حكومت بنیامیه از سال 40 هجری توسط معاویة بن ابی سفیان در شام آغاز گردید. معاویه پس از خود پسرش یزید را به ولیعهدی گماشت. پس از یزید معاویه دوم مدت كوتاهی حكومت كرد و سپس مردم شام در سال 127 هجری با مروان بن حكم ابن ابی العاص بیعت كردند. در این زمان، دعوت عباسیان به اوج خود رسیده بود. داعیان عباسی در مناطق مختلف، مردم را به «الرضا من آل محمد» شخصیت مورد رضایت از خاندان رسول الله دعوت میكردند. این دعوت خصوصاً در خراسان با پیشرفت قابل ملاحظهای همراه بود. ابومسلم خراسانی موفق شد از جانب عباسیان بر خراسان غلبه كند. سپس افرادی را به جنگ با «مروان بن محمد» معروف به مروان حمار فرستاد.(1) مروان در جنگ شكست خورد و از سوی دیگر در كوفه، مردم با عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس (سفاح) بیعت كردند .... ، بیعت با ابوالعباس سفاح در حقیقت، انقراض حكومت امویان و برپایی حكومت عباسیان است. مورخان، زمان بیعت با ابوالعباس را روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاخر سال 132 هجری نوشتهاند.
او سپاهی را به فرماندهی عمویش عبدالله بن عباس به جنگ مروان فرستاد كه موجب شكست مجدداً مروان شد. پس از آن مروان به مصر، فرار كرد و در همانجا مُرد و خلافت اموی با مرگ او به پایان رسید.(2) مروانیان تا سال 132 هجری خلافت را عهدهدار بودند.(3)
علل انقراض حكومت بنیامیه
به نظر میرسد نارضایتی مردم از حكومت اموی، قیامهای مردمی، نزاعهای قبیلهای، درگیریهای داخلی و در نتیجه ضعف داخلی، از عوامل اصلی سقوط بنیامیه میباشند.(4)
محمد سهیل طقوش در علل سقوط امویان به عوامل ذیل بهطور مفصل اشاره دارد:
1- درگیری خاندان اموی؛
2- ولایتعهدی دو نفره؛
3- درگیریهای قبایلی؛
4- عرب گرایی امویان؛
5- اختلافات مذهبی.(5)
تحلیلی از حكومت امویان
به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام ، به همراه 72 تن از یاران باوفایش در صحرای كربلا دز سال 61 هجری كه به دستور یزید به شهادت رسیدند، از بزرگترین جنایات بشری در طول تاریخ است. در این دوره، لعن امام علی علیه السلام خصوصاً تا زمان به حكومت رسیدن «عمر بن عبدالعزیز» به شدت رواج داشت و به صورت یك سنت درآمده بود
هر چند در دوره بنیامیه این خاندان موفق شدند از حیث كشور گشایی و گسترش قدرت سیاسی به پیشرفتهای قابل ملاحضهای دست یابند، اما در مجموع، این حكومت به واسطه جنایات و اقدامات خلافی كه مرتكب شده است، چهرهای منفی از خود به جای گذاشته است. برخی از اقدامات منفی این حكومت عبارتند از:
1- سخت گیری نسبت به شیعیان: سیاست معاویه و اكثر خلفای اموی نسبت به شیعیان بسیار سخت گیرانه بود. شیعیان در این دوره عموماً در نهایت سختی روزگار میگذراندند. امنیت آنها همه جا مورد تهدید بود. قتل عام و غارت اموال شیعیان در این دوره امری رایج بود.(6)
ائمه شیعه در این دوره در فشار و سختی بیشتری بودند. شهادت امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام در این دوره و توسط حاكمان سفاك اموی صورت گرفت. بدون شك شهادت این ائمه بزرگوار، خصوصاً به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام ، به همراه 72 تن از یاران باوفایش در صحرای كربلا دز سال 61 هجری كه به دستور یزید به شهادت رسیدند، از بزرگترین جنایات بشری در طول تاریخ است. در این دوره، لعن امام علی علیه السلام خصوصاً تا زمان به حكومت رسیدن «عمر بن عبدالعزیز» به شدت رواج داشت و به صورت یك سنت درآمده بود.
2- موروثی كردن خلافت: یكی دیگر از اقدامات امویان استبدادی و موروثی كردن خلافت است. موروثی كردن خلافت به این معناست كه تعین جانشین، توسط سلطان پیشین صورت میگیرد. و علاوه بر این یكی از فرزندان یا اعضای خاندان پادشاه به عنوان جانشین تعین میشوند. معاویه همانگونه كه ذكر شد، فرزندش یزید را به عنوان جانشین خویش معرفی كرد و با این كار خلافت را موروثی كرد.(7) این روند تا پایان دوره حكومت بنیامیه ادامه داشت.(8)
سیاست معاویه و اكثر خلفای اموی نسبت به شیعیان بسیار سخت گیرانه بود. شیعیان در این دوره عموماً در نهایت سختی روزگار میگذراندند. امنیت آنها همه جا مورد تهدید بود. قتل عام و غارت اموال شیعیان در این دوره امری رایج بود
3- گسترش اندیشه جبرگرایی: از دیگر جنایات امویان میتوان به گسترش جبرگرایی اشاره كرد. این اندیشه كه در حقیقت در راستای تثبیت خلافت امویان صورت میگرفت، این عقیده را در مردم القا میكرد كه خواست الهی این است كه بنیامیه به عنوان خلیفه در جامعه اسلامی حكومت كنند و كسی حق مخالفت و اعتراض بر این خواست الهی را ندارد.
4- رفتار ناشایست با موالی (غیر عربها): در این دوره مساوات كه یكی از اركان مهم نظام اسلامی بود از میان رفت. امویان نژاد عرب را نژاد برتر و والاتر شمردند و گفتند؛ چون پیامبر اسلام از عرب برخاسته است پس عرب بر دیگران برتری دارد.
5- تأویل قرآن و جعل حدیث؛
6- صرف درآمدهای دولت در مسائل تجملاتی و خوشگذرانی؛
7- میگساری و زن بارگی؛
رواج موسیقی و غنا از دیگر اقدامات غیر قانونی و عموماً خلاف شرع امویان میباشد بدون شك همین عوامل موجبات نارضایتی مردم را از حاكمان اموی فراهم میساخت. سرانجام، نارضایتی مردم از این حكومت در كنار عوامل دیگر موجبات سقوط حكومت اموی و روی كارآمدن حكومت عباسی را فراهم ساخت.
پی نوشت:
1) دینوری، ابن قتیبه؛ الامامة و السیاسه، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، 1380، ص 347-345.
2) طقوش، محمدسهیل؛ دولت امویان، ترجمه حجت الله جودكی، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1380، ص 188.
3) مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء و التاریخ، ترجمه محمدرضا شفیعی كدكنی، تهران، آگه، 1374، ج2، ص 934.
4) مسعودی، علی بن حسین؛ مروج الذهب، ج2، ص 23.
5) طقوش، محمد سهیل؛ پیشین، ص 209-192.
6) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1382، ج4، ص 57.
7) كوفی، احمد بن اعثم؛ الفتوح، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی، تهران، آموزش و انقلاب اسلامی، 1372، ص 813.
8) هر چند در دوره عباسیان نیز این روند ادامه داشته است اما بحث ما فعلاً در خصوص بنیامیه است.