حقیقت خلاقیت، همان تصمیم هایی است که دیگران از نزدیک شدن به آن نیز عاجزند و برخی به خاطر برخوردار بودن از یک ذهن شفاف و خالی از هر گونه وابستگی و آلودگی، از آن برخوردار می باشند. خلاقیت، چیزی فراتر از آفریدن است و... .
خلاقیت، یکی از زیباترین جلوه های بر آمده از ذهن است؛ همان که گاه به وجودآورنده ی فرآیندهایی است که می توان از آنها به چیزی شبیه معجزه تعبیر نمود و این یعنی انسان می تواند با تکیه بر ذهن شفاف، با توجه و ابتکار، دست به خلق، ایجاد و گاه بالاتر از آن بزند یعنی از هیچ، بهترین و شگفت انگیزترین ها را به وجود آورد؛
مجموعه ی این فرآیندها را «خلاقیت» نامگذاری می کنیم. حقیقت خلاقیت، همان تصمیم هایی است که دیگران از نزدیک شدن به آن نیز عاجزند و برخی به خاطر برخوردار بودن از یک ذهن شفاف و خالی از هر گونه وابستگی و آلودگی، از آن برخوردار می باشند. خلاقیت، چیزی فراتر از آفریدن است و باید به این نکته توجه داشت که تمام دستاوردهای بشر دیروز تا امروز که نام ها و عباراتی چون اختراع، ابتکار، نوآوری و... روی آن نهاده اند، نشأت گرفته از همین اذهان خلاق است؛ البته ذهن هایی که پیش از خلاق بودن، شفاف و پاک بوده اند. خلاقیت ذهن، در سایه ی پرورش استعدادهایی میسر است که میان لایه های پیچیده ی ذهن، هر لحظه درصدد بروز و جلوه گرشدن هستند و هرگونه آلودگی، این سرعت را می کاهد و این فرصت های تکرار نشدنی را از ما می گیرد.
کوتاه سخن این که باید ذهن را شناخت، به قدرت و اهمیت آن پی برد، از آن حمایت و نگهداری نمود و در نهایت، از هر چیز که به شفافیت ذهن لطمه ای هرچند کوچک وارد می سازد، دوری جست.
ذهن شفاف، در بدنی رشد می کند که در سلامت کامل روحی و روانی قرارداشته باشد و ذهنیت خلاق، تنها از پدیده هایی ست که از ذهن سالم و شفاف متبادر می شود و تفکر سالم و پویا نیز چندان با این مقوله بیگانه نیست.
خلاقیت، کلید شایستگی و قابلیت برای زندگی آینده
افراد خلاق در بسیاری از زمینههای زندگی راحتتر از دیگرانند. آنها زودتر از بقیه افراد، خود را با موقعیت جدید وفق میدهند. برای مشکلات خود دنبال راهحل میگردند، از عهده موقعیتهای سخت بر میآیند و میتوانند فیالبداهه صحبت کرده و خود را از قید الگوهای فکری کلاسیک رها کنند.
افراد خلاق در زمینههای درک و حل مسئله خردمندانه عمل میکنند و دارای رفتار مناسب اجتماعی هستند. با میل به امور جدید میپردازند، به محرکهای محیط پاسخ میدهند و آمادگی بارزی دارند تا چیزها را به گونهای کاملا متفاوت تصور کنند. آنها با ابتکار، خودانگیختگی و شهامت خود را به شکل دیگری متفاوت از دیگران بیان میکنند ودر ضمن این ذهنیت خلاق از کودکی در انها رشد و پرورش یافته و مورد اهمیت و توجه قرار گرفته است.
کودک خلاق
هر کودکی با توانایی خلاقیت به دنیا میآید. البته مدتی طول میکشد تا متوجه شوید فرزند شما کنجکاو است، هر چالشی را دوست دارد و مایل است دنیا را کشف کند چون اینها فقط و فقط برای شما اضطراب به همراه دارد. مثلا کشوی پر از وسایل را در اختیار او بگذارید یا به او اجازه دهید علفی را از باغچه در آورد یا ساعت شماطهدار را از هم باز کند. در واقع کودکان میخواهند بدانند جهان چگونه کار میکند. مثلا آیا میشود به جای ژل مو از کرم دست استفاده کرد.
حقیقت خلاقیت، همان تصمیم هایی است که دیگران از نزدیک شدن به آن نیز عاجزند و برخی به خاطر برخوردار بودن از یک ذهن شفاف و خالی از هر گونه وابستگی و آلودگی، از آن برخوردار می باشند
کودک خلاق یک کودک حسی است، مثلا او با سیم بازی میکند و میفهمد که آن دستش را میخراشد. از بازی با مواد لغزنده مانند چسب لذت میبرد و اگر از بوی آن دچار حالت تهوع شود یاد میگیرد که بر آن غلبه کند. او با ماسه قلعه درست میکند و میگذارد ماسه گرم از میان انگشتانش روان شود. کودک خلاق کشف میکند از چه راههایی میتواند به ابزار مختلف دسترسی پیدا کند تا از این طریق حواس خود را تقویت کند. مهم این است که بدانیم خلاقیت در همه انسانها وجود دارد. البته گاهی مانند یک گنج پنهان باید آن را یافت، پرورش داد و تقویت کرد. این تقویت از طریق تکانهها و تحریکهای مناسب، ابزار و کارهای گروهی مفید، تأیید و جرأت بخشیدن بهجا امکانپذیر است. کودکان نیاز دارند با حمایت بزرگترها و از طریق فضاهای مناسب خلاقیت خود را پرورش دهند.
چگونه میتوانیم خلاقیت را تقویت و از آن حمایت کنیم؟
اول باید فضایی ایجاد کنید تا در آن خلاقیت فرزندتان به ظهور برسد. خلاقیت در محیطهای آموزنده، با ایدههای تازه و ابزاری که قابلیت تبدیلشدن و تغییر کردن داشته باشند رشد میکند.
مثلا اتاقی برای کودک در نظر بگیرید که بتواند اثاث را در آن جابهجا کند، جای کافی داشته باشد نه اینکه او با کوهی از اسباب بازی روبهرو شود.
کودک شما به کوسن، پتو و انواع پارچه نیاز دارد تا با آنها غار و سوراخ درست کند و همچنین مدادرنگی، ماژیک و کاغذ تا بتواند نقاشی بکشد. هر چه اسباببازی کمتری در اختیار او باشد بهتر است. وقتی قرار باشد کودک میان 50 اسباب بازی یکی را انتخاب کند، گاهی آنقدر ناامید میشود که ترجیح میدهد جلوی تلویزیون بنشیند.
اسباب بازیهایی هم مناسب هستند که بتوان آنها را از شکلی به شکل دیگر تغییر داد و کودک را به سوی بازی خلاقانه سوق دهد. اسباب بازی کودک نباید حتما مخصوص بچهها باشد. مثلا به او یک ماشین تایپ قدیمی برای نقاشی کردن بدهید و یا قطعهای چوب و جعبه ابزار خود را در اختیارش بگذارید تا با آن کارکند. در این موارد معمولا برای بهاصطلاح خطرات جای نگرانی نیست چون کودک شما قادر است یاد بگیرد با احتیاط با ابزار کار کند و در هر حال - با توجه به موضوع ایمنی - ابزار را متناسب با عملکرد آنها به کار گیرد. در انتخاب اسباببازی به این ضربالمثل توجه کنید: احتیاج مادر ابتکار است.
کودک شما به اشیایی نیاز دارد که او را به فکر کردن وادارد، برای جستوجو به او انگیزه دهد و بتواند بهطور خودکار با آنها آزمایش کند. در هر صورت کودکان سراغ چیزهایی میروند که در بازی به آنها نیاز دارند. آنها در همه حال مبتکرند تا اشیا را تغییر دهند و بدینوسیله یاد میگیرند فیالبداهه عمل کنند. علاوه براین کودک شما به فضایی احتیاج دارد که نتیجه کارش را نه تنها در آنجا نگهداری کند بلکه آن را به نمایش هم بگذارد. باید از نتیجه کار او تقدیر شود و به بهترین نحو به جنبههای مثبت آن اشاره شود. خلاقیت درصورتی به فعلیت میرسد که برایش وقت کافی صرف کنیم.