0

امام حسن عسکري عليه السلام

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

امام حسن عسکري عليه السلام

امام حسن عسکري عليه السلاميازدهمين پيشواي شيعيان، و پدر بزرگوار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، در سال 232هـ /845م چشم به جهان گشود، پدر بزرگوارش امام دهم حضرت هادي عليه السلامو مادرش، بانوي پارسا و شايسته «حديث» يا «حديثه»[1] و در برخي منابع نامش را «سوسن»[2] و «عسفان»[3] ياد کرده‌اند.

از مشهورترين القاب امام عسکري عليه السلاممي‌توان به «الصّامت»، «الهادي»، «الرّفيق»، «الزّکي»، «النقي» و «الخالص» اشاره کرد.[4] «ابن الرضا» لقبي است که امام جواد عليه السلامو امام عسکري عليه السلامهر دو به آن شهرت يافته‌اند.[5]
امام عسکري عليه السلامقريب به 6 سال امامت مسلمين را عهده‌دار بودند و در طول اين مدت نسبت به هدايت مردم و حفظ جان امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف زحمات زيادي را متحمل شدند.
حاکمان دوران امام عسکري عليه السلامکه بيشترين فشار را به حضرت وارد مي‌کردند، عبارتند از:
1- المعتزّ بالله (252-225هـ ) 2- المهتدي بالله (255-256هـ ) 3- المعتمد بالله (256-279هـ )
امام عليه السلامدر اين دوران به صورت پنهاني و با اجراي اصل «تقيه»، با سيستم سازمان وکالت امور شيعيان را دنبال مي‌فرمودند.
امام عسکري عليه السلام، در سال 243هـ با فشار متوکل عباسي به سامراء منتقل شد[6] ، چون تصوّر عباسيان اين بود که ممکن است امامان، همانند ساير علويان، با داشتن هواداراني چند دست به قيام بزنند. لذا حضور آنها در مرکز خلافت، مانع از چنين اقدامي مي‌شود.
اقامت طولاني امام عسکري عليه السلامدر سامراء جز نوعي بازداشت از طرف خليفه قابل توجيه نيست؛ به طوري که حضرت مجبور بودند هر دوشنبه و پنجشنبه به دارالخلافه رفته و حضور خود را اعلام نمايد[7] از طرفي هم تنها پيروان و شيعيان خاص مي‌توانستند با آن حضرت ارتباط داشته باشند.[8]
امام عسکري عليه السلاماگر چه بسيار جوان و تحت مراقبت جاسوسان و عاملان خليفه بود ولي به دليل موقعيت بلند علمي و اخلاقي شهرت فراواني پيدا کرده بودند، حتي روزهايي که حضرت به مقر خلافت مي‌رفت، در طول مسير حضرت، که مملو از مردم و بسيار شلوغ بود، مردم به احترام ساکت مي‌شدند و جمعيت با شور و شعف بسيار به امام عليه السلاماظهار ارادت مي‌کردند.[9]
اوضاع سياسي، اجتماعي عصر امام عسکري عليه السلام
در اين زمان شيعيان به صورت يک قدرت عظيم در عراق مطرح بود و علناً با حاکمان عباسي مخالفت مي‌کردند و حاکمان عباسي نيز، توجه و فشار خود را معطوف امامان عليهم السلام شيعه و پيروان آنان کرده بودند. از يک سو عباسيان مي‌دانستند که مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف در نسل امام عسکري عليه السلامخواهد بود لذا با گسترش جاسوسان خود مراقب وضع زندگي امام عليه السلامبودند؛ حتي در زمان معتز امام عليه السلامبازداشت و روانه زندان شده بود و به «سعيد حاجب» مأموريت داده بود تا امام عليه السلامرا به سوي کوفه ببرد و در بين راه حضرت را به شهادت برساند ولي پس از سه روز همراهان وي، خود او را به هلاکت رساندند.[10] «مهتدي» هم تصميم به قتل امام عليه السلامگرفت ولي موفق به اجراي آن نشد.
از سوي ديگر، امام عسکري عليه السلامبايد زمينه را براي امامت فرزندش و آمادگي مردم براي ورود به عصر غيبت را فراهم مي‌کردند، که با فشار و محدوديت‌هاي حاکمان عباسي کار بسيار دشواري بود البته اين زمينه سازي از قبل توسط امامان گذشته انجام گرفته بود ولي در زمان امام عسکري عليه السلامجلوة بيشتري مي‌يافت زيرا امام عليه السلامبا وجود تأکيد بر تولد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، او را تنها به شيعيان و مريدان خاص نشان داده بود و تماس مستقيم شيعيان، با خود آن حضرت، روز به روز محدودتر و کمتر مي‌شد.
بخشي از فعاليتهاي امام حسن عسکري عليه السلام
1. رساله‌ها و نامه ها
رساله‌ها و نامه هايي از امام حسن عسکري عليه السلامدر تاريخ ثبت شده است که آنها را براي شيعيان، برخي مناطق شيعه نشين، يا افراد عادي فرستاده اند حتي زماني که در حصر عباسيان بودندو در نامه‌ها ضمن اشاره به معارف ديني و لزوم انجام احکام الهي، بسياري از مسائل لازم و ضروري را يادآوري يا بر انجام برخي کارها پافشاري کرده اند که براي نمونه، مي‌توان از نامة امام عسکري عليه السلامبه علي بن حسين بابويه اشاره نمود که امام در اين نامه براي ايشان دعا نمودند و خداوند دعاي ايشان را مستجاب نموده و شيخ صدوق را به او عطا کرده است.[11]
2. تأسيس حوزه علميه
يکي از دغدغه‌هاي اصلي امامان شيعه حفظ شيعان و تربيت نيرو بوده است امام عسکري عليه السلامبا تأسيس مرکز علمي در پي تربيت نيرو بر آمده و شاگردان والامقام و ارجمندي تحويل جامعه داده اند مانند احمد بن اسحاق قمي، عثمان بن سعيد عمري، حسين بن روح (هر دو از نواب اربعه امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف) عبدا... بن جعفر حميري مؤلف کتاب الغيبة و الحيرة از کارگزاران نواب اول ودوم بوده است.
البته هدف امام عسکري عجل الله تعالي فرجه الشريف ضمن تشويق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بيت عليه السلام، آنان را به مناطق مختلف شيعه نشين اعزام کرده تا ضمن پاسخ گو بودن به شبهات، ارتباط با شيعيان را حفظ نمايند.
3. مبارزه با انحرافات و شبهات
بخشي از فعاليت‌هاي علمي امام حسن عسکري عليه السلاممربوط به موضعگيري‌هاي قاطع ايشان در برابر انديشه‌هاي انحرافي صوفيان، واقفه، مفوضه و... بود که حضرت با صراحت موضع گرفته و ضمن باطل و دروغ دانستن آنان شيعيان را از انحراف حفظ مي‌نمودند و مناظره با کساني که عقائد باطل داشتند و مردم را دچار شک و ترديد مي‌نمودند؛ مانند مقابله با راهب نصراني ومناظره و گفتمان با فيلسوف معروف عراقي بنام يعقوب بن اسحاق کندي.[12]
[4. ساماندهي و تقويت سازمان وکالت]
اين سازمان‌ همان نظام ارتباط امام با شيعيان بود که از عصر امام صادق عليه السلامشکل گرفته و در طي ده‌ها سال فعاليت مخفي خود را ادامه داده بود در زمان امام عسکري عليه السلامچون شيعه رفته رفته به عصر غيبت نزديک مي‌شد لذا امام عسکري عليه السلامراه را براي حرکت سازمان وکالت در مسير خودش هموار نموده بود ايشان همانند پدر بزرگوارش وکلاي ارشدي را براي نواحي مختلف نصب نموده تا بر کار ساير وکلا نظارت داشته باشند علاوه بر اين عثمان بن سعيد عمري را به عنوان وکيل الوکلاي خود معرفي نمود تا همة وکلا به او مراجعه کنند.[13]
البته انجام تمام امور با تاکتيک و سياست تقيه و رازداري صورت مي‌گرفت.
5. توجه ويژه به شيعيان
با اينکه امام عسکري عليه السلامتحت حفظ ونظارت مأموران عباسي بود و شيعيان تشنه ديدار آن حضرت بودند با اين اوصاف حضرت به همه تأکيد مي‌کردند جهت حفظ اتحاد و انسجام ميان شيعيان با سياست تقيه از همديگر محافظت نمايند و خودشان هم نسبت به حفظ شيعيان حساسيت ويژه اي داشتند. امام براي اينکه شيعيانش شناخته نشوند به آنها دستور داد، در روزي که ايشان مي‌خواهند براي ديدار با معتمد عباسي از منزل خارج مي‌شوند به آن حضرت سلام نکرده حتي با دست به ايشان اشاره نکنند چرا که در امان نخواهند بود.[14]
6. زمينه سازي براي ورود شيعه به عصر غيبت
مسأله آماده سازي شيعه براي ورود به عصر غيبت و ايجاد ذهنيت لازم براي قبول مسأله غيبت و آمادگي براي دوري از امام معصوم عليه السلامومحروميت از ارتباط مستقيم با او، امري بود که از عصر پيامبر اعظم صل الله عليه و آله و سلم شروع و در عصر هريک از امامان عليه السلامشيعه به طور مستمر ادامه يافت و هر امام شيعه به نوبة خود؛ با توجه به نزديک بودن عصر غيبت، نسبت به مسأله غيبت تأکيد مي‌فرمودند و از سوي ديگر نسبت به انکار وجود امام عليه السلامو انحراف حاصل از غيبت امام معصوم عليه السلامبه شيعيان هشدار مي‌دادند. امام حسن عسکري عليه السلامدر همين راستا اقداماتي انجام دادند؛ نظير:
الف) مطلع کردن شيعيان نسبت به تولد فرزندش مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
از آن جا که به دليل جاسوسان و دشمنان، ولادت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بصورت مخفي انجام گرفته بود و بيم آن بود که شيعيان در شناخت آخرين حجت به گمراهي روند. لذا امام عسکري عليه السلامبه طرق مختلف شيعيان را نسبت به وجود فرزندش مطلع مي‌کردند.
احمدبن اسحاق که از بزرگان شيعه مي‌باشد، مي‌گويد خدمت امام حسن عسکري عليه السلامشرفياب شدم تا از ايشان در مورد امام بعد از ايشان سؤال کنم که آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالي که پسري سه سال که رويش مانند ماه تمام مي‌درخشيد بر دوش خويش داشت[15] همچنين محمدبن عثمان دومين نائب نقل مي‌کند که به همراه چهل نفر از شيعيان نزد امام عسکري عليه السلامگردهم آمديم و آن حضرت فرزندش را به ما نشان داد.[16] گفتني است که حضرت بارها براي فرزندش عقيقه[17] نمودند تا ضمن اجراي برنامه و سنت اسلامي به ديگران بفهماند که از وي فرزندي باقي است
ب) ارجاع سؤالات افراد به فرزندش
حضرت امام حسن عسکري عليه السلاممحل مراجعه سؤالات شيعيان و نمايندگان خود بود و حضرت براي آماده سازي شيعيان، برخي از سؤالات مراجعه کنندگان را به فرزندش محول مي‌کردند؛ براي نمونه به روايتي اشاره مي‌کنيم: سعدبن عبدالله قمي به همراه احمدبن اسحاق قمي نقل مي‌کنند که نزد امام يازدهم عليه السلامشرفياب شديم و سؤالات خود را با ايشان در ميان گذاشتيم و حضرت به فرزندش اشاره کرد و فرمود: از نور چشمم سؤال کن و فرزند حضرت رو به من کرده و فرمود: هرچه مي‌خواهي سؤال کن.[18] به نوعي حضرت امام عسکري عليه السلامدر پي معرفي جانشين خود بوده‌اند.
ج) کاهش ارتباط مستقيم با شيعيان
امام حسن عسکري عليه السلامچون در حصر و کنترل حکام عباسي بودند وهم به لحاظ آن که در عصري نزديک عصر غيبت مي‌زيستند، غالباً پنهان بوده و غالب امور و ارتباط آنان با شيعيان از طريق مکاتبات، توقيعات و وکلاء انجام مي‌گرفت تا آنان آمادگي دوران غيبت را بيابند.
د) دعا بري ولي امر منتظر عجل الله تعالي فرجه الشريف
حضرت امام عسکري عليه السلامدر دعايي براي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از خداوند برايش چنين دعا مي‌کند: «... خداوندا او را از شر هر تجاوز کار و طغيانگر و از شر همة آفريدگانت نگه دار و او را از پيش رويش و از پشت سر و از سمت راست و چپش حفظ کن و او را نگهبان باش و از اينکه به او بدي برسد نگاهش دارد و در مورد او، پيامبرت و خاندان پيامبرت را نگاه دار و به سبب او عدالت را آشکار کن، با ياري ات او را پشتيباني کن، ياورانش را ياري کن و...‌».[19]
امان :: فروردين، ارديبهشت و خرداد 1386، شماره 4
-----------------------------------------
* . کارشناس تاريخ و مهدويت.
[1]. الارشاد، شيخ مفيد، ص335.
[2]. کمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق، ج2، ص249.
[3]. فرق الشيعه، نوبختي، ص105.
[4]. دلائل الامامة، محمد بن جرير طبري، ص223.
[5]. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج50، ص236.
[6]. الارشاد، شيخ مفيد، ص334.
[7]. الغيبة، طوسي، ص129.
[8]. مناقب، ابن شهرآشوب، ج3، ص533.
[9]. الغيبة، طوسي، ص129.
[10]. بحارالانوار، مجلسي، ج50، ص313-311.
[11] . روضات الجنات، ج4، ص4-273، محمد باقر خوانساري به کوشش اسدا... اسماعيليان.
[12] . مناقب آل ابي طالب عليه السلام، ج4، ص425، به کوشش محمد حسين دانش آشتياني و سيد هاشم رسول محلاتي.
[13] . تاريخ عصر غيبت، پورسيد آقايي، ص170.
[14] . بحارالانوار، ج50، ص269.
[15] . کمال الدين، صدوق، ج2، باب38، ح1، ص80.
[16] . همان، ج2، باب43، ح2، ص162.
[17] . قرباني کردن گوسفند و اطعام گوشت آن به محرومان.
[18] . همان، ج2، باب43، ح21، ص190.
[19] . مصباح المتهجّد کفعمي، ص399، جمال الاسبوع، سيدبن طاووس، ص296 (به نقل از فرهنگ جامع سخنان امام حسن عسکري عليه السلام، ص441-440).

سه شنبه 1 اسفند 1391  1:04 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها