برخی کارشناسان از جمله کارشناسان برنامه نود معتقدند در این غزل سعید بیابانکی مشخص نیست چی به چی ربط داده شده ولی در کل چیز خوبی از آب در آمده!
ز بس که مادر من گفت از کمالاتت
چه زود غرق شدم بنده در جمالاتت
چه سینهریز قشنگی به گردنت داری
نشستهام به تماشای زیور آلاتت
چه کارهای؟ هنرت چیست؟ اسم و رسم پدر؟
چقدر عاشقمی؟ مردم از سوالاتت
به نقشهی تو فرو رفته پونزی بر ما
شبیه کوره دهاتیم در ایالاتت
چه روزها که در این کوچهها شدم علاف
پی مشاهدهی نقل و انتقالاتت
چقدر پا به رکاب و اسیر داری تو
تو گندهلات و جوانان شهر ما لاتت
برای پاسخ پنجاه در صدی از تو
شدیم منشی مخصوص احتمالاتت
کسی نمیخردش زیر قیمت بازار
لحیم کن دل ما را به اتصالاتت
شنیدهام پدرت باغ گندهای دارد
خوشا به حال تو و باغ پرتقالاتت
بدا به حال دل من بدا به حالاتم
خوشا به حال تو خوش به ضد حالاتت!