قصد داريم شما را با مشاهير بيشتري آشنا کنيم البته با اين فرض که اگر در زمان حيات اين عزيزان کنکور وجود داشت، به چه سرنوشتي دچار ميشدند.
نيوتن: از آنجا که اين دانشمند علاقهي زيادي به قبول شدن در رشتهي ستاره شناسي يا نجوم داشت، از صبح تا شب خودش را در اتاق حبس ميکرد و براي قبول شدن در کنکور درس ميخواند. و از آنجا که وقت يک پشت کنکوري بسيار ارزشمندتر از آن است که بيکار و بيعار برود و زير درخت سيب لم بدهد، بنابراين سيبي هم به سرش نميخورد و جاذبهاي هم کشف نميشد و الان بنده و شما، تمام اشياء و آدمهاي دور و برمان در فضا معلق بوديم!
ليلي و مجنون: اصولاً بسياري از صاحبنظران معتقدند بيکار نشستن در خانه يکي از مهمترين عوامل و دلدادگي معروفترين عاشق و معشوق تاريخ ادبيات است. اما اگر هردوي اين عزيزان در عصر ما زندگي ميکردند آنقدر درگير کلاسهاي تست و حل دفترچههاي تست و مطالعهي ضرايب دروس مختلف و فرم انتخاب رشته و کنکور آزمايشي بودند که سال تا سال هم وقت نميکردند ياد هم بيافتند چه برسد به اين که مجنون ظرفي ببرد در خانه ليلي که آش نذري بگيرد و چون ليلي زد ظرفش را شکست را بيافتد در کوچه و خيابان و در اقدامي جلف و سبک بزند زير آواز که:
اگر با من نبودش هيچ ميلي چرا ظرف مرا بشکست ليلي؟
رستم: دربارهي اين قهرمان و اسطورهي ايران زمين دو احتمال وجود دارد. يا به جاي هفت خوان سنتي و جنگيدن با ديو وعجوزه و اژدها و سير و عبور از بيابان مجبور ميشد برود ازتکخوان کنکور عبور کند که البته واضح و مبرهن است که خيلي زود (احتمالاً وقتي به تستهاي دروس تخصصي ميرسيد!) ميفهميد عبور از آن هفتخوان در برابر تکخوان مثل آب خوردن است.
در حالت دوم، رستم به عنوان طراح سؤال کنکور انتخاب ميشد و سؤالهاي کنکور سختي را طرح ميکرد، غافل از اينکه فرزندش سهراب هم امسال کنکوري است و با درماندن از پاسخ دادن به تستهاي پدرش از زندگي نااميد ميشود و يک بلايي سرخودش ميآورد! ناگفته پيداست که رستم دير متوجه ماجرا ميشود و پاسخ نامه (همان نوش داروي سابق) را وقتي کار از کار گذشته، به سهراب ميرساند.
نوستر آداموس: احتمالاً اين پيشگوي معروف فرانسوي تنها فرد مشهوري است که در مواجهه با کنکور غمي به دل راه نميداد چون براي کسي که قرنها قبل حوادث مهمي مثل حادثه 11 سپتامبر و جنگ جهاني دوم را پيشبيني کرده، پيشبيني اين که جواب تست شماره 5 درس ادبيات گزينه الف، ب، ج يا دال است نبايد کار دشواري باشد!
نيما يوشيج: پدر شعر فارسي در مواجهه با کنکور "تست نو" را ابداع ميکرد که رها از قيد و بندهاي تستهاي معمولي و سرشار از خلاقيت بود. در تست نو پاسخ خاصي، صحيح فرض نميشد و مهم روشهاي خلاقانهاي بود که داوطلب براي پاسخ به تستها به کار ميبرد (شير يا خط انداختن، ريختن تاس، ده- بيست- سي- چهل کردن، اتل متل توتوله خواندن، چشم بستن و انگشت گذاشتن روي کاغذ و ساير روشهاي خلاقانهي ديگر)