فرار از امنترین جای دنیا
پدیده فرار دختران از خانه از جمله مسایلی است كه درطی سالهای اخیر توجه كارشناسان اجتماعی، روانشناسان و مسوولان را به خود جلب كرده و اهتمام جدی در چگونگی مواجهه با این پدیده شوم و پیشگیری از آن را میطلبد.
فرار دختران از منزل و حضور در محیط هایی غیر از چارچوبهای خانوادگی، سرآغاز انحرافات اجتماعی و فرو رفتن در منجلاب فساد و تباهی میباشد.
به اعتقاد اغلب كارشناسان، نهاد خانواده نقش اول در بروز هرگونه معضل اجتماعی و بزهكاری ها را دارد و خود و اراده فردی نیز نقش حائز اهمیتی به خود اختصاص میدهد.
نتیجه تحقیقات و نظرسنجیهای علمی نشانگر این واقعیت است كه نقش خانواده در نابسامانیهای خانوادگی و شیوههای نادرست برخورد والدین با دختران، عامل مهم و تاثیرگذار در معضل دختران فراری است.
تحقیر، سرزنش و مقایسه با دیگران توسط والدین باعث نگرانی احتمالی نوجوان می شود که باید مورد توجه قرار گیرد و نسبت به رفع آنها اقدام لازم به عمل آید.
همچنین فاكتور خانواده از علل فرار می باشد كه نبودن روابط مطلوب بین پدر و مادر و نبودن یكی از اعضای خانواده ، وجود اعتیاد در خانواده ، سو استفاده جنسی ازدختر در خانواده ،وجود نامادری و نا پدری ، وجود تبعیض بین پسر و دختر و نبود احساس امنیت از مهمترین عوامل در خانواده جهت فرار دختران می باشد . وجود فقر و ناهنجاری های اجتماعی و همچنین ملموس بودن تبعیض های جامعه از دیگر عوامل موثر در فرار است كه مدرسه نقش مهمی را می تواند در پیشگیری از این موضوع داشته باشد .
پدیده فرار دختران نوجوان و جوان از منزل سالها است كه گریبانگیر جامعه است، ولی این پدیده كه یك عصیان پنهان، آرام و شتابنده میباشد، در طی سال های اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده، به طوری كه نگرانی والدین، مربیان، مسوولان جامعه را برانگیخته است.
فرار نوعی رفتار ناسازگارانه و اعتراض ساده به وضع موجود درخانواده و تمنای محبت دریغ شده میباشد كه در این صورت نوجوان و جوان بدون اجازه والدین و یا با توافق آنها خانه را ترك میكند.
عنوان دختران فراری به دخترانی اطلاق میشود كه به دلایل مختلف از قبیل دلایل فردی (اختلالات شخصیتی و روانی)، خانوادگی (طلاق، جدایی، اختلاف خانوادگی)، فقر و دلایلاجتماعی برای رهایی از وضع موجود و بدون پیش بینی وضع آینده از خانه فرار میكند. دختران فراری با احساس بیگانگی میان خود و خانواده در پی محرم و همدلی میگردند تا او را بفهمد.
ریشه این پدیده را میتوان در تحقیر نوجوانان و احترام نگذاشتن به شخصیت آنان، فقر اقتصادی یا جداییهای عاطفی والدین، اختلالات خانوادگی، ازدواج مجدد هر كدام از والدین، ندادن آزادی های مشروع و كافی و كشمكش ها و رقابتهای بین فرزندان و اعضای خانواده عنوان كرد.
مطالعات مربوط به خانواده های فراریان حاکی از وجود تضادهای خانوادگی و نبودن ارتباط بین اعضای خانواده است. البته غالبا مشکلات این نوجوانان وخیم تر است؛ والدینی معتاد دارند، مورد خشونت و سهل انگاری شدید قرار می گیرند و از طرف دیگر طرد نوجوان از جمله مسایلی است که در این خانواده ها رواج دارد. در واقع بیشتر فراریان از خانه جز رانده شدگان از خانه محسوب می شوند؛ حتی اگر والدین شان اقدامی برای بیرون کردن نوجوان از خانه نکنند.
وجود فقر و ناهنجاری های اجتماعی و همچنین ملموس بودن تبعیض های جامعه از دیگر عوامل موثر در فرار است
در برخی از موارد فرار از خانه واکنشی است به وضعیت غیر قابل تحمل آن. البته غالبا نوجوانی که از خانه فرار می کند دچار مسایل روانی ناشی از بدرفتاری با اوست؛ از جمله عزت نفس پایین، بی اعتمادی، نداشتن توانایی های اجتماعی، احساس انزوای عاطفی، ترس از دیوانه شدن، مسایل روانی جسمانی و ....
ناتوانایی های نوجوان در سازگاری شخصی، مسایل خانوادگی و بدرفتاری والدین که سبب فرار نوجوان می شود در عین حال او را در برابر خطرات متعاقب فرار آسیب پذیر تر می کند.
متاسفانه خانواده ها اغلب با روحیات نوجوانان خود آشنا نیستند و انها را درک نمی کنند. چنانچه اولیا قادر باشند افکار و احساسات خود را با افکار و احساسات نوجوان شان همسو و انطباق دهند می توانند آنها را درک کنند. چنین درکی باعث می شود تا انها با درایت در برخورد با نوجوانان خود از پیش داوری های گوناگون نسبت به اعمال و رفتار انها جلوگیری کنند و برخوردی مناسب را طرح ریزی کنند.
در برخی از موارد فرار از خانه واکنشی است به وضعیت غیر قابل تحمل آن. تحقیر، سرزنش و مقایسه با دیگران توسط والدین باعث نگرانی احتمالی نوجوان می شود که باید مورد توجه قرار گیرد و نسبت به رفع آنها اقدام لازم به عمل آید.
امید است با ارایه این مطالب هر چند مختصر، والدین در دوران نوجوانی توجهی خاص و ویژه به فرزندان و به خصوص دختران نوجوان خود داشته تا در معرض این دست تهدیدات قرار نگیرند.