0

هر روز یک لطیفه خنده دار و باحال

 
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

سعی شودازمطالب خنده داروطنزاستفاده نمائید.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

سه شنبه 8 اسفند 1391  8:32 AM
تشکرات از این پست
salamat595
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:هر روز یک لطیفه خنده دار و باحال

 

حق الوکاله (حکایت)

حکایت,حکایت سعدی,حکایت حق الوکاله

 خانمی وارد دفتر یک وکیل دادگستری شد و پرسید: آقای وکیل جریمه بچه ای که با سنگ، شیشه پنجاه ریالی را شکسته چقدر است؟
وکیل لحظه ای فکر کرد و گفت: پنجاه ریال از پدرش مطالبه کنید.
خانم گفت: بسیار خوب پس خواهش می کنم پنجاه ریال مرحمت کنید زیرا این هنر پسر شما است که شیشه ما را شکسته است.
وکیل بلافاصله گفت: خانم ببخشید، شما باید پنجاه ریال لطف کنید زیرا حق مشاوره قضایی من در هر نوبت صد ریال است.


 

شعر طنز درباره شب یلدا

 

شعر یلدا ,شب یلدا,شعر طنز شب یلدا

 شب یلدا کـــه رفتم ســــوی خـانه              گرفتـــــــم پرتقـــــــــــــال و هندوانه

خیـــــار و سیب و شیرینی و آجیل              دوتـــــا جعبه انــــــــــــــار دانه دانه

گـــــــز و خربوزه و پشمک که دارم               ز هــــــــر یک خاطراتی جــــــاودانه

شب یلدا بــــــــوَد یا شـــــــام یغما              و یــــــــــــــا هنگــــــــام اجرای ترانه

به گوشم می رسد از دور و نزدیک             نوای دلکـــــــــش چنگ و چغــــــانه

پس از صرف طعام و چــــای و میوه             تقاضــــــــا کردم از عمّـــــــه سمانه

که از عهــــــد کهـــــــــن با ما بگوید            هم از رسم و رســــــــــوم آن زمانه

چه خوش میگفت و ما خوش میشنیدیم    پس از ایشان مرا گـــــــل کرد چانه

نمی دانم چـــــــرا یک دفعـــــه نامِ-            “جنیفر لوپز” آمــــــــــــــــد در میانه

عیالم گفت:خواهــــــــــان منی تو              و یا خواهــــــــان آن مست چمانه؟

به او با شور و شوق و خنده گفتم             عزیزم با اجــــــــازه، هــــــــــر دُوانه!!

نمی دانی چه بلوایی به پـــــا شد            از آن گفتــــــــــــــــار پاک و صادقانه

به خود گفتم که”بانی” این تو بودی           که دست همســـــــرت دادی بهانه

خلاصه آنچنــــــــــــــان آشوب گردید           کـــــــــه از ترسم برون رفتم ز خانه

ز پشت در زدم فریـــــــــــاد و گفتم:            “مدونا” هم کنارش، هر سه وانه!!

و آن شب در به روی مــن نشد باز             شدم چـــــــــون مرغ دور از آشیانه

شب جمعــــــــــــه برای او نوشتم              ندامت نامـــــــــــــه، امّـــا محرمانه

نمی دانم پس از آن نامــــــه دیگر              عیالم کینه بــــــــــــا من داره یا نِه

ولی بگذار- بــــــــــــــا صد بار تکرار-            بگویم آخرین حرفــــــــــــــم همانه!!


 

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

سه شنبه 8 اسفند 1391  8:12 PM
تشکرات از این پست
farshon
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

 

شعری در وصف زن ذليلان

شعری در وصف زن ذليلان

 

الهــــی! به مــــــردان در خانه ات!

به آن زن ذلیلان فـــــرزانــــــه ات!

بهآنانکه با امـــــر "روحی فداک"!
نشینند وسبـــــــــــــزی نمایندپاک!

به آنانکه از بیـــــــخ وبن زی ذیند!
شب وروز با امــــــر زن میزیند!

به آنانکه مرعــــــــــوب مادر زنند!
ز اخلاق نیکـــــــــوش دممی زنند!

به آن شیــــــــــــر مردان با پیشبند!
که در ظـــرف شستن بهتاب وتبند!

به آنانکه در بچّــــــــــه داری تکند!
یلان عوضکــــــــــــردن پوشکند!

به آنانکه بی امــــــــــــر واذن عیال
نیایددر از جیبشان یک ریــــــــال!

به آنانکه با ذوق وشــــــــــوقتمـام
به مادر زن خود بگویند: مـــام (!)

به آنانکه دارند بــــاافتخـــــــــــــار
نشان ایزو...نه!"زی ذی نه هزار"!

به آنانکهدامـــــــن رفــو می کنند!
ز بعد رفــــــــویش اُتـــو می کنند!

بهآنانکه درگیــــر ســــوزن نخند!
گرفتـــــــــــار پخت و پز مطبخند!

بهآن قرمــــــــه سبزی پزان قدر!
به آن مادران به ظاهــــــــــرپدر(!)

الهـــــــــی! به آه دل زن ذلیــــــل!
به آن اشک چشمان "ممّدسبیل"(!)

به تنهای مردان که از لنگـــه کفش
چو جیــــــــغ عیالاتشان شدبنفش!

:که مارا بر این عهـــد کن استوار!
از این زن ذلیلی مکنبرکنـــــــار!

به زی ذی جماعت نما لطف خاص!
نفرما از این یوغمــــــارا خلاص

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

چهارشنبه 9 اسفند 1391  2:19 PM
تشکرات از این پست
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

 

انواع ازدواج های پیشنهادی برای آقایان (طنز)

انواع ازدواج های پیشنهادی برای آقایان (طنز)


* ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.

 

* ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.

 

* ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند.

 

* ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد.

 

* ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید.

 

* ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد.

 

* ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست.

 

* ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد.

 

* ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد.

 

* ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد.

 

* ازدواج مکرر: مرد آن قدر زن بگیرد تا جانش از فلان جایش در برود

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

چهارشنبه 9 اسفند 1391  2:22 PM
تشکرات از این پست
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

 


چند لطیفه خنده دار

چند لطیفه خنده دار

 
 


● زمان گذشته

معلم دستور زبان فارسی از بچه ها پرسید: وقتی من می گویم جوان هستم، زمان حال است؟

شاگردان گفتند: نه آقا زمان خیلی خیلی گذشته است.

 

● شوخی

معلم: مریم بگو ببینم تو از چه گلی خوشت می آید؟

مریم: خانم اجازه! گل اقاقیا

معلم: خوب، حالا اسم گلی را که گفتی بنویس.

مریم: نه خانم شوخی کردم، ما از گل «رز» خوشمان می آید.

 

● هوای خوب

معلم: رضا! بگو ببینم وقتی هوا خوب است چه چیز را بالای سر خودمان می بینیم؟

رضا: آسمان، خورشید، ماه و ستاره

معلم: آفرین! خوب اگرباران بیاید چه می بینیم؟

رضا: چتر!

 

● صدای آب

معلم: آب چند بخش است؟

رضا: یک بخش

معلم: آفرین، صدایش چیه؟

رضا: شرشر!

 

● درس عبرت:

معلم: احمد چرا مشق هایت را ننوشتی؟

احمد: آقا معلم می خواستم شما منو تنبیه کنید تا دانش آموزان دیگه از این کار من درس عبرت بگیرند.

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

جمعه 11 اسفند 1391  10:27 PM
تشکرات از این پست
farshon
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

جوکهای زیبا و خواندنی

جوکهای زیبا و خواندنی

 

حیف نون با خوشحالي به دوستش ميگه بالاخره اين پازل رو بعد از ۲ سال حل كردم . دوستش ميگه: ۲ سال زياد نيست؟ ميگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته ۷ تا ۱۰ سال.

 

حیف نون با دوست دخترش تو ماشین بودن می بینه جلوتر ایست بازرسیه به دوست دخترش می گه تو پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم ......بعد از ایست بازرسی دختره یادش می ره بگه تجریش می گه ونک . حیف نون می گه شرمنده مسیرم نمی خوره.

 

به حیف نون ميگن: @ يعني چي؟ ميگه: اي دورت بگردم

 

خدايا به من عشق بده تا شوهرم را دوست بدارم؛ صبر بده تا بتوانم تحملش كنم؛ اما قدرت نده كه مي زنم لهش مي كنم! ...

 

یارو ميره خواستگاری. ازش می پرسن چه كاره ای؟ روش نميشه بگه قصاب، ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم!

 

حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟گفت: عاشق شدم!باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!


خر و گاو دعواشون ميشه خره ميره رو ديوار مينويسه گاو خر است


گوشه ای از نامه عاشقانه هالو به زنش : بدون توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت .


يه اقايه بالا شهري به پايين شهري ميگه:ببخشيد اقا زن ذليل يعني چي؟ پايين شهري:همون که شما بهش ميگين تفاهم


يه روز يه عنكبوت قرص اكس مي خوره پتو ميبافه

 

مرد خسيسي كه سي سال قبل از يك فروشگاه كفشي خريده بود، دوباره وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمديم!

 

چرا با جوراب خوابيدي؟ آخه اينطوري راحت‌تر مي‌خوابم! واسه چي؟ واسه اينكه ديشب با كفش خوابيدم، خوابم نبرد!

 

اولي به دومي: آن دو نفر را مي‌بيني؟ ده سال است كه ازدواج كرده‌اند و به قدري يكديگر را دوست دارند كه آدم فكر مي‌كند اصلا ازدواجي بين‌شان صورت نگرفته است!

 

رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

جمعه 11 اسفند 1391  10:29 PM
تشکرات از این پست
farshon
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

 

بخونو بخند!!! (2)

خنده بازار, بخونو بخند

     هیچوقت همسرتون رو به خاطر عیب هایی که داره سرزنش نکنید
    چون اون بنده خدا
    به خاطر همین عیب ها بوده که نتونسته از شما بهتر پیدا کنه !
♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    عزیزم
    خیلی وقته می خوام یه موضوعی رو بهت بگم
    اما روم نمی شه…
    من…
    من عاشقت شده ام
    با من ازدواج می کنی ؟
    به نظرت این متن رو واسه اونی که دوستش دارم بفرستم خوبه؟
    گفتم تو دختری، اخلاق دخترا رو بهتر می شناسی!
 ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    یه سوال دارم
    چرا وقتی شلوار سفید میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سیاهه !؟
    ولی وقتی شلوار مشکی میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سفیده !؟
  ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم
    ۱٫ همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطرناکه با قدرت بگید
    ۲٫ بلافاصله پس از گفتن فرار کنین !
  ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    آیا از بستن بند کفشتون خسته شدید؟
    نگران نباشید
    کافیه بند کفشتون رو با هدفونتون عوض کنید
    وقتی حواستون به هدفون نیست خودش گره میخوره !
♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    شوهر چیست !؟
    شخصی است که آشغالارو می ذاره دم در
    و چنان قیافه ای می گیره انگار همه خونه رو تمیز کرده !
    ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    پسر : کجا میری ؟
    دختر : میرم خودکشی کنم
    پسر : پس چرا اینقد آرایش کردی ؟
    دختر : آخه فردا عکسم تو روزنامه ها چاپ میشه !
 ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    دیگه به من زنگ نزن
    حالا شناختمت
    من نمیتونم دیگه با تو باشم
    ازت بدم میاد
    بی لیاقت
    خداحافظ
    “این آخرین جمله ای بود که همسایمون به شوهرش گفت”
    میخاستم تو ام در جریان باشی عزیزم !
 ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    اگه قرار باشه بین عشقت و ۱ میلیون دلار یکی رو انتخاب کنی
    اولین چیزی که با اون پول می خری چیه !؟
  ♣♣♣♣♣♣♣♣جوکهای خنده دار♣♣♣♣♣♣♣♣
    سلام خوبی ؟
    همین الان یه حس بدی بهم دست داد
 %

شنبه 12 اسفند 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"



فرق نیمرو درست كردن خانومها با آقایون

تخم مرغ

 

خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟

 

 
 

۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز

 

۲- توی ماهیتابه روغن میریزن

 

۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن

 

۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن

 

۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن

 
 

 

 

 

 

آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟

 

 
 
 

۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن

 

۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن

 

۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن

 

۴- توی ماهیتابه روغن میریزن

 

۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن

 

۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن

 

۷- چند تا فحش میدن

 

۸- دنبال کبریت میگردن

 

۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره

 

۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!

