سال 87 در چنين ايامي بود كه اولين نامزد انتخابات رياستجمهوري، رسما حضور خود را براي رقابت انتخاباتي اعلام كرد.
از آنجا كه در كشور ما فعاليتهاي انتخاباتي، حزبي و برنامهمحور نيست، معمولا برنامه نامزدها در حد شعار باقي ميماند و به جاي تبليغ برنامه خود، انتقاد از رقيبان را سرلوحه كار خود قرار ميدهند و در آن دوره نيز شرايط با همين روش جلو رفت و با نزديك شدن به ايام انتخابات و افزايش حجم انتقادات از يك نامزد، شرايط كشور هيجاني شد.
نامزدي هم كه بيشترين حجم انتقادات را عليه خود ميديد، با به كار گرفتن ترفندهايي تلاش كرد فضا را بهنفع خود عوض كند و همه اين مسائل به جنجالي شدن هر چه بيشتر فضاي كشور منجر شد و نهايتا به آن حوادثي ختم شد كه اكنون صحبت از انتخابات 88 ، خاطراتي تلخ را در ذهن تداعي ميكند؛ اما ميتوان از اين خاطره استفاده كرد و مانع از تكرار حوادثي مشابه شد، به شرط اينكه برخي لوازم را رعايت كرد.
يكي از اولين اين لوازم، پرهيز از ورود زودهنگام به رقابت انتخاباتي و توجه به اين نكته است كه انتقاد از رقيبان، خواهناخواه بخش عمدهاي از اظهارات نامزدها و حاميانشان را تشكيل ميدهد و اين مساله با توجه به شناختي كه از برخي چهرهها وجود دارد، شرايط كشور را متشنج ميكند.
با خودداري نامزدها از ورود زودهنگام به انتخابات اين فرصت باقي ميماند تا مردم، نامزدها و مسوولان دستاندركار انتخابات، هر يك با انجام وظايف خود و به كار گرفتن تجربه سال88 ، راه را بر تكرار آن حوادث ببندند.
اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه شرايط كشور اكنون به هيچ وجه قابل مقايسه با شرايط قبل از انتخابات 88 نيست و واقعيت اين است كه انتخاباتي شدن فضاي كشور، رسيدگي به مشكلاتي را كه اين روزها مردم با آن درگير هستند به حاشيه ميراند.