زحمات طاقت فرسای علمای دین
در طول دهه های گذشته علمای راستین تشیع با ابزارهای عقلانی و استدلالی، فلسفی، كلامی و جدلی ، مكتب اسلام و احكام آن را، در نسلهای مختلف زنده نگه داشتهاند.
با توجه به روایاتی كه در باب غیبت امام عصر (عج) وارد گردیده است، در زمان غیبت ایشان شرایط دینداری و پابرجاماندن بر اعتقادات و باورهای دینی سخت گردیده و تنها عده معدودی می توانند تحت شرایط ویژه ای، بر سر ایمان خود محكم بایستند.
امام کاظم (ع) درباره ویژگی این عصر می فرمایند: « وقتی پنجمین فرزند از فرزندان من غایب شد، در مورد دین خود بسیار مراقب باشید . مبادا کسی شما را از دینتان جدا سازد.»(1)
همچنین امام صادق (ع) ضمن اشاره به سختی دین داری و حفظ ایمان در عصر غیبت، میفرمایند: . . . صاحب الامر دوران غیبتی در پیش دارند که در آن زمان، حفظ دین همانند شاخه پر خار درخت قتاد را با دست تراشیدن است . . . چه کسی میتواند چنین کاری را با دستخود انجام دهد؟
بنابراین، بندگان خدا باید در دوران غیبتحجت الهی تقوا را پیشه خود سازند و دین خدا را رها نسازند .»(2)
حال باید گفت، از آنجا که در عصر غیبت امام (عج)، تشخیص وظایف و تکالیف دینی برای افراد به راحتی امکانپذیر نیست، از سوی ائمه معصومین (ع)، مسۆولیت تبیین احکام دینی و هدایت مردم و حفظ ارزشهای اسلامی و دفاع از مکتب اسلام بر عهده عالمان متعهد و با تقوا گذشته شده است. «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیكم و انا حجه الله علیهم...»(3)
با این توقیع حفظ دین و اصالت آن، كه در مذهب تشیع نهفته است به عهده علمای طراز اول قرار گرفت.
در این راستا در طول دهه های گذشته علما راستین تشیع با ابزارهای عقلانی و استدلالی، فلسفی، كلامی و جدلی به حفظ دین اسلام همت نمودهاند و با ایفای نقش در عرصه تبلیغ دین، مكتب اسلام و احكام آن را، در نسلهای مختلف زنده نگه داشتهاند.
این مرزبانان واقعی مکتب، به عنوان نائبان امام (عج) با به کار بستن توانمندیهای لازم علمی، که در بخشهای مختلف علوم اسلامی به دست آوردهاند، از منابع اصیل دینی یعنی قرآن و سنت، پاسخگوی نیازهای دینی مردم بوده و در راستای حاکمیت احکام و ارزش های الهی تلاش نموده اند.(4)
اهمیت تلاش و كوشش وصف ناپذیر علما در حفظ و ترویج مبانی دینی را می توان در ضمن این حكایت خواندنی از زندگی شیخ جعفر كاشف الغطاء بخوبی دریافت نمود: « ..... شیخ كبیر شبها پس از اندك خوابى بر مى خواست و تا موقع نماز شب به مطالعه مى پرداخت بعد به نماز وتضرّع و مناجات تا هنگام سپیده صبح مشغول میشد.
شبى ناله وصیحه او را شنیدیم و مثل این بود كه بر سر و روى خود مى زد ما برادران متوّحش شده به خدمتش دویدیم او را با حالت منقلب مشاهده كردیم كه دامنش از اشك دیدگانش تر شده بود و بسر و صورت خود مى زد ما دست او را گرفتیم و چگونگى را از او پرسیدیم فرمود:
از من خطائى سرزده زیرا اوّل شب مساءله فقهیّه اى در نظرم بود كه علماء اعلام حكم آن را بیان كرده اند مى خواستم دلیل آن را از احادیث اهل بیت علیهم السلام ملاحظه كنم چند ساعت كتب اخبار را ملاحظه كردم پیدا نكردم از كمال خستگى گفتم خداى تعالى علما را جزاى خیر دهد حكمى بدون دلیل داده اند.
سپس خوابیدم در عالم خواب دیدم براى زیارت (حضرت امیر علیه السلام ) روانه حرم مطهّر هستم چون به كفش كن رسیدم ، نگاه كردم دیدم كه پیش صفّه (ایوان ) فرش است و منبر بلند پایه اى در صدر مجلس زده شده و شخص موقّرى با صورتى نورانى بر بالاى منبر قرار گرفته مشغول درس دادن است و تمام پیش صفّه از علماى اعلام پر بود از كسى پرسیدم این جماعت كیستند و آن آقاى مدرّس كیست ؟
گفت : او محقّق اول (صاحب شرایع ) است و این جماعت علماى امامیّه اند من خرسند شدم و با خوشحالى جلو منبر رفته به محقق سلام كردم و متوقّع بودم كه ایشان هم به من اعتنائى و التفاتى كنند، دیدم هیچ توجّهى نمى كنند و جواب سلامم را با كمال بى توجّهى دادند. من ناراحت شده گله كردم عرض كردم مگر من از علماى امامیّه نیستم ؟
دیدم محقّق با كمال خشونت فرمود: (اى جعفر علماى امامیّه زحمتها كشیده اند تا اخبار ائمه اطهار را از اطراف بلاد از روایان جمع نموده اند و هر حدیثى را هم در محل خود نوشته اند با اسامى روات و احوال راویان و تصحیح و توثیق و تضعیف آنها تا آنكه امثال شما بدون زحمت و مشقّت دلیل احكام را ببیند شما بقدر چهار ساعت بر روى فرش نشسته و چند كتاب از كتب حاضر را ملاحظه نموده و تمام كتب موجوده حاضره خود را هنوز ندیده به علماء اعتراض كردى و نسبت دادى كه فتوى داده اند بدون مستند و حال آنكه همین مرد حاضر كه در پاى منبر نشسته است
در چند موضع از كتاب خود حدیث این حكم را نوشته و در میان كتب شما نیز این كتاب حاضر است و مۆ لف آن همین شخص است كه (ملا محسن فیض ) نام دارد.) در این هنگام از كلام محقّق لرزه بر اندامم افتاد و از خواب جستم و از گناه خود وندامت و پشیمانى به این حالت افتاده ام .(5)
و اینگونه بوده است كه علما تشیع با آگاهی از زحمات طاقت فرسایی كه گذشتگان در راه تحكیم ارزش ها و باورهای دینی در جامعه كشیده اند، در حیطه نقد مطالب علمی آنها نیز، جانب تكریم و احترام را رعایت نموده و از ایشان به بزرگی یاد نموده اند.