آمریکا با حضور در یمن ضمن پر کردن خلأ ناتوانی عربستان در تأمین منافع آمریکا، زمینه را برای اقدام نظامی احتمالی در عربستان فراهم آورد.این احتمال وجود دارد که آمریکا در آینده نزدیک به بهانه مقابله با القاعده فرار کرده به شمال یمن،و ورود به خاک عربستان،تحرکات نظامی در عربستان را توجیه و اجرایی کند.
مردم یمن 16 فوریه سال 2011 قیامی سراسری را برای پایان دادن به سه دهه حاکمیت علی عبد الله صالح آغاز کردند. سرانجام طی ماه ها مبارزه در حالی که قیام مردمی به نتایجی رسیده بود، غربی ها با طرح ادعای شورای همکاری خلیج فارس برای مصادره قیام مردم گام برداشتند. بر اساس طرح آنها، «منصور هادی» معاون صالح جایگزین وی شد و در انتخاباتی تشریفاتی نیز وی برای دو سال ریاست جمهوری یمن را بر عهده گرفت.هر چند که منصور هادی ادعا داشت که در جهت مصالح مردم گام بر می دارد، اما سیاست های وی نشانگر طراحی او جهت تحقق دو اصل اساسی است.
موازنه چنان تعریف شده بود که از یک طرف علی عبد الله صالح در رأس قدرت باقی بماند، به گونه ای که منابع خبری از حضور وی در کاخ ریاست جمهوری خبر داده اند. از طرف دیگر زمینه را برای حضور آمریکا در یمن فراهم آورد. به عبارت دیگر، مأموریت وی ضمن حفظ منافع عربستان، زمینه سازی برای ورود نظامیان آمریکا به یمن است. در این چارچوب، منصور هادی سیاست بازی چندجانبه را در دستور کار قرار داده است.
در حوزه داخلی منصور هادی بهانه هایی نظیر فعال شدن القاعده در یمن به ویژه در مناطق جنوبی، رویکرد برخی قبایل برای تجزیه طلبی، ایجاد جنگ فرقه ای میان شیعه و سنی و ... را در دستور کار قرار داده است.نکته قابل توجه در حوزه داخلی یمن آنکه منصور هادی با بهانه قرار دادن حمله به سفارت آمریکا و کشته شدن یکی از کارمندان این کشور، حضور نظامی آمریکا را توجیه می کند.در حوزه خارجی نیز منصور هادی ادعایی نظیر دخالت کشورهای منطقه از جمله ایران در امور یمن را مطرح می کند. ادعای وی در قبال ایران در حالی مطرح شده که وی هرگز سندی را ارائه نکرده و صرفاً در فضاسازی تبلیغاتی و رسانه ای این ادعاها را مطرح کرده است.
در مجموع رفتارهای منصور هادی نشان می دهد که وی مجموعه ای از مولفه های داخلی و خارجی را در پیش گرفته تا قیام مردم یمن را نابود سازد، در حالی که در ورای آن، اهداف خطرناکی علیه امنیت ملی یمن اجرا می کند.نکته اساسی آنکه، وی تلاش دارد تا پای عربستان و آمریکا را به صورت نظامی در یمن باز کند و در اصل پروژه لیبی را در این کشور تکرار کند.
موج بیداری اسلامی در محکوم سازی اقدامات موهن و ضد اسلامی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در حالی جهان را فراگرفت که همزمان، منابع خبری از تحرکات نظامی آمریکا در یمن خبر داده اند. بر اساس گزارش های منتشره شده، آمریکا به نام حمایت از سفارتخانه های خود و مبارزه با القاعده نیروی نظامی به این کشور اعزام کرده است.
آمریکا به رغم ادعاهای بسیار، همچنان به دنبال نظامی گری در مناطق استراتژیک جهان است. بررسی پرونده یمن نشان می دهد که نزدیکی این کشور به تنگه باب المندب که حلقه اتصال دریای سرخ و خلیج عدن است، اهمیت ویژه ای به این کشور داده است. سلطه بر این منطقه می تواند نظارت آمریکا بر 30 درصد مبادلات دریایی جهان را به همراه داشته باشد.
این مهم با منابع نفتی یمن برای آمریکا دارای اهمیت بسیاری است که واشنگتن از سال های پیش به دنبال آن بوده است. این امر زمانی تقویت می شود که آمریکا همزمان تحرکات نظامی در سومالی به عنوان دیگر همسایه تنگه باب المندب را تشدید کرده است تا با سلطه بر یمن و سومالی، عملاً در دو زاویه تنگه باب المندب بتواند حضور نظامی خود را اجرایی تند.مولفه دیگر آنکه، آمریکا به شدت از گسترش بیداری اسلامی در جهان در هراس است و برای مقابله با آن به هر ابزاری چنگ می زند. آمریکا که در مصر، لیبی و تونس نتوانسته چندان به اهداف خود دست یابد، به دنبال حمله پیش دستانه در یمن است تا از دگرگونی گسترده در این کشور جلوگیری کند.
عملکردهای سران یمن نشان داده که آنها توان اجرای طرح های آمریکا را ندارند، بر این اساس آمریکا با طرح های مختلف تلاش دارد تا خود طرح هایش را در این کشور اجرا کند. در این زمینه آمریکا از یک سو سیاست تفرقه افکنی قومی را اجرا می کند که نمود آن را در ناآرامی های اخیر در جنوب یمن و تنش های ایجاد شده در شمال این کشور می توان مشاهده کرد.
از سوی دیگر، آمریکا با نام القاعده کشتارهای صورت گرفته توسط دولت دست نشانده به ریاست منصور هادی را توجیه می کند. نکته مهم در این حوزه آنکه، آمریکا با ادعای حراست از سفارتخانه های خود اقدام نظامی در یمن را اجرایی می کند؛ اقدامی که هدف اصلی آن سرکوب مردم و حفظ دولت دست نشانده است. این سناریو زمانی تقویت می شود که منابع خبری از حضور مستشاران نظامی آمریکا و فرانسه در ارتش یمن برای آموزش نیروهای یمنی خبر داده اند.
مسئله مهم در تحرکات نظامی آمریکا آنکه، گزارش های منتشره از شرایط نابسامان عربستان و احتمال سقوط آل سعود حکایت دارد. این مسئله موجب شده تا توانایی آل سعود در تأمین منافع آمریکا در عربستان و یمن زیر سوال رود. با توجه به اهمیت یمن و عربستان برای آمریکا، این امر وجود دارد که آمریکا با حضور در یمن ضمن پر کردن خلأ ناتوانی عربستان در تأمین منافع آمریکا، زمینه را برای اقدام نظامی احتمالی در عربستان فراهم آورد.این احتمال وجود دارد که آمریکا در آینده نزدیک به بهانه مقابله با القاعده فرار کرده به شمال یمن و ورود به خاک عربستان، تحرکات نظامی در عربستان را توجیه و اجرایی کند.
هدف نهایی آمریکا، ورود نظامی به عربستان و سرکوب اعتراض ها علیه آل سعود است. در پایان، در تحلیل رفتاری آمریکا می توان نتیجه گرفت، اقدام نظامی آمریکا در یمن بار دیگر نقاب از چهره سلطه طلبانه و ضد بشری آمریکا برداشته و به جهانیان اثبات کرده که خوی جنگ طلبی در وجود تمام دولتمردان این کشور است و آنها برای رسیدن به منافع خود از هیچ جنایتی، حتی اشغال نظامی کشوری مانند یمن و کشتار مردم این کشور فروگذار نیستند.
رضا اشرفى
منبع :بصیرت
