0

چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

 

چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد : آیا می دانید چه کسی حروف ” گ چ پ ژ را به زبان و نوشتار فارسی اضافه نمود.

یعقوب لیث صفاری

یعقوب لیث صفاری

چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

یعقوب لیس (لیث) صفاری

سردار قدرتمندی که با اعراب مقابله کرد و از جمله کارهای بزرگی که انجام داد این بود که گروهی از ادبای آن زمان را به حضورش خواست و به آنها دستور داد که برای “گ چ پ ژ ” که در نوشتار پارسی هنوز وجود نداشت و فقط در گفتار به کار میرفت شکلی در نظر بگیرند و به جامعه ی پارسی معرفی کنند و آن را گسترش دهند که آنها نیز پس از مدتها کار که البته به این دلیل طولانی شد که یعقوب درگیر جنگها بود و نتوانست از آنها بازخواستی بکند ، در نهایت به خاطر اینکه زیاد فرم الفبا تغییر نکند و راحت این چهار حرف در زبان پارسی جا بیافتد به حرف “ج” دو نقطه اضافه کردند و شد “چ” و به حرف “ز” دو نقطه اضافه کردند و شد “ژ” و به حرف “ب” دو نقطه اضافه کردند شد “پ” و به حرف “ک” یک سرکش اضافه کردند و شد “گ” و اینگونه کلمات اصیل ایرانی جای خود را پیدا کرد و زبان پارسی هر چه بیشتر شکل گرفت و ماندگار شد

جالب است که بدانید عربها به این چهار حرف میگویند الجیم الفارسی و الکاف الفارسی و …

 بیوگرافی و زندگینامه

 یعقوب بن لیث نخستین امیر این خانواده بود که دولت مستقل اسلامی صفاریان را بنیاد نهاد. لیث پدر یعقوب در سیستان شغل رویگری (مسگری)داشت. لیث سه پسر داشت بنامهای یعقوب و عمر و علی، هر سه پسران لیث حکومت کردند اما دوره ای حکومت چندان نپایید. یعقوب نیز در اوایل مانند پدر رویگری میکرد و هرآنچه بدست می آورد جوانمرداه به دوستان و همسالانش ضیافت میکرد.

چون به سن رشد رسید تعدادی از مردان جلد،زرنگ و عیار گردش جمع شده او را به سرداری خود برگزیدند. در سال ۲۳۷ که طاهربن عبدالله در خراسان در خراسان جکوومت میکرد مردی از اهل بست بنام صالح بن نصر کنانی بر سیستان مستولی شد و یعقوب به خدمت وی در آمد. طاهر که مردی با تدبیر بود صالح بن نصر را از سیستان براند و پس از وی شخصی بنام درهم بن نضر خروج کرد و سیستان را تصرف نمود و سپاهیان طاهر را از سیستان براند. درهم که نتوانست از عهده ای سپاهیان برآید یعقوب را سردار سپاه خویش تعین کرد، سپاهیان چون ضعف فرماندهی درهم را دیدند از فرماندهی یعقوب اسقبال نمودند. پس از چندی والی خراسان با چاره ئ تدبیر درهم را اسیر کرد و به بغداد فرستاد، او مدتی در بغداد زندانی بود بعد آزاد گردید و به حدمت خلیفه در امد. درین زمان است که کار یعقوب نیز بالا میگیرد او به دفع خوارج میرود، یعقوب چون مردی با تدبیر و عیار بود تمام یارنش از وی چنان فرمابرداری میکردند که برون از تصور بود.

یعقوب بعد ار ضبط سیستان رو به خراسان نهاد ولی چیزی نصیبش نشد. یعقوب مردی نبود که بزودی مضمحل شود، باز بار دیگر در سال ۲۵۳ رو به خراسان نهاد اما این بار بخت یار او بود شهرهای هرات و پوشنگ را بگرفت و از آنجا رو به کرمان نهاد و گماشته حاکم شیراز در کرمان را بگرفت. پس از آن رو به شیراز نهاد با حاکم فارس جنگیده و آنرا نیز بدست آورد. یعقوب بعد از واقعه چند نفر از طرفداران خود را با تخایف گرانبها نزد خلیفه ای بغداد فرستاد و خود را مطیع خلیفه اعلان کرد. یعقوب در سال ۲۵۷ باز به فارس لشکر کشید و خلیفه المعتمد به وی پیغام داد که ما ملک فارس را بتو نداده ایم که تو به آنجا لشکر کشی کنی.

