0

اسباب كشي دلنوازان به پلاك يك

 
hasantaleb
hasantaleb
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1387 
تعداد پست ها : 58933
محل سکونت : اصفهان

اسباب كشي دلنوازان به پلاك يك

جام جم آنلاين: اسم مجتمع، دلنواز است. اما فيلمبرداري كه شروع شد نامش را تغيير دادند به «تهران، پلاك يك». آپارتماني 15 واحدي در ولنجك لوكيشن اين مجموعه است.اين‌طور كه معلوم است هشت خانواده در اين مجموعه تلويزيوني در واحدهايي شيك و گران‌قيمت زندگي مي‌كنند؛ خانواده‌هايي كه هريك خصوصيات خاصي دارند، اما فرهنگ آپارتمان ‌نشيني‌شان لنگ مي‌زند.

خانواده‌هاي بهنام، اعتمادي، مراد، كرم، گلشني، مجرد، جوهري و فرهمند. مجموعه طنز تهران، پلاك يك به كارگرداني مهدي مظلومي و تهيه‌كنندگي فرهاد فرج‌نظام دوم مهر ماه كليد خورد. در فاز اول، 30 قسمت 40 دقيقه‌اي اين مجموعه براي شبكه تهران ساخته مي‌شود.

تهران، پلاك يك با مشاركت موسسه تصوير شهر (وابسته به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران) و موضوعش در ارتباط با مشكلات شهروندان در مجتمع‌هاي مسكوني است.

تهران، پلاك يك، مجموعه طنزي است كه مسائل شهروندي و بويژه آپارتمان‌نشيني را به شهروندان آموزش مي‌دهد.

مهدي مظلومي، درباره داستان مجموعه مي‌گويد: اين مجموعه، داستان چند خانواده در مجتمعي مسكوني است و معضلاتي كه در آپارتمان‌هاي كلانشهرها مطرح است. در هر قسمت اين سريال به يكي از خانواده هاپرداخته مي‌شود. اين خانواده‌ها درخصوص فرهنگ آپارتمان‌نشيني ضعف دارند و همين موضوع بهانه‌اي براي پرداختن به معضلات آنها خواهد بود.

مظلومي درباره حمايت شهرداري تهران از اين مجموعه مي‌گويد: شهرداري وقتي در جريان سوژه قرار گرفت احساس كرد جزو سوژه‌هايي است كه در برنامه‌هاي حمايتي‌اش قرار دارد بنابراين حمايت مالي كار را به عهده گرفت.

مهدي مظلومي درباره انتخابش براي اين مجموعه به‌عنوان كارگردان گفت: طرح اين مجموعه تقريبا دو سال پيش توسط فرهاد فرج‌نظام، تهيه‌كننده اين مجموعه تلويزيوني داده و با قلم رضا مقصودي نوشته شد. زماني از من دعوت به كار شد كه فيلمنامه كامل نوشته شده بود. ارتباط خوبي با كار برقرار كردم. بازنويسي مختصري انجام دادم و اكنون هم در حال فيلمبرداري هستيم.

وي درباره انتخاب بازيگرانش مي‌افزايد: با انتخاب بازيگران تئاتر سعي كرده‌ا‌م تركيب تازه‌اي ارائه كنم كه بازيگران خوب تئاتر نيز مجال بازي در كار تصويري پيدا كنند.

مظلومي ادامه مي‌دهد: تازه بودن تعدادي از اين كاراكترها برايم مهم بود. خواستم از چهره‌هاي بكر، اما توانمند استفاده كنم.

كارگردان اين مجموعه تلويزيوني مي‌گويد:‌ تمام تلاشم را مي‌كنم كه از هيچ ‌چيز نگذرم. همه تلاش مي‌كنيم كاري ارائه كنيم كه خيلي معمولي نباشد و در عين حال جذاب و حرفه‌اي باشد. طبيعتا كمي حساسيت و وسواس وجود دارد كه روند كار را كند مي‌كند، اما در عوض كيفيت كار را بالا مي‌برد.

«تهران، پلاك يك»، داستان زندگي​چند خانواده در مجتمعي مسكوني است و معضلاتي كه در آپارتمان‌هاي كلانشهرها مطرح است

او معتقد است: تلاش گروه همواره اين بوده كاري طنازانه كه در عين‌حال برخورنده نباشد تصوير كند كه كاركرد آموزشي به شكل غيرمستقيم داشته باشد. قرار است هيچ ‌چيز لوس و مسخره نباشد و فقط در موقعيت‌هايي كه تعريف شده است خود را نشان دهد. به هر حال شبكه پنج مناسب اين مجموعه است، چون موضوع ما نيز آپارتمان‌نشيني در كلانشهرهاست و تهران اصلي‌ترين كلانشهر محسوب مي‌شود.

اگر از بينندگان مجموعه‌هاي مظلومي باشيد، به طور حتم نقطه اشتراك كارهاي مهدي مظلومي ‌را درك كرده‌ايد.

در بيشتر مجموعه‌هاي او يك لوكيشن ثابت وجود دارد. به عنوان مثال در «بدون شرح» با يك دفتر نشريه مواجه بوديم يا در «كمربندها را ببنديم» با يك دفتر هواپيمايي و در «زندگي به شرط خنده» هم باغي بزرگ.

***

نكته جالب اين است كه تك لوكيشن بودن، هيچ‌گاه باعث خسته شدن بيننده نمي‌شود. مظلومي ‌با خلق شخصيت‌هاي متعدد و با استفاده از بازيگران شاخص، اين مشكل را حل كرده و به فضاي تكراري‌اش ابعادي متنوع داده است. اين‌بار نيز همه قسمت‌ها در همين آپارتمان رخ خواهد داد.

او با دو دوربين و به شكل دكوپاژ كارش را مي‌سازد. در مجموع مي‌شود اين‌طور ميانگين گرفت كه هر پنج روز يك قسمت از سريال ساخته مي‌شود.

مدتي ا‌ست تغيير فرهنگ سكونت در خانه‌هاي شهري و بخصوص آپارتمان‌نشيني، فرهنگ خاص خودش را مي‌خواهد كه همين مسائل سوژه‌هايي را در اختيار نويسندگان و كارگردانان قرار مي‌دهد.

مثل پرداخت شارژ ماهانه، استفاده از مشاعات به طور خصوصي، بردن زباله به بيرون از مجتمع، تردد پرسر و صداي مهمانان و ساكنان در مجتمع، سرقت در مجتمع‌هاي مسكوني، تجاوز به حريم پاركينگ يا انباري اختصاصي ديگران، بلند كردن صداي راديو و تلويزيون، مطلع نبودن از گرفتاري ساير ساكنان، مديريت مجتمع، نگهداري حيوان در آپارتمان، بيمه‌هاي مربوط به مجتمع‌هاي مسكوني، راه‌اندازي مشاغل و كسب ‌و كار غيرقانوني در آپارتمان، فضاي سبز در مجتمع‌ها و توسعه فرهنگ زيست محيطي و... .

از بازيگران اين مجموعه مي‌توان به عليرضا خمسه (كرم)، اشكان خطيبي (بهنام)، داريوش مودبيان (اعتمادي)، مهتاج نجومي (همسر اعتمادي)، ارژنگ اميرفضلي (پسر مراد)، امير غفارمنش (مجرد)، ليلا بوشهري (دختر فرهمند) را اشاره كرد.

فرهاد فرج‌نظام، تهيه‌كننده مجموعه تلويزيوني «تهران، پلاك يك» درباره انتخاب اين طرح براي ساخت مجموعه تلويزيوني مي‌گويد: دو سال پيش طرح اين مجموعه با نام مجتمع مسكوني دلنواز به شبكه تهران داده شد. اين نام بداهه به ذهنم رسيد و قصد داشتم آشفتگي اين مجتمع را در كنايه‌آميز قرارگرفتن آن با اين نام نشان دهم. شبكه تهران نيز طرح را به‌خاطر اهميت بحث شهروندي قبول كرد و نگارش آن پس از بررسي‌هايي به رضا مقصودي سپرده شد.

او كه سابقه نوشتن طنزهاي متفاوت و فيلمنامه‌هاي مهمي را چون ليلي با من است، شيدا، مهر مادري و... داشت كار را شروع كرد و با انتخاب موضوعات قصه‌ها نوشته شدند.

تهيه‌كننده اين مجموعه تلويزيوني نوشتن فيلمنامه‌ها را با كمك دو نفر ديگر قيد مي‌كند كه سرپرستي آنان را نيز مقصودي به‌عهده داشته است. او درباره انتخاب مظلومي به‌عنوان كارگردان مجموعه مي‌گويد: پيش‌توليد مجموعه از بهار 91 آغاز شد. اواخر تابستان برآورد هـــزينه شد و دو سه ماهي طول كشيد.

روي چند كارگردان طنز متمركز شديم و مذاكراتي را شروع كرديم، اما با توافق سازمان و ما مظلومي با توجه به سابقه‌اي كه داشت براي اين كار انتخاب شد.

قرار شد مهدي مظلومي اين كار را متفاوت از طنزهايي كه تا امروز ساخته است، بسازد و مراقب باشد تا كار به سمت لودگي نرود و به گونه‌اي هدفمند باشد.

براي پيش‌توليد لازم بود آماده‌سازي‌هاي نهايي فيلمنامه، انتخاب لوكيشن، عوامل و بازيگران انجام شود. برآورد كار 135 ـ 100 روزه بوده، اما گويا بيشتر طول مي‌كشد.

فرهاد فرج‌نظام مي‌گويد: بخشي از كار در حال تدوين است تا به شبكه فرستاده شود و متقاعدشان كند كار براي اين‌كه با كيفيت بيشتر ضبط شود به زمان بيشتري نياز دارد.

فرج‌نظام معتقد است: براي متفاوت و متنوع كردن كار طنز علاوه بر هنرپيشه، دكوپاژ و ميزانسن‌ها عوامل ديگري چون فيلمنامه و كارگردان نيز اهميت دارد. از آنجا كه كارگردانان دنبال اين هستند تا شرايط و كارهاي متفاوتي تجربه كنند و به تبع آن دنبال فيلمنامه‌اي متفاوتند، اين شرايط براي مهدي مظلومي فراهم شده تا كار متفاوتي ارائه دهد.

به اعتقاد اين تهيه‌كننده، انتخاب بازيگران تئاتر به‌جاي بازيگران رايج تلويزيوني كه مخاطب پيدا كرده‌اند، نو بودن و طنازي خاصي به مجموعه داده است. اين مجموعه بيش از آنچه قرار است ما را بخنداند مي‌خواهد تربيت‌مان كند تا حقوق شهروندي خود را بشناسيم و آنها را رعايت كنيم.

فرج‌نظام درباره نگراني‌هاي رايج از خسته‌كننده بودن تك لوكيشن براي مخاطب مي‌گويد: سعي‌شده دوربين زاويه‌هاي مختلف به خود بگيرد و تصاوير خرد شوند و در كنارش ميزانسن و برداشت‌هاي خارجي بيايد تا اين كسالت را برطرف كند.

وي در پايان به اعلام آمادگي گروه و سازمان درباره دنباله‌دار بودن اين مجموعه تلويزيوني پس از 90 شب اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: سوژه‌هاي بسياري در باب بحث آپارتمان‌نشيني مطرح است كه تنها به تعدادي از آنها پرداخته‌ايم. تيم خوبي براي ساخت اين مجموعه با ما همكاري مي‌كنند كه در صورت موفقيت‌آميز بودن كار، احتمال ادامه‌دار شدن اين مجموعه وجود دارد تا با كار جمعي و تلاشي صميمانه به اهداف خود برسيم.

***

در اين آپارتمان، عليرضا خمسه نقش كرم را ايفا مي‌كند. او نخستين‌بار است در مجموعه‌اي بلند بازي مي‌كند. به اتاق گريم مي‌روم. خمسه برگه‌اي دست گرفته و ديالوگ‌هايش را حفظ مي‌كند. قرار است جلوي در آپارتمان با اشكان خطيبي گفت‌وگو كند.

سبيل‌هايش را مي‌كارند و موهايش را جو گندمي مي‌كنند. قوز نامتعارفي هم برايش درست كرده‌اند. به اصطلاح سرايدار مجموعه است، اما چند واحد در همين آپارتمان دارد كه كرايه داده است.

در اين مجموعه تلويزيوني تنهاست و خانواده‌اش خارج از ايران زندگي مي‌كنند. كمي منفعت‌طلب است و پول‌دوست.خودش را آماده كرده براي دوربين و آنقدر حواسش جمع نيست كه وارد جمع گفت‌وگويمان شود.

اشكان خطيبي هم روي مبل راحتي نشسته و ديالوگ‌هايش را مي‌خواند. مي‌خواهم درباره بهنام اين مجموعه كمي صحبت كند. صحبت نمي‌كند. مي‌گويد: اگر سوالي درباره تئاتر داريد يا گفت‌وگويمان درباره تئاتر است صحبت مي‌كنم. درباره تلويزيون و سينما حرفي براي گفتن ندارم!

نقشش پسر جواني است كه كمي شسته رفته به‌نظر مي‌رسد. نظر دختر مراد (مرسده) را در آن آپارتمان به خود جلب كرده و آداب معاشرتي و روشنفكر مي‌نماياند.

همه گروه كنار در ورودي آپارتمان آمده‌اند كه سكانس اسباب‌كشي مراد و برخورد بهنام (اشكان خطيبي) با كرم (عليرضا خمسه) درباره آمدن همسايگان جديد را ضبط كنند.

كرم زمين را تي مي‌كشد و كارگران اسباب مراد را به واحدش منتقل مي‌كنند كه بهنام وارد مي‌شود و اين صحنه را مي‌بيند و شروع مي‌كند صحبت‌كردن با كرم. 

10 دفعه اين صحنه كات مي‌خورد. يك‌بار بوم در تصوير ظاهر شده و يك‌بار جاگيري‌ها مناسب نيست. يك‌بار كارگر به ديوار مي‌خورد و يك‌بار ديالوگ فراموش مي‌شود. آخر كه صحنه موفقيت‌آميز ضبط مي‌شود، مظلومي مي‌خواهد از زاويه‌اي ديگر نيز كار را ضبط كنند.

***

امير غفارمنش نيز از شخصيت‌هاي شيرين اين مجموعه تلويزيوني است. يكي از دو برادر خانواده مجرد كه در يكي از واحدها ساكن است؛ از اين دو برادر سن و سالي گذشته و هنوز مجردند. البته برادر بزرگ‌تر يك‌بار ازدواج كرده، اما اكنون مجرد است.

در اين مجموعه كهولت سن و رابطه‌اي كه اين دو برادر با هم دارند، موقعيت‌هاي كميكي برايشان ايجاد كرده است.

غفارمنش درباره نقشش در مجموعه تلويزيوني تهران، پلاك يك مي‌گويد: مدت‌ها بود دوست داشتم چنين نقشي بازي كنم. اين شخصيت الهام گرفته از يكي از شخصيت‌هاي واقعي زندگي‌ام بود كه بعد به فيلمنامه اضافه شد.

اين بازيگر درباره حضورش در اين مجموعه مي‌افزايد: ابتدا قرار بود نقش ديگري داشته باشم كه بازيگران مناسب‌تري جايگزين شدند. بعد من، شخصيت مجرد را كه مدت‌ها در ذهنم بود به مهدي مظلومي ارائه كردم و او هم پذيرفت و شخصيت جاي خود را در مجموعه باز كرد. حالا حتي بيش از آنچه انتظار داشته‌ايم موفق نشان مي‌دهد.

امير غفارمنش كه نقش برادر كوچك‌تر اردشير كاظمي را ايفا مي‌كند دچار فراموشي‌شده و كاغذي هميشه روي جيبش چسبيده كه اگر گم شد به خانه بازگردانده شود.

او درباره نحوه ارتباطش با اين شخصيت مي‌گويد: در اكباتان همسايه‌اي داشتم كه ما به ازاي اين شخصيت بود كه اكنون ايفايش مي‌كنم. از آنجا كه رابطه خوبي با پيرمردها دارم به او هم علاقه‌مند شدم و برخلاف ديگر همسايگان كه از رفتار اين همسايه كلافه شده بودند با وي همدردي و كمكش مي‌كردم. تا روز مرگش كنارش بودم. وقتي با سعيد آقاخاني درباره او صحبت كردم اعتقاد داشت كاراكتر مناسبي براي بازي در مي‌آيد و من نيز جايش را در اين مجتمع خالي حس كردم و اينجا پناهش دادم.

امير غفارمنش بازي در اين نقش را نشان‌دهنده فاصله نسل​ها و تنهايي عده‌اي از افراد مسن نسبت به جوان‌ترها دانسته و معتقد است: در اين مجموعه رعايت رفتار اجتماعي در مقابل سني خاص آموزش داده مي‌شود و حتي قبح آن يادداشتي كه روي پيراهن عده‌اي از اين افراد است از ميان مي‌رود و جنبه آموزشي پيدا مي‌كند.

وي درباره بازي در نقش پيرمرد، اين بازي را متفاوت از نقش‌هاي كميك و رايج دانسته كه شكل فانتزي به خود گرفته‌اند و روند شكل‌گيري آن را مخلوط با درام مي‌داند. غفارمنش همبازي بودن خود را با ديگر بازيگران تئاتر مجموعه مغتنم مي‌داند و مي‌گويد: تفاوت بازي آنان با ديگر بازيگران در حواس قوي و خلاقيت‌شان است. آنچه طنز را طنز مي‌كند بيش از حضور بازيگر، نگرش كارگردان و نويسنده‌اش است.

***

به طبقه پنجم مجتمع مي‌روم. در آپارتمان سمت چپ باز است و خانواده مراد همگي روي مبلي خانوادگي رو به در نشسته‌اند و منتظرند سكانس مربوط به اسباب اثاثيه آوردن‌شان به خانه شروع شود. همگي وارد آپارتمان دست راست كه قرار است واحد مسكوني مراد و خانواده‌اش شود، مي‌شويم. واحدها دكورهاي جالب و شكل ساختماني متفاوتي دارند. همه اسباب و وسايل‌شان پهن است و قسمتي را بازي مي‌كنند كه قرار است وسايل را در خانه بچينند. مظلومي اشاره مي‌كند آماده باشند. بعد تقي‌زاده دستور حركت مي‌دهد و حامد وكيلي (مراد) با لباس عجيبي از حمام بيرون مي‌آيد.

دختر خانواده (ندا فرهنگ) غش‌غش به تركيب لباس حامد وكيلي مي‌خندد. مظلومي كات مي‌دهد. تقريبا همين صحنه شش هفت دفعه كات مي‌خورد تا آنچه مظلومي مي‌خواهد دربيايد.

اين صحنه را كه مي‌گيرند بازي اين بازيگران تمام مي‌شود و براي تعويض لباس مي‌روند. با حامد وكيلي درباره نقشش صحبت مي‌كنيم.

او كه تا به‌ حال روي صحنه‌هاي تئاتر حاضر شده و چند تله‌فيلم هم بازي كرده درباره بازي كردن در سريالي از مهدي مظلومي مي‌گويد: 16 - 17 سال است كه تئاتر بازي مي‌كنم و در اين مجموعه به‌خاطر آشنايي با مهدي مظلومي وارد شدم. وقتي شخصيت مراد را خواندم طوري بود كه احساس نزديكي با آن كردم و شخصيتش را دوست داشتم.

وكيلي درباره شرايط و روند كار در اين مجموعه ادامه مي‌دهد: كل كار از نظر داشتن نظم و انضباط خوب پيش مي‌رود و كندي كار به دليل اين است كه ساختمان چند طبقه بوده و مدام جابه‌جايي دوربين داريم. مراد مجموعه تلويزيوني تهران، پلاك يك گريم اين شخصيت را قبول كرده و با آن ارتباط گرفته است.

عليرضا خمسه ايفاي  نقش كرم را بر عهده دارد. او نخستين‌بار است در مجموعه‌اي بلند بازي مي‌كند. برگه‌اي دست گرفته و ديالوگ‌هايش را حفظ مي‌كند

او مي‌گويد: اين از خصوصيات بازيگران تئاتر است كه سعي مي‌كنند هميشه خود را به شخصيت نزديك كرده و با گريم‌شان ارتباط بگيرند.

وي درباره تفاوت‌هايي كه تا امروز در بازي تئاتر و روبه‌روي دوربين داشته است، اضافه مي‌كند: در تئاتر مدام با تماشاگر در ارتباطي، اما جلوي دوربين آن حسي را كه در تئاتر مي‌گيري، نمي‌تواني بگيري چون مدام روند بازي‌ات را قطع مي‌كنند، اما تلويزيون هميشه فرصتي براي ديده شدن است.

وكيلي از همكاري با مظلومي بسيار راضي بوده و معتقد است: كار با مظلومي فوق‌العاده است. مظلومي به من كمك كرد كنار كساني بازي كنم كه سابقه بازي در تلويزيون و كارهاي طنز را داشتند و آنقدر اعتماد داشت از عهده كار برمي‌آيم كه روحيه بازي در اين سريال در من تقويت شد.

به عقيده حامد وكيلي براي اين مجموعه بسيار خوب است كه از شبكه تهران پخش شود و به ‌نظرش شبكه پنج پرطرفدارترين شبكه استاني است كه حتي از طرف ديگر استان‌ها نيز پيگيري مي‌شود.

***

با مرضيه صدرايي و ندا فرهنگ كه لباس‌شان را عوض كرده‌اند به اتاقي مي‌رويم تا درباره نقش‌شان در اين مجموعه تلويزيوني صحبت كنيم. صدرايي كه نقش همسر مراد و ندا فرهنگ كه نقش دختر اين خانواده را بازي مي‌كنند هردو از بازيگران تئاتر هستند.

خانواده مراد كه از طبقه‌هاي پايين اجتماعي محسوب مي‌شود با مرگ عموي مراد كه ورثه‌اي هم نداشته است، صاحب ارثيه‌اي هنگفت و باد آورده مي‌شود و اعضاي خانواده قصد مي‌كنند با اين پول خانه‌اي در شمال تهران بخرند.

اين خانواده بسيار همخوان با هم و متعارض با فرهنگ شهرنشيني و به تبع آن آپارتمان‌نشيني هستند. در سير سريال متوجه اتفاقي كه براي اين خانواده در رسيدن‌شان به اين طبقه اجتماعي شده است، مي‌شويد.

اما مرضيه صدرايي درباره حضورش در اين مجموعه تلويزيوني مي‌گويد: پس از بازي در مهمانان ويژه جواد رضويان و شناختي كه نسبت به بازي من پيدا شده بود با من تماس گرفتند و من را براي خواندن فيلمنامه دعوت كردند. فيلمنامه را خواندم و با گپ و گفت‌هايي آن نقش را قبول كردم.

صدرايي از شبهاتي كه درباره تاخير در فيلمبرداري به‌ علت حضور او روي صحنه تئاتر در كار «نظميه زنان» مطرح شد، مي‌گويد: همزمان با اجراي نمايش نظميه زنان اين كار نيز كليد خورد. آقاي مظلومي نيز لطف كردند و اجازه دادند عصرها زودتر بروم تا به اجراهايم برسم.

او بازي در اين مجموعه را بسيار دوست دارد و مي‌گويد: هر روز با شور و شوق سر صحنه حاضر مي‌شوم و مديريت مظلومي باعث شده است فضاي خوب و دوستانه‌اي در كار حكم‌فرما شود.

همسر مراد در مجموعه تلويزيوني تهران، پلاك يك، بازي در صحنه تئاتر را با عشق‌تر دانسته و ادامه مي‌دهد: براي بازيگران تئاتر ديده شدن، پول و امكانات در اولويت نيست. اين بازيگران با عشق كار مي‌كنند. گرچه حضور جلوي دوربين به استعدادها كمك مي‌كند تا فرصت‌هاي بيشتري پيدا كنند، اما هيچ‌ چيز مانع دلسوزانه كار كردن‌شان نمي‌شود.

ندا فرهنگ درباره حضورش در اين مجموعه مي‌گويد: من توسط محمد رسولي، مدير توليد سابق به اين مجموعه معرفي شدم. آقاي مظلومي فيلمنامه را به من داد تا تحليل خودم را از شخصيت مرسده بگويم. تحليلم همان تحليلي بود كه مهدي مظلومي و مرضيه صدرايي از شخصيت من در اين نقش داشتند. پس با اتفاق سليقه درباره نقش مرسده وارد مجموعه شدم.

فرهنگ، نگراني‌اش را درباره بازي در تهران، پلاك يك، بازي جلوي دوربين آن هم در مجموعه‌اي طنز مي‌داند و ادامه مي‌دهد: هميشه در تئاتر و با نقش‌هاي جدي ظاهر شده بودم، اما حالا اين فرصت به من داده شده تا به گونه‌اي ديگر بازي كنم.

او تفاوت بازي و همبازي شدن با بازيگران تئاتر را ريشه‌دار بودن آنان و تسلط در بداهه‌گويي‌هايشان مي‌داند و معتقد است در بازي همه انرژي بازي‌اش را از صدرايي مي‌گيرد و اضافه مي‌كند: بازيگران تئاتر فعاليت بيشتري داشته و بازيگران مقابل‌شان را خلاق‌تر مي‌كنند و ايده‌هايي به ذهنت مي‌آورند. در اين بازي هم پس از ايده‌هاي ديگر بازيگران، ايده‌هايي در من شكل مي‌گيرد كه ماحصل حضور كنار حرفه‌اي‌هاست.

صدرايي در اين ميان بيان مي‌كند: ببينيد! ما ياد گرفته‌ايم مراقب بازي بازيگر مقابل خود باشيم. در تئاتر اين بده بستان‌ها زياد اتفاق مي‌افتد. بازي در تئاتر گروهي است، در صورتي كه در سينما و تلويزيون انفرادي است. ما اينجا قلبمان براي هم مي‌تپد.

هنوز عليرضا خمسه با اشكان خطيبي جلوي دوربين با هم كلنجار مي‌روند كه از گروه جدا مي‌شوم. بازيگران تئاتر در روزهاي آينده مهمان صحنه‌هاي كوچك هر خانواده خواهند شد و به همان نسبت سهمي در ارتقاي حقوق شهروندي‌شان خواهند داشت. آخر آنان همان طور كه مرضيه صدرايي گفت با عشق و ايمان به كارشان نفس مي‌كشند و قلبشان براي هم و حتي براي شما مي‌تپد. (جام جم - ضميمه قاب كوچك)

 

پنج شنبه 4 آبان 1391  11:46 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها