حتي اگر اشكان دژآگه كه دست پرورده فوتبال ايران نيست را هم جزو لژيونرهاي ايراني به حساب بياوريم، به اين واقعيت غمانگيز ميرسيم كه فوتبال ايران پس از مدتها ديگر نمايندهاي در بوندس ليگاي آلمان ندارد.
روزنامه تهران امروز: حتي اگر اشكان دژآگه كه دست پرورده فوتبال ايران نيست را هم جزو لژيونرهاي ايراني به حساب بياوريم، به اين واقعيت غمانگيز ميرسيم كه فوتبال ايران پس از مدتها ديگر نمايندهاي در بوندس ليگاي آلمان ندارد.
پس از جام جهاني 98 بود كه بازيكنان ايراني به فوتبال آلمان سرازير شدند. پيش از آن هم آلمانيها نسبت به مهارتهاي فوتبالسيتهاي ايراني بيتفاوت نبودند. حمید علیدوستی، مهاجم تیمهای هما و دارایی، اولین فوتبالیست ایرانی بود که برای باشگاه «سالمروهر» در دسته دوم به ميدان رفت. این تیم در حال حاضر در دسته پنجم فوتبال آلمان حضور دارد. ۱۰ گل در ۳۰ بازی حاصل حضور این مهاجم در فصل ۱۹۸۷-۱۹۸۶ فوتبال باشگاهی آلمان بود.
رضا احدي، هافبك باشگاه استقلال در دهه شصت هم تقریبا همزمان با علیدوستی به آلمان رفت. او پیراهن تیم دوم شهر بوخوم (روت وایس افرد) را به تن کرد. احدی ۱۸بار براي اين تيم بازي كرد و یک گل به ثمر رساند. هرچند از اواسط دهه اول هزاره سوم حضور ايراني در بوندس ليگا رفته رفته كمرنگتر شد اما به طور كامل از بين نرفت و مديران تيمهاي آلماني هرازگاهي نيم نگاهي به استعدادهاي فوتبال ايران ميانداختند. اكنون با جدايي دژآگه از تيم ولفسبورگ، بوندس ليگا پس از سالها به طور كامل از بازيكنان ايراني خالي شده و فوتبال ايران تنها ميتواند با مرور خاطرات دوراني كه ستارههايش در تيمهاي معتبر اروپايي جولان ميدادند خوش باشد. اين عقبگرد ملموس علاوه بر افت كيفي و فني فوتباليستهاي ايراني از اتفاقاتي مثل سوء استفاده برخي از مديران از اعتماد تيمهاي آلماني به فوتبال ايران هم تاثير پذيرفته است. علي فتح اللهزاده، مديرعامل فعلي باشگاه استقلال را ميتوان سردسته اين مديران لقب داد. او در مقطعي از باز شدن درهاي بوندس ليگا به سوي فوتبال ايران نهايت استفاده را برد و با نگاهي كاسبكارانه بازيكناني را به آلمان فرستاد كه هرگز نتوانستند كيفيت فني قابل ملاحظهاي را در فوتبال اين كشور از خود بروز دهند.
لشكر ديپورتيهاي فتحاللهزاده
1 - مهدی پاشازاده: پس ازجام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه،پاشازاده به عنوان يكي از مهرههاي اصلي خط دفاعي ايران در اين رقابتها با تيم بایرلورکوزن قرارداد بست. او در نخستين روزهاي حضورش در آلمان دچار مصدوميت شد و از فهرست بازيكنان اصلي لوركوزن كنار رفت. یک سال پس از آن به تیم دسته دومی «فورتونا کلن» پیوست و تنها سه بار برای این تیم بازی کرد. پاشازاده پس از ۲ سال به استقلال بازگشت.
2 - سیروس دین محمدی: دین محمدی حدود یک سال پس از مهدویکیا و پاشازاده به تیم ماینتس پیوست که در آن زمان در دسته دوم بازی میکرد. او طي یک سال حضور در فوتبال باشگاهی آلمان ۲۸ بار با پیراهن ماینتس به میدان رفت. دين محمدي در نهايت نتوانست شايستگيهايش را براي حضور در بوندس ليگاي يك اثبات كند و سال ۲۰۰۰ به استقلال بازگشت.
3 - داریوش یزدانی: دیگر بازیکن استقلال بود که از كانال فتحاللهزاده به لورکوزن آلمان پیوست. او در سال ۱۹۹۹ پیراهن این تیم را بر تن کرد. یزدانی هم نتوانست جای پای خود را در لورکوزن محکم کند و پس از سپري شدن تنها ۹ هفته از یک فصل بوندسلیگا را ترك كرد.
4 - علی موسوی: موسوی هم از استقلال همان مسیری را پیمود که پاشازاده و یزدانی پیموده بودند. او در سال پایانی دهه ۹۰ میلادی به لورکوزن رفت و خیلی زود (پس از یک سال) به استقلال بازگشت.
5 - علیرضا منصوریان: منصوریان در سال ۲۰۰۰ به تیم دستهدومی «سنپائولی» آلمان پیوست. او دو فصل در اين تيم حضور داشت اما تنها ۱۵بار به میدان رفت و در سال ۲۰۰۲ به استقلال برگشت.
6 - سرژیک تیموریان: باشگاه ماینتس آلمان علاوه بر سیروس دینمحمدی، یک لژیونر ایرانی دیگر هم در ترکیب خود داشت. سرژیک تیموریان در سال ۱۹۹۸از استقلال به این تیم دستهدومی پیوست و پس از حضور در تنها ۶ بازی در طول دو سال، از این تیم جدا شد.
7 - رسول خطیبی: مديران باشگاه پاس هم در آن سالها تصميم گرفتند بهپيروي از عليفتحاللهزاده وارد بازار ترانسفربازيكن به بوندسليگا شوند و مقداري دلار به حساب خود واريز كنند. خطيبي اولين ایرانی حاضر در تیم هامبورگآلمان بود كه در سال۱۹۹۸ به اينتيم پیوست. اوبیشتر نیمکتنشین بود و درطول یکسال تنها ۴بار براي هامبورگ به میدان رفت.
8 - محرم نویدکیا: تنها ترانسفر اروپايي باشگاه سپاهان كه البته روزهاي خاطره انگيزي را در آلمان تجربه نكرد. نویدکیا از سال ۲۰۰۴ به باشگاه بوخوم آلمان پیوست. او در طول ۳ سال حضور در این تيم فقط ۱۰ بار به زمین رفت و اكثر اوقات به دليل مصدوميت، مهمان كلينيك درماني بوخوم بود.
آبروداري با مهدويكيا و ديگران
در روزهايي كه تعدادي از بازيكنان بيكيفيت فوتبال ايران يك به يك از بوندس ليگا ديپورت ميشدند، بازيكناني هم بودند كه با درخشش خود همچنان پرچم فوتبال ايران را در آلمان بالا نگهداشتند. در اين ميان تداوم درخشش مهدي مهدويكيا از همه طولانيتر بود و پس از او ميتوان از علي دايي و وحيد هاشميان به عنوان بهترينهاي فوتبال ايران در بوندسليگا نام برد.
علی دایی و کریم باقری پس از درخشش در جام ملتهای ۱۹۹۶ امارات متحده عربی و همچنین رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه به تیم «آرمینیا بیلهِفیلد» دعوت شدند. دایی در اولین فصل حضور در بوندسلیگا ۲۵ بار برای این تیم به زمین رفت و هفت گل به ثمر رساند. راه دایی در ادامه از تيم پرافتخار بايرن مونيخ باز گذشت. شماره ۱۰ تیم ملی ایران در ۲۳ بازی لیگ و جام حذفی شش گل برای بایرن مونیخ به ثمر رساند. ایستگاه بعدی دايي باشگاه هرتابرلین بود. او در طول سه سال حضور در این تیم ۸۵ بازی در بوندسلیگا، جام حذفی و قهرمانی باشگاههای اروپا انجام داد اما تنها ۱۲ گل به ثمر رساند. كريم باقری بر خلاف دایی سه فصل برای بیلهفلد توپ زد. او در نخستین فصل ۱۸ بار به زمین رفت و سه گل به ثمر رساند. در فصل دوم با آرمینیا بیلهفلد در دسته دوم حضور داشت و یک سال پس از بازگشت دوباره به دسته برتر از بیلهفلد و بوندسلیگا خداحافظي کرد و به النصر امارات پیوست.
مهدي مهدویکیا پس از جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و در سن ۲۱ سالگی به تیم بوخوم پیوست. درخشش او در این تیم یک سال بعد مسیرش را به هامبورگ باز کرد. او در فصل ۲۰۰۳ - ۲۰۰۲ با ۱۵ پاس گل بهترین پاسور بوندسلیگا لقب گرفت. مهدویکیا پس از هشت سال موفق در هامبورگ، در سال ۲۰۰۷ از این تیم جدا شد و به آینتراخت فرانکفورت پیوست. او در این تیم عموما مصدوم يا نیمکتنشین بود و در نهايت در سال۲۰۱۰ به فوتبال ايران بازگشت.
وحید هاشمیان در سال ۱۹۹۹ از باشگاه پاس به آلمان رفت و پیراهن هامبورگ را به تن کرد. یک گل در 17 بازی در طول دو فصل، حاصل کار او در این تیم بود. هاشمیان پس از آن به بوخوم دستهدومی رفت و در سال ۲۰۰۲ به همراه این تیم به دسته برتر صعود کرد. او در فصل ۲۰۰۴ – ۲۰۰۳ با به ثمر رساندن ۱۶ گل در ۳۲ بازی، در رده چهارم جدول گلزنان برتر بوندسلیگا قرار گرفت. این موفقیت راه هاشمیان به بایرن مونیخ را باز کرد. او در طول یک سال حضور در میان شاگردان فلیکس ماگات تنها ۹ بار به زمین رفت و موفق به گلزنی نشد. هانوفر ایستگاه بعدی هاشمیان بود؛ سه سال، ۸۰ بازی و ۹ گل. هاشمیان در ادامه به بوخوم بازگشت اما نتوانست موفقیتهای قبلي را تکرار کند. سال ۲۰۱۰ نقطه پایان حضور هاشمیان در بوندسلیگا بود.
خداداد عزیزی سه سال برای باشگاه کلن آلمان بازی کرد. یک فصل در دسته برتر و دو فصل در دسته دوم. او هم در سال ۱۹۹۷ به همراه دایی و کریمی به بوندسلیگا رفت. عزیزی در ۵۲ بازی با پیراهن کلن، هفت بار دروازه حریفان را فرو ریخت كه به ياد ماندنيترين گلش را در بازي مقابل بايرن مونيخ به ثمر رساند. خداداد در حالي فوتبال آلمان را ترك كرد كه باشگاه كلن خواهان تمديد قرارداد او بود.
علي كريمي در سال ۲۰۰۵ از الاهلی امارات راهی مونیخ آلمان شد تا پیراهن پرافتخارترین باشگاه فوتبال آلمان را به تن کند. او اما چندان در بوندسلیگا موفق نبود. در واقع سيستم فلیکس ماگات- سرمربی وقت بايرن- آزادی عمل لازم را به بازیکنان تكنيكي مثل علی کریمی نميداد. کریمی در ۳۳ بازی با با پیراهن مونیخ ۳ گل به ثمر رساند و در سال ۲۰۰۷ با این تیم و بوندسلیگا خداحافظی کرد. او البته پس از اخراج از باشگاه استیلآذین، نیمفصل دوم فصل 2011 – 2010 را هم در شالکه و زیر نظر ماگات، سرمربی قدیمی خود سپری کرد اما هیچ موفقیتی کسب نکرد. سرانجام با خروج کریمی از شالکه، ۱۴ سال حضور مداوم لژیونرهای ایرانی در فوتبال آلمان هم به پایان رسید.