0

جامعیت و علم بی كران در نهج البلاغه‎

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

جامعیت و علم بی كران در نهج البلاغه‎

نهج البلاغه كتابی است كه برخلاف سایر كتب روایی و حدیثی، پای را از دایره معتقدان به تشیع و بلكه دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان سایر ادیان و مكاتب را به خود جذب كرده است.[1] دكتر طه حسین مصری فقط وحی و كلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار می‎دهد و به قول ابن ابی الحدید معتزلی نیز سزاوار است تمام سخن شناسان عرب در برابر كلمات امام ـ علیه‎السلام ـ سجده كنند.
به نظر می‎رسد یكی از عوامل تأثیر‎گذار در این زمینه، گستردگی و عمومیت مباحثی باشد كه در خطبه‎ها و نامه‎ها و نیز كلمات قصار، مورد اشاره امیرالمؤمنین علی ـ علیه‎السلام ـ قرار گرفته است.
عناوین و موضوعات مطرح شده این كتاب آن چنان گسترده و متنوع است كه به سختی می‎توان همه آن‎ها را در چند بخش كلی قرار داد. شهید مطهری عناوین كلی این كتاب شریف را در 14 موضوع كلی دسته بندی كرده است. البته ایشان در صدد ارائه تحقیقی جامع در این زمینه نبوده‎اند. به علاوه كه عناوین مورد نظر ایشان بیش از حد كلی هستند، مثل الهیات و ماوراء الطبیعه یا موعظه و حكمت، و یا اسلام و قرآن، كه بدون تردید قابل تفكیك به عناوینی بسیار جزئی‎تر می‎باشند.[2] ولی دانشمندان دیگری كه تلاشی در این مسیر داشته‎اند، موضوعات را به نحو دیگری شكل داده‎اند. مثلاً كتاب «الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه» در تحت هفت عنوان كلی 132 موضوع، و كتاب «المعجم الموضوعی لنهج البلاغه» 604 موضوع را در 22باب برشمرده‎اند. در كتاب «تصنیف نهج البلاغه» نوشته لبیب بیضون موضوعات كتاب تحت 376 عنوان گرد آمده‎اند.[3] علامه تستری در كتاب سترگ «بهج الصباغه» 67 عنوان ذكر كرده است. كتاب «الهادی» دارای 625 موضوع است و برخی از محققین نیز معارف این كتاب را در 300 موضوع اساسی تنظیم كرده‎اند.[4] دكتر صبحی صالح محقق لبنانی نیز در پایان نهج البلاغه، حدود 245 موضوع را به عنوان موضوعات عامه دسته‎بندی كرده است، به علاوه كه عناوین مربوط به مسائل شرعی و اعتقادی و مسائل اجتماعی و مطالب فلسفی و كلامی را نیز از هم تفكیك و دسته‎بندی كرده است.[5] در پایان ترجمه محمد دشتی از نهج البلاغه نیز فهرستی موضوعی با بیش از 1400 عنوان كلی آمده[6] و در مقدمه همین كتاب نیز، به كتاب «فرهنگ معارف نهج البلاغه» اشاره شده كه حاوی پانزده هزار عنوان كلی و جزئی است.[7]
نگاهی به كتاب‎های منفرد و تك‎نگاری‎ها نیز در این مورد می‎تواند نماینده تنوع موضوعی این كتاب بزرگ باشد؛ حكمت نظری و عملی، الهیات، دنیا، جاهلیت، جهاد، خوارج، جامعه، حكومت اسلامی، صفات جمال و جلال خدا، زن، امامت، سیمای قرآن، نظرات سیاسی، شهادت، مثل‎ها، و ... عناوین برخی از كتاب‎هایی هستند كه محور تحقیق در همه آن‎ها نهج البلاغه بوده است.[8]
این نوع از اختلاف نظرها و ناتوانی از ارائه یك دسته‎بندی جامع و همه پسند، خود گواه این است كه معارف مطرح شده در نهج البلاغه بسیار گسترده‎تر از آن است كه بتوان آن‎ها را در گروه‎بندی‎ها معمولی علمی جای داد.
با نگاهی گذرا به عناوین خطبه‎ها و نامه‎ها و نیز كلمات قصار حضرت نیز می‎توان به وسعت دایره علوم و معارف این كتاب راهی گشود.
به عنوان مثال در خطبه اول نهج البلاغه می‎توان این عناوین را مشاهده نمود؛ توحید و ذات و صفات الهی، كه حاوی بلندترین معارف فلسفی و توحیدی است، كیفیت آفرینش جهان هستی، معارفی درباره فرشتگان، داستان خلقت آدم ـ علیه‎السلام ـ، فلسفه بعثت انبیاء، خصوصیات پیامبر اسلام ـ صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم ـ، قرآن شناسی، و فلسفه تشریع حج، كه البته این موارد عناوین كلی مطرح شده در این خطبه‎اند و جوینده تشنه كام، با دقت در عبارات هر بخش از این خطبه در زمینه‎های دیگر نیز زلال معرفت را در كام خود خواهد یافت. چنان كه حضرت در داستان حضرت آدم ـ علیه‎السلام ـ، هم شیطان را معرفی می‎كنند و هم شیوه‎های فریب او را و هم به ویژگی‎های حیات زمینی اشاره می‎كنند.[9] همین گستردگی و تنوع موضوعات در سایر خطب و نامه‎ها نیز به چشم می‎خورد. خطبه 192 كه با نام خطبه قاصعه شناخته شده است، با داستان ابلیس و آدم آغاز شده و سپس حضرت به امتحان الهی در زندگی انسان اشاره می‎كنند، شیطان و وساوس او و راه‎های مقابله با او، كبر و مستكبرین، عبرت از گذشته، اشاره به زندگی برخی از انبیاء، ارزش كعبه، نفی تعصبات بی‎جا، نعمتی به نام نبوت حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم ـ، وحی، و ... نیز همه در همین خطبه آمده‎اند. نامه 31 كه خطاب به امام حسن مجتبی ـ علیه‎السلام ـ، نوشته شده است، خود گنجینه‎ای است از علوم مختلف، به خصوص اخلاق و علوم تربیتی، نامه 53 خطاب به مالك اشتر كه یكی از معروف‎ترین نامه‎های نهج البلاغه است،‌ منشوری است راه‎گشا درباره شیوه‎های مدیریتی و برخورد با مردم و وظایف حاكمان.
زندگی مردم در جاهلیت، امام شناسی، علی شناسی، اخلاق و توصیه‎های اخلاقی، جنگ و جنگ‎آوری، تاكتیك‎های نظامی، دوستی و دوستان، خانواده، جامعه، انسان شناسی، شگفتی‎های آفرینش، شرح عجایب خلقت برخی از حیوانات، توصیف عظمت آسمان و ستارگان، شناخت قبائل عرب، ضرورت امامت، حكایت وقایع تاریخی،‌ تحلیل روزگار خود، عدالت، تقوا و صفات متقین، دنیا و دنیا شناسی، مردم شناسی، قضا و قاضی، ایمان، معاد و مجموعه بحث‎های مربوط به آن، روان‎شناسی اقوام و شهرها، خوارج، شبهه و شبهه شناسی و مقابله با آن، بیان احكام علمی و فرعی دین، خبر دادن از آینده، امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالی فَرَجَهُ الشریف ـ، معرفی برخی از اصحاب و یاران، ذكر نعمت‎های الهی، دعا و روش دعا، نفس و محاسبه نفس، علل انحراف جوامع مختلف قرآن و ویژگی‎هایش، یاد خدا، آزمایش و امتحان الهی، نفاق و منافقین، عقل و دایره نفوذ و شناخت آن، فلسفه احكام، و صدها عنوان دیگر، از موضوعات مطرح شده در این گنجینه شیعی است.[10]
كلمات قصار، نیز خود نیازمند شرحی مفصلند و در این مجمل نمی‎گنجند. مخاطب در مواجهه با هر یك از این جملات به ظاهر كوتاه، خود را در برابر عظمتی وصف ناشدنی، حقیر می‎بینند و حیرت او از این همه گونه‎گونی در دانش، گام به گام و سطر به سطر افزون می‎شود.
روش برخورد با فتنه، عوامل پستی و هلاكت انسان، فیزیولوژی انسان، كیفیت روابط اجتماعی، روش برخورد اخلاقی با دشمن، روابط دوستانه، علل فرار نعمت‎ها، نقش خویشاوندان در عزت و ذلت انسان، رفتار شناسی، زهد، یاد مرگ، صبر، یقین، حكمت، بی‎نیازی واقعی، روان‎شناسی عاقل و احمق، قلب و راه نفوذ در آن، قضاء و قدر الهی، عبادات، استبداد رأی، روش سئوال كردن، و بالاخره مسئولیت علما، فقط برخی از عناوینی هستند كه در بخش حكمت‎های نهج البلاغه جمع آوری شده‎اند.[11]
بدیهی است در یك مقاله كوتاه ارائه فهرستی گویا و كامل از این موضوعات غیر ممكن می‎باشد، لذا تلاش ما در واقع پرسه‎ای است بر ساحل اقیانوس علم علوی، كه شمّه‎ای از آن در نهج البلاغه نمود یافته است. علاوه بر تنوع موضوعی در معارف نهج البلاغه وجود دارد. غنا و عمق دانش‎هایی مطرح شده در نهج البلاغه نیز خود از عوامل جامعیت بخشیدن به این كتاب است، آنچه از زبان حضرت جاری شده است. كلماتی سطحی نیست كه پس از گذشت زمانی چند گرد كهنگی بر آن بنشیند. بلكه امام علی ـ علیه‎السلام ـ آن چنان معانی ژرفی را در خود جای داده‎اند كه در هر زمان، فهمی نو از آن لازم می‎آید و شرحی برای درك تعالیم آن حضرت نگاشته می‎شود. گواه این مدعی تعدّد شروحی است كه در نهج البلاغه نوشته شده است. تا آن جا كه مرحوم علامه امینی 81 شرح را نام می‎برند و در الذریعه نیز از 150 شرح ذكر به میان آمده است (ر.ك: مهریزی، همان، ص 163) و آیا تلاش فلاسفه و دانشمندان الهیات می‎تواند به درك تمامی آنچه در كلمات توحیدی مغرت نهفته است راه یابد!.
نكته پایانی، جمله‎ای از حضرت امام خمینی(ره) است كه می‎فرماید؛ كتاب نهج البلاغه بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین كتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حكومتی آن بالاترین راه نجات است.نهج البلاغه كتابی است كه برخلاف سایر كتب روایی و حدیثی، پای را از دایره معتقدان به تشیع و بلكه دین اسلام، فراتر نهاده و بسیاری از دانشمندان سایر ادیان و مكاتب را به خود جذب كرده است.[1] دكتر طه حسین مصری فقط وحی و كلام خدا را بالاتر از سخن حضرت قرار می‎دهد و به قول ابن ابی الحدید معتزلی نیز سزاوار است تمام سخن شناسان عرب در برابر كلمات امام ـ علیه‎السلام ـ سجده كنند.
به نظر می‎رسد یكی از عوامل تأثیر‎گذار در این زمینه، گستردگی و عمومیت مباحثی باشد كه در خطبه‎ها و نامه‎ها و نیز كلمات قصار، مورد اشاره امیرالمؤمنین علی ـ علیه‎السلام ـ قرار گرفته است.
عناوین و موضوعات مطرح شده این كتاب آن چنان گسترده و متنوع است كه به سختی می‎توان همه آن‎ها را در چند بخش كلی قرار داد. شهید مطهری عناوین كلی این كتاب شریف را در 14 موضوع كلی دسته بندی كرده است. البته ایشان در صدد ارائه تحقیقی جامع در این زمینه نبوده‎اند. به علاوه كه عناوین مورد نظر ایشان بیش از حد كلی هستند، مثل الهیات و ماوراء الطبیعه یا موعظه و حكمت، و یا اسلام و قرآن، كه بدون تردید قابل تفكیك به عناوینی بسیار جزئی‎تر می‎باشند.[2] ولی دانشمندان دیگری كه تلاشی در این مسیر داشته‎اند، موضوعات را به نحو دیگری شكل داده‎اند. مثلاً كتاب «الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه» در تحت هفت عنوان كلی 132 موضوع، و كتاب «المعجم الموضوعی لنهج البلاغه» 604 موضوع را در 22باب برشمرده‎اند. در كتاب «تصنیف نهج البلاغه» نوشته لبیب بیضون موضوعات كتاب تحت 376 عنوان گرد آمده‎اند.[3] علامه تستری در كتاب سترگ «بهج الصباغه» 67 عنوان ذكر كرده است. كتاب «الهادی» دارای 625 موضوع است و برخی از محققین نیز معارف این كتاب را در 300 موضوع اساسی تنظیم كرده‎اند.[4] دكتر صبحی صالح محقق لبنانی نیز در پایان نهج البلاغه، حدود 245 موضوع را به عنوان موضوعات عامه دسته‎بندی كرده است، به علاوه كه عناوین مربوط به مسائل شرعی و اعتقادی و مسائل اجتماعی و مطالب فلسفی و كلامی را نیز از هم تفكیك و دسته‎بندی كرده است.[5] در پایان ترجمه محمد دشتی از نهج البلاغه نیز فهرستی موضوعی با بیش از 1400 عنوان كلی آمده[6] و در مقدمه همین كتاب نیز، به كتاب «فرهنگ معارف نهج البلاغه» اشاره شده كه حاوی پانزده هزار عنوان كلی و جزئی است.[7]
نگاهی به كتاب‎های منفرد و تك‎نگاری‎ها نیز در این مورد می‎تواند نماینده تنوع موضوعی این كتاب بزرگ باشد؛ حكمت نظری و عملی، الهیات، دنیا، جاهلیت، جهاد، خوارج، جامعه، حكومت اسلامی، صفات جمال و جلال خدا، زن، امامت، سیمای قرآن، نظرات سیاسی، شهادت، مثل‎ها، و ... عناوین برخی از كتاب‎هایی هستند كه محور تحقیق در همه آن‎ها نهج البلاغه بوده است.[8]
این نوع از اختلاف نظرها و ناتوانی از ارائه یك دسته‎بندی جامع و همه پسند، خود گواه این است كه معارف مطرح شده در نهج البلاغه بسیار گسترده‎تر از آن است كه بتوان آن‎ها را در گروه‎بندی‎ها معمولی علمی جای داد.
با نگاهی گذرا به عناوین خطبه‎ها و نامه‎ها و نیز كلمات قصار حضرت نیز می‎توان به وسعت دایره علوم و معارف این كتاب راهی گشود.
به عنوان مثال در خطبه اول نهج البلاغه می‎توان این عناوین را مشاهده نمود؛ توحید و ذات و صفات الهی، كه حاوی بلندترین معارف فلسفی و توحیدی است، كیفیت آفرینش جهان هستی، معارفی درباره فرشتگان، داستان خلقت آدم ـ علیه‎السلام ـ، فلسفه بعثت انبیاء، خصوصیات پیامبر اسلام ـ صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم ـ، قرآن شناسی، و فلسفه تشریع حج، كه البته این موارد عناوین كلی مطرح شده در این خطبه‎اند و جوینده تشنه كام، با دقت در عبارات هر بخش از این خطبه در زمینه‎های دیگر نیز زلال معرفت را در كام خود خواهد یافت. چنان كه حضرت در داستان حضرت آدم ـ علیه‎السلام ـ، هم شیطان را معرفی می‎كنند و هم شیوه‎های فریب او را و هم به ویژگی‎های حیات زمینی اشاره می‎كنند.[9] همین گستردگی و تنوع موضوعات در سایر خطب و نامه‎ها نیز به چشم می‎خورد. خطبه 192 كه با نام خطبه قاصعه شناخته شده است، با داستان ابلیس و آدم آغاز شده و سپس حضرت به امتحان الهی در زندگی انسان اشاره می‎كنند، شیطان و وساوس او و راه‎های مقابله با او، كبر و مستكبرین، عبرت از گذشته، اشاره به زندگی برخی از انبیاء، ارزش كعبه، نفی تعصبات بی‎جا، نعمتی به نام نبوت حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله عَلیهِ وَ اله و سَلَم ـ، وحی، و ... نیز همه در همین خطبه آمده‎اند. نامه 31 كه خطاب به امام حسن مجتبی ـ علیه‎السلام ـ، نوشته شده است، خود گنجینه‎ای است از علوم مختلف، به خصوص اخلاق و علوم تربیتی، نامه 53 خطاب به مالك اشتر كه یكی از معروف‎ترین نامه‎های نهج البلاغه است،‌ منشوری است راه‎گشا درباره شیوه‎های مدیریتی و برخورد با مردم و وظایف حاكمان.
زندگی مردم در جاهلیت، امام شناسی، علی شناسی، اخلاق و توصیه‎های اخلاقی، جنگ و جنگ‎آوری، تاكتیك‎های نظامی، دوستی و دوستان، خانواده، جامعه، انسان شناسی، شگفتی‎های آفرینش، شرح عجایب خلقت برخی از حیوانات، توصیف عظمت آسمان و ستارگان، شناخت قبائل عرب، ضرورت امامت، حكایت وقایع تاریخی،‌ تحلیل روزگار خود، عدالت، تقوا و صفات متقین، دنیا و دنیا شناسی، مردم شناسی، قضا و قاضی، ایمان، معاد و مجموعه بحث‎های مربوط به آن، روان‎شناسی اقوام و شهرها، خوارج، شبهه و شبهه شناسی و مقابله با آن، بیان احكام علمی و فرعی دین، خبر دادن از آینده، امام زمان ـ عًجَلَ الله تعالی فَرَجَهُ الشریف ـ، معرفی برخی از اصحاب و یاران، ذكر نعمت‎های الهی، دعا و روش دعا، نفس و محاسبه نفس، علل انحراف جوامع مختلف قرآن و ویژگی‎هایش، یاد خدا، آزمایش و امتحان الهی، نفاق و منافقین، عقل و دایره نفوذ و شناخت آن، فلسفه احكام، و صدها عنوان دیگر، از موضوعات مطرح شده در این گنجینه شیعی است.[10]
كلمات قصار، نیز خود نیازمند شرحی مفصلند و در این مجمل نمی‎گنجند. مخاطب در مواجهه با هر یك از این جملات به ظاهر كوتاه، خود را در برابر عظمتی وصف ناشدنی، حقیر می‎بینند و حیرت او از این همه گونه‎گونی در دانش، گام به گام و سطر به سطر افزون می‎شود.
روش برخورد با فتنه، عوامل پستی و هلاكت انسان، فیزیولوژی انسان، كیفیت روابط اجتماعی، روش برخورد اخلاقی با دشمن، روابط دوستانه، علل فرار نعمت‎ها، نقش خویشاوندان در عزت و ذلت انسان، رفتار شناسی، زهد، یاد مرگ، صبر، یقین، حكمت، بی‎نیازی واقعی، روان‎شناسی عاقل و احمق، قلب و راه نفوذ در آن، قضاء و قدر الهی، عبادات، استبداد رأی، روش سئوال كردن، و بالاخره مسئولیت علما، فقط برخی از عناوینی هستند كه در بخش حكمت‎های نهج البلاغه جمع آوری شده‎اند.[11]
بدیهی است در یك مقاله كوتاه ارائه فهرستی گویا و كامل از این موضوعات غیر ممكن می‎باشد، لذا تلاش ما در واقع پرسه‎ای است بر ساحل اقیانوس علم علوی، كه شمّه‎ای از آن در نهج البلاغه نمود یافته است. علاوه بر تنوع موضوعی در معارف نهج البلاغه وجود دارد. غنا و عمق دانش‎هایی مطرح شده در نهج البلاغه نیز خود از عوامل جامعیت بخشیدن به این كتاب است، آنچه از زبان حضرت جاری شده است. كلماتی سطحی نیست كه پس از گذشت زمانی چند گرد كهنگی بر آن بنشیند. بلكه امام علی ـ علیه‎السلام ـ آن چنان معانی ژرفی را در خود جای داده‎اند كه در هر زمان، فهمی نو از آن لازم می‎آید و شرحی برای درك تعالیم آن حضرت نگاشته می‎شود. گواه این مدعی تعدّد شروحی است كه در نهج البلاغه نوشته شده است. تا آن جا كه مرحوم علامه امینی 81 شرح را نام می‎برند و در الذریعه نیز از 150 شرح ذكر به میان آمده است (ر.ك: مهریزی، همان، ص 163) و آیا تلاش فلاسفه و دانشمندان الهیات می‎تواند به درك تمامی آنچه در كلمات توحیدی مغرت نهفته است راه یابد!.
نكته پایانی، جمله‎ای از حضرت امام خمینی(ره) است كه می‎فرماید؛ كتاب نهج البلاغه بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین كتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حكومتی آن بالاترین راه نجات است.

سه شنبه 21 شهریور 1391  4:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها