وظیفه شناسی علما
تعلیم و تعلم از نعمتهاى خداوند متعال است كه اول در اختیار انبیاء خود قرار داه و سپس به بقیه انسانها ارزانی نموده است.
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
شاید بتوان معلمی را بزرگترین هنر جامعه بشری دانست. معلم با هنر خود مسیرتعالی جامعه انسانی را هموار كرده و عشق و ایمان را در جان و ضمیر پاک انسانها بیدار نماید .
اساسا تعلیم و تعلم از نعمتهاى خداوند متعال است كه اول در اختیار انبیاء خود قرار داه و سپس به بقیه انسانها ارزانی نموده است، خداوند متعال مىفرماید:
« هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الاْءُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَـتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَـبَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَـلٍ مُّبِینٍ .....او کسى است که در میان جمعیّت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزکیه مىکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت مىآموزد و مسلما پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.»(جمعه/2)
در حقیقت یکى از بهترین و مۆثرینترین اقشار اجتماعى، معلمان و اساتید و مربیان هستند، چرا كه شاگردان به خاطر نفوذ روحی و معنوی معلم ، تاثیرات شگرفی از اومی گیرند که گاهی سر نوشت ملتی را تغییر می دهند.
استاد شهید مطهری (رحمه الله) در مورد تاثیر معلم خود حاج آقا میرزا علی شیرازی می گوید: « او بزرگ مردی بود كه مرا برای اولین بار با نهج البلاغه آشنا کرد و درک محضر او را همواره یکی از ذخایر گران بهای زندگی خود می شمارم، و حاضر نیستم آن را با هیچ چیز معاوضه کنم و شب و روزی نیست که خاطره اش درنظرم مجسم نشود، و یادی از او نکنم و نامی نبرم »(1)
امام راحل درباره تاثیر نفس معلمان و اساتید در تربیت روحی انسان می فرماید:
« از اول این بود که «آدم» که آمد با تعلیم الهی آمد و معلم بشر بود. انبیا هم معلم بشر بودند. شغل معلمی یک شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و امام، تا علما و تا فرهنگیها، که ماها انشاءاللّه باشیم از آنها.
پس شغل، شغل بسیار بزرگی است شغل آدمسازی. دیگر شغلها به این درجه نمیرسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ موجودی به پایه انسان نمیرسد؛ و هیچ شغلی به پایه انسانسازی نمیرسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است.»(2)
اینگونه است كه مقام معلم در اندیشه اسلامی به حدی بالاست كه امام صادق – علیه السلام- در رثای مقام آنها می فرمایند: « تمامی جنبندگان روی زمین و ماهی های دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین وآسمان خدا ، برای آموزگار خوب طلب آمرزش می کنند.»(3)
و بزرگترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم - صلىاللهعلیهوآله - به این ویژگى خود افتخار مىکرد. آن حضرت زمانى که با دو گروه در مسجد مواجه شد که گروه اول عبادت مىکردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را که در محضر استادى علم مىآموختند، افضل دانست و فرمود: "اِنَّمَا بُعِثْتُ مَعَلِّما همانا که من به عنوان معلم مبعوث شدهام.
مرحوم امین درباره وظیف شناسی علما نسبت به مقام معلمین و اساتید خود در اعیان الشیعه آورده است : « سید جواد عاملى در تعظیم و تكریم اهل علم و بخصوص مشایخ و اساتید خود، در گذشته وحال همتا نداشته است چنانچه از دیباچه هاى كتابهایش روشن مى شود و این از دلائل قوى بر استوارى او در تقوى و مكارم اخلاق و صفاى ایمان او مى باشد.
یكى از علماء گفته است : مصنّفى را چون (صاحب مفتاح الكرامة ) ندیده ام . چرا كه او دوست مى دارد تمامى تحقیقات خود را در نوشته هایش به اساتید خود نسبت بدهد تا خود را به حساب نیاورده باشد.
او در مقدّمه یكى از مولّفاتش نوشته است : (هر تحقیق محكم و قوى كه در این كتاب هست از استاد و هر سخن ضعیفى كه در آن هست از من است ). نوه او در رساله اش مى گوید:
جدّم در بعضى ایام خود درباره بحرالعلوم مطالبى خواند. یكى از حاضران گفت : این سخنان غلوّ و افراط است . من به او گفتم او از (بحر العلوم ) و (صاحب ریاض ) تعبیر مى كند به (اینكه اینها نشانه هاى عصمت اجدادشان ائمّه علیهم السلام هستند). بیشتر متعجّب شد.»(4)
همچنین درباره مرحوم میرزا حبیب اللّه رشتى نقل مى كنند: « هنگامى كه وى بسوى صحن مى رفت تا درس بگوید وضو مى گرفت سوره مباركه یس را در بین راه مى خواند تا به دَرِ قبله صحن مولى مى رسید، خواندن سوره را در كنار آرامگاه استاد خود شیخ مرتضى انصارى بپایان مى رسانید و ثوابش را به روان پرفتوح استاد خود نثار مى كرد و از روح آن مرد بزرگ استمداد مى كرد تا بهتر و روشن تر براى صدها طلبه دانشمند و فاضل حقایق علمى را ایراد نماید با این حال مى فرمود:
شیخ استاد سه چیز ممتاز داشت : علم ، سیاست و زهد. سیاست را به حاج میرزا حسن شیرازى و علم را به من داد و زهد را با خود به قبر برد!(5)