0

رویکرد فرانسه به تحولات سوریه

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

رویکرد فرانسه به تحولات سوریه

 

اولاند می داند کشورش منافع زیادی در سوریه دارد،و می داند تغییر رژیم در سوریه کار آسانی نیست چون نه تنها با سوریه بشار اسد سروکار دارد بلکه با حامیان وی چون حزب الله لبنان، جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین هم باید دست و پنجه نرم کند.

خبرگزاری فارس: رویکرد فرانسه به تحولات سوریه

 

مقدمه

از 18 دسامبر 2011 که در تونس مردی خودسوزی کرد و شعله اعتراضات را به اقدامات حاکمان دیکتاتور منطقه بر افروخت، تا جمع شدن مردم در میدان التحریر علیه دیکتاتور مصر حسنی مبارک و در ادامه کشته شدن ژنرال قذافی توسط مخالفان، اعتراضات به صورت مسری از کشوری به کشور دیگر جریان داشته است؛ اعتراضاتی که به شیعیان بحرین و مردم اردن هم کشیده شد.

اما سوریه آخرین کشوری بود که درگیر بحران شد و ابتدا با اعتراضات مردمی در درعا گرفتار و سپس به مکانی برای نفوذ فکری و عملی نیروهای غربی مخالف بشار اسد تبدیل گردید. آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه، عربستان، قطر و شماری دیگر از کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به اقدامات سلفی‌های معترض به ریاست جمهوری اسد دامن می‌زنند و از آنان حمایت می‌کنند؛ حمایت‌هایی که گاه جنبه عملی به خود می‌گیرد و گاه در سطح اظهارات باقی می‌ماند. فرانسه جزو فعال‌ترین کشورهای اتحادیه اروپا است که در این باب سهم ویژه ای دارد.

تاریخ روابط فرانسه و سوریه از گذشته تا کنون

حضور فرانسه در سوریه ریشه‌ای تاریخی دارد و باز می‌گردد به قرن 18 هنگامی که ناپلئون مصر را به تصرف در آورد و از آنجا سوریه هم به اشغال فرانسه در آمد. با استقلال نسبی مصر، سوریه دو مرتبه به عثمانی واگذار شد اما آزار مسیحیان توسط دولت عثمانی موجبات مداخله دول اروپایی را فراهم کرد. در سال 1920، متفقین سوریه را به تصرف در آوردند و سوریه و لبنان تحت قیمومت فرانسه قرار گرفت. پس از سقوط فرانسه در جنگ دوم جهانی توسط آلمان، سوریه تحت قیمومت فرانسه آزاد (ویشی) قرار گرفت تا اینکه بالاخره در 16سپتامبر 1941 جمهوری سوریه اعلام استقلال کرد.

می‌توان علاقه‌مندی فرانسه به تحولات سوریه را در دلایل زیر خلاصه کرد:

1. سابقه تاریخی که فرانسه به واسطه قیمومت در شامات کسب کرده است؛

2. فرانسه از طریق سوریه به دنبال تاثیرگذاری بر تحولات خاورمیانه است و به نوعی شامات منطقه نفوذش محسوب می‌شود؛

3. شامات بازار مصرفی خوبی برای کالاها و محصولات نظامی و غیرنظامی فرانسوی است که در جریان بحران‌های بیکاری و مالی در اتحادیه اروپا و درگیری‌هایی که آقای اولاند دارد، قطعا حفظ این بازار برای تعادل مالی فرانسه یکی از مهم ترین امور است؛

4. در اتحادیه اروپا، فرانسه خواستار این بوده که به نسبت کشورهای دیگر وجهه تاثیرگذارتری را در مسائل بین‌المللی داشته باشد و زمانی که احزاب راست گرا قدرت را در دست داشته‌اند این نقش پر رنگ‌تر و وجهه رادیکال تری به خود می‌گیرد و در زمان احزاب چپ، دیالوگ‌ها و عملکردهای ملایم‌تری در محیط بین‌المللی به واسطه نوع نگاه و ایدئولوژی به نمایش گذاشته می‌شود. اما در واقع چه چپ‌های میانه و چه راست‌های رادیکال هر دو از یک سیاست خارجی واحد پیروی می‌کنند؛ سیاست خارجی‌ای که منافع ملی فرانسه چراغ راهنمای آن است.

5. عامل آخر را می توان در کانتکس بین‌المللی جستجو کرد؛ عاملی که شاید به نوعی فصل مشترک کشورهای عضو اتحادیه اروپا و از طرفی ایالات متحده است: تضعیف جبهه مقاومت؛ یعنی تضعیف حزب الله لبنان و به تبع آن جمهوری اسلامی ایران. بر اساس مقاله‌ای که در سایت خبری فرانسوی آر – اف – آی آمده است، بازی سوریه دومینوی سه راس مثلث است؛ مثلث سوریه – حزب الله – ایران که اگر یک سر مثلث از دست برود شاهراه ارتباطی ایران با حزب الله قطع شده و این دو قدرت خود را در منطقه از دست می‌دهند.

مواضع و اقدامات فرانسه در برابر بحران سوریه

1. سیاست‌های نیکولا سارکوزی قبل از بحران سوریه: روابط فرانسه و سوریه که پس از ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان، در سال 2005 تیره شده بود، در سال 2008 با دعوت سارکوزی از بشار اسد برای سفر به پاریس مجددا به سطح عادی خود برگشت. فرانسه تمایل داشت روابط خود را به سریع‌ترین وجه ممکن با سوریه بهبود بخشیده و به بهره‌بردارى از این روابط در پرونده‌هاى مهم منطقه‌ای اقدام نماید.در راستای همین سیاست، رئیس‌جمهور فرانسه در نشست چهارجانبه‌ای با حضور سران سوریه، ترکیه و قطر شرکت کرد و پس از 3 سال قطع رابطه، برای نخستین بار عازم سوریه شد تا نقش فرانسه را در تحولات خاورمیانه از لحاظ راهبردی ـ امنیتی بازتعریف کند.

فرانسه تلاش کرد تا با مطرح کردن کارکردهای جانبی برای خود، با تاکید بر حل اختلافات سیاسی‌ ـ امنیتی سوریه و لبنان، میانجیگری میان سوریه و سایر کشورهای عربی و … نقش کمرنگ شده خود را در خاورمیانه بازتعریف کند و از طرفی خواستار کم کردن روابط سوریه با ایران و حزب الله در منطقه شود. ولی این نشست نتوانست اهداف خاورمیانه‌ای سارکوزی را تامین کند و به گفت‌وگوهای مستقیم میان سوریه و اسرائیل منجر شود. ولی از طرف دیگر باعث شد تا سوریه از انزوای دیپلماتیک خارج شود.

2. سیاست‌های نیکولا سارکوزی بعد از بحران سوریه: چند ماه پایانی ریاست جمهوری سارکوزی، با آغاز بحران در سوریه همراه شد. سارکوزی تعامل دولت اسد با تظاهرکنندگان را محکوم کرد و دولت وی در این دوران از طریق ترکیه مسئولیت تامین نیازمندی‌ها و خواسته‌های میدانی مخالفان را بر عهده گرفت. سیاست سارکوزی در قبال خاورمیانه بیشتر با جنجال و بار تبلیغاتی همراه بود. وی در اظهار نظرهایی خواستار دخالت نظامی در سوریه، هم چون لیبی شد اما این اظهار نظر با مخالفت‌های داخلی از جمله مخالفت چپ‌های میانه مواجه شد.

3. سیاست‌های فرانسوا اولاند در قبال بحران سوریه: شروع دوره ریاست جمهوری اولاند در می 2012 هم زمان با یک ساله شدن بحران در سوریه بود. وی با توجه به بحران‌های داخلی فرانسه ناشی از وضع یورو و بیکاری، سعی دارد مشی محافظه‌کارانه‌تری را نسبت به سارکوزی در محیط بین‌المللی ایفا کند. وی در اولین سخنانش راجع به بحران سوریه اظهار داشت:" هنوز زمان برای ایجاد راه حل سیاسی برای پایان بخشیدن به بحران سوریه و جلوگیری از وقوع جنگ داخلی در این کشور به پایان نرسیده است". فرانسه به دلیل آنکه در منطقه منافع ویژه‌ای دارد احساس می‌کند که باید در این مورد تا اندازه‌ای جلوتر از سایر کشورهای اروپایی قدم بردارد.اما بعید است این کشور بدون رای مثبت شورای امنیت دست به اقداماتی فراتر از اقدامات سیاسی و دیپلماتیک بزند و وارد فاز نظامی شود.

از آنجایی که سیاست خارجی هر کشوری آینه سیاست داخلی و مبتنی بر منافع ملی‌اش است، آقای اولاند کاملا بر مبنای منافع ملی کشورش حرکت می‌کند؛ کشوری که این روزها بحران یورو را پیش رو دارد و از طرفی بحران‌های مالی و بیکاری را هم باید مدیریت کند و خصلت چپ گرا بودن حزب وی، او را از عمل رادیکال یا دخالت نظامی در محیط بین‌المللی بر حذر می دارد.

بنابراین اقدامات وی در ارسال کمک‌های لجستیکی، ارسال اسلحه برای مخالفان و اخراج سفیر سوریه از پاریس و در ادامه در ارسال کمک‌های بشر دوستانه خلاصه می‌شود . آقای اولاند ، همان طور که می‌داند کشورش منافع زیادی در سوریه دارد، می‌داند تغییر رژیم در شرایط فعلی کار آسانی نیست چون نه تنها با سوریه بشار اسد سرو کار دارد بلکه با حامیان وی چون حزب الله لبنان، جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین هم باید دست و پنجه نرم کند.

حمیده چگونیان

منبع : موسسه ابرار معاصر تهران

پنج شنبه 27 مهر 1391  10:12 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها