استاد مرکز تخصصی مهدویت ضمن بیان فلسفه غیبت امام زمان(عج) گفت: با رجوع به روایات، چنین به دست میآید که مقام رهبری جامعه و نیابت از حضرت مهدی(عج) فقط شایسته مجتهد جامعالشرایط است؛ این همان نظریه ولایت فقیه است.
«غیبت» یکی از مهمترین مسائلی است که درباره امام زمان عجل الله فرجه مطرح میشود و سؤالات بیشماری در اینباره وجود دارد. به همین منظور گفتوگوی مشروحی با حجتالاسلام والمسلمین مهدی یوسفیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و نویسنده کتابهای «امام مهدی در قرآن»، «طلوع خورشید»، «رخدادهای ظهور» و «شرایط ظهور» انجام دادیم که بخش دوم و پایانی آن تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
* فلسفه غیبت، امری دشوار و شاید دور از دسترس است
یوسفیان با بیان اینکه یکی از سؤالاتی که درباره غیبت و از همان زمان اعلام وقوع آن، مطرح شده این است که چرا باید امام غایب شود؟ گفت: به نظر میآید بیان علت حقیقی و اصلی غیبت، امری دشوار و شاید دور از دسترس باشد. ولی به هر حال امر غیبت امام زمان علیهالسلام را به دو صورت میتوان ارزیابی کرد: نگاه تاریخی و نگاه روایی
* نگاه تاریخی به مسئله غیبت امام زمان(عج)
نویسنده و پژوهشگر مسایل مهدویت گفت: وقتی به تاریخ صدر اسلام و حتی پیش از آن مینگریم، به خوبی میبینیم که جبهه کفر و باطل، برای مقابله با جبهه حق و نابودی آن، از هیچ اقدامی فروگذاری نکرده و در این راه، حتی از کشتن پیشوایان دین نیز ابایی نداشته است.
وی ادامه داد: آنان، به خوبی میدانستند ادامه حکومت دنیایی و سیطره بر مردم و کسب منافع نامشروع، زمانی امکانپذیر خواهد بود که پیشوایان دین و هادیان حق را از سر راه خود بردارند؛ لذا شهادت امامان علیهمالسلام در دستور کار خلفای جور قرار گرفت.
یوسفیان افزود: آنچه به وحشت و اضطراب حاکمان خودکامه میافزود، وعده ظهور حضرت مهدی علیهالسلام با عنوان منجی و مصلح بود؛ از این رو خلفای معاصر امام حسن عسکری علیهالسلام آن حضرت را به شدت تحت نظر داشتند؛ تا وقتی فرزندش به دنیا میآید، او را همان ابتدای زندگی به شهادت برسانند؛ بنابراین بسیار طبیعی است که خداوند، آخرین حجت خود را در پرده غیبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زمانی که مردم، آمادگی ظهور داشتند ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد نماید.
* نگاه روایی به مسئله غیبت امام زمان(عج)
استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با بیان اینکه در روایات، به علت و حکمتهای متعددی درباره غیبت اشاره شده است گفت: در برخی روایات آمده است که غیبت امام مهدی علیهالسلام سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن، بر بندگان، پوشیده بوده و بعد از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام روشن خواهد شد.
یوسفیان اظهار داشت: ابن عبّاس از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت میکند که فرمود: «علیّ بن ابیطالب، پس از من، امام امّت و خلیفه من بر آنها خواهد بود. قائم منتظری که زمین را ـ همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد ـ از عدل و داد پر کند، از فرزندان اوست. و قسم به خدایی که مرا بشارت دهنده و بیم دهنده، مبعوث فرمود، کسانی که دوران غیبتش، بر اعتقاد به او ثابت باشند، از کبریت احمر کمیابترند»، آن گاه جابر بن عبدالله انصاری برخاست و گفت: «آیا قائمی که از فرزندان تو است، غیبت دارد؟» فرمود: «به خدا سوگند! چنین است؛ تا در آن غیبت، مؤمنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند. ای جابر! این امر، از اموری الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است. مبادا در آن، شکّ کنی که شکّ در امر خدای تعالی، کفر است».
* حفظ جان امام مهدی(عج) یکی از علتهای غیبت است
یوسفیان با بیان اینکه در روایات متعددی وارد شده که امام مهدی علیهالسلام در پرده غیبت قرار گرفت تا جانش حفظ شود، به خبرنگار فارس گفت: در روایات فراوان، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که مردی از خاندان من به نام «مهدی» قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت.
وی با بیان اینکه فرمانروایان غاصب عباسی که به خوبی میدانستند حکومت و امامت بر مردم به نصّ پیامبر صلی الله علیه و آله، حقّ امامان معصوم علیهمالسلام است و آنان به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدهاند، گفت: آنها با اطّلاع از این روایات، در پی آن بودند که همان ابتدای ولادت امام مهدی علیهالسلام، آن حضرت را به قتل برسانند و بقای حکومت خود را تضمین کنند؛ از این رو، ولادت پنهانی و سپس غیبت آن بزرگوار امری بسیار طبیعی است.
این پژوهشگر مسائل مهدویت گفت: امام صادق علیهالسلام از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نقل میکند که حضرت فرمودند: «آن جوان، ناچار میباید غایب شود». عرض کردند: «یا رسول الله! برای چه غیبت میکند؟» فرمود: «میترسد او را برای بکشند». همچنین زراه از امام باقر علیهالسلام نقل میکند: «برای آن جوان، پیش از ظهورش غیبتی است». گفتم: «برای چه غیبت میکند؟» فرمود: «میترسد» و با دست به شکم خود اشاره نمود؛ یعنی میترسد او را بکشند.
این نویسنده و پژوهشگر مسائل مهدویت با بیان اینکه این روایات در حد فهم مخاطبان بیان شده تاکید کرد که ترس امام از کشته شدن، به این معنا نیست که امام از شهادت خوف دارد چرا که امام از شهید شدن نمیترسد بلکه شاید مراد این باشد که بنا نیست امام کشته شود و باید زنده بماند تا عدالت را در جهان اجرا کند و اسلام را حاکم کند.
وی با بیان مثالی گفت: مثلا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وقتی که با خبر شد دشمنان، قصد جانش را کردهاند، امام علی را در بستر خود قرار داد که به «لیلة المبیت» معروف شد و مخفیانه به غار رفت تا جانش محفوظ بماند.
* استفاده از غیبت، از راهکارهای تجربه شده پیامبران است
یوسفیان با اشاره به اینکه یکی از راهکارهایی که در زندگی پیامبران مشاهد میشود، استفاده از حالت غیبت است، ادامه داد: آنان وظیفه دارند مردم را به سوی خدا راهنمایی کرده و دین الهی را به آنان ارائه نمایند؛ از این رو، باید برای انجام این مسئولیت مهم، برنامه مناسب داشته باشند و چون دشمنان خدا برای نابودی دین حقّ، از هیچ عملی ـ حتّی کشتن پیامبران ـ رویگردان نبودند، پیامبران، به امر الهی در مواردی، از حالت غیبت استفاده میکردند.
وی افزود: امامت امام مهدی علیهالسلام نیز در راستای نبوت و رسالت پیامآوران الهی است و روشن است که خداوند برای ایشان نیز چنین راهکاری در نظر بگیرد.
* آزادی از بیعت با ظالمان، فلسفه دیگر غیبت است
این کارشناس علوم دینی اظهار داشت: یکی از موانع موجود بر سر راه پیشوایان دین، قدرتهای غاصب و ستمگری بودند که دین راستین و راهنمایان الهی را خطری جدّی برای مقام و حکومت خود میدانستند و با تمام توان، برای خاموش کردن نور خدا میکوشیدند. پیشوایان دین نیز در مواردی، به امر خدا و برای حفظ اصل دین و بقای آن میان مردم، مجبور به سکوت و بیعت ظاهری با طاغوت بودند.
یوسفیان تاکید کرد: چون قیام بر ضد حاکمان شرک و ظلم و برقراری حکومت عدل، از وظایف اصلی امام مهدی علیهالسلام قرار داده شده است و چنین مسئولیتی با بیعت با آنان سازگار نیست، و از سوی دیگر، این جنبش بزرگ و بینظیر نیازمند فراهم شدن شرایط آن است، آن بزرگوار در پرده غیبت قرار گرفتند تا در زمان مناسب و بدون نقص پیمان، بتوانند قیام کنند.
وی به بیان روایتی در این زمینه پرداخت و گفت: ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: صاحب این امر، ولادتش بر این خلق پنهان است؛ تا چون ظهور کند، بیعت احدی بر گردنش نباشد. همچنین در روایتی از امام رضا علیهالسلام علت غیبت این گونه بیان شده است: برای این که آن زمان که با شمشیر قیام میکند، کسی بر عهده او بیعتی نداشته باشد.
* تأدیب مردم، یکی دیگر از علتهای غیبت است
این کارشناس مسائل مهدویت با بیان اینکه کوتاهی و ناسپاسی مردم در نعمت الهی و کفران آن، گاهی باعث محروم شدن از آن میشود، گفت: نعمت ولایت و امامت نیز نعمت بیبدیلی است که قدرنشناسی از آن، موجب میشود انسانها از رهبری ظاهری او محروم شوند. از امام باقر علیهالسلام نقل شده است: وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد، ما را از میان آنها برگیرد.
* امتحان و غربال انسانها فلسفه دیگر غیبت است
نویسنده کتاب «امام مهدی در قرآن» اظهار داشت: یکی دیگر از فلسفههای غیبت، امتحان و آزمایش مردم در فراز و نشیب زندگی است تا مقدار پایداری و استواری آنها در مسیر صحیح زندگی انسانی روشن شود و از این گذر، افراد شایسته، به پاداش نیک نایل شوند.
وی گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در اینباره فرمودهاند: «مردمی بعد از شما خواهند آمد که یک مرد آنها، ثواب 50 نفر از شما را دارد». اصحاب عرض کردند: «یا رسول الله! ما در جنگ بدر و احد و حنین در رکاب شما پیکار کردهایم و قرآن میان ما نازل شده است»، فرمود: «آنچه آنها متحمل میشوند، اگر شما ببینید، نمیتوانید مانند آنها صبر کنید».
یوسفیان افزود: در روایتی از امام صادق علیهالسلام درباره غیبت آمده است: بر خداوند لازم است که بندگانش را امتحان کند. آن موقع است که اهل باطل، تردید خواهند کرد.
* نزدیکترین راه به مسیر معصومین، شیوه ولایت فقیه و مرجعیت تقلید است
استاد مرکز تخصصی حوزه علمیه قم در بخش دیگری از گفتوگوی خود با خبرگزاری فارس بیان داشت: تردیدی نیست که فقط معصوم، از خطا مصون است و دیگران، درصدی از خطا را دارند؛ ولی در عین حال، باید گفت: ولایت فقیه و مراجع تقلید، کارشناسان دین هستند و در فهم و دریافت احکام دینی، به همان شیوهای عمل میکنند که معصومان آموزش دادهاند؛ یعنی در استنباط احکام شرعی، به منابعی تکیه میکنند که معصوم آن را معرفی کرده و نیز طبق قواعدی احکام را به دست میآورند که خود معصومان به عنوان راهکار بیان کردهاند.
یوسفیان گفت: وقتی مجتهد جامعالشرایط، براساس منابع اصیل دینی و راهکارهای مورد تأیید امامان علیهمالسلام، احکام و وظایف دینی را استخراج و بیان کرد، نزد خداوند، مأجور و معذور است؛ یعنی هم دارای اجر و پاداش است و هم به فرض خطا و اشتباه، عذرش پذیرفته است.
وی تاکید کرد: ناگفته نماند مسلماً محرومیت از معصوم و هدایت مستقیم او، پیامدهایی دارد؛ ولی این محرومیت، به سبب کوتاهی خود مردم است و به همین سبب است که وقتی قابلیت و شایستگی مردمی برای ظهور معصوم پدید آید آن بزرگوار، به امر خدا ظاهر خواهد شد.
* نایبان امام زمان(عج) چه کسانی هستند؟
نویسنده کتابهای «امام مهدی در قرآن»، «طلوع خورشید»، «رخدادهای ظهور» و «شرایط ظهور» درباره نایبان زمان غیبت کبری گفت: مراد از نایب امام زمان علیهالسلام کسی است که در زمان غیبت آن وجود مقدس، از طرف او سرپرستی جامعه شیعه را بر عهده دارد.
حجتالاسلام یوسفیان افزود: به طور کلی نایبان به دو گروه تقسیم میشوند:
اول؛ «نایب خاص» فردی است که به طور مشخص و معین، از سوی امام معرّفی میشود. نایبان خاص، چهار نفر بودند که از سال شروع غیبت (260 ق) طی حدود هفتاد سال (تا سال 329 ق) نیابت حضرت را بر عهده داشتند. نام آنان، «عثمان بن سعید عمری»، «محمد بن عثمان بن سعید عمری»، «حسین روح نوبختی» و «علی بن محمد سمری» بود.
دوم؛ «نایب عام» فردی است که به طور مشخص و معین، از سوی امام معرّفی نشده است؛ بلکه دارای صفات و ویژگیهایی است که یک نایب باید داشته باشد. این ویژگیها، علاوه بر این که عقل به آنها اشاره دارد، در روایات، بیان شده است. این شخص، به نیابت از امام زمان علیهالسلام سرپرستی جامعه شیعه را بر عهده دارد؛ ولی چون به صورت مشخص و به نام، از سوی امام معرفی نشده است، نایب عام نامیده میشود.
* مصداق نایب عام امام زمان(عج) کیست؟
استاد مرکز تخصصی مهدویت با بیان اینکه اکنون باید روشن شود کدام گروه از افراد جامعه شیعه، مصداق نایب عام هستند و وظیفه سرپرستی بر دوش آنان گذارده شده گفت: از دیدگاه عقل، فقط فقها و متخصصان جامعالشرایط شیعه، لیاقت رهبری و سرپرستی جامعه را دارند؛ چرا که جامعه اسلامی باید براساس دستورات دین اداره شود. از اینرو زمامدار، باید مسلمانی باشد که از مبانی و احکام دین، آگاه باشد و بتواند جامعه را طبق مقررات اسلامی راهبری کند و این فرد، کسی جز فقیه و مجتهد توانمند در تدبیر جامعه نیست.
یوسفیان ادامه داد: علاوه بر این حکم عقلی، با رجوع به روایات، به روشنی به دست میآید که مقام رهبری و اداره جامعه و نیابت از حضرت مهدی علیهالسلام، فقط شایسته مجتهد جامعالشرایط است و چنین فردی از سوی آن بزرگوار، باید سکّان جامعه را در دست بگیرد که این همان نظریه ولایت فقیه است.
این پژوهشگر حوزه مهدویت به دو نمونه از این روایات اشاره کرد و گفت: اسحاق بن یعقوب میگوید: از محمد بن عثمان عمری (دومین نایب خاص) خواستم نامهای را که مشتمل برای مسایلی بود، خدمت حضرت برساند و پاسخ آنها را دریافت کند. توقیع و نامهای از وجود مقدس صادر شد و حضرت، پاسخهایی را مرقوم فرمود که از جمله آنها این سخن است: «و اَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثنا فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکُم و اَنَا حُجَّةُ الله عَلَیهِم».
وی توضیح داد: در این توقیع شریف، حضرت مهدی علیهالسلام به مراجعه به راویان و دینشناسان امر کرده است و آنان را از سوی خود، حجت بر مردم و خلیفه خود معرفی میکند.
یوسفیان گفت: نمونه دوم اینکه وجود مقدس امام علی علیهالسلام از زبان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل میکند: «اللهم ارحم خلفانی ـ ثلاثاً ـ». قیل: «یا رسول الله! و مَن خلفائک»؟ قال: «الذین یأتون بعدی یروون حدیثی و سنتی؛ یعنی خدایا! خلفای مرا رحمت کن». (این جمله را حضرت سه بار گفت). گفته شد: «ای رسول خدا! خلفای شما کیانند»؟ فرمود: «کسانی که بعد از من میآیند و حدیث و سنت مرا نقل میکنند».
این نویسنده و پژوهشگر مسائل مهدویت تاکید کرد: معنای خلیفه، معنایی کاملاً روشن است که همان جانشین پیامبر و فردی است که بعد از آن حضرت در جایگاه او قرار میگیرد و عهدهدار اموری میشود که او بر عهده داشت که همان رهبری و سرپرستی جامعه است.
حجتالاسلام یوسفیان در پایان این گفتوگو بیان داشت: نکته مهم و قابل دقت در روایت، این است که حضرت به مهمترین ویژگی جانشین اشاره دارد که روایت کردن حدیث و سنت و آشنایی با دستورهای دین است؛ بنابراین، طبق این روایت شریف نیز تنها اسلامشناس و فقیه شایسته، از معصوم نیابت دارد.