روزنامه جوان نوشت: هفتم شهريور ماه امسال، زني مأموران كلانتري ۱۶۹ مشيريه را از ناپديد شدن دخترش باخبر كرد. او به مأموران گفت: دخترم مريم - ۳۰ ساله- ساعت ۶ صبح جمعه سوم شهريور با پرايد شخصياش از خانه بيرون رفت، اما با گذشت چهار روز هنوز به خانه نيامده و هيچ خبري هم از او نداريم.
كارآگاهان پايگاه ششم پليس آگاهي تهران بزرگ ابتدا از بيمارستانهاي شهر، كلانتريها و پزشكي قانوني تحقيق كردند تا اينكه نيمه شب نهم مهرماه مأموران كلانتري ۱۱۸ ستارخان هنگام گشتزني در خيابان صالحي به يك پرايد سفيد رنگ كه در كنار خيابان رها شده بود مشكوك شدند و در بررسي سوابق خودرو مشخص شد سواري پرايد متعلق به مريم است. بررسيهاي بيشتر نشان داد مريم از مدتي قبل با مردي به نام ابراهيم - ۳۶ ساله- كه در يك نمايشگاه ماشين كار ميكرد، ارتباط داشت. مدير نمايشگاه به پليس گفت: ابراهيم نگهبان نمايشگاه بود، اما چند روز قبل بدون هيچ مقدمهاي تسويه حساب كرد و رفت. سپس ادامه رسيدگي به پرونده در دستور كار كارآگاهان اداره يازدهم قرار گرفت و مأموران سرانجام ۲۸آبان متهم را در يك ساختمان در حال ساخت شناسايي و دستگير كردند.
ابراهيم وقتي مورد بازجويي قرار گرفت، گفت: شش ماه پيش، هنگام خريد مخدر شيشه با مريم آشنا شدم و با او رابطه داشتم. مريم يك بار در هفته و زماني كه نمايشگاه تعطيل بود به نمايشگاه ميآمد و با هم شيشه مصرف ميكرديم. حدود سه ماه پيش يك روز جمعه مريم به نمايشگاه آمد و شروع به مصرف شيشه كرد، اما بعد از چند لحظه ديدم كه نفس نميكشد و فوت كرده است، من هم جسد او را داخل چاهي در زيرزمين نمايشگاه انداختم و چند روز بعد با مدير نمايشگاه تسويه حساب كردم. بعد از اقرارهاي متهم، جسد مريم از داخل چاه كشف و به پزشكي قانوني منتقل شد. گزارش پزشكي قانوني نشان داد مريم به دليل اصابت دو ضربه جسم نوك تيز به سينهاش به قتل رسيده است.
با توجه به اعلام نظريه پزشكي قانوني و قطعي شدن وقوع جنايت، ابراهيم كه ديگر چارهاي جز بيان حقيقت نداشت، در اعترافات خود به افسر پرونده گفت: وقتي مريم به محل كار من آمد هنگام مصرف شيشه حالش بد شد و با من درگير شد و ليوان دستهداري را به طرفم پرتاب كرد و به پيشانيام خورد و تمام لباسم خوني شد، من هم چاقوي كوچكي را برداشتم و دو ضربه به سينه مريم زدم، دومين ضربه را كه زدم متوجه شدم او را كشتم.
از ترسم جنازه را به زيرزمين بردم و داخل چاهي كه آنجا بود انداختم و در آن را بستم، سه روز بعد از حادثه تسويه حساب كردم و از آنجا رفتم.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: با توجه به كشف جسد، متهم به همراه پرونده براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
