: یک پخشکننده بینالمللی فیلم با غیرهدفمند خواندن حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای جهانی، گفت: در ایران با مراجعه کارگردان به اداره پست و ارسال فیلم به جشنوارهها، یک سینماگر موفق بینالمللی متولد میشود!
«محمد اطبایی» پخشکننده بینالمللی فیلم در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس، در ارزیابی خود درباره حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی، بیان داشت: به طور کلی بخش عمده حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی هدفمند نیست و تنها بخش هدفمند به فعالیتهای پخشکنندههای بخش خصوصی مربوط میشود. چند فعال کمشمار بخش خصوصی، با برنامهریزی به شکل حرفهای و بدون هیچ حمایتی و به طور مستقل، بار اصلی حضور بینالمللی کیفی سینمای ایران را به دوش میکشند.
* بار حضور بینالمللی سینمای ایران بر دوش گروه کوچکی از بخش خصوصی
وی در ادامه افزود: همانطور که بارها در صحبتها و مقالات خود ذکر کردهام، نهادهای رسمی و دولتی با توجه به تجربه، بودجه، تعداد پرسنل و امکانات و نیز حمایتهای دریافتی، حداقل در یک دهه اخیر کارنامه قابل قبولی نداشته و کمترین سهم را در حضورهای کیفی سینمای ایران به خود اختصاص دادهاند.
* هیچ مسئولی مخالف حضورهای بینالمللی فیلمهای ایرانی نیست
این کارشناس بینالمللی سینمای ایران، در ادامه گفت: تصور نمیکنم هیچ مسئول و سینماگری مخالف حضورهای بینالمللی فیلمهای ایرانی باشد و بحث و گاه جدل بر چگونگی این حضورهاست. شخصا اعتقاد دارم که سینمای ایران نقشی غیر قابل انکار در معرفی ارزشهای فرهنگی و ملی کشورمان در 30 سال گذشته داشته و این نکته با توجه با شرایط سیاسی 3 دهه اخیر علیه کشورمان، اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
* کدام پدیده سیاسی اجتماعی مثل سینما توجه مردم جهان را جلب کرده است
وی در ادامه افزود: کدام پدیده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را سراغ دارید که همچون فیلمهای ایرانی توانسته باشد توجه بسیاری از مردم جهان را به حقانیت این مردم جلب و سمپاشیهای رسانهای علیه کشورمان را دفع کرده باشد؟ سینمای ایران علیرغم تمامی مقاومتهای بینالمللی و گاه داخلی، جایگاهی غیرقابل انکار در افکار عمومی جهان پیدا کرده و این موفقیت به سادگی به دست نیامده است.
* حضورهای جهانی سینمای ایران نیازمند واکاوی است
اطبایی اظهار داشت: 30 سال تلاش و حتی مجاهدت سینماگران ایرانی و دستاندرکاران عرضه و بازاریابی بینالمللی سینمای ایران پشت این کار است. انتقاد حق است اما تخریب و گاه اتهام شماری از مخالفان این حضورها جفاست به نیت پاک و متعهدانه این سینماگران و دستاندرکاران. طبیعی است که هر فعالیتی بدون ضعف و اشکال نیست و پدیده حضورهای جهانی سینمای ایران نیز پس از 30 سال نیازمند واکاوی و تحلیل موفقیتها و ضعفهاست.
این پخشکننده بینالمللی فیلم ادامه داد: مخالفان، موافقان و سینماگران، به ویژه رسانهها میباید به آسیبشناسی حضورهای جهانی سینمای ایران بپردازند و با رویکردی علمی و ملی به ادامه این روند و حفظ جایگاه سینمای ایران در عرصههای جهانی کمک کنند. پیشنهاد من به دوستان منتقد، تلاش برای مطالعه و شناخت بازارهای جهانی (چه اقتصادی و چه فرهنگی) و ساز و کارهای موجود و نقش رویدادهای فرهنگی و جشنوارههای فیلم در این حوزه است.
وی تاکید کرد: ای کاش سازمان سینمایی برنامه و بودجهای برای اعزام مستمر سینماگران، مسئولان، رسانهها، سیاستگذاران و تحلیلگران فرهنگی و اجتماعی به رویدادهای سینمایی در سراسر جهان در نظر میگرفت تا حتی مخالفتهای شماری از دوستان نیز مبنای واقعی و علمی پیدا کند. گاه توقع و انتظار منتقدان و حتی مسئولان نسبتی با واقعیتها و داشتههای ما ندارد.
اطبایی در ادامه تصریح کرد: پرسش من از این دوستان این است که با کدام برنامهریزی و سرمایهگذاری انتظار چنین معجزاتی از سینمای ایران دارید؟ آیا تا کنون سیاستگذاران فرهنگی و سینمایی ما به طراحی برنامههای بلندمدت، میانمدت و حتی کوتاهمدتی در این حوزه پرداختهاند؟ آیا برای همان اندک بودجههای صرف شده در حوزه بینالملل، هیچ فرد یا نهاد رسمی و دولتی پاسخگوست؟ چه دستاوردی برای مجموع فعالیتهای این نهادها در عرصههای بینالملل حاصل شده است؟ چرا دوستان مسئول، رسانهها و حتی نهادهای نظارتی پیگیر دستاوردها و یا قول و وعدههای شماری مسئولان نیستند؟ آیا فردی هست که پیگیر ادعاهای یک نهاد دولتی برای فروش میلیون دلاری انیمیشن «رستم و سهراب» خود در زمان بازار فیلم کن باشد؟ بیش از 6 ماه از زمان بازار کن و وعده فروش چند میلیون دلاری انیمیشن ایرانی گذشته، کجاست اخبار این موفقیت بینظیر اقتصادی؟!
* سینماگران بینالمللی در ایران با مراجعه به اداره پست متولد میشوند
اطبایی در ادامه توضیحات خود، اظهار داشت: عرضه و بازاریابی بینالمللی محصولات فرهنگی یک تخصص و از دشوارترین مشاغل عالم است! متاسفانه، صنعت سینمای ایران دارای ضعفهای جدی در این حوزه است و تعداد متخصصان بازاریابی بینالمللی آن بسیار کمشمارند. هیچ نسبت منطقی بین این متخصصان و تولیدات سینمای ایران وجود ندارد. نه بخش دولتی و نه بخش خصوصی اهتمامی به پرورش نیروی مورد نیاز حوزه بینالملل نداشته و آشنایی نسبی با زبان انگلیسی، برای قبول این مسئولیت کفایت میکند! به همین دلیل در طول دو دهه اخیر با پدیده کارگردان- پخشکننده روبرو شدهایم که بخش قابل توجهی از حضورهای بینالمللی سینمای ایران را به ویژه در سینمای کوتاه، مستند و انیمیشن به خود اختصاص دادهاند. کمبود نیروی متخصص و کارنامه غیرقابل دفاع نهادهای رسمی، منجر به اقدامات شخصی کارگردانها در عرضه آثار خود کرده که این خود داستانی دیگر است!
وی ادامه داد: کارگردان با جستوجوی اینترنتی و دستیابی نشانی جشنوارهها و مراجعه به یک اداره پست، دهها نسخه DVD فیلمش به جشنوارهها میفرستند تا در نهایت و بدون هیچ استراتژی خاصی و از سر حادثه، فیلم در چند جشنواره پذیرفته و با خبررسانی مجدانه (!)، رسانههای تشنه خبر نیز اسم و رسم فیلمساز را مطرح و یک سینماگر موفق در عرصههای جهانی متولد میشود! آیا میتوان چنین حضورهایی را موفقیت بینالمللی سینمای ایران ذکر کرد؟! این بخش نیز به آسیبشناسی جدی نیاز دارد تا استعدادها و ظرفیتهای موجود سینمای ایران هرز نرود.
اطبایی خاطر نشان کرد: اطلاعرسانی حضورها و موفقیتهای بینالمللی نیز به این عرصه آسیب جدی زده است. ما کمتر در رسانههای خود نیروی متخصصی در حوزه بینالملل داشته و رسانههای دیجیتال و چاپی ما بدون درنگ به انتشار هر خبر دریافتی دست زده، بی آنکه حتی از صحت و سقم آن مطلع باشند! حتی در خبررسانیهای نهادهای رسمی نیز این مشکلات وجود دارد. بزرگنمایی خبر و ناقص بودن اطلاعات ارائه شده، بزرگترین مشکلات اخبار ارسالی این نهادهاست. این عطش رسانهها و سینماگران به انعکاس اخبار حضورها و موفقیتهای جهانی، نشانگر نیاز فردی و اجتماعی است که نکات مثبت و منفی خود را توامان دارد.
وی در ادامه در گفتوگو با فارس توضیح داد: اشاره پیشین به هدفمند نبودن فعالیتهای صورت گرفته در حوزه بینالملل در این جا مصداق پیدا میکند. سینمای ایران نیازمند سیاستگذاری کلان و هدفمند برای حضور و بازاریابی بینالمللی تولیدات سینمایی دارد که جز در دهه اول فعالیتهای بنیاد سینمایی فارابی، کمتر شاهد آن بودهایم.
اطبایی خاطرنشان کرد: در دوره مدیریت آقای بهشتی در بنیاد سینمایی فارابی، این سیاستگذاری هدفمند صورت گرفت و با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و بینالمللی، سیاست متمرکز عرضه و بازاریابی بینالمللی سینمای ایران اتخاذ و کلیه محصولات سینمایی ایران از کانال بخش بینالملل بنیاد فارابی عرضه شد. سیاست واحد، مدیریت دلسوزانه و متعهدانه و آثار کیفی سینمای ایران با حمایتهای وقت مسئولان سیاسی، منجر به کشف سینمای نوین ایران و تغییر تدریجی نگاه تماشاگران و رسانههای کشورهای مختلف به ایران و احترام به دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی آن در سالهای پس از انقلاب شد. هر چند همان حرکت نیز اکنون نیازمند آسیبشناسی است اما آنچه به دست آمد بسیار فراتر از انتظارها و مهمتر از آسیبها بود.
این کارشناس سینما ادامه داد: بعد از دهه اول، همانگونه که مدیریت بنیاد فارابی در مصاحبهای اشاره داشت، فعالیتهای بنیاد باید به پایان رسیده و بخش خصوصی عهدهدار ادامه این مسئولیت میشد، اما با تغییر مدیریت بنیاد، این نگاه دیگر ادامه پیدا نکرد و مدیران بنیاد فارابی هر یک تاکنون نتوانستند از حوزه جذاب بینالملل جدا شوند. موفقیت بنیاد سینمایی فارابی در دهه اول انقلاب، تمامی نهادهای رسمی و دولتی فعال در حوزه سینما را در سودای تکرار این موفقیتهای بینالملل به تکاپو انداخت و بودجههای کلان ارزی و ریالی به این بخش تزریق و رقابت این نهادها با یکدیگر هم منجر به هدر رفتن بودجه عمومی و از طرفی دیگر پا نگرفتن بخش خصوصی در این حوزه شد؛ چرا که توان مالی برای این رقابت نابرابر وجود نداشت.
* سیاستهای تنبیهی و سلبی
وی اظهار داشت: از طرف دیگر با تغییر هر دولت شرایط تغییر کرده است؛ گاه یک دولت مشتاق و گاه دولتی دیگر محافظهکار نشان داده و شرایط برای حضور بینالمللی سینمای ایران مشخص نبود. هر چند در 10، 15 سال اخیر، سیاستهای تنبیهی و سلبی حرف اول را در این حوزه زده است. کلام مسئولان مبتنی بر اهرمهای تنبیهی تهدیدی بوده و کمتر شاهد تشویق و حمایت یک سینماگر و یا دستاندرکار حوزه پخش بینالملل از طرف مسئولان بودهایم. در حالی که به شهادت بسیاری از مدیران سیاسی ما، سینمای بعد از انقلاب از اندک پدیدههایی بوده که توانسته فضای ناحقی را که بر علیه این مردم و اعتقاداتشان وجود داشته، خنثی سازد.
* 26 هزار حضور بینالمللی و 2300 جایزه جهانی برای سینمای ایرانی
اطبایی تاکید کرد: بیش از 26 هزار حضور بینالمللی و کسب بیش از 2300 جایزه جهانی، هدیه سینماگران ایرانی به مردم خود در طول سالهای اخیر بوده است که غالبا با برخورد مثبت مسئولان همراه نبوده است. در حالی که در همه کشورهای صاحب سینما، سیاستهای مختلفی جهت کسب موفقیتهای بینالمللی وجود داشته که میتوان به پاداشهای مالی، حمایت از حضور سینماگران در رویدادهای جهانی و تقبل هزینههای عرضه و بازاریابی بینالمللی فیلمها اشاره داشت.
وی ادامه داد: سیاستگذاران این کشورها به اهمیت مطرح شدن نام کشورهای خود در این مجامع جهانی و کسب موفقیتهای فرهنگی به خوبی واقفند، چرا که عرصه فرهنگ و موفقیت در آن نشانهای است از ریشههای فکری و اعتقادی هر ملت و این مهم با ابزارهای سیاسی و اقتصادی حاصل نمیشود.