذشت قوم بنی اسرائیل را بازگو مینماید تا هم آنان را تسلی و دلداری دهد و به صبر و شکیبایی و پایداری دعوت نماید و هم بشارتی باشد که اگر صبر و پایداری را پیشه کنند بر مشرکان پیروز خواهند شد; چنان که قوم بنی اسرائیل که از طرف کفار و مشرکین مورد آزار و اذیت واقع میشدند پس از تحمل سختیها و مقاومت در برابر دشمنان، به پیروزی رسیدند و خداوند مقام امامت و پیشوایی بر مردم را به گروهی از آنان عطا فرمود .
پس در آیه مورد بحث دو چیز به عنوان رمز پیروزی بیان شده است: یکی ایمان و یقین به آیات الهی و دیگری صبر و استقامت و شکیبایی .
در حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: «فمن صبر واحتسب لم یخرج من الدنیا حتی یقر الله له عینا فی اعدائه مع ما یدخر له فی الآخرة; (6) کسی که شکیبایی کند و آن را به حساب خدا بگذارد، از دنیا بیرون نمیرود تا خداوند چشمش را با شکست دشمنانش روشن کند، علاوه بر پاداشهایی که برای آخرت او ذخیره خواهد کرد .»
2 . پاداش اخروی
هنگامی که مسلمانان برای هجرت، با مشکلات و مصایب فراوانی روبرو بودند، این آیه نازل شد: «انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب» (7) ; «همانا صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند .» در این آیه تعبیر به «یوفی» که از ماده «وفی» و به معنای اعطای کامل است، از یک سو، و تعبیر به «بغیر حساب» از سوی دیگر نشان میدهد که صابران و استقامت پیشگان برترین اجر و پاداش را در پیشگاه خداوند دارند . شاهد این سخن حدیث معروفی است که امام صادق علیه السلام از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل فرمودهاند: «اذا نشرت الدواوین ونصبت الموازین لم ینصب لاهل البلاء میزان ولم ینشر لهم دیوان; (8) هنگامی که نامههای اعمال گشوده میشود و ترازوهای عدالت پروردگار نصب میگردد، برای کسانی که گرفتار بلاها [و حوادث سخت] شدهاند نه میزان سنجشی نصب میشود و نه نامه عملی گشوده خواهد شد .» پس این آیه را تلاوت کردند: «انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب» .
3 . سربلندی در آزمایش الهی
همه مردم از انبیا گرفته تا دیگران طبق قانون الهی مورد آزمایش قرار میگیرند تا بتوانند استعدادهای خود را شکوفا سازند و قلههای سر به فلک کشیده سعادت را در نوردند . از اینرو انسانها به طرق مختلف مانند: ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی، مورد آزمایش و امتحان قرار میگیرند و بدیهی است که هر کس بتواند از این آزمایشهای الهی سربلند خارج شود به سعادت نائل گردیده است . «صبر و استقامت» میتواند به عنوان یک سلاح کارآمد و اثر بخش در این مسیر سخت و دشوار انسان را یاری رساند و مسیر تکامل و خوشبختی را برایش هموار سازد .
خداوند متعال میفرماید: «ولنبلونکم بشیء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله وانا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمة واولئک هم المهتدون» ; (9) «قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود میوهها آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان، آنهایی که هرگاه مصیبتی به آنها رسد میگویند: ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز میگردیم . اینها همانها هستند که الطاف و رحمتخدا شامل حالشان شده و آنها هدایتیافتگاناند .»
بلا برای اولیاء
از سنتهای الهی فرستادن بلا و سختی برای اولیاء و انبیاء است و با استناد به روایات میتوان گفت که هرچقدر ایمان شخص بیشتر شود، غالبا سختی و مرارت بیشتری بر او وارد میشود . در این باره روایات زیادی وارد شده; تا جایی که در متون روایی یک باب با عنوان «شدة ابتلاء المؤمن» قرار داده شده است . برای نمونه از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «انما المؤمن بمنزلة کفة المیزان کلما زید فی ایمانه زید فی بلاءه; (10) همانا شخص مؤمن به منزله کفه ترازو است که هرچقدر ایمان او بیشتر شود، بلا و مصیبت او بیشتر میشود .»
تاریخ نیز گواه گویایی بر این مطلب است و میبینیم که اولیاء الهی از جمله زینب کبری علیها السلام و پدر بزرگوار و مادر مطهرهاش و برادران عظیم الشان ایشان چگونه با انواع مصیبتها و سختیها روبرو بودهاند و همواره در برابر طوفان حوادث صبر و شکیبایی نمودهاند .
حال ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که چرا خداوند برای اولیاء خود مانند پیامبران الهی و اوصیای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم و زهرای مرضیه علیها السلام و زینب کبری علیها السلام و ... - که از مقربین درگاهش هستند - سختی و بلا نازل میکند و حال آنکه انسانهای بد در ناز و نعمتبه سر میبرند .
پاسخ این است که نه نعمتهای ظاهری و نه سختیها، هیچکدام معیار خوبی و بدی نیستند . آنچه مهم است نحوه برخورد انسان با این حوادث است که اگر انسان با عکس العمل خوب با این امور به سعادت برسد این حوادث برای او خوب است و اگر به شقاوت برسد برای او بد است . شهید بزرگوار مطهری در این باره میگوید: «نه فقر بدبختی مطلق است و نه ثروت خوشبختی مطلق، چه بسا فقرهایی که موجب تربیت و تکمیل انسانها گردیده و چه بسا ثروتهایی که مایه بدبختی و نکبت قرار گرفته است، ... سلامت و بیماری، عزت و ذلت و سایر مصائب طبیعی نیز مشمول همین قانون است . نعمتها و همچنین شدائد و بلاها هم موهبت است; زیرا از هر یک از آنها میتوان بهرهبرداریهای عالی کرد . و نیز ممکن استبلا و بدبختی شمرده شوند; زیرا ممکن است هر یک از آنها مایه بیچارگی و تنزل گردند . (11) »
آثار و فوائد بلاها
حوادثی که به ظاهر بلا و سختی هستند، در باطن آثار و فوائدی دارند و اولیاء الهی نه تنها به بلا راضی هستند و ندای «رضی برضاءک» سرمی دهند بلکه اصلا بلا را بلا نمیدانند و به دیده زیبایی و جمال به آن مینگرند; چنان که حضرت زینب علیها السلام پس از تحمل سختیها و مصائب بسیاری که بر او و خاندانش وارد شده بود، فرمودند: «ما رایت الا جمیلا; (12) من جز زیبایی چیزی ندیدم .» از اینرو مناسب است در این مقال، برخی از فوائد بلا را برشماریم تا بتوانیم با تاسی به بانوی شجاع اسلام حضرت زینب علیها السلام زیباییهای نهفته در بلاها را دریابیم و مجذوب زیبایی مطلق خداوند متعال شویم .
1 . زنگ بیدارباش
از آنجا که ممکن است دنیا و زینتهای ظاهری آن انسان را بفریبد و به خود مشغول سازد و از یاد و طاعتخداوند دور نماید، خداوند با فرستادن بلا و سختی زمینه بیداری از غفلت را برای انسان فراهم میسازد تا این بلاها زیباییها و ظواهر فریبنده دنیا را در کام او تلخ سازد و به سوی حق معطوف دارد .
روزی مسلمانان با خشکسالی و کمی آب مواجه شده بودند و حضرت علی علیه السلام برای ادای نماز باران بیرون آمدند، در راه به همراهان فرمودند: «ان الله یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات وحبس البرکات واغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب ویقلع مقلع ویتذکر متذکر; (13) خداوند هنگامی که بندگانش اعمال بد انجام میدهند آنان را به نقص و کمبود میوهها و حبس نمودن برکات و بستن گنجینههای خوبیها، آزمایش میکند تا توبه کنندهای توبه کند و به دور کنندهای [گناه را از خود] دور سازد و پند گیرندهای پند گیرد .»
2 . پاک کننده گناهان
برخی مؤمنین در پارهای از اوقات دچار لغزش میشوند و مرتکب معصیت میگردند . خداوند - که نسبتبه مؤمنین رؤوف و رحیم است - با فرو فرستادن بلا و سختی زمینه پاک شدن آنان از گناه را فراهم میکند و حساب آنان را به روز قیامت واگذار نمینماید . امیرمؤمنان علی علیه السلام میفرماید: «الحمد لله الذی جعل تمحیص ذنوب شیعتنا فی الدنیا بمحنتهم لتسلم بها طاعاتهم ویستحقوا علیها ثوابها; (14) حمد و سپاس خدایی را که پاک کردن گناهان پیروان ما را در دنیا به سختیهای آنها قرار داده تا طاعات آنها سالم بماند و در آخرت بر آن طاعات، استحقاق پاداش پیدا کنند .»
3 . مادر خوشبختیها
بلاها و سختیها بوجود آورنده سعادت و خوشبختی برای انسانها هستند و در شکم گرفتاریها و مصیبتها، نیکبختی و سعادت نهفته است; چنان که خداوند میفرماید: «فان مع العسر یسرا ان مع العسر یسرا» ; (15) «پس حتما با سختی، آسایشی است . حتما با سختی، آسایشی است .»
این یکی از قوانین عالم است که تا سنگ معدن ذوب نشود و گرمای طاقت فرسا نبیند هیچ گاه طلای ناب نخواهد شد و تا چاقو صیقل نبیند تیز و بران نخواهد شد . در انسان نیز این قانون جاری است و خداوند میفرماید: «لقد خلقنا الانسان فی کبد» ; (16) «همانا انسان را در رنج و سختی آفریدیم .»
مرحوم استاد مطهری در تفسیر این آیه میفرماید: «آدمی باید مشقتها تحمل کند و سختیها بکشد تا هستی لایق خود را بیابد، تضاد و کشمکش، شلاق تکامل است، موجودات زنده با این شلاق راه خود را به سوی کمال میپیمایند . (17)
امیرمؤمنان علیه السلام در نامهای به عثمان بن حنیف فرماندار خویش در بصره، او را از این که در مجلس اشراف - که بینوایان در آن نبودند - شرکت کرده بود توبیخ میکند و زندگی ساده خود را شرح میدهد، آن گاه میفرماید: «الا وان الشجرة البریة اصلب عودا والرواتع الخضرة ارق جلودا والنباتات البدویة اقوی وقودا وابطا خمودا; (18) آگاه باشید! درختان بیابانی چوبشان سختتر و درختان کنار جویبار پوستشان نازکتر است . درختان بیابانی [که به وسیله باران سیراب میشوند] آتش چوبشان شعله ورتر و پردوامتر است .»
به همین دلیل اولیاء الهی که بیشتر محبوب خدایند بیشتر در معرض بلا و گرفتاری واقع میشوند، چنان که امام صادق علیه السلام میفرماید: «ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا; (19) خداوند زمانی که بندهای را دوستبدارد او را در دریای شدائد غوطهور میسازد .»
تا نبیند رنج و سختی مرد، کی گردد تمام
تا نیاید باد و باران گل کجا بویا شود
پایداری و شجاعت زینب از نگاه دیگران
با ورق زدن صفحات تاریخ درمییابیم که حضرت زینب علیها السلام از همان اوان کودکی با رنج و سختی آشنا بود و در برابر هر مصیبت و رنجی که برای او پیش میآمد با صبر و شکیبایی مثال زدنی ایستادگی مینمود و راه رضای خدا را در پیش میگرفت . این امر سبب شده بود که آن بانوی بزرگ الگوی پایداری و شجاعتشناخته شود و لذا دانشمندان بزرگ اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت در کتب خود زبان به تحسین گشودهاند و با الفاظ و عبارات مختلف از آن حضرت تجلیل نمودهاند .
برای نمونه ابن اثیر از مورخین بزرگ اهل سنت میگوید: «وکانت زینب امراة عاقلة لبیبة جزلة ... وهو یدل علی عقل وقوة جنان; (20) زینب زنی بود عاقل و خردمند و با زکاوت ... و این (یعنی کلام حضرت زینب در مجلس یزید) برعقل و قوت قلب [و پایداری او] دلالت میکند .»
همچنین جلال الدین سیوطی از مفسرین اهل سنت میگوید: «وکانت لبیبة جذلة عاقلة لها قوة جنان; (21) زینب بانویی خردمند و عاقل بود و از قوت قلب [و مقاومت] برخوردار بود .»
و نیز علامه مامقانی از علمای شیعه در مورد آن بانوی بزرگ میگوید: «وهی فی الصبر والثبات وحیدة; او در صبر و پایداری یکتا و بیهمتا بود .»
مصائب زینب از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام
قدامة بن زائده از پدرش نقل میکند که امام سجاد علیه السلام به من فرمود: ای زائده! شنیدهام به زیارت امام حسین علیه السلام میروی؟ چگونه به زیارت او میروی و حال آنکه مقام و منزلتی نزد سلطان خود داری; سلطانی که محبت ما را تحمل نمیکند . عرض کردم: به خدا قسم چنین نمیکنم مگر به خاطر خدا و رسولش و از هیچ غضبی (از ناحیه سلطان) نمیترسم . سپس امام علیه السلام خبری را برایم نقل فرمود که: وقتی در کربلا یاران امام شهید شدند و برای اسیری روانه کوفه میشدیم، به اجساد شهیدان که دفن نشده بودند نگاه میکردم و این برایم سختبود تا جایی که نزدیک بود جان از بدنم جدا شود، زینب علیها السلام آمد و گفت: «مالی اراک تجود بنفسک یا بقیة جدی و ابی واخوتی; چه شده است که میبینم میخواهی بذل جان کنی، ای باقیمانده جد و پدر و برادرانم؟» گفتم: چگونه ناراحت نباشم و حال آنکه پدر و برادران و عمو و پسر عمو و اهلم به خونهایشان آغشته شدهاند و برهنه هستند و کفن نشدهاند و مدفون نمیگردند؟
زینب گفت: «لا یجز عنک ما تری فوالله ان ذلک لعهد من رسول الله الی جدک و ابیک و عمک; آنچه میبینی تو را غمگین نکند، به خدا قسم که این عهدی است از فرستاده خدا به جدت و پدرت و عمویت .»
گفتم: این عهد چیست و این خبر کدام است؟ حضرت زینب علیها السلام فرمود: ام ایمن (22) برایم نقل فرمود: روزی رسول خدا به منزل فاطمه آمد، من برای او غذایی تهیه کردم و علی علیه السلام نیز یک طبق خرما آورد . من ظرفی از شیر و حلوا برای ایشان آوردم و پیامبر صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام، فاطمة علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام از آن غذا خوردند و از آن شیر نوشیدند و از خرما تناول کردند، ... سپس به علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و حسن و حسین علیهما السلام نگاهی کردند، ما دانستیم که از روی سرور و شادمانی است ... سپس به سجده افتادند و صدای گریه ایشان بلند شد و اشکهایشان همچون باران جاری بود ... علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام از پیامبر پرسیدند: چرا گریه میکنید؟ خداوند چشمانتان را گریان نبیند، از این حالتشما قلب ما جریحهدار شد .
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل بر من فرود آمد و گفت: ای محمد! همانا برادرت پس از تو مغلوب واقع میشود و مورد حمله دشمنان قرار میگیرد و شهید میشود و بدترین خلق، او را خواهد کشت ... و ان سبطک هذا - و اوما بیده الی الحسین - مقتول فی عصابة من ذریتک واهل بیتک واخیار من امتک بضفة الفرات فی ارض یدعی کربلا; و بدرستی که نوه تو - اشاره فرمود به حسین - در بین گروهی از ذریه و اهلبیت و خوبان امت تو در کنار فرات کشته خواهد شد، در زمینی که کربلا نام دارد .» پس پیامبر فرمود: «این بود آنچه مرا به گریه انداخت و محزون ساخت .»
زینب فرمود: وقتی ابن ملجم - لعنة الله علیه - بر پدرم ضربه زد و اثر شهادت را در چهره او دیدم، به او عرض کردم که ام ایمن برایم این گونه نقل کرده، دوست دارم از شما آن را بشنوم، پدرم فرمود: یا بنیة الحدیث کما حدثتک ام ایمن; دخترم این خبر همان گونه است کهام ایمن برایت نقل کرده است . «کانی بک وببنات اهلک سبایا بهذا البلد اذلاء خاشعین تخافون ان یتخطفکم الناس فصبرا صبرا; گویا تو و دختران اهل تو را در این سرزمین اسیر میبینم با حالتی ذلتبار و ترسان، در حالی که میترسید مردم شما را به سرعت از بین ببرند، بر شما باد صبر کردن . (23) »
اشارهای به مصائب زینب علیها السلام
آن بانوی عظیم الشان - که به واقع زینت پدر و گل خوشبوی ولایتبود - در مقام و منزلت و فضائل اخلاقی چنان بود که او را عقیله بنی هاشم نام نهادند . او علی رغم چنین مقام و منزلتی و علی رغم تمام سفارشات و وصایای رسول گرامی اسلام در مورد اهل بیت علیهم السلام آماج بیشترین نامهربانیها قرار گرفت و با صبر و بردباری و استقامتبینظیر، چشمهای جهانیان را خیره کرد .
اگرچه برشمردن تمام مصائب زینب کبری علیها السلام و درک عمق فجایعی که در طول دوران زندگی بر ایشان وارد شد از طاقت ما خارج است، ولی با بیان پارهای از آنها ام المصائب بودن ایشان را از دور به نظاره مینشینیم، امید است که بتوانیم در این دانشگاه انسان ساز، درسهای آموزنده اخلاقی را فراگیریم و با عمل به آنها به تهذیب و تزکیه نفس خویش بپردازیم .
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
یکی از نویسندگان خوش ذوق فهرستی از برخی مصائب آن بانوی گرانقدر تهیه کرده و بیش از چهل مصیبتبرای ایشان بیان نموده است (24) که در این نوشتار در چند مرحله به برخی از آنها اشاره میکنیم .
الف) دوران پدر و مادر
دوران کودکی زینب علیها السلام که گمان میرفتبهترین دوران زندگی او باشد، با رنجها و تلخیهای بسیاری همراه بود . از طرفی با فراق بزرگترین انسان تاریخ; پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیگر نمیتوانست آغوش گرم ایشان را که آرامش بخش روح و روان او بود احساس کند، و از طرف دیگر لحظه به لحظه با درد و رنجهای مادر مهربانش همراه بود; رنجهایی که تاریخ بشریت را تیره و تار نمود و لکه ننگی بر پیشانی مسببان آن تا ابدیتباقی گذاشت و دل اندیشمندان را جریحهدار نمود .
آن گل خوشبوی زهرا علیها السلام از غم و اندوه مادر، غمگین میگشت و میگریست . در آن هنگام که شدت ضربه درب خانه توسط مهاجمان، پهلوی صدیقه طاهره را شکست، گویی پهلوی زینب بود که میشکند، وقتی ضربه تازیانه دست مادرش را مجروح ساخت، گویی که تازیانهای بر قلب نازنین زینب وارد شده است، این حوادث و مصائب همیشه در ذهن آن دختر کوچک باقی بود و بر سینه پرعاطفه او سنگینی میکرد، ولی این پایان کار نبود و رنجها و سختیها یکی پس از دیگری خود را نمایان میساخت تا این که مصیبتسخت و طاقت فرسای شهادت مادر چون کوهی از مصائب در برابر او پدیدار گشت
آن بانوی عزیز پس از شهادت مادر شاهد درد و رنج و تنهایی پدر بود که از فرط تنهایی و بیکسی سر بر چاه میگذارد و ندای مظلومیتخود را به چاه میگوید تا شاید او ندای حق علی علیه السلام را بشنود . در این میان شهادت پدر مظلومش بدستیکی از شقیترین انسانهای عالم، مصیبتبزرگ دیگری بود که به هیچ وجه برایش قابل جبران نبود . چرا که دیگر زینب هیچ یاور و پناهی نداشت و غریب و تنها شده بود . این حوادث، زینب کبری را همچون پولادی که در میان شعلههای آتش آبدیده میشود، مقاومتر و استوارتر میساخت .
ب) دوران امام حسن علیه السلام
بعد از شهادت پدر و شروع دوران خلافتبرادرش امام حسن مجتبی علیه السلام مصائب زینب باز هم ادامه داشت . برای او چقدر سختبود که ببیند مردمان سست ایمان بر بلندای منابر، پدر مهربانش را که یار و یاور و وصی و خلیفه بر حق رسول الله بود، دشنام میدهند . از طرف دیگر غریبی و بیکسی برادر و بیثباتی یاران بیوفای او، دل زینب را به درد میآورد . این سختیها زمانی به اوج خود رسید که خبر مسموم شدن برادرش امام حسن علیه السلام به او رسید و انبوهی از غم و اندوه را بر قلب او وارد ساخت، و از این سختتر برای زینب علیها السلام زمانی بود که شاهد تیرباران شدن بدن مطهر برادرش به هنگام تدفین بود . (25) با این حوادث مظلومیت اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله و خاندان امیرمؤمنان علی علیه السلام و فرزندان فاطمه زهرا علیها السلام بیش از پیش هویدا میشد .
در حادثه کربلا، زینب علیها السلام سختیهایی را که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله از قبل بیان فرموده بود، مشاهده مینمود . در این هنگام حضرت زینب علیها السلام تلخترین روز عمر خود را در پیش داشت; روزی که در وصف آن گفته شده «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله; هیچ روزی مانند روز تو نیست ای ابا عبدالله .» روزی که زینب علیها السلام شاهد تشنگی و عطش زنان و اطفال، شهادت فرزندان، برادر و فرزندان برادر بود و در نهایت وقتی برادرش آماده میدان رزم شد، گویی تمام عالم بر سر او خراب شد و هنگامی که اسب بیصاحب ابا عبدالله به خیمهگاه برگشت، زینب مصیبت زدهترین زن تاریخ گشت .
در حالیکه غم از دست دادن عزیزترین افراد قلب نازنین زینب علیها السلام را میآزرد، سفر طولانی و طاقت فرسای اسارت از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام آغاز شد و با توجه به بیماری امام سجاد علیه السلام قافله سالاری این کاروان غم زده و مصیبت دیده، به عهده زینب بود . این سفر با وقایع تلخی از جمله: نشان دادن سرهای بریده شهدا بر سر نیزهها، بیتابی کودکان یتیم و ماتم زده و خسته، بیماری امام سجاد علیه السلام که با حالتی بسیار اسفبار و دلخراش به همراه کاروان در حرکتبود، هتک حرمتحرم رسول خدا، شادمانی مردم کوفه و خارجی خواندن خاندان پیامبر اسلام و صدها فجایع و مصیبت دیگر، مصیبتهایی که یکی از آنها برای از پا درآوردن هر انسان کافی است; اما زینب کبری علیها السلام همچون کوهی سترگ و استوار، با خطبههای آتشین خود در کوفه و شام وظیفه افشاگری ظلم بنی امیه را به خوبی انجام داد و نهضتحسینی را به جهانیان عرضه کرد .
به راستی که انسان با شدت بلایا و مصائب زینب علیها السلام، تردیدی در عظمت و بزرگی مقام ایشان پیدا نمیکند و سخن پدر گرامیش علی علیه السلام به ذهن تداعی میکند که فرمود: «ان اشد الناس بلاء النبیون ثم الوصیون ثم الامثل فالامثل; شدیدترین بلاها و مصائب بر پیامبران وارد میشود، سپس به اوصیاء و بعد به شبیهترین افراد به آنها .» (26)
به امید آنکه با الگوگیری از صبر و استقامت زینب کبری علیها السلام، جامعه اسلامی ما در شرایط سخت و دشوار کنونی، راه صبر و استقامت پیش گیرد و در کوران حوادث و اوج امتحانهای الهی از مسیر دین و پیروی از خط ولایت و رهبری اهلبیت و اوصیای آنان خارج نشود .
____________________________________
1) فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، احمد الرحمانی الهمدانی، نشر مرضیة، ص634 .
2) زینب کبری عقیله بنی هاشم، حسن الهی، مؤسسه فرهنگی آفرینه، ص62 - 63 .
3) همان، ص64 - 67 .
4) اخبار الزینبات، یحیی بن الحسن بن جعفر، ص122 .
5) سجده/24 .
6) اصول کافی، کلینی، دارالاضواء، ج2، ص72 .
7) زمر/10 .
8) مجمع البیان، ذیل آیه فوق .
9) بقره/155 - 157 .
10) بحارالانوار، مجلسی، مؤسسة الوفاء، ج67، ص210 .
11) مجموعه آثار، مرتضی مطهری، صدرا، ج1، ص183 - 184 .
12) بحارالانوار، مجلسی، همان، ج45، ص116و اللهوف علی قتلی الطفوف، ابن طاووس، دارالاسوة، ص201 .
13) نهج البلاغه، خطبه 141 .
14) بحارالانوار، همان، ج67، ص232 .
15) انشراح/5 و 6 .
16) بلد/4 .
17) مجموعه آثار، مرتضی مطهری، صدرا، ج1، ص176 .
18) نهج البلاغه، نامه 45 .
19) اصول کافی، کلینی، دارالاضواء، ج2، ص252 و بحارالانوار، مجلسی، مؤسسة الوفاء، ج67، ص207 .
20) اسد الغابة، ابن اثیر، دارالمعرفة، ج5، ص300 و الاصابة، ابن حجر عسقلانی، دارالجیل، ج7، ص684 .
21) فاطمة الزهراء بهجة المصطفی، احمد الرحمانی الهمدانی، همان، ص640 .
22) وی خادمه پیامبر گرامی اسلام بود و جزء اولین کسانی است که به ندای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پاسخ گفت و مسلمان شد و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله همراه حضرت فاطمه علیها السلام بود و در ماجرای فدک که ابوبکر از حضرت فاطمه شاهد خواست، ام ایمن به نفع آن حضرت شهادت داد ولی ابوبکر علی رغم اعتراف به اینکه او از اهل بهشت است، شهادتش را نپذیرفت .
ر . ک به شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، اسماعیلیان، ج13، ص272 و ج16، ص214 .
23) بحارالانوار، مجلسی، مؤسسة الوفاء، ج45، ص179 - 183 و کامل الزیارات، ابن قولویه، مکتبة الصدوق، باب 88، ص277 - 278 .
24) زینب کبری، عقیله بنی هاشم، حسن الهی، مؤسسه فرهنگی آفرینه، ص70 - 73 .
25) مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، مطبعة الحیدریة، ج4، ص204، و بحارالانوار، مجلسی، همان، ج44، ص157
26) بحارالانوار، مجلسی، همان، ج67، ص222 .