شايد مخاطبان باور نكنند همان كسي كه جاي كلينت ايستوود حرف زده به جاي برد پيت، آميتاب باچان، جكي چان و... هم گويندگي كرده است. در واقع او با توجه به ويژگيهاي شخصيت هر بازيگر صدايش را تغيير ميدهد و به جاي او صحبت ميكند. اين ويژگي برجسته او باعث شده تا دوبله كارهاي او هميشه مورد توجه مردم قرار بگيرد و به عنوان يكي از دوبلورهاي دوستداشتني آثار تلويزيوني معروف شود.
سعيد مظفري متولد سال 1326 است. تا وقتي او را نبينيد باور نميكنيد صداي شخصيتهاي جوان فيلمها و مجموعههاي خارجي از آن يك مرد 65 ساله است.
او در طول اين سالها با عشق كار كرده، اما معتقد است هنوز چيزي از دوبله عايدش نشده است. او اين روزها در يك سريال انيميشن با نام «مندي» براي شبكه چهار و يك فيلم سينمايي با بازي كلينت ايستوود گويندگي ميكند.
شما در رشته زبان ايتاليايي درس ميخوانديد، اما به خاطر دوبله تحصيلاتتان را رها كرديد. دنياي دوبله تا اين حد برايتان ارزشمند بود كه به خاطر آن دور تحصيلات را خط كشيديد؟
دوبله باعث شد تحصيلاتم را ناتمام بگذارم. سال سوم دانشگاه بودم كه به خاطر غيبتهاي مكرر مجبور شدم از دانشگاه انصراف بدهم. در آن سالها تمام وقت و انرژيام را صرف دوبله ميكردم. مديران دوبلاژ خيلي سختگير بودند و اين طور نبود وقتي فردي كاري را آغاز ميكند آن را ناتمام بگذارد.
بايد كار را تمام ميكرد و بعد ميرفت. اينقدر درگير دوبله شدم تا از دانشگاه عذرم را خواستند. در آن زمان مديران دوبلاژ خيلي به اين مساله اهميت نميدادند كه من دانشجو هستم و بايد به كلاس بروم. به هر حال نتيجه اين شد كه من تحصيلاتم را ناتمام گذاشتم.
فكر ميكنم شرايط سخت دوبله هم در اين باره بيتاثير نبوده است، چون در آن زمان با آپارات دوبله ميكرديد و همين مساله باعث ميشد كار دوبله زمان زيادي ببرد.
بله، در آن سالها مديران دوبلاژ خيلي قدرت داشتند و گويندگان روي حرف آنها حرفي نميزدند. از سوي ديگر، كارها با آپارات بسختي دوبله ميشد، مثل الان نبود كه دستگاه ديجيتال باشد و بتوان اصلاحات جزئي را برطرف كرد.
در آن زمان اگر اشتباهي صورت ميگرفت بايد از اول دوبله ميكرديم و همين شرايط باعث ميشد تا كار زمانبر باشد و من هم نتوانم تحصيلاتم را ادامه بدهم.
بايد بگويم با اين همه عشق و انرژي كه براي كار گذاشتم، اما در طول اين سالها چيزي از دوبله عايدم نشد. اين مساله فقط شامل حال من نميشود.
نسل قديم از گذشته با اين مشكلات روبهرو بودند و تا الان ادامه دارد.
ولي مردم تصور ميكنند دوبلورهاي پيشكسوت به خاطر سابقهاي كه دارند، دستمزد بالايي ميگيرند. اينطور نيست؟
متاسفانه دوبله يك حرفه روي آب است. هيچ وقت گويندگان امنيت شغلي ندارند و هميشه با مشكلات مالي روبهرو هستند.
متاسفانه يك گوينده بايد در يك روز در چند فيلم حرف بزند تا بتواند زندگياش را بگذراند.
دليلش هم اين است که معتقدم از ماست كه بر ماست. دلمان براي يكديگر تنگ نميشود و همين مسائل باعث شده مشكلاتمان بيشتر شود. نسل ما هرگز به فكر آينده و دوران بازنشستگي نبود و اين مساله هم در نسل جوان به چشم ميخورد.
آن روزها كه جوان بوديم فكر نميكرديم روزي پير ميشويم و ديگر انرژي سالهاي جواني را نداريم. اين در حالي است كه روزي دوبله، ويترين سينما بود و جايگاه خيلي خاصي داشت، ولي به مرور زمان دوبله در سينما كمرنگ و بيشتر به فيلمها و سريالهايي مربوط شد كه از تلويزيون پخش ميشد.
در اين سالها مرتب كار كرديم و موهايمان سفيد شد، بيآنكه تفريحي داشته باشيم.
با تمام اين سختيها، عشق به دوبله باعث شده اين حرفه را در اين سالها دنبال كنيد؟
بله، مسلما اين عشق ما را در اين حرفه نگه داشته است، گويندگان پيشكسوت هنوز توانايي بسياري براي دوبله دارند بزرگان اين حرفه با عشق كار ميكنند، بدون اينكه نيازهايشان برآورد شود.
ولي اگر اين عشق وجود نداشت، مسلما شما طي اين سالها نميتوانستيد استوديوهاي تاريك و هميشه در بسته دوبله را تحمل كنيد. اين طور فكر نميكنيد؟
بله، من از همان دوران جواني هر روز صبح ساعت 8 و 30 دقيقه به استوديو ميرفتم و ساعت 10 شب به خانه برميگشتم. هميشه در استوديوهاي كوچك و تاريك كار كرديم، حتي در تابستانها نميتوانستيم كولر روشن كنيم، چون صداي كولر هنگام دوبله ضبط ميشد.
به ياد دارم براي گرم كردن استوديوها كتري را روي بخاري ميگذاشتيم تا چاي بخوريم و كمي گرم شويم. چند سال گذشت تا تكنولوژي آمد، اما باز هم هنگام ضبط بايد دستگاههاي خنككننده خاموش شوند. در تمام اين سالها كار كرديم بدون آنكه صدايمان در بيايد.
آيا اين عشقي را كه شما به دوبله داشتيد در گويندگان تازه وارد هم ميبينيد؟
مسلما تفاوتهايي وجود دارد. برخي تازه واردها اين عشق را ندارند، اما برعكس بعضي جوانان عشق در كارشان ديده ميشود.
مظفري: حرفه دوبلوري براي ما نان و آب ندارد. هميشه دستمزدها كم بوده و الان هم همين وضعيت وجود دارد. مطمئن هستم اگر صورت حساب مالي خودم را به شما نشان بدهم باورتان نميشود كه من اين دستمزد را دريافت ميكنم
هر سال هم تلويزيون تست ميگيرد و عدهاي بعد از گذراندن دوره، كار خود را شروع ميكنند. بعد هم گله ميكنند چرا درجه ما كم است، چون علاقه لازم را ندارند. كسي كه ميخواهد دوبله را ياد بگيرد بايد با عشق كار كند. اگر به فكر اين باشم كه كار خوب ارائه دهم، مسلما دوبله خوبي هم خواهد شد.
البته در ميان گويندگان تازه وارد هم كساني هستند كه كارشان را بخوبي ادامه ميدهند.
با توجه به اينكه شما سالها در اين حرفه زحمت كشيدهايد و به عنوان يكي از مديران دوبلاژ و گويندگان صدا طلايي محسوب ميشويد، به نظرتان آموزش دوبله، يك فرمول ثابت دارد؟
نه، به هيچوجه. اين كار به گونهاي نيست كه بگوييم فرمول خاصي دارد و اگر فردي آن را حفظ كند، موفق ميشود. بايد گويندگان تازه كار كنار پيشكسوتان بنشينند تا كار را ياد بگيرند.
بايد بدانند متناسب با فيزيك و لحن بازيگران خارجي بايد صداسازي كنند.
بخشي از يادگيري دوبله اكتسابي است و بقيهاش اين طور نيست. برخي استعداد اين كار را دارند، اما فقط استعداد كافي نيست و بايد فرد هوش و ذكاوت خاصي داشته باشد تا تشخيص بدهد هر يك از ديالوگهاي بازيگر را بايد چطور بيان كند.
يكي از معضلات اين روزها، ورود صداهاي معمولي به دوبله است؛ در حالي كه در گذشته تعداد گويندگاني كه صداهاي خاص داشتند، بيشتر بود. به نظرتان چرا اين اتفاق افتاده است؟
الان گاهي شاهد هستيم در اين انتخاب آن طور كه بايد و شايد دقت لازم نميشود و به همين دليل تعداد صداهاي معمولي بيشتر شده است.
مسلما اين مساله به دوبله ضربه ميزند. صداي خاص تعريف خودش را دارد.
من فكر ميكنم اين اتفاق در نسلهاي قديم افتاده است. استعداد و هوش و ذكاوت است كه گوينده را نگه ميدارد.
ما صداهاي خوب و ماندگار را از دست دادهايم و از اين لحاظ دچار فقر هستيم و اين واقعيت است. يكسري دوبلورها هم هستند كه صداي ويژهاي ندارند و تعدادشان هم زياد است.
ممكن است يك دوبلور به اندازه دو صفحه حرف بزند، ولي تاثير نداشته باشد و برعكس كسي يك كلمه بگويد، اما به لحاظ حس و نوع اجرا تاثيرگذاري زيادي داشته باشد. اين مساله فقط شامل حال گويندگان نميشود. ما مترجم و ويراستاران خوب هم كم داريم.
فكر ميكنم يكي از مشكلات دوبله به سليقهاي عمل كردن مترجمها و ويراستاران برميگردد. اين مساله تا چه حد به دوبله لطمه زده است؟
قسمتي از كار ما به ترجمه برميگردد. به نظرم مترجمها بايد كلمات و جملات را عينا ترجمه كنند و تغيير و تحولات را به دست مديران دوبلاژ بسپارند.
برخي مترجمهاي ما سليقهاي ترجمه و ويرايش ميكنند. مثلا دارند به ويراستاران كمك ميكنند، اما كار را بدتر ميكنند.
يكي از مشكلات دوبله هم مربوط به ويراستاران است كه ويراستاري مناسبي انجام نميدهند. ما زماني دوران طلايي دوبله را ديدهايم.
بنابراين دوبله الان ما را راضي نميكند. البته بخشي از اين مشكل هم به فيلمها برميگردد كه خوب نيستند.
يكي از سوالاتي كه ممكن است مخاطبان با آن روبهرو باشند اين است كه آيا با افزايش سن، صدا هم تغيير ميكند؟
نه، صدا ديرتر از بقيه اعضاي بدن پير ميشود، مگر اينكه طرف سكته كرده باشد. اين مساله بيشتر به فيزيك بدن برميگردد.
تا به حال گويندگي نقشهاي زيادي را انجام دادهايد كه بيشتر آنها هم جوان هستند. فكر ميكنيد چه عاملي باعث شده تا گويندگي شما در ميان مخاطبان جايگاه ويژهاي داشته باشد؟
من سعي كردهام حق مطلب را ادا كنم. هيچ وقت براي كارم كم نگذاشتهام و هر زمان كه گويندگي نقشي به من سپرده ميشود، تلاش ميكنم به بهترين شكل آن را انجام بدهم.
هميشه كارم را جدي گرفتهام. بايد بگويم همه نقشهايي كه صحبت كردهام برايم ارزشمند بوده و نميتوانم بگويم كدام يك از آنها را بيشتر دوست دارم.
شما به جاي شخصيتهايي همچون كلينت ايستوود، آميتاب باچان و... صحبت كردهايد. به نظرتان بهتر است هر گوينده از اول تا آخر فعاليتش گويندگي يك بازيگر خاص را داشته باشد يا بايد به جاي بازيگران مختلف صحبت كند؟
مسلما بهتر است يك گوينده فقط به جاي يك يا دو بازيگر صحبت كند تا شخصيت ماندگار شود. به عنوان مثال سالهاست خسرو خسروشاهي به جاي آلن دلون صحبت ميكند و مردم هم صداي او را پذيرفتهاند.
گاهي پيش آمده گوينده ديگري به جاي دوبلور قديمي صحبت كرده، اما دوستان متوجه شدهاند كه صداي آن گوينده جواب نداده و دوباره به سراغ گوينده قديمي رفتهاند.
با توجه به اينكه دوبله شخصيتهاي مختلف را به عهده داشتيد، آيا تا به حال وسوسه نشدهايد بازيگري را هم تجربه كنيد؟
گاهي پيشنهاد بازيگري به من شده است، اما حس كردم براي بازيگري مناسب نيستم، چرا كه خجالتيام و مطمئن هستم نميتوانم جلوي دوربين خوب ظاهر شوم. فكر ميكنم كسي كه ميخواهد بازيگر باشد بايد خيلي جسور باشد و من چنين روحيهاي ندارم.