ماجرای گروگانگیری بزرگ در میدان گازی الجزایر، گروه القاعده مستقر در صحرای آفریقا را به عنوان بازیگری تعیین کننده در معادلات سیاسی مطرح کرد.این گروه ظرف سالهای اخیر عمدتاً با دولتهای محلی درگیر بودند آنها چند رشته عملیات به صورت پراکنده علیه حکومتهای الجزایر ، مراکش ، موریتانی و مالی انجام دادند اما اکنون با دو اتفاق گروگانگیری در میدان گاز« ان امیناس» و شرکت در جنگ بزرگ با فرانسویها ،عملاً به صورت یک نیروی منطقهای قد علم کردهاند.
تا دو سال قبل که نقاط مختلف الجزایر صحنه عملیات انتحاری بود همه شبه نظامیان افراطی با پرچم القاعده مغرب اسلامی به صحنه می آمدند اما شواهد حاکی از آن است که در واقعه ان امیناس و نیز جنگ بزرگ در مالی ، گروههایی با انشعاب از جبهه القاعده مغرب و با هویت مستقل می جنگند.
از مجموع بیانیههایی که سخنگویان این گروه در اینترنت منتشر کردهاند بر می آید که فعالترین هسته شبه نظامیان مسلح در حال حاضر با نام “کاتبات مولاتمینه” جنگ با ارتش الجزایر و نیز نیروهای خارجی را پیش می برند کما این که همین گروه نقش اصلی را در به گروگان گرفتن اتباع امریکایی ، اروپایی و ژاپنی در ان امیناس داشتند.
همانند آنچه در عراق و افغانستان تجربه شد ، در صحرای آفریقا نیز یورش ارتشهای غربی ،منشاء و محرک اصلی در رشد و قدرت یابی این شبه نظامیان افراطی بوده است. بیانیههایی که تاکنون به امضای سران گروه کاتبات منتشر شده، همان مفاهیم مورد استفاده در ویدئوهای الظواهری و زرقاوی در افغانستان و عراق را تداعی می کند. این گروه نیز عامل اصلی شورش یا قیام خود را اشغال و لشگرکشی ارتشهای اروپایی و مسیحی به سرزمینهای اسلامی می خواند و مدعی است تا زمانی که مراکز و منابع کشورهای عربی و اسلامی دست امریکا و اروپاست این نزاع ادامه خواهد یافت. این شباهت نه تنها در استراتژی جنگی و تاکتیکهای عملیات انتحاری شبه نظامیان صحرا دیده می شود بلکه در تفکر رهبری گروه نیز به روشنی چنین پیوندی را می توان سراغ گرفت.
در حال حاضر فردی که به عنوان رهبر و یا به اصطلاح قائد گروه شبه نظامیان الجزایر پا به میدان گذاشته «مختار بالمختار» همچون دیگر رهبران سلفی های افراطی و تکفیری برای خودش جایگاه افتاء و مفتی گری قایل است.مختار بالمختار به لحاظ ایدئولوژیک به سلفیها نزدیک است و مانند ملاعمر مدعی است که برای تشکیل یک دولت اسلامی در منطقه میجنگد او همه فرامین خود را به صورت دستورات جهادی و یک فریضه برای هوادارانش ابلاغ می نماید و حتی برای خود نام مختار بالعور و خالد ابوالعباس نهاده است.
گفته می شود، لیدر شبه نظامیان صحرا ابتدا در سال 2004 گروه معروف به “گردان نقابداران” را تشکیل داد که علاوه بر افراطیون الجزایری گروهی از بادیهنشینان منطقه “ازاواد” در شمال مالی را نیز در بر میگیرد. طبق گزارشی که اغلب رسانههای الجزایر منتشر کردهاند سرکرده شبه نظامیان صحرا به لحاظ ترکیب سنی شباهت به رهبران جوان طالبان پاکستان یعنی برادران محسود دارد او اکنون 40 سال دارد، در سال 1991 درحالی که تنها 20 سال داشت به شبکه موسوم به اعراب افغان(نام سابق القاعده ) در افغانستان پیوست که اسامه بنلادن نیز در میان آنها بود. جالب اینجا است که برخی رسانههای فرانسوی بعد از واقعه گروگانگیری نام «ملاعمر صحرا» را به بالمختار دادهاند زیرا او نیز مانند رهبر طالبان در جنگ علیه نیروهای اتحاد شوروی یک چشم خود را از دست داد.
مختار بالمختار در سال 1993 در شرایطی که جنگی خونین میان نظامیان و افراطیون الجزایر جریان داشت به الجزایر بازگشت و به سرعت به یکی از فرماندهان به اصطلاح جهادگران این تبدیل شد. طبق گزارشی که اشپیگل منتشر کرده بالمختار درحال حاضر چند صد جنگنده و تعداد زیادی خودروهای صحرایی تندرو در اختیار دارد و مسئول عملیات متعددی در نیجریه، مالی، موریتانی، الجزایر و لیبی است.
یکی از سوالات جدی در باره سازمان و هویت القاعده صحرا ، منابع مالی و ارتباطات اقتصادی آنها است. بعد از واقعه بزرگ گروگانگیری در امیناس ،گزارشگران اروپایی تلاش زیادی کردند تا شبکه مناسبات مالی واقتصادی این جریان را بشناسند.
مسئله نگران کننده برای طرفهای غربی حمایت احتمالی برخی از کشورهای ثروتمند و نفت خیز عرب از این گروهها است. رسانههای پاریس قبل از این خبرهایی مبنی بر سرمایه گذاری مالی شاه قطر در میان شبه نظامیان شمال آفریقا منتشر کرده بودند. با این حال امیر قطر در پاسخ مقامهای غربی گفته بود که او این حمایتها را با هدف استفاده از این جنگجویان در صحنههای مهمی مثل لیبی یا سوریه بعمل آورده است.
برخی گزارشها نیز حاکی از آن است که همانند طالبان افغانستان، شبه نظامیان صحرا نیز بخش عمده در آمد خویش را از طریق کار پرسود قاچاق سلاح و مواد افیونی بدست می آورند. در این باره حتی برخی گزارشگران اروپایی لیدر شبه نظامیان به عنوان سردسته قاچاق سلاح و سیگار یاد می کنند. آنها نام «مسیو مالبرو» را بر بالمختار نهادهاند و مدعی هستند که وی از سال 2003 با گروگان گرفتن تعداد زیادی از توریستها و متخصصان غربی میلیونها دلار باج گرفته است. همیطور گفته می شود که وی سود کلانی را بعد از فروپاشی نظامهای سیاسی شمال آفریقا یعنی لیبی ، تونس و مصر بدست آورد و توانست در جریان جریان سقوط معمر قذافی جنگافزارهای زیادی از انبارهای تسلیحاتی لیبی به یغما برد. حتی سازمان ملل اظهار نگرانی کرده که شبه نظامیان تحت امر بالمختار به تسلیحات کشتار جمعی و ضدتانک و موشکهای زمین بهزمین هم مجهز شده باشد.
اما واقعیت این است که عوامل مهمتری دست به دست هم داده که منطقه استراتژیک صحرای آفریقا مستعد قدرت یابی یک جنبش افراطی گری با چهره میلیتاریستی شود. عامل اصلی به خلاء قدرتی بر می گردد که بر این منطقه حاکم شده است.این خلاء سیاسی در منطقهای که گفته شده سه برابر فرانسه وسعت دارد برای همه نیروهای شبه نظامی و جریانهایی مثل القاعده وسوسه انگیز است.
محرک دوم همانا ، بافت فرهنگی و قومی شمال آفریقا و منطقه صحرا است. در جغرافیای سیاسی و قومی این منطقه در حال حاضر 4 جریان بزرگ یعنی ؛ طوارق ،اباضیه ، سلفیهای افراطی و نیز اقوام بربر برای کسب برتری و سیادت می جنگند.
همانند افغانستان پدیدههایی نظیر؛ فقر ، تعصبات نژادی و بی سوادی در این منطقه بیداد می کند. همین رشته عوامل موجب شده که مفتیان القاعده و سلفیها به سرباز گیری از میان بچه های فقیر و نیز تلفیق عقاید افراطی خویش با احساسات قومی و نژادی مبادرت کنند و در لوای بیگانه ستیزی به ترویج نظریاتی نظیر امارات اسلامی یا خلافت اسلامی در کشورهایی مثل ، مالی ، سومالی یا موریتانی تلاش ورزند.
منبع: سیاست ما