چشمم دیگر آب نمیخورد
لـامـَصـَب رانـــــی اَم گرفتم نخورد
.
.
.
.
از گفت و گوهای رایج من و مامانم می توان
به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد :|
.
.
.
.
نشستیم داریم فیلم اکشن میبینیم یه دفعه بابام یه لگد محکم زد تو شیکمم بعد از ۱۰ دیقه
درد کشیدن میگم چرا میزنی میگه خواستم حس ال ای دی سه بعدی بهت بدم
که جلو دوستات احساس حقارت نکنی
.
.
.
.
در اجیل خوری بازه ! حیا مهمونی که اومده عید دیدنی کجا رفته اخه ؟؟؟
اون اجیلی که داری می خوری اندازه ۳ تای تو پولشه
.
.
.
.
اعتراف می کنم یکی از معضلات بچگی این بود که چرا من نمی تونم مثل شخصیت های
کارتونی که اشکاشون به دو طرف پرت می شد گریه کنم!
کلی تلاش می کردم مثل اونا باشم موقع گریه کردن مثلا سرمو بالا بگیرم دهنمو باز کنم
یا چشامو تنگ کنم که بازم جواب نمی داد
.
.
.
.
شغل جدید بعضی خانوما در قسمت work at: فیسبوک:
I Don’t Work I’m A Princess
جلبک اعتماد به نفس اینارو داشت الان پری دریایی بود!
.
.
.
.
بعضی وختام میپرسی چیزی میخورین؟
اونی که میگه: من یکی دو لقمه باهات میخورم جدا موجود ترسناکیه...!
به همین نام و نشون میاد ته ظرفم لیس میزنه :)))
.
.
.
.
پسره 10 سالشه آهنگ 20 سال پیش حبیبو گذاشته میگه خیلی باهاش خاطره دارم!
من:|
حبیب:|
دهه هفتادیا:|
انجمن موسیقی دانان:|
کلا همه با هم:|
.
.
.
.
آیا میخواهید همیشه و همه جا بدرخشید؟
به خودتان مقداری اکلیل بزنید..
من امتحان کردم خوب جواب داد :)))
.
.
.
.
یکی از فانتزی هام اینه:
یه روز برم جنگلای شمال، یه سبد توی دستم بگیرم و تمشک جمع کنم.
خسته و تشنه که شدم برم لب رودخونه آب بخورم. یهو یه سوار بیاد
منم سرم پایین دارم آب میخورم با شیهه اسب سرم رو بالا بگیرم ببینم اوه مای گاد
عجب شاهزاده ای! یهو باروون بیاد بعد مه بشه و هر دومون توی مه محو بشیم :)
.
.
.
.
یکی از بزرگترین نگـرانــی ھــای زنـدگیـم اینــه که :
بعــد از مرگـم کـی وارث اکانــت فیسبوکم میشــه؟
فــک کنــم بــایــــد وصیــت نــامــه بنــویسـم!!
.
.
.
.
پشت یه موتوره نوشته بود:
از مرگ نمی ترسم ؛ از راننده زن میترسم!!!
.
.
.
.
تـا حـالا دقت کـردین چـرا به لوک میگن خوش شانس؟
چون همیـشه فانتزیاش به حقیقت تبدیل میشنو تـو افق محـو میـشه!!!
:)))))))))))))