زيرساختها و سامانههاي حياتي و حساس كشور يا خود، بخشي از فضاي سايبري كشور را تشكيل ميدهند يا از طريق اين فضا، واپايي، مديريت و بهرهبرداري ميشوند.
بخش بزرگي از اطلاعات حياتي و حساس كشور نيز به اين فضا منتقل شده يا اساسا در اين فضا شكل ميگيرد.
بيشتر فعاليتهاي رسانهاي در اين فضا انجام ميشود. بيشتر مبادلات مالي از طريق اين فضا انجام ميگيرد و نسبت قابلتوجهي از وقت و فعاليتهاي شهروندان، صرف تعامل در اين حوزه ميگردد.
ماده 46 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران اشعار ميدارد كه تا پايان سال دوم، تمام دستگاههاي اجرايي و واحدهاي تابعه و وابسته و تا پايان برنامه، 60 درصد خانوارها و تمام كسب و كارها بايد بتوانند به شبكه ملي اطلاعات و اينترنت متصل شوند.
براساس بند «ج» اين ماده، تمام دستگاههاي اجرايي مكلفند تا پايان سال دوم برنامه، نسبت به ارسال و دريافت الكترونيكي همه استعلامات بين دستگاهي و واحدهاي تابعه آنها با استفاده از شبكه ملي اطلاعات و رعايت امنيت اقدام نمايند و تا پايان برنامه، خدمات قابل ارائه خود را به صورت الكترونيكي از طريق شبكه ملي اطلاعات عرضه نمايند و نيز تمام خدمات قابل ارائه در خارج از محيط اداري خود و قابل واگذاري يا برونسپاري را به دفاتر پستي و پيشخوان خدمات دولت كه توسط بخشهاي غيردولتي اعم از خصوصي يا تعاوني ايجاد و مديريت ميشود، واگذار كنند.
سهم درآمد حاصل از كسبوكارهاي فضاي سايبري در توليد ناخالص ملي افزايش چشمگيري يافته و از ميان شاخصهاي تعيينشده براي سنجش ميزان توسعهيافتگي كشور، شاخصهاي حوزه سايبري، سهم عمدهاي را به خود اختصاص دادهاند.
بخش قابلتوجهي از سرمايههاي مادي و معنوي كشور، صرف اين حوزه شده و حجم زيادي از درآمدهاي مادي و اكتسابات معنوي شهروندان نيز از اين حوزه كسب شده يا به طور عمده تحتتاثير آن قرار دارد.
به عبارت ديگر، وجوه مختلف زندگي شهروندي، به معناي واقعي، با اين فضا درآميخته و هرگونه بيثباتي، ناامني و چالش در اين حوزه، مستقيما آن را متاثر خواهد کرد.
بررسي سوابق نبردها و انقلابهاي مخملي شكلگرفته طي دو دهه اخير در كشورهاي مختلف كه منجر به نابودي منابع و زيرساختها و براندازي حكومتها شده، بيانگر اين واقعيت است كه عمده آنها با يك نبرد سايبري شروع يا از طريق آن حمايت شده است.
در چنين نبردهايي، زيرساختهاي حياتي و حساس مانند نيروگاهها، پالايشگاهها، تاسيسات هستهاي، سامانههاي ملي حمل و نقل، ارتباطات، صداوسيما، مراكز بزرگ صنعتي، شبكههاي مالي و بانكي كشور و امثالهم، از طريق حملات سايبري مورد هدف قرار ميگيرند تا حاكميت را در اداره كشور و ارائه خدمات به مردم با چالشهاي اساسي مواجه كنند.
همچنين مروري بر وقايع و حوادث سالهاي اخير كشور، مويد اين واقعيت است كه بخش عمدهاي از تهديدهاي بالقوه و بالفعل موجود عليه كشور، بويژه در زيرساختهاي حياتي و حساس، يا مستقيما از فضاي سايبر نشأت ميگيرد يا اين فضا را به صورت مستقيم مورد هدف خود قرار ميدهد.
حمله سايبري به تاسيسات هستهاي در تابستان 89 و حمله ديگري به صنعت نفت كشور در بهار امسال شواهدي براي تائيد اين نظريه است.
اظهارنظر اخير وزير محترم ارتباطات و فناوري اطلاعات درباره كميت معتنابه حملات سايبري كه روزانه كشف و خنثي ميشوند نيز بر اين ديدگاه مهر تائيد ميزند.
ضرورت و اهميت صيانت از فضاي سايبري كشور در مقابل انواع تهديدها و تهاجمهاي سايبري و بويژه جنگ سايبري موجب شده است تا مسوولان امر به طور جدي، ايجاد ساختارها و سازوكارهاي دفاعي لازم براي دفاع از داراييهاي ملي سايبري در مقابل انواع تهديدات و تهاجمات اين حوزه را مدنظر قرار دهند.
چنين ساختارهايي، وظيفه دفاع از مرزهاي سايبري كشور و سرمايههاي ملي سايبري قرارگرفته در اين فضا را برعهده خواهند داشت.
اين وظيفه خطير جز از راه فرماندهي مقتدرانه و هوشمندانه صحنه، مشاركت همه بخشهاي مسوول در كشور از طريق تعريف درست و منطقي نقشها و مسووليتهاي هر يك و ايفاي بهموقع و صحيح آنها با اتكا بر توان، دانش و فناوري بومي براي رصد، پايش، مراقبت، واپايي، تشخيص، هشدار و پيشگيري و در يك كلام دفاع هوشمندانه، چندلايه و اثربخش از قلمرو سايبري كشور ميسر نخواهد بود.