0

مراسم ازدواج در نجف اباد

 
sajad2007
sajad2007
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 9109
محل سکونت : رفسنجان

مراسم ازدواج در نجف اباد

ازدواجها اكثراً درون‌خويشي و در نهايت درون‌محلي مي‌باشد. از اين نقطه نظر معمولاً از پيوند با غريبه‌ها خودداري نموده و بر مبناي درون‌خويشي معتقدند كه عقد دخترعمو و پسرعمو در آسمان بسته شده است. به اين لحاظ كودكان عمو، دائي، عمه و خاله را از كودكي براي هم انتخاب مي‌نمايند تا وقتي كه به سن بلوغ رسيدند ازدواج نمايند.

شيوة معمول ازدواج تك‌همسري بوده و رويه چندهمسري بسيار اندك و اصولاً چندهمسران از شخصيت مطلوبي برخوردار نيستند. شيوة مرسوم در مراسم ازدواج بدين گونه است كه پس از آنكه نزديكان داماد ـ معمولاً مادر، خواهر، خاله و عمه ـ از طريق دلاله دختري را در نظر گرفته و پسنديدند ـ دلاله به زني گفته مي‌شود كه از دختران دم بخت خانه‌ها اطلاع دارد و چنانچه دختري را مناسب پسري يافت،‌ آن را به خانوادة پسر معرفي مي‌كند.

يا خانوادة پسر به او سفارش مي‌نمايند كه دختري مناسب پسرشان پيدا كند. دلاله پس از مراجعة مكرر به خانة پسر و دختر و حصول مقصود دستمزد و شيريني دريافت مي‌نمايد ـ به بهانه‌اي به منزل دختر مي‌روند ـ اصطلاحاً به دلالگي مي‌روند ـ تا از نزديك با او آشنا شوند.

در اولين مراحل و براي آگاهي از تمايل خانواده عروس، صحبت را به گونه‌اي آغاز مي‌كنند. مثلاً از مادر دختر مي‌پرسند كه «ما يك مرغ داشته‌ايم به منزل شما نيامده» و مادر دختر چنانچه آشنائي قبلي داشته و يا تمايلي به اين پيوند داشته باشد مي‌گويد: «چرا، يك مرغ هست نمي‌دانم مال شماست يا كس ديگري.» يا خانواده پسر مي‌گويند: ما آمده‌ايم كه پسرمان را به غلامي قبول كنيد» چنانچه خانواده دختر با وصلت موافق بودند در جواب يك شاخه نبات به خواستگاران داده كه به عنوان «بله گرفتن» تلقي مي‌گردد.

بعد از خواستگاري و شيريني و بله گرفتن از طرف خانواده عروس، از طرف خانواده داماد يك شاخه نبات و يك تكه پارچه به خانة عروس فرستاده مي‌شود. همچنين از طرف خانواده عروس يك شاخه نبات، يك تكه پارچه يا پيراهن و مقداري آجيل به خانة داماد فرستاده مي‌شود.

پس از ديدارهاي اوليه ريش‌سفيدان و مردان فاميل، جهت آشنايي و گفتگو و قرارهاي مقدماتي رسماً به منزل عروس رفته و مراسم «شيريني خورون» را انجام مي‌دهند و با تعيين ساعت خوب جهت «قباله برون» كه معمولاً با بگو و مگو و چانه‌زدنهاي مرسوم همراه است، زمان انجام عقد را تعيين مي‌كنند.

اين مراسم با مراسم ويژه عقد كلاً در منزل عروس انجام مي‌گيرد. قبل از مراسم عقد، مراسم قباله برون مي‌باشد كه قباله عروس از طرف خانواده داماد داده مي‌شود، مثلاً دو دانگ خانه، نيم‌جريب باغ، پنج مثقال طلاي ساخته و پرداخته شده، دو من پشم و پنبه و يك جلد كلام‌الله مجيد.

در شب عقد سفره‌اي انداخته مي‌شود حاوي وسايلي از قبيل، حنا، صابون، گل، آيينه و شمعدان، عسل و روغن، خرماخرك، كَئله‌كُله ـ يك داروي گياهي كه براي خنثي كردن طلسم و جادو نيز بكار مي‌رود.

ابريشم و ساير وسايلي كه براي عروس و داماد خريداري شده است. در شب عقد براي بله گرفتن از عروس، پدر داماد يا خود داماد يا يكي از نزديكان سكه طلائي به عروس مي‌دهد كه به آن «سكه زير زبون» مي‌گويند.

پس از انجام عقد، خانواده عروس، نزديكان و خويشان داماد را به مهماني مي‌خواند كه به آن «تيكه پشت آره» مي‌گويند. چند شب پس از عقد از طرف عروس براي داماد «جاخون» مي‌برند.

جاخون كه به آن «خوانچه» نيز مي‌گويند طبق بزرگي است كه در آن مواد خوراكي و پوشاك از قبيل چند سيني آجيل، اگردك ـ نوعي شيريني خانگي ـ حنا، صابون، آيينه و شمعدان، لباس و وسايل ديگر گذاشته مي‌شود.

مراسم عروسي كه معمولاً شب‌هاي جمعه برپا مي‌گردد، به طور مجزا در دو خانواده عروس و داماد انجام مي‌شود. روز قبل از عروسي، حدود 10 نفر زن در حاليكه در يك مجمعه ـ سيني بزرگ ـ وسايلي از قبيل دو بشقاب صابون، چهار كيسه حنا، يك بشقاب نقل و يك بشقاب مايحتاج ديگر و يك شمع‌سوز كه در آن شمعي روشن باشد گذاشته و پارچه‌اي سبز روي آن انداخته‌اند و شخصي آنرا روي سر حمل مي‌كند عروس را به حمام مي‌برند.

خانواده داماد قبلاً به حمام رفته، مقدمات را آماده نموده چايي دَم مي‌كنند.

پس از «حموم‌برون» عروس را به خانه برده، از آن طرف داماد را نيز به حمام مي‌برند. از طرف خانة عروس يك دست لباس كامل همراه با يك شاخة نبات در مجمعه‌اي گذاشته دستمال سبزي روي آن مي‌اندازند، دلاك دستمال و نبات را خود برداشته و لباس را به داماد مي‌پوشاند.

در شب عروسي، ريش‌سفيدان خانواده داماد، عقدنامه يا قباله را همراه با يك كله‌قند به خانه عروس مي‌برند و تحويل آدم معتبري كه معمولاً پدر دختر مي‌باشد مي‌دهند و از وي اجازه بردن عروس را مي‌گيرند.

اين كله قند بعداً همراه با سيسموني اولين نوزاد عروس به خانه وي برده مي‌شود.

پدر عروس هنگام بردن وي، مقداري وجه نقد به عنوان «مايه كيسه» به او مي‌دهد.

و سفره‌اي نان و پنير به كمر دختر بسته و او را دعا مي‌كند كه: نانت گرم و آبت سرد، خانه‌دار هزارساله باشي.» عروس را به طرف خانة داماد حركت مي‌دهند.

قبل از رسيدن به خانة داماد بايد به پيشباز عروس بيايد وگرنه عروس را برمي‌گردانند.

صبح فرداي عروسي از طرف خانواده عروس غذائي را كه به آن «گداخته» مي‌گويند و از آرد خرماخرك و نارگيل و روغن‌حيواني و شكر و زيره پخته شده است براي داماد مي‌آورند و همچنين ظهر آن روز چند سيخ كباب نيز آورده مي‌شود.

فرداي عروسي هر يك از خويشان به قدر توانائي هديه‌اي به عنوان «درحنجلگي» به عروس و داماد مي‌دهند.

تا سه روز داماد در خانه مي‌ماند و پس از آن همسالان و دوستان وي او را به محل كارش مي‌برند.

بعد از عروسي هر يك از خويشان عروس و داماد را به مهماني مي‌خوانند كه به آن «پاگشا» مي‌گويند.

پدر عروس نيز داماد و خويشان وي را دعوت مي‌كند در اين مجلس داماد از خوردن خودداري مي‌كند و ساكت مي‌نشيند.

پدر عروس هديه‌اي از قبيل گوسفند يا چند كرت زمين يا درخت مشخصي مانند گردو به داماد مي‌دهد كه به آن «رنج دندان» مي‌گويند.

بازيهاي مختلفي در مراسم عروسي انجام مي‌گيرد.

مثلاً بازي چوپان و گله كه زني در حاليكه لباس چوپانان را پوشيده است و چوبي به رسم آنان بر شانه و پشت سر نهاده، چند بچه را بعنوان گوسفند جلو انداخته و مرتب و آهسته چوب را به آنان زده و اين اشعار را مي‌خواند. نمي‌چــرونم اي گله را اي بـــز شاخ شيکسه را اي ميش تــوله مرده را بره پا شيـــكـــســه را ارواح پدر صاحب گله فــردا مي‌رم به حنجله

پنج شنبه 23 شهریور 1391  11:41 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها