اختلاف نظر در هر رابطه ای امری طبیعی و بدیهی است . در این زمینه روابط زوجین نیز مستثنی نبوده و هر گونه اختلاف در ایده ها و ریز نگرش های آنان به زندگی می تواند طبیعی قلمداد شود . البته چه خوب است که پیش از ازدواج دختر و پسر در مورد ایدئولوژی و رویکرد های کلی یکدیگر آشنایی شوند تا این اختلافات پس از ازدواج به حد اقل برسد. حال سئوال اینجاست که در این مواقع چه واکنش مفیدی می تواند بهترین نتیجه را در بر داشته و بهترین بهره وری را ارائه دهد. در زمان مشاجره چه خوب است که جلساتی برای تبادل نظر و گفتگوی دو طرف تشکیل شده و زمینه برای برونریزی خواسته های درونی زوجین فراهم گردد. لذا کیفیت تشکیل این جلسات از اهمیت خاصی برخوردار است.
اصولی که گوینده باید توجه داشته باشد
خلاصه حرف بزنید. در شرح مطالبی که باید بگویید جانب اختصار را رعایت کنید. به جنبههای مهم بپردازید. توصیه میکنم که از «قاعده دو جمله» پیروی کنید و به عبارت دیگر، صحبت خود را به دو جمله محدود کنید. اغلب اوقات میتوان همه گفتنی ها را در دو جمله بیان کرد. با این روش از صحبت درباره مطالب خارج از برنامه که اغلب ایجاد تنش می کند، جلوگیری کنید.
صریح و موجز حرف بزنید. از صحبتهای مبهم و از کلی گویی بپرهیزید. مثلا بجای اینکه بگویید: " کاش منظمتر بودی.» بگویید «دلم میخواهد بعد از استفاده از حوله، آن را سرجای خود آویزان کنی.»
بندرت همسری را پیدا میکنید که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند. با مطلق گرایی شرایطی فراهم میآورید که شما را از رسیدن به هدف باز میدارد.
از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. در ین خصوص بهتر است از «قاعده بیتقصیر بودن» استفاده کنید. «مسئلهای است که میخواهم با تو در میان بگذارم ببین میتوانی به حل آن کمک کنی.» خود را در هیئت تعمیر کاری ببینید که میخواهد بدون هر گونه سرزنش پیچی را سفت یا شل کنید.
از زدن برچسب، مانند «شلخته»، «خود خواه»، یا «بیملاحظه» و غیره خودداری کنید. این برچسبها اغلب تعمیم مبالغهآمیز هستند و فضای صحبت را تیره میسازند. از آن بدتر، با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر جلسه حل اختلاف را خراب میکنند.
از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژهها معمولا اشتباه هستند. بندرت همسری را پیدا میکنید که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند. با مطلق گرایی شرایطی فراهم میآورید که شما را از رسیدن به هدف باز میدارد.
حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید. مثلا بجای اینکه بگویید «تو هرگز به من کمک نمیکنی» بگویید «اگردر شستن ظرفها به من کمک کنی بسیار ممنون میشوم.»
ذهن خوانی نکنید. احتمال اینکه ذهن خوانی اشتباه باشد زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم میسازید. اگر فکر میکنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است بگویید: «احساس میکنم از من دلگیر هستی.» در برخورد با باورهای خود بدانید که لزوماً با واقعیتها روبرو نیستند و چه بهتر که از تحلیل روانشناسانه در باره انگیزههای همسرتان اجتناب کنید.
اصولی که شنونده باید رعایت کند
زمینههای توافق را پیدا کنید. ببینید با کدامیک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید، تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید: «بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است» «مثل اینکه معاشرتهای اجتماعی من تو را ناراحت کرده است.»
اگر فکر میکنید که همسرتان منظور شما را آنطور که هست درک نکرده، در مقام توضیح برآیید.
مضامین منفی صبحتهای همسرتان را ناشنیده بگیرید. بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به علت عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنشها را نادیده بگیرید.
از خود سوال کنید. ممکن است گله و شکایت همسر شما برای خود او روشن باشد، اما شما از چگونگی آن آگاه نباشید. از خود بپرسید: «منظورش چیست؟ چه میخواهد بگوید؟»
مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کردهاید. مثلاً به او بگویید: «فکر میکنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالتهای مادرم را تحمل کنی.» یا «آیا منظورت این است که صورت حسابهای بانک را من پرداخت کنم؟»
اگر فکر میکنید که همسرتان منظور شما را آنطور که هست درک نکرده، در مقام توضیح برآیید. مثلاً بگویید: «خیلی دلم میخواست تو را ببینم. اما مجبور بودم کار اداره را تمام کنم.»
از گفتن «متاسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب میکند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کردهاید، در مقام پوزش برآیید و تاسف خود را به اطلاع او برسانید.
برگرفته از کتاب "عشق هرگز کافی نیست"