در ادامه نشست عوامل سریال «دیوار» با خبرنگاران سرویس تلویزیون ایسنا، سیروس مقدم کارگردان با اشاره به اینکه زمانی آگاهی رفتیم 15 نفر از این افراد پلیسنما را گرفته بودند، دربارهی ویژگی شخصیتی آنها گفت: این افراد آن قدر منجسم هستند که در زمان اعتراف میگفتند که از سه سالگی آموزش میدیدند و کلاس داشتند. به گونهای که در جهت خلاف استعدادیابی میکنند که مثلا کدام یک از آنها استعدادشان در این زمینهها بهتر است. کسانی که مامورنما میشوند افراد باتجربهای هستند.
نعمتالله: آدم تخیلسازی نیستم
نشست ایسنا با عوامل دیوار
نعمتالله در ادامه در تکمیل صحبتهای مقدم افزود: همین افراد (خلافکاران) جزو طوایفی هستند که بر سه زبان مسلط هستند و میتوانند بگویند که ما مثلا ترک هستیم، ولی ما آموزشی برای شناخت این افراد به شهروندان ندادیم. در «پلیس جوان» چیزی در این خصوص ندیدیم؛ 15 سال پیش که آقای مقدم آمد، پلیس جوانی ساخت که در آنجا نتوانست همین حرفها را بزند. آموزشی صورت نگرفت، پلیس کارش این است که امنیت روانی ایجاد کند و راهکار ایجاد کند. هر کسی با اسم پلیس جلوی تو را گرفت بتوانید مدرکی از او پیدا کنی که متوجه شوی پلیس است، متاسفانه با لباس پلیس که منبع آرامش است، مردم را تلکه میکنند و راهکاری هم وجود ندارد، من هم آدم تخیلسازی نیستم که راهکاری تخیلی در این سریال نشان دهم. اگر احتمالا مردم این کار را نپسندیدند، آنها درجه یکاند و من درجه سوم؛ خب اگر درجه سوم برای درجهی اول بنویسد، نمیپسندند.
مقدم هم گفت: همسو با آدمهایی که در جهت خلاف آموزش میبینند، مردم هم باید آموزش ببینند باید این جهانبینی وجود داشته باشد که یک فرد این حق شهروندی و این اجازه را دارد که برای شناخت کسی که مامور نماست با پلیس 110 تماس بگیرد و بپرسد آیا این ماموری که جلوی اوست را پلیس فرستاده یا نه و چک کند. ولی الان این شهروند آموزش ندیده و به سرعت کیفش و مدارکش را در اختیار آن خلافکار میگذارد و آن خلافکار هم با اسلحه اسباببازی و لباسی که 250 تومان از گمرک حسنآباد گرفته است کار خود را به راحتی انجام میدهد.
جمیل دیواری بود که آجرهایش را جامعه فراهم کرده بود
سلطانی بازیگر نقش جمیل در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا جمیل واقعا دیوار بود یا نه؟ پاسخ داد: بله؛ جمیل دیوار بود اما آجرها و ملات آن را جامعه فراهم کرده بود. واقعیتهای فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی که جمیل در آن رشد کرده بود، آجرهایی هستند در دست جمیل.
مقدم: بلد نیستم موضوعاتی را کار کنم که ریشه اصلی آن در جامعه خودم نباشد
نشست ایسنا با عوامل دیوار
کارگردان «دیوار» در ادامه دربارهی شخصیتپردازی و کاراکترهای سریال «دیوار» توضیح داد: شخصیتپردازی وقتی موفق است که تقابل بین سه عنصر اصلی در یک سریال برقرار شود، نویسنده ابتدا، با شخصیتپردازی و چیدمان خودش شخصیتی را در تئوری خلق میکند، سپس بازیگر میآید و بنا بر شرایط و محدودیتهایی که نویسنده دارد، خلاءها را با موافقت نویسنده پر میکند، کارگردان هم آنچه که محصول این دو است را بُلد میکند و ارزش میدهد، در نتیجه نباید از نویسنده فقط بخواهیم این مسؤولیت را بر عهده بگیرد اگر اینگونه میشد که باید هزاران هفته فیلمنامه تحویل میداد. اما در رمان اینگونه نیست جزییات شخصیت را عین چیزی که در نظر دارند مینویسند و خواننده با آنها تصویرسازی میکنند. در درام اینگونه نیست؛ بازیگر، کارگردان و عوامل دیگر هستند حالا عواملی بیشتر هم میتوان نام برد. مثل تدوینگر و صداگذار؛ همهی اینها کمک میکنند تا به یک شخصیت نمادین، برسند و همه اینها دست به دست هم میدهند که شخصیت باورپذیر و قابل ارتباط با مردم و تاثیرگذار باشد.
او افزود: میشود جذاب بود و تاثیرگذار نبود. اما کار هنرمند این است که آن چیزی که تولید میکند اولا با مردم ارتباط برقرار کند، دوما جذابیتهای زیباییشناسی هنر را داشته باشد و سوم تاثیرگذار باشد. اگر به این درجه برسیم ما کارمان را به عنوان یک هنرمند درست انجام دادهایم.
این کارگردان با بیان اینکه بلد نیستم موضوعاتی را کار کنم که ریشه اصلی آن در جامعه خودم نباشد، اظهار کرد: حتی اگر بخواهم سوژه تخیلی کار کنم آن را نزدیک میکنم به چیزی که برگرفته از تخیلات مردم سرزمین خودم باشد.
شاکله اصلی دیوار از صحنه حوادث روزنامهها درآمده است
سیروس مقدم در نشست ایسنا
سیروس مقدم با اعتقاد بر اینکه شاکلهی اصلی «دیوار» از صحنهی حوادث روزنامهها درآمده است، توضیح داد: روز اولی که خواستیم «دیوار» را کار کنیم ذهنم خالی از سوژه بود، سعید نعمتالله هم همین طور بود. یادم است هر روز که به دفتر می آمدم، پر از روزنامه بود صفحهی حوادث را که ورق میزدیم یک خبر تقریبا در همه آنها مشترک بود. چون من همه آنها را جمعآوری کردم و آن هم دال بر این بود که بزهکاریهایی وجود دارد که یک باره و سازمان یافته اتفاق میافتد برخی سوء استفاده از لباس پلیس دارند، برخی زورگیری، برخی اخاذی، برخی کفزنی و برخی هم بدلاندازی و دستگیریهایی که پلیس هم صفحه حوادث را پر کرده بود و در این مقطع پر بود.
به موضوع خیالی نپرداختیم
مقدم با تاکید براینکه اتفاقا سوژه اصلی این سریال از دل اجتماع انتخاب شده و شکل گرفته است، توضیح داد: ما به موضوع خیالی نپرداختیم و این سوژه در خود جامعه بود. ما به گونهای پیش رفتیم که پلیس به ویژه پلیس آگاهی نجات بخش یک جامعه است، حتی اگر طرف مقابلش جمیل یا یک آدمکش باشد. وظیفه پلیس نجات دادن آن آدم و سپردنش به قانون در محکمه قضایی است، پلیس هیچگاه حکم نمیدهد قانون را خودش اجرا نمیکند، او خلافکار و متهم را نجات میدهد و او را دستگیر میکند و سپس به قانون میسپارد، این حرف اجتماعی خیلی مهمی است، چون خیلی از دوستان میگویند برای چه پلیس جمیل را نجات داد؟ در حالی که وظیفه پلیس نجات دادن است خیلی مفهومی زیبایی دارد که پلیس در جامعهای ناجی باشد.
مقدم تاکید کرد: پلیس آگاهی باید نجاتبخش باشد حتی اگر طرف مقابل جمیل باشد، پس از محاکمه دادگستری، قوه قضاییه تصمیم میگیرد که این آدم باید اعدام شود یا نه حبس ابد باید باشد یا به 15 سال حبس محکوم شود، این بر عهده پلیس نیست، پلیس وظیفهاش نجات دادن جامعه از شر و بدی و بیعدالتیهای بزهکاری و رعایت آرامش و امنیت برای شهروندان است.
*** پلیس جوان با کله زمین خورد
مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا لازم نبود تایم سریال کمتر و میزان قسمتها بیشتر باشد؟ گفت: این بلا را زمان پخش پلیس جوان سر من آوردند و دیگر این اشتباه را تکرار نمیکنم، پلیس جوان یک سریال 26 قسمتی بود که قرار بود در 26 قسمت 50 دقیقهای پخش شود و شروع و پایان اپیزودها معلوم بود، دوستان آن موقع به دلیل اینکه پلیس جوان گل کرد و آن موقع گرفت به این نتیجه رسیدند که آن را تبدیل کنند به 33 قسمت تا بتوانند باکس آگهی بیشتری برای تلویزیون بگیرند، تایم اپیزودها را پایین آوردند بدون اینکه من دخالتی داشته باشم و باعث شد تعلیقها از بین بروند سریال کشدار به نظر برسد و هیجان کار کاسته شود و از این نظر پلیس جوان با کله زمین خورد؛ آنتن پر شد آگهی گرفته شد ولی سریال به لحاظ چارچوبها و استاندارد پخش نابود شد و من دیگر این اشتباه را تکرار نکردم و نمیکنم. قصه باید به جایی برسد که یک پایان سوالبرانگیز و کنش سر هر قسمت داشته باشد که شما را وادار کند شب بعد هم این سریال را ببینید حالا ممکن است 45 دقیقه باشد یا 52 دقیقه. ولی به صرف اینکه تعداد قسمتها را بیشتر کنیم به نظر من این تاثیری که الان میگذاشت را آن موقع هرگز نمیگذاشت.
کارگردان دیوار اظهار کرد: واقعا قسمت آخر 67 دقیقه بود اما نفهمیدم چگونه تمام شد، انگار در 10 الی 15 دقیقه قصه تمام شد.
او گفت: هم شبکه و هم ناجی هنر مساعدت کردند که مجموعه «دیوار» پایان کلیشهیی نداشته باشد.
*** مهدی سلطانی: مقدم از وقتش به نحو احسن استفاده میکند
نشست ایسنا با عوامل دیوار
سلطانی در پاسخ به این پرسش که آیا فشردگی کار و اتفاقات روی شما تاثیر گذاشت یا نه؟ گفت: آقای مقدم از وقتشان به نحو احسن استفاده میکند. من در پروژههایی بودم که هشت الی 12 ساعت حضور داشتم ولی استفاده بهینهای از حضور من نشده است و احساس خستگی میکردم، اما در کاری که با آقای مقدم داشتم. تعداد ساعتهایی که فعال بودم بیشتر بود. اما به واسطه اینکه اول احساس میکردم استثمار نمیشوم و بیگاری از من کشیده نمیشود و نتیجه خوبی از من گرفته میشود و دیگر اینکه آقای مقدم به واسطه اخلاقی که دارند پشت صحنههای خوبی دارند و همین باعث میشود آدم از این جهت احساس خستگی نکند و کار را متعلق به خودش بداند و با دل و جان کار کند، حضورم در این سریال در کل تاثیر منفی بر من نگذاشته و هر چه بوده است تاثیر مثبت است.
این بازیگر سپس گفت: بخش اعظم کارگردانی آقای مقدم ممکن است جلوی دوربین نباشد اما ایشان روی کارها، روی دکوپاژ فکر میکنند، بخش اعظم کار او شاید قبل از شروع فیلمبرداری صورت گیرد. وقتی آفیش ما تمام میشود کار ایشان تازه شروع میشود به دکوپاژها فکر میکنند و وقتی سر صحنه میآیند با دست پر میآیند، اما بعضی از کارگردانان میخواهند همان جا تازه فیلمنامه را برای بار دوم بخوانند و دکوپاژ را در صحنه انجام دهند، البته روش غلطی نیست ولی منظورم تنبل بودن کارگردانان است نه روش آنها. بخش اعظم فعالیت آقای مقدم خارج از صحنه فیلمبرداری است.
مقدم هم در ادامه صحبتهای سلطانی اظهار کرد: اگر شرایط کار برای من و تیم از خودگذشته و با انگیزهام فراهم نشود، همه ما باز دچار این بطالت و خستگی میشویم. نیاز است که تهیهکننده خوب و تیم تولید فعال وجود داشته باشد؛ به ویژه در دیوار که ما 58 لوکیشن داشت و به شدت تولید سختی داشت و نیاز به برنامهریزی داشت که آقای نیکنژاد این کار را به خوبی انجام دادند.
کارگردان «دیوار» در نشست ایسنا گفت: ما شاید به جز یکی دو روز واقعا بیشتر از 12 ساعت کار نکردیم ولی چرا این 12 ساعت 18 ساعت به نظر میرسد و شایعه شده است به خاطر این است که پِرتی در آن وجود ندارد و بدون حاشیه پرکار کار میکنیم.
*** وضعیت پخش «دیوار»
سیروس مقدم گفت: پخش برای ما که خیلی خوب بود اما دو یا سه شب ساعت پخش ما همزمان با سخنان رهبری بود و این جزو وظایف شبکه یک است که بیانات را پخش کند که در مراحلی که خیلی فشرده کار میکردیم به نفع ما هم شد. موسیقی، صداگذاری و میکس بادقت انجام شد؛ مثلا صداگذاری برای اولین بار است که با استاندارد صداگذاری سینمایی همخوان است، یعنی اگر تلویزیون ما سیستم استریو بود شما بیشتر متوجه میشدید که صدا چقدر نقش تعیین کننده در این سریال داشته و وقفه در پخش فرصت خوبی بود که ما با آرامش بیشتری بتوانیم قسمتها را آماده کنیم و در آخرین دقایق کار سرسری نشود و یک فرصتی هم بود برای کسانی که دیرتر به خانه میرسیدند بتوانند سریال را ببینند.
*** هیچ قضاوتی درباره جمیل نمیکنم
در این نشست مهدی سلطانی در پاسخ به این که آیا از سرنوشت جمیل راضی بوده است؟ گفت: وقتی که کاراکتر را بازی میکنم به مثبت یا منفی بودنش فکر نمیکنم و هیچ قضاوتی نمیکنم، سعی میکنم به جهانبینی بروم و آن را کشف کنم و بگویم من اگر در این شرایط بودم چه کاری انجام میدادم. اگر هر کدام از ما شرایط فرهنگ، خاطرات، پیشینه جمیل را تجربه میکردیم و ژنتیک او را داشتیم، قطعا دست به همان کاری میزدیم که او زده است.
این بایزگر به ایسنا گفت: جمیل از جامعه طرد شد، جمیل زندان برایش ندامتگاه نبود از همه طرد شد و چیزی نداشت که از دست دهد و دیگر انگیزهای برای زنده بودن نداشت. روش جاذبه ایجاد کردن را بلد نبود با اینکه از مرگ هم میترسید ولی چون چیزی برای از دست دادن نداشت تن به مرگ داد. حالا سوالی پیش میآید که چرا 15 سال زندان نتوانسته او را تنبیه کند به شرطی که شرایط بعد از زندان فراهم باشد، جامعه اگر نتواند شرایط بعد از زندان را برای زندانی فراهم کند نباید از زندانی توقع داشته باشی که راه درستی را برود. شرایط مهیا چیست؟ این است که جامعه اول باید یک احترامی برای زندانی بگذارد اگر از خانواده و جامعه کنده میشود به خاطر این است که جامعه دیگر به او اعتماد ندارد. جمیل هم با چنین شخصیتی و درگیر شدن با واقعیتهای پیرامونش راهی را میرود که از مرگ ابایی ندارد.
*** «دیوار» را از نزدیک با چشم خودم دیدم
نشست ایسنا با عوامل دیوار
در نشست ایسنا سیروس مقدم احساس شخصیاش نسبت به دیوار را اینگونه بیان کرد: دیوار چیزی است که از نزدیک با چشم خودم دیدم، مدتها کنارش زندگی کردم. دیوار کار تحقیق نشدهای که فقط به صرف پخش ساخته شود، نبود. من نیاز به تحقیق پژوهشی و صحبت و مصاحبه با آدمهای مختلف پیدا کردم. وقتی رفتم آگاهی پایان نامهی چند تن از سرهنگها را خواندیم اتفاقا تحقیقاتشان هم درباره موضوع دیوار بود. یکی از پایاننامهها مربوط به 20 سال پیش بود معلوم بود خیلی حاد است، آمار و ارقام نشان میداد که مساله حاد بوده است. ما در ادامه تحقیقاتمان وظیفه داشتیم با آدمهای مسؤول و درگیر این پروندهها صحبت کنیم ما به اداره آگاهی تهران بزرگ وصل شدیم با دوستانی آشنا شدیم که مسؤول این پروندهها بودند و دوستانی که درگیر مسقتیم این پروندهها بودند و دستگیری همان 15 نفر از خلافکاران به دست این دوستان بود.
او ادامه داد: چیزی را که من دیدم و جالب بود این است که پلیسهای آگاهی با همهی گمنامی و ناشناختگی، به شدت آدمهای زحمتکش، سختکوشی هستند. خاطراتی این دوستان برای ما گفتند از تهدید شدن هایشان و اینکه چه رشوههایی به آنها پیشنهاد شده است اما آنان چشمان را روی این خلافها نپوشاندهاند و شرافتمندانه رشوه ها را رد کردهاند. از طرفی به شدت با آدمهای خطرناک شرور و عجیب و غریب سر و کار دارند و مسؤولیت سنگینی دارند ولی وقتی پای درد و دل این دوستان نشستیم احساس کردم کملطفی به آنها میشود. آنها با کمترین دستمزد بیشترین مسؤولیتها و ماموریتها را دارند و سالمترین و باشرفترین افرادی بودند که من دیدم و از طرف دیگر حتی یکی از آنها تعریف میکرد زمانی که میخواست بر پای یکی از خلافکاران تیر بزند چقدر عذاب کشید.
کارگردان دیوار از مسوولان شبکه اول تشکر کرد و گفت: واقعا اگر این سریال ساخته میشد ولی شبکهای جدی پای کار نبود که آن را پخش کند به بایگانی میرفت و آرشیو میشد و هیچ وقت دیواری دیده نمیشد.
مهدی سلطانی هم در پایان گفت: اگر دوست داشتن را از آدمها دریغ کنیم همهی انسانها تبدیل به بدترین میشوند و اگر دریغ نکنیم بدترین آدمها تبدیل به بهترین انسانها میشوند، این چیزی بود که در این سریال برایم یادآوری شد.
انتهای پیام