در منابع تاریخی و افواه عوام،مردم کوفه اهل«غدر و خیانت» دانسته شده و«عجول بودن» در تصمیم گیری،«زود تسلیم شدن» در کنار «زود سرکشی کردن» و ...از روحیات آنها به شمار آمده است.
اما باید دانست که مردم کوفه یکپارچه و مثل هم نبودند.گروهی از آنها افکار «خارجی» داشته،گروهی با عنوان «اشراف» کم و بیش با بنی امیه همداستان بودند،گروه سوم «شیعیان» بودند و گروه چهارم یعنی اکثریت کوفیان به دنبال مطامع دنیوی و منافع قبیله ای خود بودند-که این مسئله بارها مورد بهره برداری امویان قرار گرفت از جمله در حادثه کربلا.
با این تقسیم بندی،نویسندگان نامه به سیدالشهدا را می توان اینگونه برشمرد:
1-شیعیان خالص مانند حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه.این گروه بسیار در اقلیت بودند.
2-عده فراوانی که درصدد رهایی از ظلم بنی امیه بودند-و احتمالا خاطره ای خوش از حکومت امیرالمومنین در کوفه داشتند.
3-عده ای برای احیای مرکزیت کوفه در مقابل شام،دنبال رهبری کارآمد بودند و در آن زمان مناسب ترین فرد را حسین بن علی یافتند،لذا از او دعوت نمودند.
4-بزرگان قبایل و اشراف مانند شبث بن ربعی(که بعدها مسجدی به شکرانه کشته شدن امام حسین بنا کرد) ،حجُار بن ابجر و...برای باقی ماندن نفوذ و ریاست خود در دوران حکومت آن حضرت در کوفه! نامه نوشتند.
(اتفاقا شورانگیزترین نامه ها را اینان نوشتند و به امام گزارش لشکری آماده را دادند!)
5-توده مردم که اکثریت نامه نگاران را تشکیل می دادند و عمدتا دنبال منافع مادی خود بوده و تحت تاثیر جو ایجاد شده اقدام به این کار نمودند.
تا این قسمت پاسخ،تا حدودی مشخص کننده نقش شیعیان در حادثه کربلا می باشد و اینکه خیلی از کوفیان "منتظر" امام به معنای شیعی کلمه نبودند- و اصلا شیعه نبودند- تا بشود آن واقعه را با شرایط امروز جامعه ما و یا منتظر بودن ما شیعیان نسبت به امام زمان(عج الله تعالی فرجه) مقایسه کرد،ولی برای کامل شدن پاسخ به چند نکته دیگر نیز اشاره می کنم:
1-حضور عبیدالله بن زیاد در کوفه و اقدامات و تهدیدات او تاثیر عمده ای در خاموش شدن نهضت مسلم بن عقیل،تغییر جو سیاسی و برگشتن تمایل مردم به امام حسین داشت.
2-در آن زمان مهم ترین منبع مالی مردم،دریافت عطا(پرداخت نقدی) و جیره(کمک های غیرنقدی) بود و لذا به شدت به حکومت وابسته بودند.تهدید به قطع عطایا و یا وعده افزایش آنها موجب گسیل عده ی زیادی از کوفیان به کربلا شددر حالی که بسیاری از آنها شناخت و علاقه نسبت به امام حسین داشتند!
(در توضیح این جمله به گفته مجمُع بن عبدالله العائذی-یکی از کوفیانی که به امام ملحق شد-می توان استناد کرد که گفت:اشراف همگی بر ضد تو هستند،اما بقیه مردم قلوبشان با توست،هرچند فردا روی تو شمشیر خواهند کشید.)
3-عده دیگری با تهدید به قتل و به اجبار به کربلا فرستاده شدند.از این میان تعداد فراوانی از میان راه می گریختند و یا در کوفه مخفی می شدند.
در مجموع چیزی حدود ده هزار نفر در کربلا حاضر بودند که این نسبت به جمعیت کوفه بسیار اندک است.
4-عده دیگری-خصوصا از شیعیان- قصد ملحق شدن به امام را داشتند ولی ابن زیاد دستور کنترل شدید راه های خروجی شهرها و همچنین سپاه امام حسین را داده بود و آنها نتوانستد موفق به پیوستن به امام شوند.
5-بسیاری از شیعیان گمان جنگ و شهادت امام حسین را به ذهن خویش راه نمی دادند.اگر این فکر را هم می کردند،نتوانستند تصمیمی بگیرند و اگر قصد حمایت داشتند،شتاب نکردند.
به هر حال این جای انکار ندارد که کوفیان امام را به شهادت رساندند،در حالی که تنها یک نفر شامی در میان آنها بود.با این وجود نباید اهل کوفه را یک گروه واحد دانست و نباید گناه عدم حمایت کوفیان و جنگ با سیدالشهدا را بر عهده شیعیان گذاشت و آنها را متهم به عدم وفای به عهد نمود.هر چند نمی توان ایشان را بی تقصیر هم دانست،حداقل به خاطر عدم تشخیص بهنگام شرایط و فداکاری نکردن و به زحمت نیانداختن خود برای امام زمانشان و در حمایت از او.