0

توسل به حضرت مهدی (عج) و الطاف ویژه

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

توسل به حضرت مهدی (عج) و الطاف ویژه

توسل به بندگـان خاص خداوند یکی از وسائل تقرب به درگـاه خداست. در این میان توسل به حضرت مهدی (عج) به عنوان مقرب‌ترین بنده خدا در روی زمین، می‌تواند مشکلات متوسلین را برطرف کند.

افراد زیادی در گذشته و حال بوده و هستند که این امر را تجربه کرده‌اند و به خواسته های خود رسیده گرفتاریشان رفع شده است. چه انسانهایی که با سوز و گداز به ساحت مقدس آن امام همام متوسل گردیده و از الطاف حضرتش بهره مند شده‌اند. (183) و این خود از دلایل تجربی وجود حضرت مهدی (عج) در پشت پرده غیبت و فایده رسانی اش به مردم است. اگـر ما در حجاب گـناه خود زندانی و از الطاف ویـژه آن حضرت محروم هستیم، دلیل بر نبودن آن نیست. ما می‌توانیم به عنوان یک منتظر واقعی امام زمان (عج) با توسل به ساحت مقدسش، از عنایات ایشان بهره مند گردیم و از انوار تابناک خورشید وجودش، راه خود را در تاریکی‌ها بیابیم.

نباید انتظار داشت که آفتاب برای نورافشانی مستقیم از پشت ابرها پایین بیاید، بلکه ما باید همچون مسافران هواپیما بر فراز ابرها قرار گیریم و از شعاع حیات بخش آفتاب بهره مستقیم گیریم. (184)

 در انتظار حضرت مهدی (عج)

 پـیش از این گـفته شد که اندیشه پـیروزی نهایی حق بر باطل و غلبه قطعی صالحان و پرهیزکاران و کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران از اجتماعات بشری، ریشه قرآنی دارد (185) که در روایات اسلامی از آن به انتظار فرج تعبیر شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی قرآنی دیگر استنتاج می‌شود و آن حرمت یاءس از رَوْح الله (186) است. افراد با ایمان در هیچ شرایطی تسلیم یاءس و ناامیدی نمی‌شوند، لیکن این انتظار فرج و امیدواری به رحمت خدا، در مورد یک عنایت عمومی برای همه بشر است، نه شخصی یا گروهی؛ بعلاوه این انتظار با نویدهای خاص و مشخصی تواءم است و ظهور حضرت مهدی (عج) که مظهر رحمت خداوندی است، یک حادثه قطعی در آینده تاریخ است.

این اندیشه مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است.

 انتظار سازنده و مخرب

 اکنون باید ماهیت و مفهوم انتظار فرج و پیامدهای آن را بررسی کرد و انتظار سازنده و مثبت را از انتظار ویرانگر و منفی، باز شناخت.

گروهی این گونه فکر می‌کنند که اگر ظهور حضرت مهدی (عج) جز با پر شدن زمین از ظلم و فساد واقع نخواهد شد، بنابراین دست زدن به هر گونه اصلاحات اجتماعی کمک به تاءخیر ظهور است و برای تسریع آن لازم است از اقدامات اصلاحی خودداری کرده، انجام آن را برعهده حضرت مهدی (عج) گذاشت. بنابراین دیدگاه، مفهوم انتظار دست روی دست گذاشتن به دور از هر گونه مسؤ ولیت پذیری اجتماعی و انجام وظیفه است.

روشن است که این برداشت منفی از انتظار، با تعالیم عمومی اسلام، به خصوص وظایف منتظران در زمان غیبت، منافات دارد. انتظار فرج که از عبادات و بلکه برترین آن‌ها شمرده شده، نمی‌تواند یک چنین بار منفی داشته باشد.

پیامبر اکرم (ص) فرموده است:

اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتی اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَل (187)

برترین اعمال امّتم انتظار فرج (حضرت مهدی) از سوی خداوند بزرگ است.

حدیث بالا بیانـگـر این است که انتظار فرج از سنخ عمل است، نه دست روی دست گذاشتن و سکوت. بنابراین، لازمه انتظار، حالت آماده باش داشتن و تهیه مقدمات آن ظهور بزرگ است.

دوران دولت حضرت مهدی (عج) به تعبیر قرآن، دوران حکومت بندگـان صالح (188) است، یعنی آنان که صالحند وارث زمین می‌شوند. آیا انتظار این دوران، بدون به وجود آمدن بندگان صالح و شایسته، درست است یا انتظاری است کاذب!؟ پس باید نخست در زمره بندگان صالح درآییم، آنگاه طالب نویدی که به آنان داده‌اند، باشیم. پس خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می‌برد، باید خود صالح باشد.

به بیان دیگر، چگونگی انتظار همواره متناسب با هدفی است که در انتظار وقوع آن هستیم:

ـ انتظار آمدن یک مسافر عادی از سفر

ـ انتظار بازگشت یک دوست بسیار عزیز

ـ انتظار فرارسیدن فصل چـیدن میوه از درخت و برداشت محصول.

ـ ارتشی که هر لحظه در انتظار آمدن فرمانده و فرمان او برای جهاد آزادی بخش به سر می‌برند و...

هر یک از این انتظارها آمیخته با نوعی آمادگـی است. به عنوان مثال، انتظار آمدن یک مسافر عزیز از راه دور به این است که خود را برای استقبال از او آماده کنیم و برای پـذیرایی از وی وسائل و امکانات لازم را تهیه کرده باشیم.

انتظار یک مصلح جهانی نیز به معنی آماده باش کامل فکری و عملی برای پیشبرد اهداف اوست. به عبارت دیگر، در دوران انتظار یعنی پیش از ظهور، باید آن گونه باشیم که اگر امام ظهور نمود از ما انتظار می‌رود که آن گونه باشیم.

 پاداش منتظران

 منتظران راستین در روایات، ستوده شده و مورد تمجید قرار گرفته‌اند که با بررسی آن روایات، بهتر به مفهوم درست انتظار پی می‌بریم.

کسی به امام صادق (ع) عرض کرد: درباره کسی که انتظار ظهور حکومت حق را می‌کشد و با این حال از دنیا می‌رود چه می‌گویید؟ امام فرمود:

او همانند کسی است که در خیمه قائم (عج) (ستاد ارتش او) با او باشد. سپس کمی سکوت کرد و فرمود: بلکه مانند کسی است که همراه پیامبر (ص) بوده است. (189)

این مضمون با تعبیرات دیگری نیز نقل شده است:

او مثل کسی است که در محضر پیامبر (ص) شهید شده است. (190)

او به منزله کسی است که پیش روی پیامبر (ص) جهاد کند. (191)

همانند کسی است که خونش در راه خدا ریخته باشد. (192)

امام صادق (ع) در روایت دیگری فرمود:

... کسی که دوست دارد از یاران قائم (عج) باشد، پس منتظر بماند و به پرهیزکاری و روشهای نیک خو بگیرد؛ اگر او بمیرد و بعد از او قائم (عج) قیام کند، برای او پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده باشد؛ بنابراین (در عمل به دین) جدیّت و تلاش کنید؛ و ای گروهی که مورد عنایت و رحمت خدا هستید (پاداش الهی) گوارایتان باد، منتظر بمانید. (193)

عبارات یاد شده، روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه، میان مساءله انتظار و جهاد وجود دارد و انتظارِ چنین انقلابی، همیشه با جهادی وسیع و دامنه دار همراه است.

 وظایف منتظران در زمان غیبت

 منتظران راستین آن حضرت علاوه بر انجام دستورات عمومی اسلام، باید تکالیف خاصی را در مورد حضرت مهدی (عج) مراعات نمایند که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1 شناخت درست از امامت و صفات آن حضرت، زیرا اعتقاد به امامت ایشان از ارکان اعتقادی دین اسلام است که مرگ بدون آن از نوع مرگ ضلالت و جاهلیت است.

2 دعا برای سلامتی آن حضرت بگونه ای که ائمه (ع) تعلیم داده‌اند. (194)

3 صدقه دادن برای سلامتی ایشان، همان گونه که وقتی یکی از عزیزان ما در سفر است، صدقه می‌دهیم تا سالم برگردد. این صدقه نوعی ابراز مودّت به آن حضرت است که همه اُمت بدان ماءمورند. (195)

4 اندوهناک بودن در فراق آن حضرت، از این رو، سزاوار است دعای ندبه در هر صبح جمعه خوانده شود، و آن دعا ناله عاشقی است که در فراق آن حضرت اشک می‌ریزد، همان گونه که امام صادق (ع) در فراقش اشک ریخت.

سدیر صیرفی می‌گوید: من و مفضل و ابوبصیر و اءبان بر امام صادق (ع) وارد شدیم، دیدیم روی خاک نشسته و مانند زن جوانمرده گریه می‌کند و حزن و اندوه از چهره‌اش نمایان است، در حالی که می‌فرماید:

آقای من غیبت تو خوابم را ربوده، بسترم را بر من تنگ کرده و آرامش قلبی‌ام را گرفته است. ای آقای من، غیبتت مصیبتم را ابدی کرده، پس احساس نمی‌کنم اشکی را که از چشمم بیرون می‌آید و ناله ای که از سینه‌ام برمی خیزد. از مصائب گذشته آرام می‌گیرم، امّا حوادث آینده (در مورد غیبت تو) جای آن‌ها را می‌گیرند.

سدیر می‌گوید: با دیدن این منظره عقل از سر ما پرید و گمان کردیم، حادثه ای برای آن حضرت پـیش آمده است. عرض کردیم: ای پـسر بهترین آفریدگان، خداوند چشمانتان را نـگـریاند، چـه حادثه ای پیش آمده که اشک شما روان است؟ در این هنگام آن حضرت نفس عمیقی کشید و فرمود:

امروز صبح در کتاب جفر نـگـاه می‌کردم، کتابی که شامل بر حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت است و خداوند آن را به محمد (ص) و امامان بعد از او اختصاص داده است. در آنجا به اخبار قائم (عج) برخوردم و در مورد غیبت و طول عمر او و آزمایش مؤ منان در فکر فرو رفتم که چـگـونه طول غیبتش موجب شک و تردید آنان و ارتداد عده زیادی می‌شود، ازاین رو غم و اندوه بر من غلبه کرد و متاءثر شدم...(196)

5 انجام طواف و حج مستحبی به نیابت از ایشان.

موسی بن قاسم می‌گوید: به امام جواد (ع) عرض کردم: می‌خواهم به نیابت از طرف شما و پـدرتان طواف کنم، امّا به من می‌گویند نباید به نیابت از طرف اوصیا طواف کرد. آن حضرت در پاسخ فرمود:

نه این چنین نیست، هر چه برایت امکان دارد طواف کن. (197)

6 توسل و استغاثه به آن حضرت، چرا که او فریادرس بیچارگان و درماندگان است و چه بسیار مشکلات و نیازهایی که بر اثر استغاثه به آن حضرت رفع شده است. (198)

7 هنـگـامی که نام آن حضرت برده می‌شود، همه برای تعظیم و تکریمش به پا خیزند، چنان که روایت شده که حضرت رضا (ع) در مجلسی در خراسان وقتی نام قائم (عج) برده شد، ایستاد و دست بر سرش نهاد و فرمود:

اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه (199)

8 آشنا کردن مردم با امامت آن حضرت و راهنمایی آنان به لزوم پیروی از ایشان که نوعی تواصی به حق است. (200)

9 بزرگـداشت و تجلیل از مقام افرادی که از نظر نَسَبی یا کاری، منسوب به آن حضرت هستند، از قبیل سادات، علما و صالحان.

10 برای ثبات عقیده و ایمان خود به خواندن دعای زیر مداومت نماید.

زراره می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درک نمودم، چه کار کنم؟ آن حضرت فرمود:

ای زراره، اگر آن زمان را درک کردی، این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی (201)

خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. پـروردگارا، فرستاده‌ات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفی نکنی، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفی کن، چرا که اگر او را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.

 شرایط و علائم ظهور

 برای ظهور حضرت مهدی (عج) علائم و نشانه‌هایی قرار داده شده تا حق طلبان با تحقق هر یک از آن‌ها، مژده نزدیکی ظهورش را دریافت کنند و نیز حجتی برای عموم باشد تا مبادا فریب مدّعیان دروغین مهدویت را خورده، گمراه شوند و این جدای از ویژگیهای جسمی و نَسَبی حضرت مهدی (عج) است که در درسهای گذشته یادآور شدیم.

و باید توجه داشت که بیشتر شرایط و علائم ظهور، (202) اموری هستند که پیدایش هر یک از آن‌ها بیانـگـر آن است که ظهور تا اندازه ای نزدیک شده است، امّا دلیل آن نخواهد بود که بعد از وقوع آن‌ها، بلافاصله حضرت مهدی (عج) ظهور می‌کند؛ البته در مورد بعضی از علائم تصریح شده که مقارن ظهور واقع می‌شوند.

 علائم حتمی و غیر حتمی

 از روایات اهل بیت (ع) استفاده می‌شود که بعضی از علائم ظهور حضرت مهدی (عج) حتمی و بعضی غیر حتمی است.

علائم حتمی حوادثی هستند که به طور حتم قبل از ظهور واقع می‌شوند و مشروط به شرط یا قیدی نیستند.

علائم غیر حتمی اموری هستندکه مشروط به شرط یا شرایطی هستند که اگر آن‌ها تحقق یابند، مشروط نیز واقع خواهد شد و مصلحت بوده که به طور اجمال از علائم ظهور شمرده شوند.

معلی بن خنیس می‌گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود:

بعضی از امور (ی که از علائم ظهورند) حتمی و بعضی غیر حتمی است از جمله امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است. (203)

تقسیم شدن علائم ظهور به حتمی و غیر حتمی، به خوبی از این روایت استفاده می‌شود.

 علائم حتمی:

 روایات زیادی دلالت دارند که علائم حتمی پنج تاست.

عمرو بن حنظله می‌گوید: از امام صادق (ع) شنیدم، فرمود:

قبل از قیام قائم (عج) پنج علامت حتمی واقع خواهد شد: (خروج) یمانی و سفیانی، (شنیده شدن) ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن (لشکری) در صحرا (بین مدینه و مکه).(204)

خروج سفیانی: در روایات آمده که سفیانی از نسل ابوسفیان و نامش عثمان بن عنبسه است، پنج شهر شام دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را به تصرف خود درمی آورد. (205)

امام صادق (ع) فرمود:

ما و خاندان ابوسفیان دو اهل بیتی هستیم که در مورد خداوند با همدیگر دشمنی کردیم، ما گفتیم خداوند راست می‌فرماید و آنان گفتند دروغ می‌گوید. ابوسفیان با پیامبر (ص)، معاویه با علی (ع) و یزید بن معاویه با حسین (ع) جنـگـیدند و سفیانی با قائم (عج) می‌جنگد. (206)

خروجیمانی: او شخصی از اهل یمن است که از دوستان اهل بیت (ع) است و برای یاری آنان قیام می‌کند. (207)

صیحه آسمانی: منظور از صیحه، ندایی آسمانی است که نام حضرت مهدی (عج) را می‌برد و همه ساکنان زمین، آن را به زبان خودشان، می‌شنوند.

زراره می‌گوید: امام صادق (ع) فرمود:

کسی نام قائم (عج) را (در جهان) می‌برد. عرض کردم: آیا این صدا را افراد خاصی می‌شنوند یا همگانی است؟ فرمود: این صداعمومی است و هر کس به زبان خودش آن را می‌شنود...(208)

فرو رفتن لشکر سفیانی در صحرا: حضرت علی (ع) در این زمینه فرمود:

نزدیک زمان قیام مهدی (عج) سفیانی خارج می‌شود و نُه ماه به اندازه دوران حاملگی زن فرمانروایی می‌کند. لشکر او به سوی مدینه می‌آید تا اینکه وقتی به صحرا رسید، خداوند آن را در زمین فرو می‌برد. (209)

باید توجه داشت که سفیانی لشکر خودش را برای جنگ با حضرت مهدی (عج) به سوی مدینه گـسیل می‌دارد؛ ناگهان متوجه می‌شود که آن حضرت به سوی مکه روانه شده است؛ لشکر او به دنبال آن حضرت راهی مکه می‌شود، امّا در بین راه به امر الهی در زمین فرو می‌رود. (210)

کشته شدن نفس زکیه : امام باقر (ع) فرمود:

قائم (عج) به یارانش می‌گوید: ای اصحاب من، اهل مکه مرا نمی‌خواهند، اما من کسی را به سوی آنان خواهم فرستاد تا حجت را بر آنان تمام کنم. پـس مردی از یاران خود را فرا خوانده و به او می‌گوید: به سوی مکه رفته و اعلام کن ای اهالی مکه، من فرستاده مهدی (عج) به سوی شما هستم؛ و او خطاب به اهل مکه چـنین اظهار می‌دارد: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافتیم، ما ذریه محمد و از نسل پیامبرانیم، از هنگامی که پیامبر (ص) از دنیا رفته، ما مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌ایم، از شما یاری می‌طلبم مرا یاری کنید. اما اهل مکه او را در بین رکن (حجرالاسود) و مقام (ابراهیم) ع سر می‌برند و او دارای نفسی پـاک است. (زیرا بدون هیـچ گـناهی کشته می‌شود).(211)

امام صادق (ع) فرمود:

بین قیام قائم آل محمد (ع) و بین کشته شدن نفس زکیه پانزده شب بیشتر فاصله نمی‌افتد. (212)

در بعضی از روایات امور دیگری از علائم حتمی شمرده شده است:

عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود:

... و دستی که از طرف آسمان آشکار می‌شود، از جمله امور حتمی است. (213)

ثمالی از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:

... و اختلاف و انقراض فرزندان عباس از امور حتمی است...(214)

خروج دجال: نزال بن سبره می‌گوید: صعصعة بن صوحان از حضرت علی (ع) سؤ ال کرد: دجال کی خروج می‌کند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:

... سوگـند به خدا کسی که از او سؤ ال کردی (در این زمینه) داناتر از سؤ ال کننده نیست ولی (خروج دجال) علائمی دارد که پشت سر هم ظاهر می‌شوند اگر بخواهی ازآنها خبردهم...(215)

در منابع اهل سنت نیز ذکر شده که دجال خروج می‌کند و عیسی بن مریم (ع) او را می‌کشد. (216)

 علائم غیر حتمی

 امور و حوادث زیادی به عنوان علائم ظهور در روایات مطرح شده بدون این که به حتمی بودن آن‌ها تصریح شود که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:

گرفتن خورشید و ماه در ماه رمضان: عبید بن خلیل می‌گوید: امام باقر (ع) فرمود:

دو چیز قبل از قیام قائم (ع) خواهد بود که از زمان آدم تا آن روز نبوده است: گرفتگی خورشید در وسط ماه رمضان و ماه در آخرش. (217)

خرابی دیوار مسجد کوفه: از امام حسین (ع) نقل شده که فرمود:

هنـگـامی که دیوار مسجد کوفه از طرف خانه عبدالله بن مسعود خراب شد، سلطنت ستمکاران پایان می‌پذیرد و مهدی (عج) خروج می‌کند. (218)

هلاکت بسیاری از مردم: از حضرت علی (ع) نقل شده که فرمود:

مهدی خروج نمی‌کند مـگـر اینکه 13 مردم کشته شوند، 13 بمیرند و 13 باقی بمانند. (219)

ممکن است در اثر جنگهای جهانی و وقوع زلزله‌ها یا حوادث دیگری بیشتر مردم از بین بروند.

ظهور علم و دانش در قم: از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:

بزودی کوفه از مؤ منان خالی می‌شود و علم و دانش از آن فروکش می‌کند، آن گونه که مار در لانه‌اش فرو می‌رود. سـپس علم و دانش در شهری که قم نامیده می‌شود، آشکار می‌گردد و آن شهر منبع علم و دانش خواهد شد، بگونه ای که همه حتی زنان پشت پرده از دین آگاه می‌گردند و این امور نزدیک ظهور قائم ما خواهد بود...(220)

فراگـیر شدن ظلم و فساد در جامعه: روایات زیادی بیانگر آن است (221) که قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) جهان از ظلم و فساد پر می‌گردد، ولی باید توجه داشت که در عینِ حال، جناح حق و عدل از بین نمی‌رود و جامعه مؤ منان گرچه به صورت اقلیت باقی خواهد بود و قیام مهدی (عج) نیز برای یاری این گروه است که مستحق یاری هستند. (222)

بخشی از علائم ذکر شده واقع گردیده و در مورد بعض دیگر باید در انتظار وقوعش بود.

توجه به مطالب یاد شده ما را به این نتیجه می‌رساند که در روایات، فقط علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بیان شده، و وقت ظهور نه تنها تعیین نشده، بلکه تعیین کننده آن دروغگو شمرده شده است.

ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق (ع) در مورد (وقت ظهور) قائم (ع) سؤ ال کردم، فرمود:

آنان که وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند، ما اهل بیتی هستیم که برای ظهور وقتی مشخص نمی‌کنیم. (223)

فضیل می‌گوید: از امام باقر (ع) سؤ ال کردم، آیا برای این امر (ظهور حضرت مهدی) وقت مشخصی هست؟ فرمود:

آنان که وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند، دروغ می‌گویند، دروغ می‌گویند. (224)

 پایان انتظار و آغاز انقلابی بزرگ

 منتظران حضرت مهدی (عج) می‌آیند و می‌روند و سال‌ها و قرن‌ها سپری می‌شود و آن حضرت همـچـنان در پـرده غیبت به سر می‌برد، امّا این وضعیت برای همیشه ادامه نخواهد داشت؛ پایان انتظار فرا خواهد رسید و مردم جهان روزی شاهد طلوع ستاره ولایت در سپیده دم این شب ظلمانی خواهند بود و زمین با تابش نور معنویت امام مهدی (عج) درخشش نوینی خواهد یافت.

برای آگـاهی از حوادث آن ایام به سخنان اهل بیت (ع) توجه می‌کنیم. از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود:

مهدی (عج) از گردنه کوه طوی با 313 مرد به عدد رزمندگان بدر فرود می‌آید تا آنکه وارد مسجدالحرام می‌شود و چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم می‌خواند. سپس با تکیه بر حجرالاسود، حمد و ثنای الهی به جا آورده و بر پیامبر (ص) درود می‌فرستد و بگونه ای سخن می‌گوید که تا به حال کسی آن گونه سخن نگفته باشد. نخستین کسانی که با او دست بیعت می‌دهند، جبرئیل و میکائیل خواهند بود. (225)

طبق روایات، یاران حضرت مهدی (عج) شبانگاه به اذن الهی از بستر بیرون آمده و همگی در یک ساعت نزد آن حضرت در مکه اجتماع می‌کنند. سپس ایشان ظهور می‌کند و با یارانش وارد مسجدالحرام می‌شود. آنان پس از بیعت جبرئیل، با آن حضرت بیعت می‌کنند و حضرت مهدی (عج) رسالت انقلابی خود را اعلام می‌کند تا اینکه تعداد یارانش افزایش می‌یابد؛ وقتی که به ده هزار نفر رسیدند، آن حضرت از مکه خارج می‌شود (226) تا زمین را از لوث وجود تبهکاران و ستمکاران پاکسازی کند.

امام صادق (ع) فرمود:

آیه اَیْنَ ما تَکُونُوا یَاءْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمیعاً (227) در مورد یاران قائم (عج) نازل شده، آنان شب از بسترشان بیرون می‌آیند، در حالی که صبح در مکه هستند...(228)

عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل می‌کند که فرمود:

وقتی 313 نفر از اهل اخلاص نزد مهدی (عج) اجتماع کردند، او ظهور می‌کند و هنگامی که تعداد یارانش به ده هزار نفر رسید، به اذن خداوند خروج می‌کند، سپس به حدی از دشمنان خدا را می‌کشد که خداوند از او خشنود گردد...(229)

 ویژگیهای یاران حضرت مهدی (عج)

 امام صادق (ع) در حدیثی، ویژگی‌ها و خصوصیات یاران حضرت مهدی (عج) را این چنین یادآور می‌شود:

... مردانی که قلبهایشان همانند تکه های آهن است (ازایمانی راسخ برخوردارند)، هرگز در مورد خدا شکی به دلشان راه نیافته است. اگر به کوه‌ها حمله کنند، آن‌ها را از جایشان می‌کنند، با پرچمهای خود وارد شهری (از شهرهای کفار) نمی‌شوند، مگر آن را ویران می‌سازند، برای تیمن و تبرک به اسب امام مهدی (عج) دست می‌مالند، آنان گرد امام مهدی (عج) را گرفته و در جنگ‌ها خود را سـپـر بلای ایشان می‌کنند و آنـچـه از آنان بخواهد به طور رسا و کامل انجام می‌دهند، مردانی که شب را نمی‌خوابند و در نمازشان زمزمه ای همانند زمزمه زنبوران دارند، شب را به عبادت سپری کرده و صبحگاهان بر اسبهای خود سوارند، راهبان شب و شیران روزند، آنان نسبت به قائم (عج) مطیع‌تر از کنیز نسبت به آقایش هستند، برافروخته و نورانی هستند، انگار در قلبشان چراغی است، از خداوند بیمناکند، برای شهادت دعا می‌کنند و آرزو می‌کنند که در راه خدا کشته شوند، شعارشان خونخواهی امام حسین (ع) است. وقتی که سیر می‌کنند رعب و وحشت تا مسافت یکماه راه، در پیشاپیش آن‌ها در حرکت است (تبهکاران از مسافتهای دور از آنان می‌ترسند) خداوند امام مهدی (عج) را به وسیله آنان یاری می‌کند. (230)

اگـر ما بخواهیم از یاوران حضرت مهدی (عج) باشیم، نخست باید از چهره های مصمم و با ایمانی باشیم که در بیان فوق ترسیم شده‌اند.

 فرود حضرت عیسی (ع)

 یکی ازآیات خداوند، فرود عیسی بن مریم (ع) از آسمان، هنگام قیام حضرت مهدی (عج) است.

حذیفه از پیامبر (ص) این گونه نقل می‌کند:

مهدی (عج) متوجه فرود عیسی بن مریم می‌شود، گویا قطرات آب از موهایش جاری است. او به عیسی می‌گوید: جلو بایست و با مردم نماز بخوان. عیسی پاسخ می‌دهد: نماز برای شما بر پـا شد، (امروز امام مردم شما هستی) پس عیسی پشت سرمردی از فرزندانم نماز می‌خواند. هنـگـامی که نماز تمام شد، عیسی برمی خیزد و با مهدی (عج) (به عنوان رهبر و امام) بیعت می‌کند. (231)

فرود حضرت عیسی (ع) از آسمان و بیعتش با حضرت مهدی (عج)، صداقت و حقانیت قیام آن حضرت را برای جهان مسیحیت آشکار می‌سازد و ایشان نقش مؤ ثری در پیشبرد اهداف و توسعه حکومت امام مهدی (عج) در کشورهای مسیحی نشین خواهد داشت. (232)

سؤ ال: با وجود سلاحهای مدرن و پیشرفته کنونی، چگونه حضرت مهدی (عج) پیروز می‌شود؟

پاسخ:

الف همان طور که گفته شد، ممکن است فرود حضرت عیسی (ع) از آسمان و بیعتش با حضرت مهدی (عج) موجب شود که دولتهای مسیحی نشین همچون اروپا و آمریکا، بدون جنگ مهمّی تسلیم شوند؛ و بنابر روایات، حضرت مهدی (عج) تورات را از غاری بیرون می‌آورد (233) و امکان دارد یهودیان نیز با مشاهده تورات اصلی، به آن حضرت ایمان بیاورند و جنگی میان حضرت و آنان واقع نشود و تسلیم شدن جهان مسیحیت و یهودیان البته تاءثیر عمیقی بر دیـگـر کشورها خواهد گذاشت و شاید آنان با احساس رعب و وحشت، راهی جز تسلیم در برابر رهبر جدید جهان نداشته باشند. امام باقر در این باره فرمود:

... رعب و وحشت پیشاپیش مهدی (عج) در حرکت است...(234)

قرآن کریم نیز درباره پـیامبر (ص) چـنین می‌فرماید: رسول خدا (ص) با ایجاد رعب در دل دشمنانش، یاری شد. (235)

ب ممکن است بر اثر وقوع جنـگهای جهانی، سلاحهای پیشرفته نابود گردد، چنانچه در روایات از کشتارهای دسته جمعی و وسیع خبر داده شده است. چنانکه پیش‌تر از حضرت علی (ع) نقل شد که:

مهدی (عج) خروج نمی‌کند، مـگـر اینکه 13 (مردم) کشته شوند و 13 بمیرند و 13 باقی بمانند. (236)

ج نمونه پـیروزی بر سلاحهای مدرن را همه ملتهای جهان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر رژیم شاهنشاهی و هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردند و بر همگان ثابت شد که پیروزی تنها مرهون داشتن سلاح مدرن نیست، بلکه اراده های استوار و مقاومی می‌طلبد که بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. پس چه مانع دارد، همان گونه که ملت ایران توانست با سلاحهای معمولی برابر تمام جهان کفر بایستد و پیروز شود، امام زمان (عج) و یارانش نیز با استقامت بی نظیر بتوانند سلاحهای مدرن جهان را به غنیمت گرفته و پیروز شوند. البته در این میان از امدادهای ویژه الهی که نصیب آنان می‌شود نیز نباید غفلت کرد.

روایات نیز مؤ ید این مطلب است. مفضّل از یاران امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که روزی در حضور ایشان سخن از قائم (عج) پیش آمد و من گفتم: امیدوارم کارش به آسانی پیش رود.

امام علیه السلام فرمود: چنین نخواهد بود و این پیروزی دست نخواهد داد، جز در غرقاب خون و عرق بدن. (237)

بنابر روایت دیگری یکی از یاران امام باقر علیه السلام به ایشان عرض کرد:

می‌گویند وقتی مهدی علیه السلام قیام کند، همه کارها برایش خود به خود رو به راه می‌شود، بی آنکه قطره خونی ریخته شود.

امام فرمود:

ابدا چنین نیست. به حق آن که جانم در دست اوست، اگر بنا بود کارها بدین آسانی پا گیرد، برای پیامبر اسلام چنین می‌شد؛ پس چرا در راه مبارزاتش دندانش شکست و صورتش زخم برداشت. نه چنین نیست به خدا قسم (پیروزی حاصل نخواهد شد) جز اینکه ما و شما غرق در عرق و خون زخمهای خود گردیم. (238)

در بیانی دیگر امام صادق علیه السلام فرمود:

گویا قائم علیه السلام و یارانش را می‌بینم که خطر از هر سو بر سرشان سایه انداخته، توشه های آنان تمام شده، جامه‌هایشان فرسوده گشته، سجده بر پیشانی آنان اثر گذارده است، روزها همـچـون شیر ژیان و شب هنگام نیایشگر حق، دلهایشان چون پاره های آهن است...(239)

د شاید سلاح حضرت مهدی (عج) و یارانش برتر از سلاح مدرن روز باشد، چون دستیابی بشر امروزی به سلاحهای پیشرفته در پرتو علم و دانش ویژه ای است که کسب کرده است و با توجه به اینکه یکی از ویـژگیهای عصر امام زمان (عج) بلوغ علم و ظهور همه ظرفیت‌ها و تواناییهای آن است، ممکن است بگوئیم امام زمان (عج) و یاران آن حضرت نخستین کسانی خواهند بود که از این دانش به منظور دستیابی به سلاحهای پـیشرفته روز و حداقل خنثی سازی اثر سلاحهای موجود در دست دشمنان استفاده می‌کنند.

البته در روایات، از سلاح او به شمشیر تعبیر شده که ممکن است یک تعبیر سمبولیک باشد، یعنی شمشیر کنایه از قدرت و منظور از قیام به شمشیر، اتکای به قدرت باشد.

 شیوه حکومت حضرت مهدی (عج)

 برآورده شدن تمام آمال و خواسته های طبیعی و فطری انسان‌ها و تکامل فکری و روحی آنان در تمام ابعاد، تنها در سایه حکمرانی امام معصوم امکان پذیر است. این ایده با ظهور حضرت مهدی (عج) جامه عمل خواهد پوشید و جامعه بشری شیوه حکمرانی معصوم را تجربه خواهد کرد.

روش حکمرانی آن حضرت بر اساس اصول و محورهایی خواهد بود که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

اجرای صحیح و دقیق قوانین الهی:

عمده مشکلات مادی و معنوی مردم، معلول عملی شدن قوانین نادرستی است که از مغز بشر تراوش می‌کند و مستند به وحی الهی و جهان غیب نیست و یا اگر قانون درست در دسترس هست، اما مجریان لایق و شایسته ای نیست که بتواند آن را اجرا کند. حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین خلیفه پـیامبر (ص) با آگاهی کامل به شریعت رسول خدا (ص) و به عنوان فردی معصوم، قوانین اسلام را در تمام زمینه های مادی و معنوی، فردی و اجتماعی زنده کرده و به مرحله عمل می‌گذارد تا جایی که گفته می‌شود او دین جدیدی آورده است، (240) چرا که حتی جامعه های اسلامی نیز فاصله زیادی با اسلام واقعی دارند و عادت آنان به وضع موجود و حکمرانی افراد فاسد و تبهکار، این تفکر را در آن‌ها تقویت کرده که دین اسلام همانی است که آنان فهمیده‌اند (241) و در کشورشان عملی می‌شود.

امام صادق (ع) فرمود:

مهدی (عج) به روش پیامبر (ص) عمل می‌کند، هر چه (از عادات و سنتهای نامشروع) بوده، آن‌ها را محو می‌نماید، چنان که پیامبر (ص) امور (رایج در) جاهلیت را از بین برد. او اسلام را از نو آغاز می‌کند (قوانین تعطیل شده آن را پیاده می‌کند) (242)

 قضاوت به روش حضرت داوود(ع) :

 اغلب قضاوتهادر محاکم بشری براساس شهادت شهودو جمع آوری قراین انجام می‌گیرد. حضرت مهدی (عج) بر اساس علم خود و به روش داوود (ع) در منازعات قضاوت می‌کند.

امام صادق (ع) فرمود:

وقتی قائم آل محمد (ع) قیام می‌کند، همانند حضرت داوود در بین مردم داوری می‌کند، احتیاجی به بیّنه (شهود عادل) ندارد، خداوند به او الهام می‌کند و به هر کس از آنچه که پنهان کرده و انجام داده، خبر می‌دهد...(243)

 تقسیم عادلانه ثروت:

 یکی از روشهای نادرست حکومتهای بشری، تقسیم غیر عادلانه ثروتهای عمومی است که موجب پـیدایش فقر و فاصله طبقاتی در جامعه می‌گردد. حضرت مهدی (عج) ثروت را به طور مساوی تقسیم می‌کند و بگونه ای فقر را ریشه کن می‌نماید که برای مصرف صدقه موردی نمی‌ماند.

ابو سعید خدری از رسول خدا (ص) چنین نقل می‌کند:

در پایان (عمر) امّتم مهدی (عج) خروج می‌کند، در دوران او باران (به حدّ کافی) می‌بارد و زمین گـیاه خود را می‌رویاند و مهدی (عج) مال را به طور مساوی و درست به مردم می‌دهد...(244)

همو از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمود:

مهدی (عج) به عنوان دادگـری عادل خروج می‌کند، صلیب را می‌شکند، خوک را می‌کشد، و مال و ثروت در میان مردم گـردانده می‌شود، ولی کسی پـیدا نمی‌شود که آن را قبول کند (همه بی نیاز می‌شوند).(245)

ساده زیستی:

حضرت مهدی (عج) به عنوان رهبر حکومت اسلامی با آنکه ثروتهای زمین را در اختیار دارد، از غذا و لباس ساده استفاده خواهد کرد تا الگویی برای زهد و بی اعتنایی به دنیا باشد.

امام صادق (ع) در این زمینه فرمود:

مهدی جز جامه زبر و خشن نمی‌پوشد و جز غذای خشک و سخت نمی‌خورد. (246)

عمرو بن شمر می‌گوید: در خانه امام صادق (ع) بودم؛ مردم از چـیزی سؤ ال نمی‌کردند، مگر اینکه آن حضرت پاسخ می‌داد؛ من به گریه افتادم. فرمود: ای عمرو، چرا گریه می‌کنی؟

گفتم: چگونه گریه نکنم؛ در میان امّت، مثل تو نیست، امّا در به رویت بسته است (یعنی از مقام اجتماعی و ثروت و مکنت برخوردار نیستی!). امام (ع) فرمود:

ای عمرو، گریه نکن؛ بیشترین غذاهای پاکیزه و لذیذ را می‌خوریم و لباس نرم می‌پوشیم و حال آنکه اگر چنان شود که تو می‌گویی (رهبری امت به دست ما بیفتد)، همانند امیر مؤ منان (ع) جز غذاهای سخت و لباس خشن نخواهد بود و اگـر جز این باشد عاقبتی جز غل و زنجیر آتشین نخواهد داشت. (247)

از این روایات استفاده می‌شود که هر چند در زمان ظهور زمینه برای استفاده از هر نوع لذت مادی فراهم می‌شود، اما اهل بیت پیامبر کسانی هستند که اگر به زعامت برسند، بیشتر از گذشته به دنیا پشت پا می‌زنند و این از وظایف و ویژگیهای رهبری امام معصوم است.


راسخون/گرد آوری: گروه دین و اندیشه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/Religion_Thoughts.html

پي‌نوشت‌ها:

 184 ر. ک. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 221 236، دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ مهدی انقلابی بزرگ، بخش 3، فلسفه وجود امام به هنگام غیبت.

185 ر. ک. توبه (9)، آیه 33، صف (61)، آیه 9 و انبیا (21)، آیه 105.

186 إِنَّهُ لا یَیْاءَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ اِلا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ همانا از رحمت خدا جز گروه کافران ناامید نمی‌شوند، یوسف (12)، آیه 87.

187 منتخب الا ثر، ص 496.

188 انبیا (21)، آیه 105.

189 منتخب الاثر، ص 498.

190 همان.

191 همان.

192 همان.

193 منتخب الاثر، ص 497 498.

194 همان، ص 503.

195 ر. ک. شوری (42)، آیه 23.

196 کمال الدین و تمام النعمه، ج 2 1، ص 353 354.

197 وسایل الشیعه، ج 8، ص 141 و 138.

198 ر. ک، نجم الثّاقب یا زندگانی مهدی موعود (عج)، ص 531 538.

199 منتخب الاثر، ص 506.

200 ر. ک. عصر (103)، آیه 4.

201 منتخب الاثر، ص 501.

202 ممکن است بین شرایط ظهور و علائم آن فرق بگذاریم، بدین معنی که شرایط ظهور اموری باشد که در زمره علل ظهور آن حضرت است و ظهور متوقف بر تحقق آن‌هاست، چنان که ممکن است پـیدایش عدد کافی از یاران خالص آن حضرت را از جمله شرایط ظهور بدانیم که تعدادشان در روایات به 313 (1) نفر مشخص شده است، امّا علائم ظهور اموری هستند که حکایت از نزدیکی ظهور دارند، بدون اینکه ظهور متوقّف برآنها باشد. البتّه نقطه اشتراک علائم و شرایط در این خواهد بود که هر دو قبل از ظهور واقع می‌شوند، امّا تشخیص اینکه کدام یک از آنـچـه در روایات بیان شده از شرایط یا علائم است، کار مشکلی است، بلکه ممکن است همه حوادث قبل از ظهور، بـگونه ای در نزدیکی و تحقق ظهور مؤ ثر باشند که ما از آن‌ها آگاهی نداریم. (ر. ک. تاریخ الغیبة الکبری، سید محمد صدر، ج 2، ص 395.)

1 ر. ک. بحارالانوار، ج 52، ص 316.

203 بحارالانوار، ج 52، ص 249.

204 همان، ص 204.

205 ر. ک. منتخب الاثر، ص 457.

206 بحارالانوار، ج 52، ص 190.

207 همان، ص 275.

208 منتخب الاثر، ص 450، 453 و 455.

209 همان، ص 455

. 210 ر. ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، سید محمدکاظم قزوینی، ص 4 363، مؤ سسه النور بیروت.

211 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

212 همان، ص 192.

213 همان، ص 233.

214 همان، ص 206.

215 همان، ص 193؛ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 267. (بر اساس روایت شیخ طوسی، خروج دجال حتمی است)

216 ر. ک. صحیح بخاری، ج 7 9، ص 696 698؛ سنن ترمذی، ج 3، ص 344 350، مطبعة الغجالة الجدیده.

217 غیبت نعمانی، ص 181، مؤ سسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.

218 عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص 51.

219 همان، ص 63؛ منتخب الاثر، ص 453؛ بحارالانوار، ج 52، ص 207.

220 منتخب الاثر، ص 443.

221 ر. ک. همان، ص 428 432.

222 ر. ک. قیام و انقلاب مهدی (عج)، شهید مطهری، ص 64 68.

223 غیبت نعمانی، ص 198.

224 کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 262، مکتبة نینوی الحدیثة، طهران.

225 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

226 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

227 بقره (2)، آیه 148. یعنی: هر کجا باشید خداوند همگی شما را می‌آورد.

228 بحارالانوار، ج 52، ص 286.

229 همان، ص 283، 306 307.

230 بحارالانوار، ج 52، ص 308.

231 عقدالدرر فی اخبار المنتظر تحقیق دکتر عبدالفتاح محمد الحلو، ص 230، مکتبة عالم الفکر.

232 بحارالانوار، ج 14، ص 350.

233 غیبت نعمانی، ص 157.

234 همان، ص 155.

235 ر. ک. احزاب (33)، آیه 26؛ حشر (59)، آیه 2.

236 منتخب الا ثر، ص 453.

237 بحارالانوار، ج 52، ص 358.

238 همان.

239 همان، ص 386.

240 ر. ک. بحارالانوار، ج 52، ص 338 و 353.

241 ر. ک. همان، ص 362.

242 منتخب الاثر، ص 305.

243 بحارالانوار، ج 52، ص 325 و 339.

244 منتخب الاثر، ص 473؛ عقدالدرر، ص 164.

245 عقدالدرر، ص 166 و 171.

246 منتخب الاثر، ص 307.

247 بحارالانوار، ج 52، ص 360.

دوشنبه 2 بهمن 1391  12:54 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها