آداب سلام
سلام كه با سلامت، هم خانواده است معنايش نفى خطر يا ملزوم آن است. اين شعار اسلامى كه به عنوان تحيت ادا مىشود و در قرآن كريم مورد تاكيد قرار گرفته، شايد يكى از حكمتهايش اين باشد كه هر انسانى در زندگى دايما نگرانيها، خوفها و دل واپسيهايى دارد و با هر كسى مواجه مىشود چون احتمال مىدهد كه از ناحيه وى ضررى به او برسد اين نگرانى را دارد. پس اولين چيزى كه در هر برخوردى مطلوب است رفع اين نگرانى است، يعنى انسان احساس كند كه از طرف آن شخص ضررى به او نمىرسد و هيچ چيز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نيست و بعد نوبت مىرسد به جلب منفعت. اين است كه در اولين برخورد بهترين چيزى كه بايد رعايتبشود همين تامين دادن به طرف است كه از ناحيه من به شما ضررى نمىرسد.
بد نيست اشاره بكنيم به مكتب اگزيستانسياليسم كه پيروان آن معتقدند: اصولا زندگى با دلهره و اضطراب، توام است و حيات بدون دلهره و اضطراب امكان ندارد. البته آنان در اين باره افراط و مبالغه كردهاند ولى اين حقيقتى است كه يك موجود ذى شعور اولين چيزى كه موجب توجهش قرار مىگيرد اين است كه سلامتى و امنيت داشته باشد; يعنى ضررى به او نرسد و جان و مال و ساير چيزهاى مورد علاقهاش محفوظ باشد.
پس در روابط اجتماعى اولين چيزى كه بايد تامين بشود سلامت و امنيت است كه اگر اين نباشد زندگى اجتماعى هيچ ارزشى ندارد. از اين رو در موارد زيادى «سلام» با «آمين» در قرآن كريم تواما ذكر شده است. مىدانيد يكى از اسمهاى خداى متعال «سلام» است و آن جا كه اين اسم در قرآن كريم ذكر شده به دنبالش «مؤمن» هم آمده است: «السلام المؤمن المهيمن» (1) خداست كه سلامتى را تامين و خطر را از ديگران رفع مىكند. «مؤمن» در اين جا يعنى كسى كه ايجاد امن مىكند. و در روز قيامتبه مؤمنين گفته مىشود: «ادخلوها بسلام آمنين; (2) با سلام و امن وارد بهشتشويد.»
به هر حال اهميت موضوع سلام به خاطر اين است كه به طرف، احساس آرامش و امنيتخاطر مىدهد و اين در زندگى اجتماعى خيلى مهم است. گاهى منظور از سلام اين نيست كه از ناحيه من سلامتى براى شما تامين مىشود يا خطرى ايجاد نمىشود بلكه منظور اين است كه از خدا براى شما سلامت و دفع ضررها و خطرها را مىخواهم; يعنى وقتى مىگوييم «سلام عليكم» ممكن ستبه قصد دعا باشد; يعنى از خدا مىخواهم كه سلامتى را براى شما تامين كند و برگشتش به اين است كه سلام از ناحيه چه كسى باشد: وقتى مىگوييم «سلام عليكم» يعنى سلام منى عليكم يا «سلام من الله عليكم» آنچه در بين عموم مردم متعارف است معنايش اين است كه از ناحيه سلامكننده خطرى به شما نمىرسد ولى كسى كه بينش توحيدى دارد و در هر حال توجهش به خدا هست اين سلام را از ناحيه خدا مىداند و از خدا درخواست مىكند كه براى او سلامت ايجاد كند و او را از خطرها حفظ نمايد. اگر به اين قصد باشد هم تحيت استبراى او و هم دعا.
خداى متعال به پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم مىفرمايد: «و اذا جائك الذين يؤمنون بآياتنا فقل سلام عليكم» (3)
ممكن است اين آيه ناظر به مؤمنينى باشد كه مهاجرت مىكردند و از مكه به سوى پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم مىآمدند ولى مورد، مخصص نيست و حكم فراگير است.
در قرآن كريم در ضمن داستانهاى انبيا نقل شده كه ملائكه به ايشان سلام گفتند; مثلا در داستان حضرت ابراهيمعليه السلام در چند مورد در قرآن كريم تكرار شده كه موقعى كه ملائكه براى خراب كردن شهر لوط آمدند اول خدمتحضرت ابراهيمعليه السلام رسيدند و هنگام ملاقات با آن حضرت سلام كردند. يكى آيه69 سوره هود و ديگرى آيه 52 سوره حجر و سومى آيه25 سوره والذاريات.
همچنين هنگامى كه حضرت ابراهيمعليه السلام مىخواست از آزر جدا بشود: «قال سلام عليك ساستغفر لك ربى» (4)
و اين از موارد سلام وداع است. همان طور كه انسان موقع برخورد، سلام مىكند در موقع جدا شدن هم خوب استسلام بكند الآن هم در ميان اعراب مسلمان كمابيش مرسوم است كه موقع جداشدن از يكديگر سلام مىكنند.
مواردى هست كه خداى متعال به بندگانش سلام فرموده است; از جمله در آيه 47 سوره طه مىفرمايد: «والسلام على من اتبع الهدى». و در دو آيه بطور عموم بر همه انبيا سلام فرستاده است: يكى آيه 181 سوره والصافات كه مىفرمايد: «سلام على المرسلين» و ديگرى هم آيه 59 سوره نمل: «و سلام على عباده الذين اصطفى» همچنين سلامهايى راجع به اشخاص خاصى هست: يكى در مورد حضرت يحيىعليه السلام در آيه 15 سوره مريم «و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعثحيا.» و مشابهش از حضرت عيسىعليه السلام است كه خودش مىفرمايد: «و السلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعثحيا.» (5) در چند مورد هم در سوره والصافات بعد از ذكر داستان چند نفر از انبياءعليه السلام مانند حضرت نوح و حضرت ابراهيم و حضرت موسى و حضرت هارون و حضرت الياس برايشان درود مىفرستد (سوره والصافات: 79، 109، 120، 130) نيز در آيه 48 سوره هود بعد از ذكر فرونشستن توفان مىفرمايد: «قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك».
يكى از نامهاى بهشت «دارالسلام» است كه به نوبه خود اهميت موضوع سلام و سلامتى و امنيت را اثبات مىكند.
آياتى داريم كه وقتى مؤمنين وارد بهشت مىشوند از طرف ملائكه به ايشان سلام داده مىشود و تحيتخود مؤمنان هم در هشتسلام است: آيه 10 سوره يونس، 46 سوره اعراف، 32 سوره نحل، 24 سوره رعد، 23 سوره ابراهيم،46 سوره حجر،34 سوره ق، 44 سوره احزاب، 75 سوره فرقان، 58 سورهيس، 62 سوره مريم و 26 سوره واقعه.
از چيزهايى كه اهميت موضوع سلام و سلامتى را اثبات مىكند همين است كه خود اسلام، «سلام» تلقى شده و برنامههاى اسلام «سبل السلام» ناميده شده است: «يهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام» (6) وقتى قرآن مىخواهد اهميت اسلام و قرآن را بيان كند مىفرمايد: خداى متعال به وسيله قرآن راههاى سلام را به مردم نشان مىدهد، و يكى از بزرگترين اوصاف قرآن اين است كه به سوى راههاى سلام هدايت مىكند.
در اسلام تاكيد شده كه مؤمنان به يكديگر سلام كنند و پيغمبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم حتى به زنان و كودكان هم سلام مىكردند و روايات زيادى درباره احكام و فضيلتسلام وارد شده كه در اين جا نيازى به ذكر آنها نيست.