«پرسپولیسی ها بیشترند یا استقلالی ها؟» این یکی از جذاب ترین سوال های هواداری برای سرخابی هاست. هر چند که در این سال ها تقریبا همه می دانستند پرسپولیسی ها بیشترند اما پیدا کردن یک جواب مشخص برای این سوال تقریبا کار غیرممکنی به نظر می رسیده. نه سیستم آمارگیری منسجمی برای این مساله وجود داشته و نه کسی مجاب شده که جوابی علمی برای این سوال پیدا کند اما در همین چند سال اخیر که استفاده از اس ام اس باب باب شده و برنامه های مختلف یاد گرفته اند نظرسنجی های مختلف برگزار کنند، دیگر برای همه مشخص شده که تعداد قرمزهای ایران بیشتر است.
نظرسنجی های نود در سال های اول محلی برای این قضاوت شده بود. جایی که عادل فردوسی پور می خواست به طور مثال زیباترین گل هفته را انتخاب کند جهت نظرسنجی به سمت گلزن قرمز کج می شد و جایی که می خواست محبوب ترین بازیکنان 10 سال اخیر فوتبال را هم پیدا کند باز این قرمزها بودند که گوی سبقت را می ربودند.
اما 2 سال قبل برنامه نود یک نظرسنجی رسمی برای هواداری پرسپولیس و استقلال برگزار کرد که نتایج آن، تئوری هواداری 60 به 40 در ایران را تقویت می کرد. تئوری که نشان می داد از هر 5 نفر هوادار فوتبال در ایران 3 نفرشان طرفدار پرسپولیس هستند و 2 نفرشان طرفدار استقلال. هر چند بعد از این برنامه نظرسنجی های دیگری هم برگزار شد اما نتایجش سندیت نداشت.
با این همه هر کدام از نظرسنجی های برنامه نود که مخاطبشان جامعه آماری مناسبی برای فوتبال ایران به حساب می آیند اگر سمت قرمز و آبی داشته باشند دوباره همان تعداد 3 به 2 را تایید می کنند.
سال ها قبل استادیوم آزادی هم نمادی از این تعداد هوادار بود که البته با تغییر مدل ورزشگاه تعداد حاضران در استادیوم تقریبا مساوی هستند. در این بین کمتر کسی سراغ هواداری ها در استان های مختلف رفته. واقعیت هم اینجاست که در استان هایی از کشور نرمال 3 به 2 رعایت نمی شود و در بعضی شهرها استقلالی ها خیلی بیشتر هستند و در بعضی شهرها پرسپولیسی ها.
اما برای همه جذاب است که بدانند در کدام استان هواداری پرسپولیس و استقلال متفاوت است. برای پیدا کردن این سوال با خبرنگاران حوزه های این شهرها تماس گرفتیم و البته به فکت های تاریخی در مورد شهرها اشاره کردیم. حالا ما یک نقشه داریم بر اساس مدل هواداری.
البته یک توضیح در مورد این نقشه لازم است، آن هم اینکه آبی شدن یک استان به معنای به هم خوردن تعادل 3 به 2 به نفع آبی هاست. یعنی ممکن است در یکی از استان های آبی، استقلالی ها و پرسپولیسی ها برابر باشند و یا حتی در یکی از استان های قرمز تعداد پرسپولیسی ها 3/5 به 1/5 باشد.
نکته مهم دیگر اینکه در استان های دیگر که دو رنگ هستند معمولا این تعادل رعایت می شود. البته این نقشه با توجه به توضیحاتی که دارد تا 90 درصد صحیح است و مثلا در شهرهایی که پرسپولیس و استقلال بازی نکرده اند، هیچ آمار و نشانه ای برای تصمیم گیری وجود ندارد. تهران، اصفهان و مشهد هم به عنوان کلانشهرهامان هواداری نرمال 3 به 2 را دارند.
مازندران
طعم تلخ هواداری
هیچ کس آن حادثه شوم را از یاد نمی برد که مردم مازندران چطور به خاطر خرابی استادیوم ساری عزادار شدند. آن روز بازی پرسپولیس و شموشک در ساری برگزار می شد و خیل هواداران قرمز به این استادیوم هجوم آورده بودند که ستاره هایشان را ببینند.
استادیوم ساری هیچ وقت به آن اندازه پر نشده بود و بعد از آن هم نمی تواند به آن اندازه پر شود. بازی های مشابهی که استقلال هم در مازندران برگزار کرد هیچ وقت با چنین استقبالی روبرو نبود. مهمترین تیم مازندران نساجی است که قرمزپوش هم هستند.
هرچند که در قائمشهر پرسپولیس به اندازه نساجی هوادار ندارد اما در شهرهایی مانند بابل و ساری پرسپولیسی ها تعداد بسیار بیشتری دارند. از مازنی های پرسپولیس می شود به سهراب انتظاری و هادی نوروزی اشاره کرد که فقط بازی کردنشان در پرسپولیس به خاطر هواداری شان در روزهای بچگی است.
شاید نسبت پرسپولیسی ها به استقلالی ها را در این استان بشود 2 به 1 دانست که حدود 67 به 33 درصد می شود اما به هر حال این استان هم قرمزهای بیشتری دارد. البته قرمز بودن مازنی ها به آبی بودن همسایه شان گیلان هم مربوط است. آنها خیلی روابط خوبی ندارند.
گیلان
تیم آبی رشت
گیلان سال ها دو تیم پرهوادار داشت؛ یکی استقلال رشت و دیگری سپیدرود. استقلال که آبی می پوشید اما تیم سپیدرود رقیب هم سفید می پوشید و ثابت می کرد که اگر گیلانی ها آبی نیستند، قرمز هم نیستند.
استقلال رشت در 10 سال اخیر 2 بار تغییر نام داده. اول پگاه شده و در سال های اخیر با نام داماش در لیگ برتر حاضر است اما واقعیت غیرقابل کتمان در مورد رشت آبی بودن هوادارانش است. حتی داماش بعد از دو بار تغییر نام پیراهن اولش آبی است. حتی اگر امیر عابدینی مدیرش باشد، حتی اگر دوره ای مهدوی کیا هم در این تیم بازی کرده باشد.
اردبیل
به خاطر دایی
قانون های نقشه برای این استان نقض می شود. شاید تا قبل از حضور علی دایی تعداد استقلالی های اردبیل حتی بیشتر از حالت معمول بود و این باکس باید آبی می شد اما آقای گل دنیا هر کاری نکرده، یک تنه رنگ هواداران شهرش را تغییر داده است.
استقلال اردبیل از آن دسته تیم هایی است که به خاطر هواداران زیاد آبی در این شهر تشکیل شده بود. به هر حال این شهر به خاطر ستاره فوتبالش دایی، حالا در عرض 20 سال تغییر رنگ داده و به تایید محلی ها پرسپولیسی هایش امروز بیشتر است.
زنجان و آذربایجان غربی
همسایه ها
همسایگی قرمزها (تراکتورسازی) شاید بهترین دلیل برای طرفداری از پرسپولیس باشد. واقعیت این است که این دو استان در همسایگی اردبیل و آذربایجان شرقی برخلاف استان های همجوار دیگر شدیدا رنگ گرفته اند.
پرسپولیس و استقلال هیچ وقت در این شهرها بازی های متعدد انجام نداده اند که تصویر بزرگتری از هواداری در این دو استان وجود داشته باشد اما این اطمینان وجود دارد که تعداد پرسپولیسی های این دو استان از تعداد نرمال کشوری بیشتر است.
آذربایجان شرقی
این تراکتوری ها
در قرمز بودن تبریزی ها شکی نیست به شرطی که حرفی از تراکتورسازی نباشد. اکثریت هواداران فوتبال تبریز تا همین چند سال قبل جزو هواداران پرسپولیس بوده اند. دلایل آنها برای طرفدار پرسپولیس یکی و دوتا نیست. اول اینکه خیلی از ستاره های تاریخ باشگاه پرسپولیس همگی در باشگاه تراکتورسازی بازی می کردند و همین مساله تبریزی ها را سمت پرسپولیس هل داده.
کریم باقری یکی از مهمترین بازیکنان تبریزی است که در این شهر بسیار محبوب است و البته مدت زیادی اسطوره پرسپولیس بوده. به غیر از آن، تراکتورسازی در سال های قبل از انقلاب چندین مربی پرسپولیسی داشته که از بین آنها می شود به مرحوم حسین فکری اشاره کرد.
حضور مربیان پرسپولیسی در رأس کادر فنی تراکتورسازی فقط مربوط به قبل از انقلاب نیست که حتی فرشاد پیوس هم به عنوان اسطوره پرسپولیس یک سال سرمربیگری این تیم را به عهده داشت و البته موفق نشد این تیم را به لیگ برتر برساند. شاید رنگ پیراهن تراکتورسازی یکی از مهمترین المان های پیوستگی پرسپولیسی ها و تبریزی هاست اما یکی دیگر از دلایلی که برای قرمز بودن تبریزی ها می شود به آن اشاره کرد، بازی های پرسپولیس و استقلال در 5 سال قبل در تبریز است. روزهایی که قرمزها در باغشمال یک میزبان به شمار می آمدند و استادیوم برای هواداریشان پر می شد اما استقلالی ها بین سکوهای قرمز کلافه می شدند و نمی توانستند بازی خودشان را انجام دهند.
البته قدرتی که تراکتورسازی در دو سال اخیر پیدا کرده و رویای قهرمانی برای شهر تبریز سبب شده تمایل آنها به پرسپولیس کمتر شود اما هیچ کدام از اینها دلیل نمی شود که علاقه ای در تبریز به آبی ها به وجود آمده باشد. حتی مربیگری قلعه نویی در این تیم یا بازی کردن سیاوش اکبرپور و امیرحسین صادقی هم نظرشان را تغییر نداده. نشان به آن نشان که بازی دوستانه استقلال را برای کمک به زلزله زدگان نپذیرفتند و با تیم هنرمندان بازی کردند.
همدان
تاج هگمتانه
یدالله اکبری یکی از معروف ترین همدانی های استقلال است اما ماجرای انتقال پاس به همدان موضوعی بود که حجم آبی های همدانی را به نمایش گذاشت. علی آقامحمدی، کیومرث هاشمی، علی رازینی، کاظم اولیایی و .... مسوولان معروفی بودند که پاس را زیر بغل زدند و به همدان بردند و همه شان هم استقلالی بودند. این را بگذارید کنار، بازی هایی که پرسپولیس و استقلال در همدان می کردند و تماشاگران آبی که همیشه بیشتر بودند. استقلالی های همدان از حد نرمال کشور بیشتر هستند.
کرمان
پایتخت جدید
کرمان یکی از استان هایی است که تعادل طرفدار استقلال و پرسپولیس در آن رعایت نمی شود. این را هم در بازی های استقلال و مس کرمان در چند فصل اخیر و هم در بازی های پرسپولیس می شود متوجه شد.
البته یک نکته بسیار مهم در مورد تیم اول شهر کرمان وجود دارد و آن هم این است که همیشه در سال های اخیر در اختیار استقلالی ها بود. حضور امیر قلعه نویی به عنوان سرمربی این تیم، پرویز مظلومی و صمد مرفاوی همه جزو نکاتی است که علاقه کرمانی ها را به آبی ها نشان می دهد. به غیر از این، آرش برهانی علی و علی سامره دو فوروارد مهم تاریخ استقلال هستند که در کرمان به دنیا آمده اند.
فارس
کاکو قرمزته
نزدیکی شیراز به بوشهر و شباهت های فرهنگی شاید خیلی دلیل قرص و محکمی برای قرمز بودن شیرازی ها نباشد اما در کمتر از یک دهه پیش بازی های پرسپولیس و استقلال در شیراز ثابت می کرد که کدام تیم هوادار بیشتری دارد.
استقلال در همین 10 سال گذشته هر بازی که در حافظیه بازی داشته با برخورد تند هواداران شیرازی مواجه بوده. نارنج هایی که کاکوها به سمت بازیکنان استقلال پرت می کردند، بعدا به دلیلی تبدیل شد برای اینکه استادیوم حافظیه، تنها ورزشگاه ایران باشد که فنس های بلندی برای جلوگیری از پرتاب اشیا به زمین دارد. به غیر از این در همان سال ها پرسپولیس بدون کمترین مشکلی در شیراز بازی می کرد و البته هواداران حاضر در استادیومش هم بسیار بیشتر بودند.
بوشهر
میراث شاهین
آنها زیرشاخه ای از همان شاهین هستند که قبل از انقلاب منحل شد، همان تیمی که همیشه علیه تیم حکومت بود و هوادارانش هم جز معترضان سیاسی برعلیه سیاست های شاهنشاهی بودند.
بوشهری ها که تیم اولشان شاهین است، پرسپولیس را مال خودشان می دانند. این احساس تعلق البته سال قبل بدبختشان کرد. آنها تیمشان را به دست حمید درخشان سپردند و او هم کاری در اول فصل کرد که تا آخر فصل درست نشد و تیم پرطرفدار شاهین به دسته اول رفت.
در قرمز بودن شاهینی های بوشهر یک لحظه شک نکنید. شهر رییسعلی دلواری شهر پرسپولیسی هاست. شهری که از ده ها سال پیش قرمز شده.
خوزستان
آبی پررنگ
استقلال در خوزستان بیشتر از تهران طرفدار دارد. شاید مهمترین دلیل این هواداری پررنگ بودن نام استقلال اهواز در تاریخ فوتبال ایران است. خوزستانی ها همیشه یک تیم خوب و با کیفیت در لیگ داشته اند که قوی تر از همه استقلال های شهرهای دیگر هم هست.
قدرت زیاد این تیم همیشه سبب شده بود که تیم های سرخپوش خوزستانی هیچ وقت هواداران زیادی نداشته باشند. شاید تب بزرگ هواداری استقلال در این استان جلوی هر هواداری دیگری را گرفته باشد. در بازی های رو در رو هیچ وقت استقلال نتوانسته به اندازه استقلال اهواز تیم پرسپولیس را اذیت کند.
ضمن اینکه ماجرای تبریز به نوعی در خوزستان در همه این سال ها تکرار شده. یعنی استقلال همیشه در خوزستان انگار در خانه اش بازی کرده و پرسپولیس بدترین روزهایش را در خوزستان پشت سر گذاشته.
حتی بازی های استقلال مقابل فولاد خوزستان هم بسیار ساده تر از بازی های پرسپولیس مقابل فولاد است زیرا هواداران استقلال هیچ وقت تیمشان و تیم حریف را در خوزستان راحت نمی گذارند. در میان بازیکنان خوزستانی البته تعداد استقلالی ها و پرسپولیس هایشان برابر است، هر چند که ستاره هایی که از جنوب به تهران آمده اند مثل میداوودی بیشتر در استقلال درخشیده اند تا اینکه بتوانند ستاره پرسپولیس باشند.