0

عوامل و پیامدهای مهجوریت قرآن

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

عوامل و پیامدهای مهجوریت قرآن

مقدمه
مهجوريت قرآن، دغدغه‌هاي فراواني در ميان قرآن پژوهان به وجود آورده است، به طوري كه بسياري كوشيده‌اند با بررسي و تبيين ابعاد مهجوريت، قدمي در جهت مهجوريت زدايي از قرآن بردارند، قرآن مقدس‌ترين و با ارزش‌ترين كتاب در ميان مسلمانان به شمار مي‌رود. با وجود اهتمام به تلاوت، حفظ، تفسير قرآن و نوشتن آن به زيباترين خط‌ها و نيز استفاده از آيات قرآن در هنر معماري و انتشار اين كتاب مقدس در تيراژ ميليوني و اقدامات ديگري از اين دست، آيا باز هم قرآن مهجور است؟
آن چه مسلم است مهجوريت قرآن در سوره فرقان بيان شده است و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ از امت خويش به درگاه خداوند شكوه مي‌نمايد. امّا آن چه در ابتدا ذكر شد مواردي از توجه ظاهري مردم به قرآن است و قبل از هر چيز بايد بدانيم هدف از نزول اين كتاب آسماني چيست؟ و خداي متعال با فروفرستادن آن به دنبال كدام مقصد است؟
در اين نوشتار درصدد بيان عوامل و پيامدهاي مهجوريت در ميان مسلمانان مورد بررسي قرار مي‌گيرد و موضوع بحث شامل علل و نتايج نافرماني، غفلت و فراموش قرآن از سوي مسلمانان مي‌شود. از اين رو موضع گيري‌هاي كافران، مشركان و مخالفان قرآن محل بحث نخواهد بود. بديهي است بحث از راه‌هاي مهجوريت زدايي از قرآن نيز از مباحثي است كه پرداختن به آن ضرورت دارد ولي به جهت رعايت اختصار از طرح آن در اين مقاله معذوريم و با توفيقات الهي در مجالي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
عوامل مهجوريت
مهجوريت قرآن در ميان مسلمانان داراي عوامل و زمينه‌هاي فراواني است كه به اهم آنها مي‌پردازيم:
1. تلاش براي جداكردن اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از قرآن
مطابق حديث شريف ثقلين، قرآن و عترت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ دو وديعه الهي و دو گوهر گرانبهاي به جاي مانده از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ هستند كه مايه سعادت انسان‌ها و جوامع بشري به حساب مي‌آيند.
«اني قد تركت فيكم الثقلين ما ان تمسكتم بهما لن تضلّوا بعدي و احدهما اكبر من الاخر: كتاب الله حبلٌ ممدود من السماء الي الارض و عترتي اهل بيتي. الّا و انهما لن يفترقا حتي يردا عليّ الحوض».
[1]
جدايي ناپذيري ثقلين، بدين معنا نيست كه امام ـ عليه السّلام ـ همواره مصحفي را به همراه خود داشته باشد؛ بلكه به معناي عدم انفكاك امامت و وحي قرآني از يكديگر است؛ امامان ـ عليهم السّلام ـ مبيّن و مفسّر قرآن كريم و شارح جزئيات و تفاصيل و نحوة اجراي كليات آن هستند و قرآن نيز انسانها را به عنوان معصومين ـ عليهم السّلام ـ ارجاع و به سنت آنها بها مي‌دهد.
اگر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حديث ثقلين از جدايي ناپذيري ثقلين سخن نمي‌گفت. جاي توهم بود كه تمسك به هر يك، به تنهايي براي هدايت بشركافي است؛ امّا بخش پاياني حديث برخلاف اين پندار باطل، قرآن و عترت را به عنوان دو حجت مستقل كه در مدار تبيين دين كامل، ‌يعني دين قابل اعتماد و عمل به هم بستگي دارند و هيچ كدام از ديگري مستغني نيستند مطرح مي‌كند.
قرآن و عترت براي ارائه دين كامل و صالح براي اعتقاد و عمل دو ثقل متحدند و بر اساس حديث ثقلين، عترت منهاي قرآن، «عترت منهاي عترت»خواهد بود و همچنين قرآن منهاي عترت به منزلة «قرآن منهاي قرآن»خواهد بود. پس قرآن و عترت در ارائة دين جامع، به منزلة يك حجت الهي هستند.
[2]
قرآن كتابي است كه باطل در آن راه ندارد؛
[3] اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السّلام ـ نيز با توجه به بهره‌مندي از مقام عصمت، در سخن و اعمال آنها باطل راه نمي‌يابد و خداي متعال آنان را از هر نوع پليدي پاك و پاكيزه گردانيده است.[4]
بدين جهت قرآن وعترت در حق بودن يكي هستند و ميان حق و حق، جدايي معنا ندارد. بنابراين تلاش شيطان و شيطان صفتان در جدايي ميان قرآن و عترت، ناكام بوده و خواهند بود. نتيجه اين تلاش آن است كه خود آنها، از قرآن و عترت جدا شوند، و آن كه از حق جدا شود بي‌شك در دام باطل خواهد افتاد چرا كه هر آنچه حق نباشد، ‌باطل است.
بنابراين، آنان كه به دنبال سعادت و هدايت هستند، بي‌ترديد گمشدة خويش را بايد در اين دو جستجو كنند، آن هم نه به صورت مجزا و جدا از هم؛ زيرا قرآن بدون عترت و عترت بدون قرآن، علاوه برمهجوريت آن دو، موجب گمراهي مردم نيز خواهد شد.
2. عدم آشنايي نسبت به نقش قرآن در زندگي انسان
هر قدر انسان نسبت به عظمت و منزلت قرآن و نقش آن در زندگي خويش جاهل باشد، به همان ميزان شوق وذوق او در اطاعت از آن كمتر خواهد شد؛ وقتي انسان نداند كه اين كتاب چه فايده و بركاتي براي او دارد، به يقين رغبتي در توجه و پيروي از آن نشان نمي‌دهد.
متأسفانه برخي با نگرش تك بعدي به قرآن، گمان كرده‌اند، قرآن مجموعه‌اي از احكام فردي و توصيه‌هاي اخلاقي است كه پيروانش را به يك سري توصيه‌هاي اخلاقي، عبادي و فردي دعوت نموده است. غافل از آن كه قرآن در زمينه‌هاي گوناگون از جمله مباحث اخلاقي، سياسي، اجتماعي، حكومتي ـ تربيتي، جامعه شناسي، فقهي، اقتصادي و... دستور العمل لازم به پيروان خود ارائه نموده است.
امام خميني (ره) با موضع گيري شديد در برابر جرياني كه قرآن و اسلام را از احكام سياسي ـ اجتماعي تهي مي‌داند مي‌فرمايد:
«بايد به اين نادانان گفت كه: قرآن كريم و سنّت رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن قدر كه در حكومت و سياست، احكام دارند، در ساير چيزها ندارند، بلكه بسياري از احكام عبادي اسلام، عبادي سياسي است كه غفلت از آنها اين، مصيبت‌ها را به بار آورده است. پيغمبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ تشكيل حكومت داد مثل ساير حكومت‌هاي جهان».
[5]
3. فرهنگ و آداب و رسوم
قرآن در بين ما حضور دارد و محبوب است؛ اگر چه مهجور است. مردم قرآن را تلاوت مي‌كنند و تا اندازه‌اي به آن آشنا هستند، امّا بيشتر براي قصد ثواب و اموات خوانده مي‌شود و اين در فرهنگ ما رواج دارد.
خارج از وقت اذان، صداي تلاوت قرآن بشنود تصور مي‌كند، كسي از دنيا رفته. در حقيقت بسياري از موارد خواندن قرآن در نزد عموم يادآور مرگ است، چراكه وقتي مردم عزيزي از دست مي‌دهند با تدارك حجله و گذاشتن نوار قرآن از طريق بلندگو، حزن و اندوه خود را ابراز مي‌دارند.
قرآن كريم كتاب زندگي، قانون و عمل است در صورتي كه بيشتر براي مردگان خوانده مي‌شود و از زنده ‌ها غافليم.
امام خميني (ره) مي‌گويد: «ما مفتخريم و ملت سرتا متعهد به اسلام و قرآن، مفتخر است كه پيرو مذهبي است كه مي‌خواهد حقايق قرآني كه سراسر آن از وحدت بين مسلمين بلكه بشريت دم مي‌زند، از مقبره‌ها و گورستان‌ها نجات داده و به عنوان بزرگترين نسخه نجات دهندة بشر از جميع قيودي كه برپاي ودست و قلب و عقل او پيچيده است و او را به سوي فنا و نيستي و بردگي طاغوتيان مي‌كشاند، نجات دهد».
[6]
4. غفلت
از جمله اموري كه موجب مهجوريت قرآن مي‌شود، غفلت است. اهميت غفلت نسبت به اطاعت و پيروي از قرآن، كمتر از غفلت از ياد خدا نيست، زيرا قرآن كتابي است كه سرنوشت خوب و بد پيشينيان را جهت بهره‌مندي از جنبه‌هاي مختلف تاريخ براي هر نسل و هر عصري بيان داشته است، تا انسان از اين گنجينة الهي در جهت خودسازي استفاده نمايد، عوامل پيروزي و شكست، اسباب سعادت و بدبختي همه و همه در اين تحفة الهي نهفته است. به طور يقين، غفلت از چنين نعمت بزرگي، وزر و وبال سنگيني را در پي خواهد داشت؛ لذا قرآن خطر آن را به همگان گوشزد كرده و مي‌فرمايد: و اين گونه بخشي از اخبار پيشين را براي تو بازگو مي‌كنيم، و ما از نزد خود، ذكر (و قرآني) به تو داديم!‌هر كس از آن روي گردان شود، روز قيامت بار سنگيني (از گناه و مسئوليت) بر دوش خواهد داشت! در حالي كه جاودانه در آن خواهد ماند؛ و بدباري است براي آنها در روز قيامت.
[7]
5. حجاب‌هاي بين انسان و قرآن
از جمله عواملي كه زمينه مهجوريت قرآن را فراهم مي‌سازد حجاب‌هايي است كه انسان ميان خود و قرآن ايجاد مي‌نمايد به گونه‌اي كه در عين ارتباط با قرآن، از درك معارف و حقايق آن، محروم مي‌شود؛ بدين صورت از فيض گسترده قرآن بي‌بهره مي‌ماند. به برخي از اين حجابها اشاره مي‌كنيم:
الف. آلودگي به گناه: در متون ديني براي گناه به جز كيفر اخروي، آثار و پيامدهاي زيانبار بسياري برشمرده شده است، از جمله آن كه گناه سبب مي‌شود از فهم قرآن و استفاده از معارف معنوي وحي محروم بماند و نتواند از تلاوت آيات به حقايق آنها برسد؛ زيرا با انجام گناه، آمادگي قلب براي درك راستي‌ها و درستي‌ها از ميان مي‌رود.
[8]
در حقيقت گناه مانند بيماري مهلكي است كه انسان را از پا در مي‌آورد و روح ايمان، اطاعت وبندگي را از او سلب مي‌نمايد، تا جايي كه سر از تكذيب و استهزاي آيات الهي در مي‌آورد.
ب. احساس بي‌نيازي
انسان اگر سلوك علمي و عملي خود را براي پيوند با قرآن، خوشايند بپندارد، اين حالت حجاب و بازدارندة بزرگي است كه انسان را از فيض پر دامنة قرآن محروم مي‌سازد. براي نمونه كسي كه اهل تجويد است، همان علم جزيي و ارتباط ظاهري با قرآن در نظرش بزرگ جلوه مي‌كند و آن را كمال بالاترين پاية پيوند با قرآن مي‌پندارد، يا قرآن پژوهاني كه به طور معمول به وجوه قرائت‌ها و آراي گوناگون لغت شناسان و نزول آيات و تاريخ قرآن مي‌پردازند؛ چنان مي‌انگارند كه اشتغال به همين گزاره‌ها بالاترين بستگي و پيوند با قرآن است.

دوشنبه 20 شهریور 1391  3:05 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها