بیتردید یكی از مهمترین رازهای توفیق پیشوایان معصوم علیهم السلام در طول حیات و بعد از شهادت آن بزرگواران، جایگاه معنوی و شخصیت والایشان در قلوب انسانهای مشتاق فضائل و كمالات بوده است. از آنجا كه حضرات معصومین علیهم السلام هركدام در عصر خویش به عنوان اسوه كامل انسانیت و بارزترین نمونه كمالات و صفات انسانی بودهاند و عموم مردم فطرتا چنین صفاتی را دوست دارند; به این جهت، به امامان معصوم علیهم السلام به دیده محبت و عشق مینگریستهاند. حتی دشمنان آن بزرگواران با اعتراف به این حقیقت انكارناپذیر، بارها زبان به ستایش پیشوایان معصوم گشوده و مناقب و افتخارات آنان را به دیگران یادآور شدهاند.
در این مجموعه مقالات، مروری كوتاه بر جایگاه معنوی حضرت زینالعابدین علیه السلام در جامعه و برخی علل محبوبیت آن پیشوای راستین خلق در دلهای مشتاق، خواهیم داشتباشد كه ما نیز با پرورش محبت روزافزون آن امام همام، دلهایمان را از زنگار جهل و خرافهها زدوده و در پرتو دوستی اهل بیت علیهم السلام گامهای سعادت آفرین به سوی كمال برداریم. ان شاء الله
قسمت اول:
جوانمردی و ایثار
از عوامل مهمی كه شخصیت والای حضرت سجاد علیه السلام را در منظر دیگران محبوب ساخته بود و اطرافیان، دوستان، غلامان و كنیزان آن حضرت با تمام وجود به امام عشق میورزیدند، خصلت پسندیده «عفو، گذشت و جوانمردی» بود.
در این راستا امام سجاد علیه السلام از یك شیوه كارآمد و پسندیده تربیتی بهره میگرفت. امام صادق علیه السلام فرمود: در طول ماه مبارك رمضان، حضرت علی بن الحسین علیه السلام در مورد غلامان و كنیزان و سایر زیردستان خود روش عفو و گذشت را به كار میگرفتبه این ترتیب كه هرگاه غلامان و كنیزان آن حضرت خطائی را مرتكب میشدند، آنان را تنبیه نمیكرد.
آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت كرده و تخلفات هركس را با نام و موضوع تخلف مشخص مینمود. در آخر ماه همه آنان را جمع كرده و در میان آنان میایستاد. آنگاه از روی نوشته، تمام خطاها و اشتباهاتشان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند، برایشان یادآور میشد و به تك تك آنان میفرمود: فلانی! تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفی كردی و من تو را تنبیه نكردم، آیا به یاد میآوری؟! فرد خطاكار هم میگفت: بلی، ای پسر رسولخدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذكر میشد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف میكردند.
سیره امام سجاد علیه السلام چنان بود كه هرگاه بندهای را در اول سال یا وسط سال مالك میشد، بعد از یك دوره آموزش و اعمال شیوههای تربیتی صحیح، در شب عید فطر آزادش میكرد
آنگاه به آنان میفرمود: با صدای بلند به من بگویید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانكه تو اعمال ما را نوشتهای; نزد خداوند نامه اعمالی هست كه با تو به حق سخن میگوید و هیچ عمل ریز و درشتی را فروگذاری نمیكند، و هرچه انجام دادهای، به حساب آورده و تمام اعمالت را نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، همچنانكه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبتشده دیدیم. پس ما را ببخش همان طور كه دوست داری خدا تو را ببخشد.
ای علی بن الحسین! بهیاد آر، آن حقارت و ذلتی را كه فردای قیامت در پیشگاه خدای حكیم و عادل خواهی داشت; آن پروردگار عادل و حكیمی كه ذرهای و كمتر از ذرهای به كسی ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانكه انجام دادهاند، به آنان عرضه خواهد كرد و حسابگری و گواهی خدا كافی است. پس ببخش و عفوكن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو كرده و درگذرد. چنان كه خودش در قرآن میفرماید:
«ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لكم والله غفور رحیم» ; (1) باید ببخشند و عفو كنند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.
امام سجاد علیه السلام این كلمات را برای خویش و غلامان و كنیزانش تلقین میكرد و آنان باهم تكرار میكردند و خود امام علیه السلام كه درمیان آنان ایستاده بود، میگریست و با لحنی ملتمسانه میگفت:
« پروردگارا! تو به ما فرمودی از ستمكاران خویش درگذریم، همان طور كه فرمودی، ما از كسانی كه به ما ستم كردهاند، درگذشتیم، توهم از ما درگذر! كه در عفوكردن از ما و از تمام ماموران برتری.» (2)
پس از این برنامه عرفانی و تربیتی، امام سجاد علیه السلام خطاب به خدمتگزاران خویش میفرمود:
من شما را عفو كردم، آیا شما هم من و بدرفتاریهای مرا كه فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایهای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیكوكار بودهام، بخشیدید؟!
همگی یكصدا میگفتند: با اینكه ما از تو، جز خوبی ندیدهایم، تو را بخشیدیم. آنگاه به آنان میفرمود: بگویید: خداوندا! از علی بن الحسین درگذر!، همان طور كه او از ما درگذشت. او را از آتش جهنم آزاد كن، همان طور كه او ما را از بردگی آزاد كرد. آنان دعا میكردند و امام چهارم علیه السلام آمین میگفت و در پایان میفرمود: بروید! من از همه شما عفو كردم و آزادتان میكنم به امید اینكه خدا نیز عفو كرده و آزادم كند.
حضرت زین العابدین علیه السلام در روز عید فطر آنقدر به خدمتگزاران خود جایزه و هدیه میبخشید كه از دیگران بینیاز میشدند. سیره امام سجاد علیه السلام چنان بود كه هرگاه بندهای را در اول سال یا وسط سال مالك میشد، بعد از یك دوره آموزش و اعمال شیوههای تربیتی صحیح، در شب عید فطر آزادش میكرد. آن بزرگوار بندگان سیاه را كه هیچگونه نیازی به آنان نداشت، میخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همراه هدایای قابل توجهی آزادشان میساخت. (3) و به این ترتیب امام، بردگان را نه تنها در بعد جسمانی بلكه از افكار و اندیشههای خرافی، جهل و غفلت رها میساخت. لذا تربیتیافتگان مكتب حضرت علی بن الحسین علیه السلام از ذلت غفلت و خرافه پرستی به اوج عزت معنوی و عرفانی نائل میشدند. و بیچارهترین بردگان عصر آن حضرت در اثر ارتباط با درگاه امامت، به رهبران جامعه و عارفان خداجوی و عالمان ربانی مبدل میگشتند.
از عوامل مهمی كه شخصیت والای حضرت سجاد علیه السلام را در منظر دیگران محبوب ساخته بود و اطرافیان، دوستان، غلامان و كنیزان آن حضرت با تمام وجود به امام عشق میورزیدند، خصلت پسندیده «عفو، گذشت و جوانمردی» بود.
سعید بن جبیر، سعید بن مسیب، ابواسحاق بن عبدالله سبیعی، سالم بن ابی حفصه، شرحبیل بن سعد، عبدالله بن دینار، ابوخالد كابلی، محمد بن شهاب زهری، معروف بن خربوذ مكی، یحیی بن ام طویل، حبابه والبیه و... (4) از جمله تربیتیافتگان مكتب حضرت سجاد علیه السلام میباشند.
این شیوه خداپسندانه امام چهارم علیه السلام موجب شد كه دوست و دشمن، كوچك و بزرگ و مرد و زن از اعماق وجود خویش آن حضرت را دوستبدارند. آری محبوبیت اجتماعی آن حضرت، رهین كردارهای انسانی و كمالات الهیاش بود تا آنجایی كه خلفای بنی امیه نیز به آن اعتراف میكردند.
ابن شهر آشوب میگوید: امام سجاد علیه السلام در نزد عمر بن عبدالعزیز (هفتمین خلیفه اموی) حضور داشت; هنگامی كه آن حضرت از نزد او بلند شده و بیرون رفت، عمر بن عبدالعزیز رو به اطرافیانش كرده و گفت: بهترین و شریفترین مردم به نظر شما امروزه كیست؟ همه گفتند: شما ای خلیفه! او گفت: نه، هرگز! بهترین و شریفترین مردم همین فردی است كه الآن از حضور ما بیرون رفت! او چنان قلبها را به خود متمایل ساخته است كه همه دوست دارند مثل او باشند اما او هیچگاه آرزو نمیكند كه به جای یكی از ماها باشد. (5)
1. سوره نور، آیه 22.
2. بحارالانوار، ج 46، ص 104.
3. اقبال الاعمال، ج 1، ص 446.
4. رجال الشیخ، اصحاب علی بن الحسین (ع).
5. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 167.