المؤفق برادر خلیفه که صاحب اختیار مملکت بود رسولی نزد یعقوب فرستاد .مبنی بر اینکه ولایت بلخ و تخارستان و سیستان مربوط به یعقوب است. یعقوب نیز بلخ را تصرف نموده متوجه کابل شد والی کابل را اسیر و شهر را تصرف نمود، پس از آن به هرات رفت و از آنجا به نیشاپور و محمد بن طاهر حاکم خراسان را با اتباعش اسیر و به سیستان فرستاد و از آنجا روانه طبرستان شد تا در آنجا با حسن بن زید علوی بجنگد. حسن درین جنگ شکست خورد فرار نمود و به سرزمین دیلمان رفت. یعقوب از ساری به آمل رفت و خراج یکساله را جمع کرد و روانه دیلمان شد، در راه در اثر باریدن باران تعداد زیادی از سپاهیانش کشته شده و خود مدت چهل روز سرگردان میگشت.

یعقوب رسولی را نزد خلیفه فرستاد مبنی بر اینکه طبرستان را فتح کرده حسن را منزوی ساخته است به امید اینکه مورد نظر خلیفه واقع گردد، اما خلیفه حکمی را توسط حاجیان به خراسان فرستاد که چون وی از حکم ما تمرد کرد و به حکومت سیستان بسنده نکرد او را در همه جا لعن کنند.یعقوب لیث صفاری در جنگی خونین؛ ساری پایتخت طبرستان(مازندران) و سپس آمل را از حسن ابن الزید پس گرفت. کنترل همه مازندران را داشت تا اینکه کسان خلیفه در جنوب به پیمان شکنی و نارو زدن پرداختند و یعقوب با سپاهش روانه پارس گردید و در جنگ خونین دیگری محمود ابن الواصل را شکست داد. او پارس را آسوده نموده؛ لرستان، ایلام، بختیاری، بوشهر، و دیگر شهر ها جز شمال باختری را که برای خلیفه پس نشینی پایانی بود با پیروزی آزاد کرده؛ به ایران یکپارچه افزود و کنترل نمود.المعتمد خلیفه بغداد که ترسیده بود؛ یعقوب را نفرین نموده، به الله سوگند یاد نمود که یعقوب یک مُحارب و کافر است! او گفت که آزادی ایران تنها سگال(قصد و یا خیال) یعقوب نبوده و او اندیشه دیگری دارد.

خلیفه گفت که هر یک از استانهای ایران که یعقوب آزاد نموده ؛ بخشی از دارایی امپراتوری اسلامی زیر نگر خلیفه(نماینده الله بر روی زمین) است. یعقوب با در هم شکستن خلیفه؛ قدرت و خواست الله را در هم کوبیده بود و باید نفرین شده و محکوم شود. در آن هنگام یعقوب در پارس بود و چون این شنید، پوزخندی زد و گفت:”هنگام آن فرارسیده که اختیار قدسی وی بپایان رسد”. یعقوب ارتش خود را در پارس گرد آورد و برپاساخت.

با اینکه میتوانست لشکریان را از همه ایران به پارس ببرد؛ ولی نگران استانهای تازه آزاد شده، بویژه استانهای مرزی بود.جاهای تازه آزاد شده ایران مستقل شکننده، هنوز آسیب پذیر بود . یورشهای درونه و برونه -همچنین خلیفه و دیگر دژآگاهان؛ هر آن میتوانستند کار شومی انجام دهند.سر انجام با اینکه بخش بزرگی از ارتش را در استانهای مرزی گمارد، ارتش پارس را به اهواز برد.المعتمد بسیار ترسیده و نرم گشته بود واداره استانهای خراسان، طبرستان، گرگان، ری و پارس را به یعقوب داد و او را ساتراپ(فرماندار) همه انها دانست.

وی اینها را برای باز نگهداشتن یعقوب از حمله به بغداد انجام داد. در اینجا پاسخ نامه تاریخی یعقوب بنامهء خلیفه معتمد را بخوانید: ” به خلیفه مسلمین ؛المعتمدُ ل بالله عباسیان” -هنگامیکه ما در باره بخشش و کار شما شنیدیم که استانهای بسیاری از ایران را بخود ما ایرانیان بخشیده اید؛ بسیار فریفته شدیم!ما به برادرانمان گفتیم که خلیفه بغداد تا چه اندازه بخشنده و بزرگوار است که اداره استانهای خودمان را بخودمان واگذار میکند! از کجا خلیفه قدرت چنین دَهشی را بدست آورده؟ خلیفه هرگز دارای استانهای ایران نبوده که اینک اداره شان را به ما ببخشد!

اما براستی بغداد – زمانی در بین النهرین که نخستین استان ایران بود بر روی خاکستر تیسفون و بر پُشته ای از کشته شدگان سد ها و هزاران هم میهن ما ساخته شد. و شما روح سرگردان نیاکان کشته شده ما را شبها در حال گام زدن در کنار بارگه با شکوه خود میتوانید ببینید. آنها چشم در چشم شما میدوزند و شما را پریشان میکنند.آیا راست نیست که بغداد ببهای خون ایرانیان ساخته شده؟ خلیفه باید پاسخ این پرسش را به جهانیان بدهد.آیا آنچه که خلیفه و نیاکانش برای ایران کرده اند؛ میتواند نشانی از دادگستری داشته باشد؟

من یعقوب لیث، پسر لیث سیستانی ،یک مسگر ساده، یک کارگر ساده، یک فرزند ایران، با قدرت مردم ایران، با این نوشته هر دو اختیارات خلیفه را رد میکنم:

۱- نفرین و محکومیت خود، برادرانم و یاران ایران ام را

۲-بخشش و بر گرداندن استانهای خودمان بخودمان را. من هرگونه میان آیی (دخالت) بغدادیان در کار ایرانیان را رد میکنم. ما بخلیفه بغداد نیاز نداریم که استانهای خودمان را که پیشاپیش پس گرفته ایم و برای ایران است و نه هیچ کس دیگر؛ بما ببخشد. خلیفه شاید خلیفه جهان باشد، اما هرگز خلیفه ایران نمیتواند باشد. امضاء یعقوب لیث صفاری.

یعقوب نتوانست ریاکاری، فریب، نخوت، خودبینی و گستاخی خلیفه را بر دوش کشد؛ و به بغداد یورش برد. بدرون عراق راه یافت و بسوی بغداد روانه شد. الموفق برادر خلیفه که سر کرده نیروی مسلمین شده بود؛ با یغقوب در عراق درگیر شد. الموفق گفت که خلیفه، جانشین راستین محمّد پیامبر اسلام است.بنا بر این، او نماینده و نور “الله” در روی زمین است.او سخنرانی مُهند و پر آوازه ای را در زمین نبرد براه انداخت و پیروانش رونوشت آنرا در میان لشکر یعقوب پخش کردند. موفق توانست در ژرفای باور و احساس مذهبی گروه بزرگی از ارتش یعقوب رخنه کند و منطق خود را استوار سازد .او در سخنرانی اش گفت که یعقوب سپاه خود را در برابر و جنگ با فرزندان پیغمبر( نگهداران راستین خلافت اسلامی) آراسته و بکار میبرد، و بهر رو توانست یکپارچگی سپاه ایران را خدشه دار نماید .

خلیفه مسلمین میگفت که یعقوب به گناه (کفر) آلوده است و او براستی یک گناهکار (کافر) است.سربازان یعقوب بایستی به سربازان اسلام پیوسته و اسلام را از دست یعقوب کافر برهانند. تبلیغ دیوانه وار و پلید مذهبی مارهای بغداد بر روی اندیشه سربازان ساده دل و خوشباور ایرانی اثر گذاشت. بنا بر این بسیاری از آنان به سربازان اسلام پیوسته و بجنگ با یعقوب برای رهایی بغداد و خلیفه و اسلام از دستان کافر یعقوب پرداختند! .

سپس یعقوب بهمسایگی بغداد یورش برد، امّا با تبلیغ اسلامی عربی و نا آگاهی مذهبی ایرانیان، او در عراق شکست خورد و وادار به بازگشت به خوزستان شد.کوشش ناپیروزمندانه او برای گرفتن بغداد، پایتخت خلیفه اسلامی، سبب نومیدی وی از ساده دلی مذهبی و نا آگاهی سیاسی سربازان ایرانی هم زینه (درجه) خود شد. یعقوب جنگ با بغداد را بپایان برد در حالیکه بسیار نزدیک به برچیدن همیشگی سنّت خلیفه گری در بغداد و پس از آن در سراسر جهان بود.

سپس تا سه سال به دوباره سازی درونی ایران و زنده نمودن فرهنگ ایرانی پرداخت. در همه زندگی خویش این دو کار را پیش برد و در سالهای پسین بیشتر به این دو کار پرداخت. کوششهای فرهنگی یعقوب در بازسازی و زنده نمودن زبان ،ادبیات و فرهنگ پارسی نقش بسیار مُهندی داشته است و نام وی در زنده نمودن فرهنگ پارسی در کنار نام فردوسی جای میگیرد هنر وی در جایگزینی زبان پارسی بجای زبان عربی در دستگاه اداریش بود و برای نخستین بار پس از یورش عربها به ایران، زبان پارسی دوباره زبان رسمی کشور میشد. یعقوب همه کارگزاران دادگاهها و دولت را وادار به پارسی سخن گفتن کرد.

سخن گفتن به زبان عربی بجای زبان مادری را ننگ شمرده و سزا پذیر میدانست. گسترش زبان پارسی را انجام پذیر دانسته و آنرا پیش میبرد. اگر مقام رسمی در کنار(حضور) وی با کسی عربی سخن میگفت، او آنرا بر نمیتابید و واکُنش نشان میداد. گفتنی است که فردوسی شاهنامه را بزبان پارسی نوشت و یعقوب سالها پیش از وی بنیاد ایران یکپارچه و منظم را در درازنای۱۲ سال ریخته بود و گام بسیار بلندی در زنده ماندن زبان و فرهنگ ایران برداشته بود.و گرنه شاید با کاربُرد زوری زبان عربی ؛ زبان پارسی برای همیشه رخت بر بسته و بفراموشی سپرده میشد.

امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

شنبه 5 اسفند 1391  2:58 PM
تشکرات از این پست
papeli reza_rasekhekhoon svh2005 youzef salma57 bolbolz AliFanoodi halazon2030 hoseingh855 moazzami aligh1372 kamalsorosh majnon313 bidaki68 aliaghahastam relax_girl
rbahar91
rbahar91
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 1000
محل سکونت : تهران

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

مطلب. بسيار جالبي است. خوب است كه از گذشته و فرهنگ گذشته اطلاع داشته باشيم. اينگونه مقالات بسيار كمك ميكنند.
یک شنبه 6 اسفند 1391  12:40 PM
تشکرات از این پست
salamat595 hossainred reza_rasekhekhoon mmansouri56
hossainred
hossainred
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 5
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

مطلب جالب بود

ولی اون عکس اول که ربطی به موضوع نداشت

امروز اگر نشد ولی یک روز می شود

ساعت به وقت شرعی زهرا(س) دوازده

یک شنبه 6 اسفند 1391  1:38 PM
تشکرات از این پست
AliFanoodi
pedram_pedram
pedram_pedram
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 2
یک شنبه 6 اسفند 1391  4:29 PM
تشکرات از این پست
salamat595 reza_rasekhekhoon
jaberyan
jaberyan
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 141
محل سکونت : سیستان و بلوچستان

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

من که از دیار سیستانم افتخار می کنم که همیشه سیستانیها به کشور شان کمکهای فرهنگی و نظامی کرده اند . در زیر عکس میدان یعقوب لیث را در سیستان می گذارم و آن عکس نا مربوط در بالا را حذف کنید .

http://ariapars.persiangig.com/ariapars/new_folder6/%D8%B9%DA%A9%D8%B3%20%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8%20%D9%84%DB%8C%D8%AB%20%D8%B5%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C.jpg

صراط علی حق نمسکه

راه علی حق است که ما به آن تمسک جسته‌ایم

یک شنبه 6 اسفند 1391  6:58 PM
تشکرات از این پست
reza_rasekhekhoon aliaghahastam
halazon2030
halazon2030
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 1
محل سکونت : khouzestan
یک شنبه 6 اسفند 1391  8:45 PM
تشکرات از این پست
salamat595 reza_rasekhekhoon
jalilaghili
jalilaghili
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1390 
تعداد پست ها : 46
محل سکونت : همدان
دوشنبه 7 اسفند 1391  12:57 PM
تشکرات از این پست
kamalsorosh
kamalsorosh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 39
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

خیلی جالب بود.دست شمادرد نکنه درادامه هم ازاین کارهابکنیدمفیدهستش.

دوشنبه 7 اسفند 1391  1:13 PM
تشکرات از این پست
reza_rasekhekhoon salamat595
majnon313
majnon313
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 287
محل سکونت : قم

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

به این میگن پاسدار فارس

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم وترحم علی عجزنا واغثنا بحقهم

دوشنبه 7 اسفند 1391  1:53 PM
تشکرات از این پست
reza_rasekhekhoon salamat595
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد


نقل قول jalilaghili

نگاه نکردی مگه


با سلام و تشکر از شما کاربر محترم 

ببخشید چیرو نگاه نکردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

متوجه منظورتون نشدم


امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم

http://s5.picofile.com/file/8139849018/%D8%A7%D8%AB%D8%B1_%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA.jpg

دوشنبه 7 اسفند 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
reza_rasekhekhoon
ehsan73
ehsan73
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 103
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:چه کسی “گ چ پ ژ” را به نوشتار فارسی اضافه کرد

چه چیزا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ولی جالب بود .

تشکر

 

فدایی رهبر

سه شنبه 8 اسفند 1391  12:07 AM
تشکرات از این پست
salamat595 reza_rasekhekhoon
alirezabaghali
alirezabaghali
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : اسفند 1391 
تعداد پست ها : 2
محل سکونت : آذربایجانغربی
سه شنبه 8 اسفند 1391  11:18 AM
تشکرات از این پست
reza_rasekhekhoon salamat595
دسترسی سریع به انجمن ها