0

سرقت اسيدي؛ معجون دزدي و جنايت

 
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

سرقت اسيدي؛ معجون دزدي و جنايت

سه نوجوان كه با پاشيدن اسيد به‌صورت راننده‌هاي مسافركش يا افرادي كه از سر دلسوزي آنها را سوار مي‌كردند پس‌از دستگيري انگيره خود را سرقت اعلام كرده و گفتند، از سوي پيرمردي براي اجراي اين كارها راهنمايي شده‌اند.

به گزارش جام جم در ادامه تحقيقات معلوم شد؛ همه سرقت‌ها نقشه پيرمردي بوده كه اسيد را به آنها داده تا بر سر و صورت راننده‌ها بريزند.

پسر نوجواني كه به‌ صورت رانندگان اسيد مي‌پاشيد، پيرمردي را كه تازه دستگير شده بود به عنوان سردسته باند معرفي كرد و به ماموران پايگاه پنج پليس آگاهي تهران گفت: «ما نمي‌خواستيم اين سرقت‌ها را انجام دهيم، ولي او تهديد مي​كرد اگر به حرف‌هايش گوش ندهيم بيرونمان مي‌كند.»

به اين ترتيب پيرمرد متهم شد از سال‌ها قبل كودكان خياباني را به خانه خود در روستاي كيگاور رباط‌كريم كشانده و پس از دادن جا و غذا، آنها را مجبور مي‌كرده با پاشيدن اسيد به‌صورت رانند‌ه‌ها، خودروي آنها را سرقت كنند.

اما ماجراي سرقت‌هاي اسيدي اين باند مخوف كه سال‌ها ادامه داشت، مهر 86 در دستور كار پليس قرار گرفت.

زماني كه سه نوجوان، مرد جواني را كه قصد رساندنشان را داشت به عنوان طعمه انتخاب كردند، مرد جوان چند روز بعد با سر و صورتي كه به شدت سوخته بود به پايگاه پنج پليس آگاهي تهران رفت و از سرقت خودرواش توسط سه ‌نوجوان خبر داد و گفت: «سه پسر ۱6ـ ۱5 ساله، از ميدان آزادي خودروام را به مقصد اسلامشهر به‌صورت دربست كرايه كردند، اما در بين راه با تهديد چاقو مرا مجبور به توقف كردند. وقتي توقف كردم مايع سوزاننده‌اي را روي صورتم ريختند، از درد به‌خود مي‌پيچيدم، اما در همين هنگام آنها مرا به زور از خودرو بيرون انداختند.»

مدتي بعد چند راننده ديگر نيز با مراجعه به پليس مدعي بودند قرباني اعضاي اين باند مخوف شده‌اند، به اين ترتيب كارآگاهان محدوده فعاليت اين نوجوانان تبهكار را در اتوبان آزادگان، جاده‌ اسلامشهر و مناطق حاشيه‌ا‌ي جنوب پايتخت به‌صورت نامحسوس تحت كنترل قرار دادند و سرانجام موفق شدند دو نفر از اعضاي باند را كه سوار يك خودروي مسروقه و با سرعت سرسام‌آور در جاده اسلامشهر در حال حركت بودند، دستگير كنند.

متهمان در اداره پليس به زورگيري از رانندگان عبوري و سرقت خودروهاي آنان اعتراف كردند و مدعي شدند: «۳۰ راننده مسافركش را به دام انداخته‌اند و بعد از پاشيدن اسيد بر سر و صورت ۱۵ نفر از آنها يا مجروح كردنشان با ضربات چاقو، خودرويشان را به سرقت برده‌اند.»

به‌دنبال اعترافات هولناك اين دو سارق نوجوان، كارآگاهان موفق شدند ديگر همدست آنها را كه به اتهام سرقت ديگري در زندان به سر مي‌برد شناسايي كنند، به اين ترتيب پرده از راز پيرمرد معتاد كه سردسته اين باند بود، برداشته شد.

سارقان نوجوان در ادامه بازجويي‌ها مدعي شدند طراح اصلي اين سرقت‌هاي بي‌رحمانه پيرمردي معتاد است كه با پناه‌دادن به كودكان خياباني آنها را مجبور به سرقت خشن خودرو مي‌كند. آنها ادعا كردند اين پيرمرد بعد از هر سرقت، خودرو را اوراق مي‌كرد و به فروش مي‌رساند و بخش كمي از پول فروش خودرو را به آنها مي‌داد.

اما پدرخوانده وقتي مقابل اعضاي باند سرقت و دو نفر از شاكيان پرونده قرار گرفت با انكار تمام اتهاماتش گفت: باور كنيد اين پسرها دروغ مي‌گويند، اشتباه كردم به آنها جا و مكان دادم، من نمي‌دانستم آنها اسيد را براي چه كاري مي‌خواهند، از من خواستند برايشان اسيد تهيه كنم و من هم از روي ناداني اين كار را كردم. اما خبر نداشتم كه آنها با استفاده از اسيد دست به چه سرقت‌هايي مي​زنند. با وجود اين مدارك و شواهد عليه پيرمرد، چاره‌اي جز بيان حقايق برايش نماند.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

پنج شنبه 25 آبان 1391  9:42 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها