پژوهشگران با بررسي مجدد شهابسنگ آلنهيلز و كشف 2 فسيل مريخي ديگر، به نشانههاي مشابه و قطعي از وجود حيات در سالهاي نخستين تشكيل سياره مريخ دست يافتهاند. نتايج قطعي اين پژوهش امسال اعلام ميشود.
گروهي تحقيقاتي كه شواهدي از حيات ابتدايي را در يك شهابسنگ مريخي فرود آمده در قطب جنوب بدست آورده بود، اعلام كرد با استفاده از ابزارهاي پيشرفته، 3 شهابسنگ مريخي ديگر را در سال 2010 بررسي خواهد كرد تا به قطع، اعلام كند كه آيا شواهد بدست آمده واقعا فسيل موجودات فضايي ساكن سياره سرخ هستند يا خير. اين اطلاعات جديد، يافتههاي ناسا را مبني بر وجود باكتريهاي مغناطيسي در مريخ را كه در نوامبر2009 / آبان 1388 اعلام شد تاييد ميكند.
به گزارش اسپيس فلايت ناو، ديويد مككي، رئيس بخش زيستفضاشناسي مركز فضايي جانسون ناسا ميگويد: «ما هنوز باور نداريم كه به اثبات وجود حيات بر مريخ رسيدهايم؛ اما فكر ميكنيم به اثبات اينكه حيات در اين سياره وجود داشته است، بسيار نزديك شدهايم.»
مايكل مهير، محقق ارشد ناسا در زمينه تحقيقات مريخ در نشست اتحاديه ژئوفيزيك آمريكا در سنفرانسيسكو اعلام كرد: « احتمال وجود حيات در مريخ تبديل به يك مسئله علمي و سوال عمومي شده است.»
مجله معتبر اكونوميست نيز در يكي از سرمقالههاي خود در سال گذشته نوشت: «با در نظر گرفتن حساسيتهاي علمي و عمومي در رابطه با حيات در مريخ، اين مسئله آنقدر براي بشر هيجانانگيز و جالب است كه نميتوان آن را ناديده گرفت.»
آغاز داستان با شهابسنگ آلنهيلز
هنگامي كه در اواسط دهه 1990 / 1370، يك گروه تحقيقاتي متوجه شد كه اجسامي درون يك شهابسنگ فروافتاده از مريخ شبيه فسيل هستند، اين نمونه تنها مورد در دست بشر از فسيلهاي احتمالي مريخي بر روي شهابسنگها بود. با اين حال گروه با پيدا كردن دو شهابسنگ فسيل مانند ديگر، اكنون 3نمونه در دست دارد و با توجه به خود شهابسنگ قطب جنوب، اطلاعات بيشتري در اختيار دارد.
محققان هوستون بر اين باورند كه با مدارك بدست آمده، دادههاي آنها، گذشته مريخ را از 3.6 ميليارد تا 1.4 ميليارد سال پيش پوشش ميدهد. بنابراين مشخص است كه شبكهاي از ميكراورگانيسمها حدود 3.6 ميليارد سال پيش يعني يك ميليارد سال پس از شكل گرفتن اين سياره در منظومه شمسي در زير سطح مريخ بهوجود آمدهاند. مريخ در آن زمان بسيار گرمتر و مرطوبتر بوده و جو ضخيمتري نيز داشته است.
دانشمندان با اندازهگيري تركيب گازهاي بهدام افتاده درون صخرهها تشخيص دادهاند كه شهابسنگها از مريخ آمدهاند. گازهايي كه براي تشخيص ريشه مريخي اجسام مورد تحليل قرار ميگيرند، عبارتند از: هليوم، نئون، آرگون، كريپتون، زنون و رادون. همه شهابسنگها تركيباتي داخلي از گازهايي داشتند كه توسط دو فضاپيماي وايكينگ مشخص شده بود و بهطور مشخص به اين نسبت روي زمين وجود ندارند.
اورت گيبسون، همكار مككي و كتي توماس كپرتا از تيم تحقيقاتي حيات بر مريخ اعلام كردند: «نمونههاي مشابه يافت شده بر هر سه شهابسنگ و همچنين شباهت آنها با ارگانيسمهاي اوليه زمين، مدارك ما را دال بر وجود حيات بر مريخ محكمتر كردهاند.»
گروه مريخ در جديدترين اطلاعاتشان در ماه نوامبر/ آبان اعلام كردند كه پس از كشف اين شهابسنگ در سال 1996 / 1375، منتقدان وجود حيات در سيارات ديگر معتقد بودند كه اين شكلهاي فسيل مانند ممكن است در لحظه گرمايش يا انفجاري رخ داده باشد كه اين شهابسنگها را از سياره جدا كرده است. اما تحقيقات جديد صورت گرفته توسط توماس كپرتا از گروه تحقيقاتي هوستون ثابت كرد كه نظريه انفجار نامعتبر است.
مككي و اورت گيبسون، جزئيات بيشتري از دو زمينه جديد مورد مطالعه را كه پيش از اين در دسترس نبودند، در اختيار سايت Spaceflight Now قرار دادهاند. اين زمينههاي جديد عبارتند از:
• ابزارهاي پيشرفتهتر و تحليلگرهاي قدرتمندي كه در تحقيقات دهه 90 بر روي شهابسنگهاي مريخي در دسترس نبودند؛ مانند ميكروسكوپهاي الكتروني با دقت بسيار بالا و يك سيستم ريزكاوشگر جديد يوني كه دقت ديد بسيار بالاتري از ميكروسكوپهاي الكتروني را براي گروه تحقيقاتي فراهم كند.
• سه برابر شدن نمونههاي شهابسنگي كه مدارك بيشتري از ميكروفسيلها و حيات مريخي در اختيار تيم تحقيقاتي قرار داد. گروه معتقد است كه فسيل آلنهيلز كشف شده در سال 1996، از شهابسنگي به قدمت 4ميليارد سال تشكيل شده كه فسيلي 3.6 ميليارد ساله را با خود حمل ميكند.
اين نمونه همچنين شواهدي از وجود آب در مريخ را در نخستين سالهاي تشكيل سياره را نشان ميدهد و ثابت ميكند اورگانيسمهايي در يك ميليارد سال پس از تشكيل سياره در روي آن بهوجود آمدهاند.
شواهد جديد
پس از اعلام نشانههاي فسيل مريخي در شهابسنگ آلنهيلز، پژوهشگران دست به كار شدند تا ديگر شهابسنگهاي مريخي را در جستجوي نشانههاي حيات بكاوند.
يكي از مهمترين نشانههاي حيات بر مريخ، درون شهابسنگي نخلا است كه در سال 1911 / 1290 در نخلاي مصر سقوط كرد و بخشهايي از آن امروز در موزه تاريخ طبيعي لندن قرار گرفته است.
اين نمونه كه بزرگترين آنها نيز هست، 1.4 ميليارد سال عمر دارد و پس از سقوط به چندين تكه تقسيم شده بود. يك كشاورز محلي مدعي شد كه يكي از تكهها به يك سگ برخورد كرده و او را كشته است. اما محققان معتقد بودند اين تنها داستاني براي بالا بردن قيمت زمين در جستجوي شهابسنگها بوده است.
سپس در سال 2000، يك تيم تحقيقاتي ژاپني شهابسنگ ديگري در قطبجنوب كشف كرد. اين شهابسنگ كه ياماتو593 نام گرفته، 1.4 ميليارد سال عمر دارد و حاوي فسيلهايي است كه بر روي شهابسنگ آلنهيل و نخلا نيز كشف شده بود.
به گفته مككي، مدارك جديد حيات بر مريخ با كشف اين فسيل مريخي بيشتر شد. وجود حيات حتي به صورت ارگانيسمهاي تك سلولي، همواره سوال بزرگي در علم نوين بوده است. اگر بهزودي پاسخ اين سوال مشخص شود، نقش بسيار بزرگي در تصميمگيري ناسا و كاخ سفيد براي ماموريتهاي فضايي و سياست تحقيقاتي خواهد داشت. برخي از اين سياستها از اين قرار است.
• تمركز بيشتر بر استراتژي حيات بر مريخ: استراتژي اصلي ناسا تاكنون، جستجوي آب بر روي مريخ بود كه پس از آن به جستجوي كربن تغيير يافت. به گفته مهير اين روند يك بار ديگر تغيير يافته و به جستجو براي شواهدي مبني بر حيات تبديل شده است.
• انتخاب هدف جديد براي مريخنوردها: مريخنورد آزمايشگاه علوم مريخ، ام.اس.ال قرار است در سپتامبر 2011 /شهريور 1390 بهسوي سياره سرخ پرتاب شود. ماموريت اين مريخنورد، جستجوي حيات بر روي مريخ و همچنين يافتن مناطق قابل سكونت براي ميكروارگانيسمهاي احتمالي اين سياره خواهد بود. ام.اس.ال احتمالا نخستين فضاپيماي اختصاصي ناسا براي زيستاخترشناسي پس از دو فضاپيماي وايكينگ در سال 1976 / 1355خواهد بود.
• نقش حيات در منظومه شمسي: اگر ثابت شود اجسام موجود بر روي شهابسنگها واقعا فسيل هستند، اين دادهها نقش بسيار بزرگي در دستيابي به حيات در مكانهاي مختلف منظومه شمسي خواهد داشت، بخصوص در هدف هايي مانند اروپا، قمر يخزده سياره مشتري.
• نقش حيات در كهكشان راه شيري: اثبات وجود حيات از طريق سه شهابسنگ كشف شده ميتواند نقش بهسزايي در كشف حيات در ديگر سيارات زمينمانند در كهكشان راه شيري كه توسط تلسكوپ كپلر مشاهده ميشوند، داشته باشد.
• مطالعات وسيعتر در زمينه كربنات: مككي معتقد است هر 3 شهابسنگ حاوي مقاديري كربنات در محل قرارگيري فسيلها هستند. تاكنون هيچيك از مريخنوردهاي ناسا نتوانستهاند سنگي كربناتي را آزمايش كنند؛ اما اگر مريخنورد آپورتونيتي بتواند يك سال ديگر نيز دوام بياورد، به حفره انديور خواهد رسيد، جاييكه ميتواند انبوهي از اين صخرههاي كربناتي را بررسي كند. گيبسون نيز ميگويد: «با وجود اينكه فكر نميكنيم شهابسنگها از اين حفرههاي كربناتدار آمده باشند، هرگونه اطلاعات ميتواند براي ما مفيد و قابل استفاده باشد.»
حيات زيرسطحي، آب سطحي؟
تحليل شهابسنگهاي آلنهيلز، نخلا و ياماتو593 نشان داد كه اين سنگها از اعماق سياره جدا شدهاند، يكي از عمق 800 متري و ديگري از عمق 6.4 كيلومتري كه مستقيما، عمق آبهاي زيرزميني مريخ را تداعي ميكند.
ماريا زوبر، مدير بخش علوم زمين، فضا و سيارهاي در ام.آي.تي گفت: «مشاهدات اخير مريخ كه از سوي فضاپيماهاي مدارگرد و مريخنشين ارسال شده، درك ما را از مقدار و توزيع آب در سطح يا زير سطح مريخ تغيير داد. شواهد محكمي دال بر وجود آب در گذشته مشاهده ميشود. و چرخه آب نيز در اين مرحله كاملا روشن است.»
مككي نيز گفت:« عكسهاي نخلا و ياماتو593 را به هر دانشمندي كه نشان دادم، مطمئن بود كه اين اشكال، آثار ميكروبها يا فسيل هستند. همه اين نمونهها شباهت بسياري به فسيلهاي زميني دارند كه در سنگهاي منطقه كلمبياريور در ايالت واشنگتن كشف شده بود. واحدهاي زيستي در دو نمونه كشف شده آخر تقريبا يكسان هستند و نظريه ما را مبني بر شكلگيري در مريخ تاييد ميكنند. همچنين ما ميزان قابل توجهي كربن در نخلا مشاهده ميكنيم كه مطالعات، نشان دادهاند كه 70 درصد آنها از زمين نيست، بلكه منشا آن مريخ است».
دانشمندان معتقدند تنها جايي كه حيات در مريخ ميتواند دوام آورد، زير سطح اين سياره است؛ جايي كه از تشعشعات خورشيدي در امان بوده و منابع احتمالي آب را نيز در اختيار داشته باشند. با توجه به نتايج تازه بدست آمده ميتوان گفت اين موضوع كه مريخ مقصد نهايي است، اكنون كاملا روشن و واضح است؛ اما زمان به سرانجام رسيدن تحقيقات هنوز يك سوال بزرگ باقي مانده است.