 

۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن

 

۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن

 

۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن

 

۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن

 

۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن

 

۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن

 

۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن

 

۱۸- دنبال نمکدون میگردن

 

۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن

 

۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن

 

۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن

 

۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون

 

۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن

 

۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه

 

۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن

 

۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن

 

۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن

 

۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون

 

۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه

 

۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن

 

۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک

 

۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن

 

۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن

 

۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن

 

۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن

 

۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن

 

۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه

 

۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن

 

۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن

 

۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن

 

۴۱- قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن

 

۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن

 

۴۳- با یه پارچه تنظیف قابلمه رو برمیدارن

 

۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن

 

۴۵- نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن




طنز تجدید فراش


طنز تجدید فراش

 

همسرم می گفت بد جوری هراسانم همش

در پی آ یینه بین و فال و فنجانم همش

 

حال و روزم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست

هیچ می پرسی چرا در پای قلیانم همش؟

 

صبح، بی بی گل برایم یک خبر آورده بود

ازهمین رو با تاسف ، کلّه جنبانم همش

 

عاقبت تصویب شد قانون تجدید فراش

دارم احساس بدی، غمگین و نالانم همش

 

 

مثل سیر و سرکه می جوشد دلم ، دلواپسم

چونکه با اسم هوو می لرزد این جانم همش

 

همسر خوبی نبودم ، می پذیرم کاملا

خاطرت آسوده باشد فکر جبرانم همش

 

مُرد دیگر آن زن خود خواه لوس بی ادب

بعد از این یک خانم خوش خلق و مامانم همش

 

بوده ام ولخرج تا امروز اما بعد از این

در پی کفش و لباس و کیف ارزانم همش

 

 

هرچه می خواهی برایت می پزم عالی جناب

قرمه سبزی یافسنجان ؟تحت فرمانم همش

 

جای کافی شاپ و استخر و سونا و سینما

بیشتر پیش شما در خانه می مانم همش

 

جیغ هایم ، نعره هایم ،اخم هایم را ببخش

یک مریضی بود و فعلا تحت درمانم همش

 

سرورم منهم از این پس آن جناحی می شوم

از همین فردا فقط در خط " کیهانم" همش

 

 

نیستی آش دهن سوزی ولی با این همه

بی شما حس می کنم در سطر پایانم همش

 

گفتم ای یارم، نگارم، همسرم اصلا نترس

کاسبی ها راکد و در اوج بحرانم همش

 

بنده فکر پاس چک هامم نه تجدید فراش

هیچ می پرسی چرا سر در گریبانم همش

 

ازدواج این روزها آن هم مجدد، ساده نیست

تازه از آن بار اول هم پشیمانم همش

 

 

 

 

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

پنج شنبه 17 اسفند 1391  12:07 PM
تشکرات از این پست
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 



تست شخصیت شناسی با انگشتان

تست شخصیت شناسی با انگشتان

 

با استفاده از عکس و انتخاب انگشت شخصیت خود را بشناسید. آیا تا به حال به طور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده اید؟ تا به حال فکر کرده اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید.

با استفاده از عکس و انتخاب انگشت شخصیت خود را بشناسید.

 

انگشت شماره ۱

این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب می کنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولاً از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.

 

انگشت شماره ۲

این انگشت نماد کار است و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری می دهند انسان های کاری هستند و به طور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.

 

انگشت شماره ۳

این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان می دهد، افرادی که این انگشت را انتخاب می کنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.

 

انگشت شماره ۴

این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب می کنند، انسان های احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.

 

انگشت شماره ۵

این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و به طور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند.


 

شوهرشناسي سنتي ومردن - طنز بسيار جالب!

 

شوهرشناسي سنتي ومردن - طنز بسيار جالب!

 

این مقاله فقط جنبه سرگرمی دارد.

شوهرشناسی سنتی

اگر آقايتان اجازه مي دهد که بيرون از منزل هم کار کنيد،از اينکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بيرون از منزل کار کنيد، از او تشکر کنيد.

اگر آقايتان به کوچکترين حقوق زنان بي توجه است، حقتان است

اگر تحويلتان هم بگيرد شما به او مي گوئيد زن ذليل.

اگر آقايتان شلوارش چند تا شد و به تبع آن چند تا زن ديگر هم گرفت، خوشحال باشيد که مي تواند يک تنه از پس چند زن بر بيايد!!!

مگر اوايل ازدواج همين مردانگي را دوست نداشتيد؟!

اگر آقايتان براي شما هديه نمي خرد، رويتان را زياد نکنيد!

او خودش براي شما بزرگترين هديه است! و يا لااقل بزرگترين هديه که شما را هميشه تحمل مي کند!

 

زي زي لوژي (شوهرشناسي مدرن)
اگر شوهرتان شبها دير به منزل مي آيد، درب را به رويش باز نکنيد.

مبلغ مهريه را هم به او يادآوري کنيد تا کامروا شويد!

آگر شوهرتان از شما انتظار پذيرائي دارد، يک هفته او را ترک کنيد.از هفته آينده خودش هر شب برايتان کاپوچينو درست خواهد کرد.

اگر شوهرتان موافق نيست که شماهر جايي مي خواهيد برويد،مگر شما منتظر اجازه او بوديد؟! خوب برويد. تازه بعد هم غر بزنيد که از اين زندگي خسته شدين.

اگر شوهرتان به شما پول نمي دهد، شما هم به او روندين! دو سه روز کم محلي هم بي اثر نيست.

اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بيرون از منزل نيست، خانه را به گند بکشيد بي حوصلگي به را بيندازيد افسرده باشيد تا شما را به کار بيرون از منزل تشويق کند!

اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بيرون از منزل هست،از زير کار کردن در بريد وانمود کنيد که دوست نداريد نحوه جارو کردن و ظرف شستن و... را به او آموزش دهيد! هرچند آقايون همه بلد هستن.

اگر شوهر شما فمينيست نيست، زن ذليل که هست.

اگر شوهرتان به مسائل شما بي اعتناست شما بي اعتنا تر باش. ازصبح تا امدن او با دوستان گپ بزنيد تا چشمتون به او افتاد قيافه بگيزريد که ناراحت هستيد.

اگر شوهرتان هوس تجديد فراش کرد، بدانيد که بيچاره حق دارههههههههههههههههه

 

نتيجه گيري اخلاقي:
زنان سنتي هر چه سرشان بيايد حقشان است! لياقت شوهر مهربان و به قول خودشان زي زي را ندارند.


زنان مدرن لياقت هيچ چيز را ندارند. چون از زي زي بودن شوهرانشان سوء استفاده مي کنند!


هر چه به سر مردا مياد از زي زي بودنشونه.

 

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

پنج شنبه 17 اسفند 1391  12:25 PM
تشکرات از این پست
farshon
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:پاسخ به:داستان زيبا و خواندني" قورباغه"

 

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را واداع کرد.
 

تابوت

طنز/ وصیت یک خسیس به همسرش

 

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال اندوزی کرده بود و پول و داریی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: من می خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم .او از زنش قول گرفت که تمامی پول هایش را به همراهش در تابوت دفن کند.زن نیز قول داد که چنین کند.چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را واداع کرد.
 

تابوت


زن نیز قول داد که چنین کند. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می خواستند تابوت مرد را ببندند و ان را در قبر بگذارند،ناگهان همسرش گفت: صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم.بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند آیا واقعا حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟زن گفت: من نمی توانستم بر خلاف قولم عمل کنم.

همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم.البته من تمامی دارایی هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم.در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم، تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند !!!!!!

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

دوشنبه 21 اسفند 1391  10:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها