0

ماجرای شتر امام سجاد(ع)

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

ماجرای شتر امام سجاد(ع)

شناخت و معرفت به مقام اهل بیت عصمت و طهارت کیمیایی است که گاهی انسان متفکّر! هرگز بدان نمی رسد در حالی که حیوان با همه حیوانی اش!  آن را در می یابد و این نیست جز رحمت خداوند بر بندگان غافل که حجّت الهی را بشناسند که: من لم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیّة؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است!

حضرت زین العابدین علیه السلام شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود.

نقل است در سایت امام سجاد که امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت زین العابدین علیه السلام شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود.امام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود.

وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود. خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود.

خبر به حضرت امام باقر علیه السلام رسید.

امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:« آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.»

شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد.

امام باقر باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود:« او را رها کنید! او می‌داند که از دنیا خواهد رفت.»

سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت.

وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود. خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود.

امان از وقتی که حیوان می فهمد و انسان در جهل گرفتار است....

منابع:

بحارالانوار، ‌ج 46، ص147 و 148، حدیث 2 و 3 و 4 به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافی ج 1، ص 467، حدیث 2 و 3 و4


ن- رادفر

دوشنبه 6 آذر 1391  11:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها