0

از زبان علی(ع)...

 
ehsanah
ehsanah
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 32
محل سکونت : کرمان

از زبان علی(ع)...

"اگر خداوند، ستمگر را چند روزى مهلت دهد، از بازپرسى و عذاب او غفلت نمى كند، و او بر سر راه، در كمينگاه ستمگران است، و گلوى آنها را در دست گرفته از فرو رفتن آب دريغ دارد. آگاه باشيد! به خدايى كه جانم در دست اوست، شاميان بر شما پيروز خواهند شد، نه از آن رو كه از شما به حق سزاوارترند بلكه در راه باطلى كه زمامدارشان مى رود شتابان فرمانبردارند، و شما در گرفتن حق من سستى مى ورزيد، و هر آينه، ملتهاى جهان صبح مى كنند در حالى كه از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، من صبح مى كنم در حالى كه از ستمگرى پيروان خود وحشت دارم شما را براى جهاد با دشمن برانگيختم، اما كوچ نكرديد، حق را بگوش شما خواندم ولى نشنيديد، و در آشكار و نهان شما را دعوت كردم، اجابت ننموديد، پند و اندرزتان دادم، قبول نكرديد آيا حاضران غائب مى باشيد؟ و يا بردگانى در شكل مالكان؟! فرمان خدا را بر شما مى خوانم از آن فرار مى كنيد، و با اندرزهاى رسا و گويا شما را پند مى دهم از آن پراكنده مى شويد، شما را به مبارزه با سركشان ترغيب مى كنم، هنوز سخنانم به آخر نرسيده، چون مردم سبا، متفرق شده، به جلسات خود باز مى گرديد، و در لباس پند و اندرز، يكديگر را فريب مى دهيد تا اثر تذكرات مرا از بين ببريد، صبحگاهان كجيهاى شما را راست مى كنم، شامگاهان به حالت اول برمى گرديد، چونان كمان سختى كه نه كسى قدرت راست كردن آن را دارد و نه خودش قابليت راست شدن را خواهد داشت اى مردمى كه بدنهاى شما حاضر و عقلهاى شما پنهان و افكار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشكلات شمايند، رهبر شما از خدا اطاعت مى كند، شما با او مخالفت مى كنيد، اما رهبر شاميان خداى را معصيت مى كند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاويه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دينار با من سودا كند، ده نفر از شما را بگيرد و يك نفر از آنها را به من بدهد!
 اى اهل كوفه! گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد، كرهايى با گوشهاى شنوا، گنگهايى با زبان گويا، كورانى با چشمهاى بينا، نه در روز جنگ از آزادگانيد، و نه به هنگام بلا و سختى برادران يكرنگ مى باشيد. تهيدست مانيد! اى مردم شما چونان شتران دورمانده از ساربان مى باشيد، كه اگر از سويى جمع آورى شوند از ديگر سو، پراكنده مى گردند، به خدا سوگند مى بينم كه اگر جنگ سخت شود و آتش آن شعله گيرد و گرمى آن سوزان، پسر ابوطالب را رها مى كنيد و مانند جدا شدن زن حامله پس از زايمان از فرزندش، هر يك به سويى مى گريزيد و من در پى آن نشانه ها روانم كه پروردگارم مرا رهنمون شد، و آن راه را مى روم كه رسول خدا (ص) گشود، و همانا من به راه روشن حق گام به گام ره مى سپارم. مردم به اهل بيت پيامبرتان بنگريد، از آن سو كه گام برمى دارند برويد، قدم جاى قدمشان بگذاريد، آنها شما را هرگز از راه هدايت بيرون نمى برند، و به پستى و هلاكت باز نمى گردانند، اگر سكوت كردند سكوت كنيد، و اگر قيام كردند قيام كنيد، از آنها پيشى نگيريد كه گمراه مى شويد، و از آنان عقب نمانيد كه نابود مى گرديد."

نهج البلاغه- خطبه 97

جمعه 8 دی 1391  1:08 AM
تشکرات از این پست
darya1391
ehsanah
ehsanah
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 32
محل سکونت : کرمان

پاسخ به:از زبان علی(ع)...

"اى مردم! به دنيا چونان زاهدان رويگردان از آن، بنگريد، به خدا سوگند! دنيا به زودى ساكنان خود را از ميان مى برد، و رفاه زدگان ايمن را به درد مى آورد، آنچه از دست رفت و پشت كرده هيچگاه برنمى گردد، و آينده به روشنى معلوم نيست تا در انتظارش باشند. شادى و سرور دنيا با غم و اندوه آميخته، و توانايى انسان به ضعف و سستى مى گرايد، زيباييها و شگفتيهاى دنيا شما را مغرور نسازد، زيرا زمان كوتاهى دوام ندارد.خدا بيامرزد كسى را كه به درستى فكر كند، و پند گيرد، و آگاهى يابد، و بينا شود، پس به زودى خواهيد دانست كه آنچه از دنيا وجود داشت از آن چيزى نمانده، و آنچه از آخرت است جاويدان خواهد ماند، هر چيز كه به شمارش آيد پايان پذيرد، و هر چه انتظارش مى كشيديد خواهد آمد، و آن چه آمدنى است نزديك باشد.دانا كسى است كه قدر خود را بشناسد، و در نادانى انسان اين بس كه ارزش خويش نداند. دشمن رويترين افراد نزد خدا كسى كه خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنيا دعوت شود تا مرز جان تلاش كند اما چون به آخرت و نعمتهاى گوناگونش دعوت شود، سستى ورزد، گويا آنچه براى آن كار مى كند بر او واجب و آنچه نسبت به آن كوتاهى و تنبلى مى كند، لزومى ندارد.
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
جمعه 8 دی 1391  1:09 AM
تشکرات از این پست
darya1391
ehsanah
ehsanah
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 32
محل سکونت : کرمان

پاسخ به:از زبان علی(ع)...

سخنى از آينده:

و اين روزگارى است كه جز مومن بى نام و نشان از آن رهايى نيابد، در ميان مردم است او را نشناسند، و در ميان جمعيت كه نباشد كسى سراغ او را نگيرد، آنها چراغهاى هدايت، و نشانه هاى رستگاريند، نه فتنه انگيزند و اهل فساد، و نه سخنان ديگران و زشتى اين و آن را به مردم رسانند، خدا درهاى رحمت را به روى آنان باز كرده و سختى عذاب خويش را از آنان گرفته است. اى مردم! به زودى زمانى بر شما خواهد رسيد كه اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن بود ريخته مى شود.

اى مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد كرد و از اين جهت تامين داده است اما هرگز شما را ايمن نساخت كه آزمايش نفرمايد، چه اين سخن از آن ذات برتر است كه فرمود: در جريان نوح پيامبر نشانه هائى است و ما مردم را مى آزماييم (مومنون، آيه 30)"

نهج البلاغه - خطبه 102

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا
جمعه 8 دی 1391  1:09 AM
تشکرات از این پست
darya1391
darya1391
darya1391
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1391 
تعداد پست ها : 123
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:از زبان علی(ع)...

علي عليه السلام الگوي مصرف و ساده زيستي

وسايل زندگي حضرت علي (ع)

- چه شد ((سويد))؟ چرا سر در گريبان داري؟

- از خانه علي مي آيم؟ به خدا سوگند او را ديدم در حاليكه بر روي حصيري ساده و كوچك نشسته بود. به او گفتم: بيت المال در دست توست و من چيزي از آن در خانه ات نمي بينم؟! فرمود:

اثاثيه اين خانه را به خانه ديگر انتقال داده ايم و به زودي به آنجا كوچ خواهيم كرد. اين اثاث را هم پس از مرگ نمي توان به همراه برد.

- به خدا سوگند ، به ياد دارم كه روزي گفت :

با اين جامه ها به سرزمين شما آمدم و باروبنه ام همين است كه مي بينيد.

اكنون اگر از بلاد شما ، با  چيزي جز آنچه با آن آمده بودم ، بيرون روم،‌از خيانتكاران خواهم بود.

آري زندگي امام (ع) بسيار ساده و به دور از وسايل و ابزار فراوان و زرق و برق بود. او دشمن تصنع بود. درعين حال همان ابزار اندك، پاك، نظيف و آراسته بود. حتي مركب سواري امام هم در زمانه خودش ساده ترين حالت ممكن بود، قاطري به نام دلدل.

از متاع دنيا تنها بخشي از ابزار را داشت كه براي زندگي او بسيار ضروري به نظر مي آمدند.

 

لباس و كفش علي (ع)

روزي او را بر منبرديدم كه در حال صحبت، لباسش را تكان ميداد. بعدها از وي پرسيدم كه دليل اين كار چه بود؟

پاسخ داد كه فقط همين يك لباس را در اختيار داشته است و چون آن را شسته و در حال خيس در بر كرده بود تكان مي داده تا زودتر خشك شود.

او در لباس هم بسيار قانع بود. به لباسهاي گوناگون و رنگارنگ بي توجه بود. لباس و كفش ساده اي داشت كه خود مي شست و خود وصله مي زد.

غذاي علي (ع)

- جالب است كه او، درغذا خوردن هم بر هوس خود صبور بود و هميشه هم به غذايي ساده و حداقل بسنده مي كرد. روزي از جلوي قصابي مي گذشت. قصاب به ايشان پيشنهاد كرد از اين گوشت بخريد. امام فرمود: پول همراه ندارم. قصاب گفت: نسيه مي دهم. امام فرمودند:

برخوردن گوشت صبر مي كنم و نسيه نمي خرم.

امام بر غذا صابر بود و هرگز در يك وعده دو خورشت مصرف نكرده و از بين دو خورشت ساده ترين را بر مي گزيد و مي فرمود :

هيچ كس نيست كه خوراك و نوشيدني و پوشاك او نيكو ولذت بخش باشد مگر اينكه در فرداي قيامت ايستادن او در برابر خداي عزوجل طولاني شود. در حلال دنيا  حساب است و در حرام آن عقاب.

علي (ع) مردي است كه با نان جويي مي سازد تا مرم را سير دارد و نخلستانهاي احداث شده با دست خود را وقف مستمندان نمايد. با چنين اوصاف آنكس كه نان جوين علي (ع) را مي ديد گمان مي كرد در او قدرت و توان مبارزه كافي نيست اما آنگاه كه مبارزه او را مي ديد درحيرت بود كه چگونه با چنين نان خشني آن همه قدرت و جرأت از او بر مي خيزد غافل از اينكه علي (ع) خود در اين باره مي فرمايد :

آگاه باشيد ه درختان بياباني چوبشان محكمتر است و آتششان شعله ورتر و پردوام تر اما بوته هاي سرسبز (كه همواره در كنار آب قرار دارند) پوستشان نازكتر و كم دوامترند.

 

- به راستي مقصود از اين سخنها چيست؟

- منظور مقايسه سيره حضرت علي (ع) با سرو وضعي است كه براي خودت درست كرده اي!

- نكند انتظار داري من هم مثل علي (ع) زندگي كنم؟ شايد فراموش كرده اي كه او علي (ع) بود. من كه علي (ع) نيستم!

- اگر قرار بود كه اين شيوه زندگي فقط مخصوص ائمه اطهار و بزرگان دين باشد، ديگر لزومي نداشت در تاريخ ذكر شود. نقل اين مسائل در كتب اخلاقي و تاريخي، براي آموختن و عمل كردن است! ائمه اطهار هم هميشه بر عمل كردن به آنها تأكيد داشته اند.

چون اين امور اصولي است ثابت، محكم و پايدار! نه منحصر به زمان و اشخاصي خاص!

- يعني منظورت اين است كه من هم مثل حضرت علي (ع) لباس بلند و كفش وصله دار بپوشم و سوار بر اسب يا قاطر شوم؟

- دوست عزيز! ساده زيستي در سيره پيشوايان دين و حضرت علي (ع) يك اصل است. اما طبيعي است كه اين اصل در شرايط گوناگون، و زمانهاي مختلف، صورتهاي مناسب آن جامعه و زمان را مي طلبد. پس حفظ اين اصل، لزوماً هم به معناي حفظ همان شكل ها و قالب ها نيست. بلكه حدودي مثل نفي تجمل،‌اسراف، تبذير، اتلاف و رعايت عفاف، كفاف، قناعت... هميشه و در همه زمانها قابل رعايت است. چنانچه امام صادق (ع) پيرامون نوع لباس مي فرمايند :

((فخير لباس كل زمان لباس اهله))

بهترين لباس در هر عصري لباس اهل آن زمان است.

حضرت علي (ع) در نامه به عثمان بن حنيف مي نويسند :

بدان كه امام شما از دنيايش به اين دو جامه كهنه و از غذاها به دو قرص نان اكتفا كرده است. آگاه باش! شما توانايي آن را نداريد كه چنين باشيد، اما مرا با ورع ، تلاش، عفت،‌پاكي و پيمودن راه صحيح ياري دهيد.

 

-           نمي دانم چه بگويم! فقط مي دانم كه :  

آب دريا را اگر نتوان كشيد                                     هم به قدر تشنگي بايد چشيد

السلام علیک یااباعبدالله
جمعه 8 دی 1391  1:48 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها